زنده کردن و میراندن دل
حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) فرمودند: قلب را با موعظه و اندرز زنده کن و هوای نفست را با زهد و بیاعتنایی بمیران، دل را با یقین نیرومند ساز، و با حکمت و دانش نورانی نما، و با یاد مرگ رام کن».
نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «أحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَةِ، وَ أمِتهُ بِالزَّهادَةِ وَ قَوّهِ بِالیَقینِ، وَ نَوِّرهُ بِالیَقینِ، وَ نَوِّرهُ بِالحِکمَةِ، وَ ذَلِّلهُ بِذِکِر المَوتِ؛ قلب را با موعظه و اندرز زنده کن و هوای نفست را با زهد و بیاعتنایی بمیران، دل را با یقین نیرومند ساز، و با حکمت و دانش نورانی نما، و با یاد مرگ رام کن». (1)
دربارهی قلب از جنبههای مختلف میتوان سخن گفت که به چند جنبهی آن اشاره میکنیم:
1. آنچه دل را میمیراند. 2. آنچه دل را زنده میکند. 3. آنچه باعث قساوت قلب میشود. 4. آنچه قلب را صیقل میدهد. 5. اقسام قلب.
1. آنچه دل را میمیراند؛ در روایات ما عوامل گوناگونی ذکر شده که باعث میشود دل بمیرد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: «أربَعُ یُمِتنَ القلبَ: الذّنبُ عَلَی الذَّنبِ، وَ کَثرَةُ مَناقَشَةِ النِّساءِ- یَعنی مُحادَثَتَهُنَّ- و مَماراةُ الأحمَقِ، تَقولُ وَ یَقولُ وَ لا یَرجِعُ إلی خیرٍِ، وَ مُجالَسَةُ الموتی، فقیلَ لَهُ: یا رسولالله، وَ مَا المَوتی؟ قال: کُلُّ غَنِیٍّ مُترَفٍ؛ چهار چیز دل را میمیراند: گناه روی گناه، همسخن شدن زیاد با زنان، بگو مگو کردن با احمق (تو میگویی و او میگوید و هرگز به راه نمیآید) و همنشینی با مردگان؛ عرض شد: ای رسول خدا منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوشگذران». (2)
و همان حضرت به اباذر فرمود: «إیّاکَ وَ کَثرَةَ الضَّحِکِ، فَإنَّهُ یُمیتُ القَلبَ؛ بپرهیز از خندیدن زیاد، زیرا خندهی زیاد قلب را میمیراند.» (3)
2. آنچه دل را زنده میکند؛ باز هم روایات در این زمینه فراوان است:
در همین حدیث مورد بحث علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) میفرماید: دل خویش را با موعظه زنده کن.
و همان حضرت فرموده است: «لِقاءُ أهلِ الخَیر عِمارَةُ القَلبِ؛ دیدار اهل خیر، مایهی آبادانی دلهاست.» (4)
و باز امام علی (علیه السلام) در وصیتش به امام حسن (علیه السلام) میفرمایند: «فَإنِّی اُوصیک بِتَقوی اللهِ – أی بُنیّ – وَ لزُومِ أَمرِهِ، وَ عِمارَةِ قَلبِکَ بِذِکرِهِ؛ ای فرزندم تو را به پروای از خدا و پایبندی به فرمان او و آباد کردن دلت با یاد او سفارش میکنم». (5)
3. قساوت قلب؛ عواملی که باعث قساوت قلب میشود فراوان است. از نجواهای خداوند با موسی (علیه السلام) این بود: «یا موسی، لا تُطَوِّل فِی الدُّنیا أمَلَک فَیَقسُو قَلبُکَ، وَ القاسی القَلبِ مِنّی بَعیدُ؛ ای موسی در دنیا آرزوی خود را دراز مگردان، که دلت سخت میشود و انسان سخت دل از من دور است». (6)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرمایند: «لا تُکثِرِ الکلامَ بِغیرِ ذِکرِ اللهِ، فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغیرِ ذِکرِ اللهِ قَسوَةُ القَلبِ، إنَّ أَبعَدَ الناسِ مِنَ اللهِ القَلبُ القاسیِ؛ در غیر از یاد خدا زیادهگویی نکنید، زیرا زیادهگویی درغیر یاد خدا، موجب سخت دلی میشود و دورترین مردم از خدا، انسان سخت دل است». (7)
امام علی (علیه السلام) فرموده است: «ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ إلاّ لِقَسوَةِ القُلوبِ، وَ ما قَسَتِ القُلوبُ إلاّ لِکَثَرَةِ الذُّنُوب، اشکها نخشکید مگر به سبب سخت شدن دلها و دلها سخت نشد مگر به سبب فزونی گناه». (8)
و در روایات دیگر عواملی مثل: شنیدن لهو، بسیاری مال و ثروت، نگاه کردن به شخص بخیل و ترک عبادت را باعث قساوت دانستند.
4. آنچه قلب را صیقل میدهد؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) میفرمایند: «إنّ هَذِهِ القلوبَ تَصدَأُ کَما یَصدأ الحدیدُ إذا أصابَه الماءُ. قیلَ: و ما جَلاؤُها؟ قال: کَثرَةُ ذِکرِ الموتِ وَ تِلاوَةِ القرآنِ؛ همچنان که اگر آهن آب به آن برسد زنگ میزند، این دلها نیز زنگار میبندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن». (9)
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «إنَّ لِلقُلوبِ صَدأً کَصَدأِ النُّحاسِ، فَاجلُوها بِالإستِغفارِ؛ دلها نیز همچون مس زنگار میبندد، پس آنها را با استغفار صیقل دهید». (10)
5. اقسام قلب: تعبیرات در این زمینه گوناگون است. امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «القُلُوبُ أربَعةُ: قلبُ فیهِ نفاقُ و إیمانُ، و قَلبُ مَنکوسُ، و قَلبُ مَطبوعُ، و قَلبُ أزهَرُ أنوَرُ… و أمّا الأزهَرُ فَقَلبُ المُؤمِنِ…. قلبها چهارگونه است: قلبی که در آن نفاق و ایمان است، و قلبی که وارونه است، و قلبی که مهر بر آن خورده، و قلبی که نورانی است و خالی از غیر خداست. قلب نورانی قلب مؤمن است». (11)
هرگاه خدا نعمتی به مؤمن ببخشد شکر میگوید و هرگاه مصیبتی به او رسد صبر و شکیبایی میکند. اما قلب وارونه قلب مشرکان است همانگونه که خداوند فرموده است: «(أَفَمَن یَمشِی مُکِبّاً عَلَی وَجهِهِ أَهدَی أَمَّن یَمشِی سَوِیّاً عَلَی صِرَاطٍ مُّستَقیمِ)؛ آیا کسی که به رو افتاده راه میرود به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمیدارد» ؟! (12)
اما قلبی که در آن ایمان و نفاق است، قلب کسانی است که در برابر حق و باطل بیتفاوتند، اگر در محیط حق قرار گیرند تابع حق میشوند و اگر در محیط باطل باشند گرایش به باطل پیدا میکنند، و قلب مهر خورده قلب منافقان است.
یک نوع قلب هست که روایات روی آن تأکید دارند و آن «قلب سلیم» است که امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده است: «القلبُ السّلیمُ الّذی یلقی رَبّهُ و لَیسَ فیه اَحَدُ سِواهُ؛ قلب سلیم قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد». (13)
و همان حضرت (علیه السلام) فرموده است: «صَاحِبُ النّیَّةِ الصّادِقَةِ صَاحِبُ القَلبِ السّلِیمِ، لأَنَّ سَلامَةَ القَلبِ مِن هَواجِسِ المَذکُوراتِ تُخلِصُ النِّیَّةِ لله فی الأُمورِ کُلِّها؛ کسی که نیّت صادقی دارد صاحب قلب سلیم است چرا که سلامت قلب از شرک و شک، نیّت را در همه چیز خالص میکند». (14)
برگردیم به حدیث مورد بحث که در صدر مطالب ذکر کردیم. امام علی (علیه السلام) میفرماید: قلبت را به وسیلهی موعظه زنده کن، چون موعظه مانند غذایی است که به قلب و روح و جان انسان داده میشود و به قلب حیات معنوی میدهد، انسان مشغول زندگی است و غافل میشود در نتیجه باید هر روز موعظهای از آیه یا روایت بشنود تا نشاط معنوی داشته باشد.
بعد حضرت میفرماید: به وسیلهی زهد قلبت را بمیران و به وسیلهی یقین آن را تقویت کن، یعنی روح انسان دارای دو جنبه ملکوتی و حیوانی است، جنبهی ملکوتی را با موعظه زنده کن و جنبهی حیوانی آن را بمیران. توجه داشته باشید که زهد این نیست که انسان از اجتماع بیرون برود و از مال و هستی خود دست بکشد و مثل راهبان زندگی کند، بلکه زهد به این است که انسان اسیر مال و مقام و موقعیت اجتماعی خود نباشد و امیر بر آنها باشد که اگر یک وقت از دستش رفت غصّه نخورد و ناراحتی نکند.
بعد حضرت فرمود: از علم و دانش کمک بگیر و مسیر راهت را روشن کن، و به وسیلهی یاد مرگ، نفست را رام و تسلیم و روح سرکش را آرام کن.
امیدواریم خداوند توفیق بدهد تا بتوانیم عامل به فرامین ائمه (علیهم السلام) باشیم.
دربارهی قلب از جنبههای مختلف میتوان سخن گفت که به چند جنبهی آن اشاره میکنیم:
1. آنچه دل را میمیراند. 2. آنچه دل را زنده میکند. 3. آنچه باعث قساوت قلب میشود. 4. آنچه قلب را صیقل میدهد. 5. اقسام قلب.
1. آنچه دل را میمیراند؛ در روایات ما عوامل گوناگونی ذکر شده که باعث میشود دل بمیرد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: «أربَعُ یُمِتنَ القلبَ: الذّنبُ عَلَی الذَّنبِ، وَ کَثرَةُ مَناقَشَةِ النِّساءِ- یَعنی مُحادَثَتَهُنَّ- و مَماراةُ الأحمَقِ، تَقولُ وَ یَقولُ وَ لا یَرجِعُ إلی خیرٍِ، وَ مُجالَسَةُ الموتی، فقیلَ لَهُ: یا رسولالله، وَ مَا المَوتی؟ قال: کُلُّ غَنِیٍّ مُترَفٍ؛ چهار چیز دل را میمیراند: گناه روی گناه، همسخن شدن زیاد با زنان، بگو مگو کردن با احمق (تو میگویی و او میگوید و هرگز به راه نمیآید) و همنشینی با مردگان؛ عرض شد: ای رسول خدا منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوشگذران». (2)
و همان حضرت به اباذر فرمود: «إیّاکَ وَ کَثرَةَ الضَّحِکِ، فَإنَّهُ یُمیتُ القَلبَ؛ بپرهیز از خندیدن زیاد، زیرا خندهی زیاد قلب را میمیراند.» (3)
2. آنچه دل را زنده میکند؛ باز هم روایات در این زمینه فراوان است:
در همین حدیث مورد بحث علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) میفرماید: دل خویش را با موعظه زنده کن.
و همان حضرت فرموده است: «لِقاءُ أهلِ الخَیر عِمارَةُ القَلبِ؛ دیدار اهل خیر، مایهی آبادانی دلهاست.» (4)
و باز امام علی (علیه السلام) در وصیتش به امام حسن (علیه السلام) میفرمایند: «فَإنِّی اُوصیک بِتَقوی اللهِ – أی بُنیّ – وَ لزُومِ أَمرِهِ، وَ عِمارَةِ قَلبِکَ بِذِکرِهِ؛ ای فرزندم تو را به پروای از خدا و پایبندی به فرمان او و آباد کردن دلت با یاد او سفارش میکنم». (5)
3. قساوت قلب؛ عواملی که باعث قساوت قلب میشود فراوان است. از نجواهای خداوند با موسی (علیه السلام) این بود: «یا موسی، لا تُطَوِّل فِی الدُّنیا أمَلَک فَیَقسُو قَلبُکَ، وَ القاسی القَلبِ مِنّی بَعیدُ؛ ای موسی در دنیا آرزوی خود را دراز مگردان، که دلت سخت میشود و انسان سخت دل از من دور است». (6)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) میفرمایند: «لا تُکثِرِ الکلامَ بِغیرِ ذِکرِ اللهِ، فإنَّ کَثرَةَ الکلامِ بغیرِ ذِکرِ اللهِ قَسوَةُ القَلبِ، إنَّ أَبعَدَ الناسِ مِنَ اللهِ القَلبُ القاسیِ؛ در غیر از یاد خدا زیادهگویی نکنید، زیرا زیادهگویی درغیر یاد خدا، موجب سخت دلی میشود و دورترین مردم از خدا، انسان سخت دل است». (7)
امام علی (علیه السلام) فرموده است: «ما جَفَّتِ الدُّمُوعُ إلاّ لِقَسوَةِ القُلوبِ، وَ ما قَسَتِ القُلوبُ إلاّ لِکَثَرَةِ الذُّنُوب، اشکها نخشکید مگر به سبب سخت شدن دلها و دلها سخت نشد مگر به سبب فزونی گناه». (8)
و در روایات دیگر عواملی مثل: شنیدن لهو، بسیاری مال و ثروت، نگاه کردن به شخص بخیل و ترک عبادت را باعث قساوت دانستند.
4. آنچه قلب را صیقل میدهد؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) میفرمایند: «إنّ هَذِهِ القلوبَ تَصدَأُ کَما یَصدأ الحدیدُ إذا أصابَه الماءُ. قیلَ: و ما جَلاؤُها؟ قال: کَثرَةُ ذِکرِ الموتِ وَ تِلاوَةِ القرآنِ؛ همچنان که اگر آهن آب به آن برسد زنگ میزند، این دلها نیز زنگار میبندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن». (9)
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «إنَّ لِلقُلوبِ صَدأً کَصَدأِ النُّحاسِ، فَاجلُوها بِالإستِغفارِ؛ دلها نیز همچون مس زنگار میبندد، پس آنها را با استغفار صیقل دهید». (10)
5. اقسام قلب: تعبیرات در این زمینه گوناگون است. امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «القُلُوبُ أربَعةُ: قلبُ فیهِ نفاقُ و إیمانُ، و قَلبُ مَنکوسُ، و قَلبُ مَطبوعُ، و قَلبُ أزهَرُ أنوَرُ… و أمّا الأزهَرُ فَقَلبُ المُؤمِنِ…. قلبها چهارگونه است: قلبی که در آن نفاق و ایمان است، و قلبی که وارونه است، و قلبی که مهر بر آن خورده، و قلبی که نورانی است و خالی از غیر خداست. قلب نورانی قلب مؤمن است». (11)
هرگاه خدا نعمتی به مؤمن ببخشد شکر میگوید و هرگاه مصیبتی به او رسد صبر و شکیبایی میکند. اما قلب وارونه قلب مشرکان است همانگونه که خداوند فرموده است: «(أَفَمَن یَمشِی مُکِبّاً عَلَی وَجهِهِ أَهدَی أَمَّن یَمشِی سَوِیّاً عَلَی صِرَاطٍ مُّستَقیمِ)؛ آیا کسی که به رو افتاده راه میرود به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمیدارد» ؟! (12)
اما قلبی که در آن ایمان و نفاق است، قلب کسانی است که در برابر حق و باطل بیتفاوتند، اگر در محیط حق قرار گیرند تابع حق میشوند و اگر در محیط باطل باشند گرایش به باطل پیدا میکنند، و قلب مهر خورده قلب منافقان است.
یک نوع قلب هست که روایات روی آن تأکید دارند و آن «قلب سلیم» است که امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده است: «القلبُ السّلیمُ الّذی یلقی رَبّهُ و لَیسَ فیه اَحَدُ سِواهُ؛ قلب سلیم قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد». (13)
و همان حضرت (علیه السلام) فرموده است: «صَاحِبُ النّیَّةِ الصّادِقَةِ صَاحِبُ القَلبِ السّلِیمِ، لأَنَّ سَلامَةَ القَلبِ مِن هَواجِسِ المَذکُوراتِ تُخلِصُ النِّیَّةِ لله فی الأُمورِ کُلِّها؛ کسی که نیّت صادقی دارد صاحب قلب سلیم است چرا که سلامت قلب از شرک و شک، نیّت را در همه چیز خالص میکند». (14)
برگردیم به حدیث مورد بحث که در صدر مطالب ذکر کردیم. امام علی (علیه السلام) میفرماید: قلبت را به وسیلهی موعظه زنده کن، چون موعظه مانند غذایی است که به قلب و روح و جان انسان داده میشود و به قلب حیات معنوی میدهد، انسان مشغول زندگی است و غافل میشود در نتیجه باید هر روز موعظهای از آیه یا روایت بشنود تا نشاط معنوی داشته باشد.
بعد حضرت میفرماید: به وسیلهی زهد قلبت را بمیران و به وسیلهی یقین آن را تقویت کن، یعنی روح انسان دارای دو جنبه ملکوتی و حیوانی است، جنبهی ملکوتی را با موعظه زنده کن و جنبهی حیوانی آن را بمیران. توجه داشته باشید که زهد این نیست که انسان از اجتماع بیرون برود و از مال و هستی خود دست بکشد و مثل راهبان زندگی کند، بلکه زهد به این است که انسان اسیر مال و مقام و موقعیت اجتماعی خود نباشد و امیر بر آنها باشد که اگر یک وقت از دستش رفت غصّه نخورد و ناراحتی نکند.
بعد حضرت فرمود: از علم و دانش کمک بگیر و مسیر راهت را روشن کن، و به وسیلهی یاد مرگ، نفست را رام و تسلیم و روح سرکش را آرام کن.
امیدواریم خداوند توفیق بدهد تا بتوانیم عامل به فرامین ائمه (علیهم السلام) باشیم.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، نامه 31، وصیت علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام).
2. خصال باب الاربعه.
3. معانی الاخبار، ص 335.
4. بحارالانوار، ج77، ص 208.
5. نهجالبلاغه، نامه 31.
6. کافی، ج3، ص 329.
7. میزان الحکمه، ج8، ص 239.
8. علل الشرایع، ص 81.
9. کنزالعمال، به نقل از میزان الحکمه، ج8، ص 247.
10. عدةالداعی، ص 249.
11. اصول کافی، ج2، ص 309، باب فی ظلمة قلب المنافق.
12. سورهی ملک، آیهی 22.
13. بحارالانوار، ج70، ص 59.
14. نوادر الرّاوندی، به نقل از میزان الحکمه، ج8، ص 221.
منبع مقاله :
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.