خانه » همه » مذهبی » زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)

زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)

زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)

پس از اينكه جنگ جمل به پايان رسيد و بصره فتح شد على (علیه السلام) خطبه‏اى ايراد كرد كه بخشى از آن، از خبرهاى غيبى آن حضرت به شمار مى‏آيد.
فرمود: وايم الله لتغرقن بلدتكم كانى بمسجد كم كجؤجؤ سفينة…

c5a468b2 106c 4330 a394 c4131e024d0b - زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)

0010802 - زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)
زندگينامه امام علي (علیه السلام) (4)

 

نويسنده: فرزين نجفي پور

 

در كتاب شريف نهج البلاغه برخى اخبار غيبى وجود دارد كه در زير از نظرتان مى گذرانيم:

1- شهر بصره غرق مى‏شود:
 

پس از اينكه جنگ جمل به پايان رسيد و بصره فتح شد على (علیه السلام) خطبه‏اى ايراد كرد كه بخشى از آن، از خبرهاى غيبى آن حضرت به شمار مى‏آيد.
فرمود: وايم الله لتغرقن بلدتكم كانى بمسجد كم كجؤجؤ سفينة…
به خدا سوگند شهر شما غرق مى‏شود و مسجد شما بسان سينه كشتى (كه بدنه آن در آب فرو مى‏رود و تنها سينه‏اش روى آب ظاهر است) ديده مى‏شود خداوند از بالا و پايين به اين شهر عذاب خواهد فرستاد. 1
ابن ابى الحديد در شرح اين كلام مى‏نويسد: بصره تاكنون دوباره در آب غرق شده است يك بار در زمان «القادر الله» و بار ديگر در زمان «القائم بامرالله» طغيان آب‏هاى خليج فارسى اين شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان تنها قسمتى از مسجد جامع همان طور كه على (علیه السلام) خبر داده بود در ميان آب ديده مى‏شد و در اين دو حادثه تمام خانه‏ها خراب شد و جميعت زيادى غرق شدند. 2

2- معاويه بر سرزمين عراق مسلط مى‏گردد:
 

امير مؤمنان (علیه السلام) خبر مى‏دهد كه او پيش از معاويه از دنيا مى‏رود و معاويه پس از او بر عراق مسلط مى‏گردد و سپس مى‏افزايد:
«انه سيامركم بسبى و البرائة منى…» .
«از شما مى‏خواهد كه به من ناسزا گوييد و از من بيزارى جوييد…»3
همانطور كه على (علیه السلام) خبر داده بود، معاويه پس از آنحضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست كه به آن حضرت ناسزا بگويند وازاو بيزارى جويند و داستان اسف‏انگيز ناسزا گويى به على (علیه السلام) حتى در خطبه‏هاى نماز جمعه كه از زمان معاويه به دستور او مرسوم شده بود در تواريخ ثبت و ضبط است. 4

3- از آنها ده نفر جان به سلامت نمى‏برند و از شما هم ده نفر كشته نمى‏شوند.
 

در نبردى كه ميان امام (علیه السلام) و خوارج در كنار نهروان رخ داد امام پس از اتمام حجت، و بازگشت گروهى از آنان به صفوف امام، روبه ياران خود كرد و فرمود: «مصارعهم دون النطفة والله لايفلت منهم عشرة ولايهلك منكم عشرة» .5
« قتلگاه آنان كنار آب نهروان است بخدا سوگند ، از گروه آنان ده نفر جان به سلامت نمى‏برند و از شما هم ده تن كشته نمى‏شود».
ابن ابى الحديد مى‏گويد اين خبر غيبى يكى از معجزات على (علیه السلام) است كه نقل آن نزديك به تواتر رسيده است و در نبردى كه ميان امام و خوارج نهروان رخ داد همه شاهد بودند كه نه نفر از خوارج جان به سلامت بردند و از ميان ياران على (علیه السلام) فقط هشت تن به شهادت رسيدند. 6

4- مروان بن حكم حكومت بسيار كوتاهى خواهد داشت .
 

مروان بن حكم در جنگ جمل اسير شد و امام حسن و امام حسين از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد كرده، و سپس فرمود: «اما ان له امرة كلعقة الكلب انفه و هو ابوالاكبش الاربعة و ستلقى الامة منه و من ولده يوماً احمر».7
«آگاه باشيد براى اين مروان فرمانروائى كوتاهى است بسان ليسيدن سگ بينى خود را (اين تعبير كنايه از كوتاهى مدت فرمانروائى است) او پدرچهار رئيس است و امت اسلامى از فرمانروائى او و فرزندانش روز خونينى خواهند ديد».
همانطور كه آن حضرت خبر داده بود مروان به حكومت رسيد اما حكومت او بيش از نه ماه طول نكشيد و چهار فرزندش كه يكى از آنها عبدالملك و سه تاى ديگر عبارتنداز: عبدالعزيز ، بشر و محمد به رياست رسيدند عبدالملك ، خليفه شد و آن سه والى مصر و عراق و جزيره شدند. و امت اسلامى از مروان و فرزندانش روزهاى خونينى ديدند كه روشن‏ترين گواه آن، ظلم و ستم و خونريزى‏هايى است كه به دست حجاج بن يوسف خونخوار كه از طرف عبدالملك مروان ، والى و استاندار عراق بود انجام شد. 8

5- جوان ثقفى بر شما مسلط مى‏شود و هستى شما را غارت مى‏كند.
 

« اما و الله ليسلطن عليكم غلام ثقيف الذيال الميال يا كل خضرتكم و يذيب شحمتكم…» 9
« آگاه باشيد به خدا سوگند جوانى متكبر و ستمگر از طائفه ثقيف بر شما مسلط مى‏شود كه سبزه شما را مى‏خورد و پيه شما را آب مى‏كند كنايه از اينكه به جان و مال شما رحم نمى‏كند و همه را از آن خود مى‏داند».
اين جوان ثقبفى همان حجاج بن يوسف ثقفى خونخوار و ستمگر معروف بود كه در ايام حكومت خود به جان و مال مردم افتاد و هزاران نفر را به قتل رسانيد. 10

6- برنامه مهدى موعود (عجل الله تعالی فرجه) پيروى از قرآن و هدايت است
 

«يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى» 11«هنگامى كه مردم هدايت را پيرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (علیه السلام) مى‏آيد و هواهاى نفسانى را مغلوب هدايت مى‏نمايد و نيز هنگامى كه مردم قرآن را برآراء و نظريات و تمايلات شخصى خود تطبيق نمودند آن حضرت آراء و نظريات را تابع قرآن قرار مى‏دهد برنامه آن حضرت حكومت قرآن و هدايت است» 12

7- اگر بخواهيم از همه خصوصيات شما خبر دهم مى‏توانم.
 

والله لوشئت ان اخبركل رجل منكم بمخرجه و مولجه و جميع شأنه لفعلت ولكن اخاف ان تكفروا فى برسول الله صلى الله عليه و آله…» 13«به خدا سوگند اگر بخواهم مى‏توانم از همه خصوصيات هر كدام شما كه از كجا و چگونه و به چه هدف آمدى و چه تصميم داريد و خصوصيات ديگر خبر دهم. اما مى‏ترسم درباره من غلو كنيد و مرا از رسول خدا (صلی الله علیه واله) بالاتر بدانيد و يا به خدائى من معتقد شويد و اين عقيده موجب كفر شما شود».
ابن ابى الحديد در ذيل اين كلام، مى‏نويسد: اين گفتار على (علیه السلام) مانند گفتار حضرت مسيح (علیه السلام) است كه مى‏گفت: از معجزه‏هاى من اين است كه: « و أُنبتكُم بما تاكلون و ما تدّخَرون فى بيوتكم».14 «شما را از غذائى كه در خانه مى‏خوريد و از آنچه ذخيره مى‏كنيد خبر مى‏دهم. 15

8- زمانى بيايد كه ازاسلام فقط نام آن باقى ماند
 

«يأتى على الناس زمان لايبقى فيهم من القرآن الارسمه و من الاسلام الااسمه مساجدهم يومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى…»16«روزگارى بيابد كه در ميان مردم از قرآن جز خواندن و قرائت و از اسلام جز نامى باقى نماند، در آن زمان مساجد از حيث بنا و ساختمان معمور و آباد است اما از جهت هدايت و معنويت خراب است (مسلمانان به اسم اسلام و قرآن اكتفا مى‏كنند و رفتن به مساجد هم جنبه تشريفات به خود مى‏گيرد در صورتيكه اسلام و قرآن بايد در متن زندگى آنان حام باشد)».

9- خوارج پس از من با خوارى و ذلت زندگى خواهند كرد.
 

«اما انكم ستلقون بعدى ذلا شاملا وسيفاً قاطعاً واثرة يتخذها الظالمون فيكم سنة».17
«آگاه باشيد پس از من با ذلت همه جانبه و شمشير برنده و استبداد روبرو مى‏گرديد اموال و حقوق شما را ستمگران مى‏گيرند و اين كار درباره شما براى هميشه معمول و رسم مى‏گردد».
همانطور كه اميرمؤمنان (علیه السلام) خبر داد خوارج پيوسته از طرف حكومت‏ها، مورد تعقيب قرار گرفته اموال آنان پيوسته از طرف ستمگران تصاحب مى‏شد. 18

10- از هر چه سؤال كنيد خبر مى‏دهم.
 

«فاسألونى قبل ان تفقدونى، فوالذى نفسى بيده لا تسألونى عن شى‏ء فيما بينكم و بين الساعة… الا انباتكم…» 19در اين خطبه امير مؤمنان حدود آگاهى خويش از غيب را بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: «از هر چه كه تا قيامت پيش مى‏آيد سؤال كنيد جواب خواهم داد و از هر نبرد و جنگى كه پيش مى‏آيد و خصوصيات آن، تعداد افرادى كه كشته مى‏شوند يا مى‏ميرند و اينكه در كجا كشته مى‏شوند و كجا به خاك سپرده مى‏شوند از همه اين‏ها آگاهى دارم».20
اين بود ده مورد از خبرهاى غيبى امير مؤمنان (علیه السلام) كه در نهج‏البلاغه آمده است .
البته خبرهاى غيبى آن حضرت كه در نهج‏البلاغه و ساير كتابهاى تاريخ و حديث ياد شده فراوان است و يكى از دانشمندان معاصر هفتاده و پنج مورد از آنها را در كتابى گردآورده و بنام اخبار غيبى اميرمؤمنان (علیه السلام) منتشر ساخته است ولى ما به جهت رعايت اختصار به همين اندازه اكتفا مى‏كنيم .

پي نوشت ها :
 

1- نهج البلاغه، خطبه 13.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 253 چاپ بيست جلدى.
3- نهج‏البلاغه، خطبه 57.
4- به شرح نهج‏البلاغه، ج 4 ص 55 – 128 مراجعه شود.
5- نهج‏البلاغه، خطبه 58.
6- به شرح نهج‏البلاغه، ج5، ص 3 – 13 مراجعه شود.
7- نهج‏البلاغه، خطبه 72.
8- به شرح نهج‏البلاغه، ج 6، ص 146 – 148 مراجعه شود.
9- نهج البلاغه ،خطبه 115.
10- شرح نهج‏البلاغه، ج 7، ص 276 – 281.
11- نهج‏البلاغه خطبه 138.
12- به شرح نهج‏البلاغه، ج 9، ص 138 مراجعه شود.
13- نهج البلاغه، خطبه 176.
14- سوره آل عمران، آيه 49.
15- شرح نهج‏البلاغه، ج 10، ص 10 – 15.
16- نهج‏البلاغه، كلمات قصار شماره 369.
17- نهج البلاغه، خطبه 57.
18- شرح نهج‏البلاغه، ذيل همان خطبه.
19- نهج البلاغه، خطبه 89.
20- به شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 57 مراجعه شود.
 

ارسال توسط کاربر محترم سایت : j133719
منبع: www.maximumtechnic.com

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد