زندگي نامه علامه ذوالفنون ابوالحسن شعرانی (ره)
زندگي نامه علامه ذوالفنون ابوالحسن شعرانی (ره)
ايشان در تهران ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد ملاابوالحسن (جد ايشان) به بيان معارف اسلامي براي مردم پرداخته و عمر خود را به مطالعه، تحقيق، تأليف و تدريس گذراندند و حدود سي سال در حوزه علميه تدريس نمودند.
مرحوم علامه شعراني، نمونه پايداري در كسب علم و جامعيت در علوم مختلف و تعليم آن به ديگران بود. وسعت و عمق علمي ايشان از دروسي كه در طي ساليان متمادي تدريس مي كردند، به خوبي واضح است؛ چنان چه هيأت فلاماريون را از فرانسه به فارسي ترجمه كردند و براي جمعي درس گفتند. مرحوم سيد حسن مدرس «رحمه الله» دستور دادند كه ايشان در مدرسه ي عالي سپهسالار، رياضي تدريس كنند.
نكته قابل توجه اين است كه درس استاد، منحصر به خواص و شاگردان نبود؛ بلكه در جلسات متعددي، به بيان اصول و احكام و اخلاق ديني و رفع شبهات مي پرداختند. در مورد روش تدريس و بيان استاد چنين آمده: «آيت الله شعراني مطالب عالي علمي را تنزل مي دادند تا همگان بتوانند از مواهب دانش كه خداوند نصيب ايشان فرموده بهره مند گردند و شاگردان آن عالم عالي قدر با مثال هايي كه به خود استاد اختصاص داشت، مطالب علمي را به خوبي درك مي كردند.» شاگرادان فاضل استاد، خاطرات بسياري، حاكي از صفاي دروني و سادگي و خوش خلقي و پايداري در تعليم و تعلم و بي پيرايگي ايشان در عين فراست و دقت نقل مي كنند. اما، آنچه معرف پارسايي و تواضع و صفا و اخلاص علامه شعراني به اهل بيت (ع) مي باشد، مقدمه ي ايشان بر ترجمه كتاب “نفس المهموم” است كه به نقل آن مي پردازيم: “اما بعد چنين گويد: اين بنده فاني ابوالحسن بن محمد بن غلامحسين بن ابي الحسن المدعو بالشعراني كه چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت و اقتدائا به «اسلافي الصاحين من عهد صاحب منهج الصادقين» از هر علمي بهره گرفتم و از هر خرمني خوشه برداشتم، گاهي به مطالعه كتب ادب، از عجم و عرب، و زماني به تدريس اشارات و اسفار، و زماني به تتبع تفاسير و اخبار، وقتي به تفسير و تحشير كتب فقه و اصول و گاهي به تعمق در مسائل رياضي و معقول تا آن عهد به سر آمد …
ساليان دراز، شب بيدار و روز در تكرار، هميشه ملازم دفاتر و كراريس (همراه دفترها و جزوه ها) و پيوسته موافق اقلام و قراطيس، ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براي معرفت است وساليان دراز، شب بيدار و روز در تكرار، هميشه ملازم دفاتر و كراريس (همراه دفترها و جزوه ها) و پيوسته موافق اقلام و قراطيس، ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براي معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، طاعت بي اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد، مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولي تا چند؟!
علم چندان كه بيشتر خواني
چون عمل در تو نيست ناداني هاي علمي علامه شعراني
مرحوم علامه شعراني در ابعاد مختلف دين داراي آثار گسترده و قابل توجهي بودند، پاره اي از اين آثار عبارتند از:
1- وسعت گستردگي معلومات:
امتياز برجسته ي مرحوم شعراني اين است كه ايشان از معدود افراد جامع بين معقول و منقول در قرن اخير و حتي صاحب نظر در علومي چون نجوم، رياضي و طب بوده اند. اين جامعيت و وسعت معلومات براي اسلام شناسي امتيازي مهم محسوب مي شود.
2- دقت و تعمق:
مرحوم علامه شعراني را مي توان در دقت و تعمق در مسائل علمي و آيات قرآن و روايات اهل بيت (ع) جزء معدود افرادي دانست كه با وجود سعه ي علمي و گستردگي اطلاعات به هنگام تحليل و استنتاج لوازم از ملزومات توانايي و ابداع خاصي برخوردارند.
3- روحيه نقادي:
روحيه حق طلبي مرحوم شعراني كه جز با بررسي و نقّادي منصفانه آراء حاصل نمي شد، ايشان را به نكاتي دقيق و راهگشا در زمينه هاي علوم عقلي و نقلي و نيز فهم آيات و روايات رهنمون مي گشت و احترام بسيار ايشان به علما، هيچ گاه مانع از نقادي آثار و آراي آنان نمي شد، چرا كه ادامه حيات علم را در تحرّي حقيقت و تمييز صحيح از سقيم مي ديدند.
4- شرح صدر و تقواي علمي:
مرحوم شعراني واجد خصلت انصاف و تقواي علمي بود. اولين سعي او در فهم هر چه بهتر نظريات ديگران و استدلال هاي آنان بود و آنگاه به تجزيه و تحليل منطقي، به دور از هرگونه تعصب خام و جهت گيري و رأي استدلالي مي پرداخت و گاه در طرح دقيق ادله مخالفان، از خود آنها فراتر مي رفت و ابتدا ادله را استحكام مي بخشيد، سپس به بررسي، نقد، قبول يا رد آنها مي پرداخت.
5- روشن بيني و قدرت درك مفاهيم و موضوعات جديد:
كنجكاوي فطري علامه شعراني و ديد روشن ايشان در درك و فهم علوم بشري علاوه بر علوم ديني، همراه با آشنايي به چندين زبان زنده ي دنيا، ديدگاه و نظرگاه جديدي را در بينش ايشان به وجود آورده بود، به طوري كه در بيان مفاهيم اسلامي، گاه از نتايج علوم روز و نظريات علمي استفاده مي نمودند و گاهي نيز براي توضيح آيه يا روايتي و يا جهت تبيين فلسفه ي احكام فردي يا اجتماعي اسلام، از تحليل هاي تاريخي جامعه شناسي يا روان شناسي يا اقتصادي استفاده مي كردند.
آثار:
آثار چاپ نشده استاد بسيار است، اما در اينجا به ذكر آثار مطبوع ايشان اكتفا مي كنيم:
در تفسير و علوم قرآن
1- حاشيه بر مجمع البيان در ده جلد، با تصحيح كامل و اعراب اشعار و توضيح آنها.
2- تصحيح كامل تفسير صافي در دو جلد.
3- حواشي و تعليقات بر تفسير كبيآثار: آثار چاپ نشده استاد بسيار است، اما در اينجا به ذكر آثار مطبوع ايشان اكتفا مي كنيم:
در تفسير و علوم قرآن نشر طوبي، دائرةالمعارف اصطلاحات قرآن تا حرف “ص” است كه به سبك جالبي معاني متفاوت واژه هاي قرآني به حسب استعمال در آيات مختلف مطرح شده و مورد تفسير قرار گرفته و شامل معارف مختلف فلسفي و كلامي و نكات دقيق فقهي و تاريخي است.
6- تجويد قرآن.
7- طبع بيش از شصت نسخه از قرآن كريم كه با دقت نظر ايشان تصحيح و اعراب گذاري شده است.
در حديث و درايت
1. جمع حواشي و تحقيق و تصحيح كتاب “وافي” ملا محسن فيض كاشاني در سه جلد.
2. تعليقات شرح “اصول كافي” ملاصالح مازندراني در دوازده جلد.
3. تعليقات بر “وسائل الشيعه” شيخ حر عاملي از جلد شانزده تا بيست.
4. حاشيه بر ارشاد “القلوب” ديلمي.
5. ترجمه و شرح دعاي “عرفه” حضرت امام حسين «عليه السلام» به ضميمه كتاب فيض الدموع.
6. ترجمه و شرح مفصل “صحيفه كامله سجاديه”.
7. رساله در “علم درايه”.
8. تحقيق و تصحيح “جامع الروات” به امر آية الله بروجردي.
در فقه و اصول
1. المدخل الي عذب المنهل، در اصول.
2. شرح كفايه ي الاصول، بر طريقه “قال اقول” كه به تفسير و توضيح مقاصد آن به عبارت واضح اكتفا شده.
3. شرح تبصره علامه حلي كه مختصري از كليه كتب فقهي شيعه اماميه را نيز در بردارد.
4. حاشه كبيره بر قواعد.
5. رساله در شرح شكوك صلاه ي در عروه ي الوثقي.
6. مناسك حج با حواشي نه نفر از مراجع تقليد.
7. فقه فارسي، مختصر جهت تدريس.
در فلسفه و كلام
1. شرح تجريد در علم كلام.
2. حاشيه بر فصل الخطاب في عدم تحريف الكتاب.
3. كتاب “راه سعادت” در اثبات نبوت و ردّ شبهات يهود و نصاري.
4. ترجمه كتاب “الامام علي صوت العداله ي الانسانيه” با انتقاد از لغزش هاي نويسنده آن.
5. تعليقاتي بر كتاب “محمد پيامبر و سياستمدار” نوشته مونتگمري وات
6. اصطلاحات فلسفي.
7. مقدمه و حواشي محققانه بر اسرار الحكم سبزواري.
در هيأت و نجوم
1. شرح عمل به زيج هندي (جدولي كه از روي آن به حركات سيارات پي مي برند) و براهين عمليات آن مبتني بر هيئت جديد.
2. تعليقه و مستدرك تشريح الافلاك با اشاره به هيئت جديد.
3. هيئت فلاماريون، ترجمه از زبان فرانسه.
4. تقويم هاي شبانه روزي.
در تاريخ و فنون ديگر
1. ترجمه ي “نفس المهوم” حاج شيخ عباس قمي (ره).
2. مقدمه، تصحيح و تحقيق “كشف الغمه”.
3. مقدمه و تصحيح منتخب التواريخ.
4. مقدمه كتاب وقايع السنين مرحوم خاتون آبادي.
5. مقدمه، تصحيح و تعليقات بر كتاب “روضه ي الشهداء”.
6. تصحيح كامل و مقدمه و حاشيه بر جلد اول و سوم كتاب “نفايس الفنون في عرايس العيون آملي” اثر محمود آملي.
رحلت علامه شعراني
سرانجام اين علامه ي عالي قدر در سن 73 سالگي دچار ضعف و نقاهت و بيماري قلب و ريه گرديد. و پس از چندي به واسطه شدت بيماري جهت درمان به آلمان اعزام شد و در يكي از بيمارستان هاي شهر «هامبورگ» بستري گرديد. متأسفانه معالجات سودي نداشت و در نيمه شب يكشنبه، 12 آبان ماه، سال 1352، مقارن با هفتم شوال سال 1339 هجري قمري در همان بيمارستان جان به جان جهان آفرين تسليم نمودند. پيكر پاك ايشان پس از انتقال به تهران در جوار حضرت عبدالعظيم حسني (ع) به خاك سپرده شد.
گزيده اي از وصيت نامه علمي، معنوي و اخلاقي آيت الله شعراني خطاب به دانشجويان و طلاب علوم ديني
“توصيه اي به برادرانم، يعني طالبان علوم دين و پژوهندگان آثار سرور انبياء «صلي الله عليه و آله» كه بدين كتاب مي نگرند، بزرگ ترين چيزي كه بر طالب علم واجب و ضروري است، خالص گردانيدن نيت اوست كه بنده را توفيق مي دهد و وسايل طاعت خويش را برايش فراهم مي آورد و هم اوست كه راه درست را در قلوب بندگانش الهام مي بخشد. اگر اخلاص نيت نباشد، هيچ كس موفق نمي شود از نردبان دانش بالا رفته يا از آموخته هاي خود سودي برد … از ديگر اموري كه بر طالب علم واجب است، پارسايي و پرهيز از حرام ها و مسائل شبهه ناك و نيز مواظبت بر عبادات است، زيرا هيچ كس از علم خود سودي نمي برد، مگر آن را با عمل مقرون سازد. دل هاي مردمان نيز به واسطه عالم بي تقوا آرامش نمي يابد … .
و واجب است بر طالب علم كه قرائت قرآن كريم را در طول شبانه روز ترك نگويد و آن قرائت را به اندازه توانايي خويش با تدبّر و تأمّل در ريزه كاري ها و معاني آيات همراه سازد و در آياتي كه به اشكال بر مي خورد به تفسير مراجعه كند و نيز واجب است بر ادله ي گفتار و رفتار و مطالعه آنچه را بيهوده است و بدو ارتباطي ندارد واگذارد … و بايد طالب علم، نسبت به علما گمان نيكو داشته باشد و اين راز موفقيت و وسيله كاميابي و پيروزي است و بدگماني به آنان شقاوت و بدبختي به بار مي آورد بلكه گاهي به كفر و گمراهي و جهل مركب مي انجامد. پس بايد در كلام آنها با عنايتي كامل و تدبري راستين نگريست … البته مقصود ما اين است كه جايز نيست در اولين برخورد سريعا آنان را تخطئه كرد.”
برگرفته از: در آسمان معرفت؛ علامه حسن زاده آملي
منبع: ماهنامه ايحاء شماره 1