هر ديني که ادعاي رساندن انسان به سعادت را دارد در رابطه با شادي و غم احکامي آورده است، چرا که براي رسيدن به سر منزل سعادت تنها احکام نظري کافي نيست و نمي توان با تمسک به چنين احکامي ادعاي سعادتمند کردن انسان را کرد بدين سبب طبيعي است که بايد احکامي عملي براي شادي و غم هاي مردم در نظر گرفته شود به همين جهت مردم به هنگام تولد نوزادان و رسيدن کودکان به سن بلوغ و ازدواج مراسم جشن و شادماني برپا مي کنند و به هنگام مرگ نيز مراسم خاصي دارند که به مراتب مهم تر بوده و غايتي دو گانه دارد. يکي اين که بازماندگان را در تحمل درد جدايي ناخواسته که اتفاق افتاده ياري کنند و دوم آن که ناپاکي مردار را از بقيه چيزها دور نگه داشته و به روح متوفا کمک کنند.
آيين زرتشت نيز يکي از ادياني است که ادعاي سعادتمندي براي پيروان خود را دارد و علاوه بر اعتقادات نظري، مطالبي درباره احکام عملي دارد که در آن هم احکام مربوط به دوره زندگي را بيان کرده و هم مطالب مربوط به عالم بعد از مرگ و بهشت و جهنم را بيان کرده است. اين آيين درباره کيفيت تشييع جنازه شخص متوفي و چگونگي گذاشتن وي در دخمه يا دفن او و نحوه عزاداري، احکام خاصي دارد که به اکثر آن ها در کتاب ونديداد اشاره شده است. آنان بدن متوفا را در اختيار افراد حرفه اي متخصص مرگ و مير قرار مي دهند که به عنوان اشخاصي ناپاک در نقطه اي دوردست و جداي از بقيه جماعت زرتشتيان زندگي مي کنند. بدن ميت پس از قرائت ادعيه لازم توسط کاهن زرتشتي در کفن پنبه اي پيچيده مي شود، روي تابوت، فلزي قرار داده مي شود تا به برجي سنگي که «دخمه» خوانده مي شود برده شود. جايي که گوشت آن به سرعت توسط لاشخورها بلعيده مي شود و استخوان هايش نيز با تابش خورشيد و وزش باد پوسيده مي شود. جمعيت عزادار با کمي فاصله در صف هاي دو نفري تابوت را همراهي مي کنند و پس از انجام مراسم نيز تطهير کامل به جا مي آورند. مراسم کفن و دفن بدن متوفا بايد در خلال 24 ساعت اول پس از درگذشت وي انجام شود.[1]علاوه بر اين در آيين زرتشت براي سوگواري و عزاداري مدت زمان خاصي در نظر گرفته شده که به برخي از آن ها اشاره مي شود.
1ـ پسر براي پدر و مادر بايد سي روز عزاداري کنند اين در صورتي است که پدر و مادر، انسان هاي پارسايي بوده باشند اما اگر گناهکار بودند شصت روز عزاداري کنند.
2ـ در مرگ عمه و عمو بيست روز عزاداري مي شود.
3ـ در مرگ پسر عمو و دختر عمو پانزده روز عزاداري مي شود.
4ـ هرگاه صاحب خانه مذکر فوت کند يا صاحبخانه زن فوت نمايد بايد شش ماه براي مرد پارسا و يک سال براي گناهکار در سوگ و عزا باشند.
5ـ در مرگ برادر و خواهر سي روز اگر پارسا بودند و شصت روز اگر گناهکار بودند عزاداري مي شود.
6ـ نوه ها نيز بايد بيست روز براي پدربزرگ و مادربزرگ شان در سوگ و عزا باشند اگر پارسا بودند و اگر گناهکار بودند بايد پنجاه روز عزاداري کنند و پدربزرگ و مادربزرگ هم در مرگ نوه هاي خود 25 روز اگر مرده پارسا بود و 50 روز اگر گناهکار بود عزاداري کنند.[2]در آيين زرتشت در مورد عزاداري براي عمو و عمه، پسر عمو و دختر عمو و حتي نوادگان عمو هم مدت عزاداري تعيين شده است که اگر شخصي بخواهد به همه اين احکام عمل کند بايد در تمام عمرش عزادار باشد، چون معمولاً هر چند يکبار شخصي از فاميل مي ميرد يا برادر و يا خواهر يا فرزندان آن ها يا عمو و عمه يا فرزندان آن ها و … و يک زرتشتي واقعي اگر بخواهد به اين احکام عمل کند تا آخر عمر بايد عزادار باشد.
در آيين زرتشتي عبارت خاصي براي تسليّت گفتن در نظر گرفته نشده و يا لااقل در متون ديني آنان منعکس نگرديده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ اوستا، کهن ترين سرود هاي ايرانيان، گزارش و پژوهش ـ جليل دوستخواه.
2ـ زرتشت، هاشم رضي.
3ـ تاريخ جامع اديان، جان بي ناس.
پي نوشت ها:
[1] . گواهي، عبد الرحيم، راهنماي اديان زنده، ج1، ص 475.
[2] . دارمستتر، ترجمه دکتر جوان، موسي، مجموعه قوانين زردشت، تهران، انتشارات دنياي کتاب، ج1، 1382، ص 206 تا 208.