خانه » همه » مذهبی » روايت منقول از جامع الاخبار: روزي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد منزل شد و در حالي كه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به پختن غذا مشغول بود و علي نيز عدس پاك مي‌كرد… پيامبر فرمود: اي علي هر مردي كه در منزل به زنش خدمت كند و ترشرو نباشد خداوند نام او را در دفتر شهدا مي ‌نويسد و…»؛ 1. آيا سند حديث صحيح و بدون مشكل است؟ 2. اصل حديث را نقل فرمائيد؟ 3. آيا كتاب جامع الاخبار كتاب جامع و خوبي است؟

روايت منقول از جامع الاخبار: روزي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد منزل شد و در حالي كه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به پختن غذا مشغول بود و علي نيز عدس پاك مي‌كرد… پيامبر فرمود: اي علي هر مردي كه در منزل به زنش خدمت كند و ترشرو نباشد خداوند نام او را در دفتر شهدا مي ‌نويسد و…»؛ 1. آيا سند حديث صحيح و بدون مشكل است؟ 2. اصل حديث را نقل فرمائيد؟ 3. آيا كتاب جامع الاخبار كتاب جامع و خوبي است؟

قبل از بيان پاسخ، متن روايت را به طور خلاصه آورده و سپس ترجمة بخشي از آن را نيز بيان مي­داريم.
عن علي ـ عليه السلام ـ قال: دخل علينا رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و فاطمة جالسة عند القدر و أنا انقّي العدس قال: يا أبا الحسن! قلت: لبيك يا رسول الله، اسمع مني و ما أقول إلّا من امر ربي، ما من رجل يعين أمرأته في بيتها إلّا كان له بكل شعرة علي بدنه عبادة سنته، صيام نهار و قيام ليلها… يا علي! من كان في خدمة العيال في البيت و لم يأنف كتب الله اسمه في ديوان الشهداء؛[1] از امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ روايت شده كه فرمود: پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ برما وارد شد، ‌در حالي كه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ نزد ديگ غذا نشسته بود و من نيز مشغول پاك كردن عدس بودم، پيامبر فرمود: اي اباالحسن! عرض كردم بله يا رسول الله؛ فرمود: ‌بشنو از من كه من چيزي را جز از نزد خداوند نمي‌گويم؛ مردي در خانه به همسرش كمك نمي‌كند مگر اين كه باشد براي او به هر موئي كه در بدنش است عبادت يك سال در حالي كه روزها را روزه دارد و شب‌ها مشغول عبادت باشد… اي علي كسي كه در خانه در خدمت عيال خود باشد (و از كمك كردن به او) كراهت نورزد خداوند نام او را در ديوان شهدا مي‌نويسد.
در اين كتاب شريف روايات زيادي از ائمه معصوم ـ عليهم السلام ـ با سند‌هاي مختلف در موضوعاتي متفاوت نقل شده است، روايت فوق الذكر نيز از جمله آنها مي‌باشد كه فقط در دو مورد از كتابهاي روايي آمده يكي همين كتاب و ديگري در بحار الانوار علامه مجلسي، ولي دربارة سند آن چيزي ذكر نشده است.
اين روايت از نظر سند مرسله مي‌باشد. مرسله به روايتي مي‌گويند كه حديث را از معصوم ـ عليه السلام ـ در حالي نقل كند كه اصلاً به محضرش مشرّف نشده و آن امام را ملاقات نكرده باشد و از كساني نيست كه بتواند حديث را بدون واسطه نقل كند اعمّ از اين كه به طور كلي واسطه را ترك كرده يا آن را به از روي فراموشي يا از جهت ديگري به طور مبهم و مجمل ذكر كرده باشد.[2] لذا هر چند نام راويان ذكر نشده ولي از باب مشهود بودن و اخلاقي بودن آن قابل اعتنا و عمل است.
اما آن چه درباره كتاب جامع الاخبار مي­خواهيد بدانيد اين است که: اين كتاب منسوب به محمد بن محمد الشعيري مي‌باشد. ما در اين مقام نظريات علما را درباره كتاب فوق بيان مي‌كنيم.
علامه تهراني صاحب كتاب الذريعه مي‌نويسد: در فصل 78 در تقليم الأظفار آورده كه پدر مؤلف وصيتي براي او نوشت به اسم محمد چون نام پدر او محمد بود و اسم مؤلف نيز محمد است، لذا محمد بن محمد ثابت است، اما اين كه الشعيري است يا خير فقط علامه مجلسي فرموده كه نامبرده الشعيري است، غير از او شاهدي نيست و اين كتاب نسبت داده شده به صاحب كتاب مكارم الاخلاق الحسن بن الفضل الطبرسي.
براي اطلاع بيشتر مي­توانيد به كتاب‌هايي كه در پاورقي آدرس آن بيان شده مراجعه نموده و در اين زمينه اطلاعات بيشتري به دست آوريد.[3]با مقدمه‌اي كه بيان شد اين دو بزرگوار از كساني هستند كه علماء تشيع نسبت به ايشان حسن ظن دارند و لذا مؤلف كتاب هر كدام كه باشند از علماي برجسته تشيع مي‌باشند، زيرا شخصيتي مانند علامه مجلسي كه از اعاظم برجسته روحانيت تشيع مي‌باشد، از او و از كتابش رواياتي زياد روايت كرده كه اين خود گواه بر اين است كه ايشان مورد اطمينان بوده و آنها نيز روايات را از كتب مختلف جمع‌آوري كردند. در مجموع از كسي درباره بد بودن آن و يا جعلي بودن احاديث در آن چيزي نقل نشده است و در نتيجه مي‌توان گفت: اين كتاب قابل استفاده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ بحار الانوار، ‌علامه مجلسي، ج 101، ص 132، انتشارات دار الكتب الاسلاميه.
2ـ معجم رجال الحديث، سيد خويي، نشر مدينة العلم، ج 6، ص 87.

پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلامية، ج101، ص132؛ و محمدبن محمد الشعيري، جامع الاخبار، فصل 59، ص102.
[2] . شهيد ثاني، معالم الاصول، تهران، نشر المكتبة العلمية، ص214.
[3] . آقا بزرگ تهراني، الذريعة التصانيف الشيعه، بيروت، نشر دارالاضوء، ج5، ص32؛ نوري، حسين، خاتمة المستدرك، نشر موسسه آل البيت، 1415، ج1، ص497، رقم 51.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد