برید بن معاویه عجلی،[1] عربی،[2] از اصحاب امام باقر(ع)[3] و امام صادق(ع)[4] است. کنیه وی اباالقاسم بود[5] و به همراه زرارة بن اعین، معروف ابن خربوذ مکی، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار و محمد بن مسلم طائفی جزو «افقه الاولین»[6] و از طبقهی اول اصحاب اجماع به شمار میآیند.[7]
فرزندان
برید فرزندی به نام قاسم داشت که وی نیز از اصحاب امام صادق(ع) بود که بر اساس برخی گزارشها ثقه و مورد اعتماد بوده؛[8] اما برخی در مقابل او را تضعیف نمودهاند.[9]
شاید او فرزندان دیگری هم داشته باشد که گزارشی از آنها وجود ندارد.
اساتید
برید علاوه بر نقل روایت از امام باقر(ع)[10] و امام صادق(ع)،[11] از راویانی مانند محمد بن مسلم،[12] مالک بن اعین،[13] اصبغ بن نباته[14] و اسماعیل بن رجاء[15] روایاتی نقل نموده است.
شاگردان
راویان زیادی از برید بن معاویه روایت نقل نمودند:
- جمیل بن صالح؛[16]
- یحیی حلبی؛[17]
- دُرُسْت بن ابی منصور؛[18]
- عبدالله بن حماد؛[19]
- عمر بن اذینه؛[20]
- حریز؛[21]
- قاسم بن عروه؛[22]
- حارث بن محمد الاحول؛[23]
- علی بن عقبه؛[24]
- هارون بن مسلم؛[25]
- ربعی بن عبدالله؛[26]
- علی بن رئاب؛[27]
- ثعلبه بن میمون؛[28]
- داوود بن ابی یزید.[29]
جایگاه برید در روایات
روایات زیادی در مدح برید وارد شده است:
- امام صادق(ع): به مخبتین بهشت را بشارت دهید که برید بن معاویه، ابوبصیر لیث بن بختری، محمد بن مسلم و زراره از آنها هستند. این چهار نفر برگزیدگان از نجیبان هستند و آنها در حلال و حرام خداوند امین هستند و اگر آنها نبودند آثار نبوّت قطع میشد و از بین میرفت.[30]
- امام صادق(ع) برید را به همراه محمد بن مسلم، لیث بن بختری و زراره بن اعین در شمار «اوتاد الارض و اعلام الدین »؛ استواران در زمین و پرچمداران دین معرفی نموده است.[31]
- امام صادق(ع): محبوبترین مردم نزد ما، چهار نفر: زرارة بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و احول (ابوجعفر مؤمن طاق) هستند.[32]
- امام صادق(ع): اصحاب پدرم زینت (ما) هستند. آنها زراره، محمد بن مسلم، لیث مرادی و برید عجلی هستند. آنها همیشه با عدالت و قسط رفتار میکنند و همیشه راست میگویند و در کلام صادقاند. آنها «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»؛[33] سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند.[34]
- جمیل بن درّاج گفت: روزی هنگام ورود به منزل امام صادق(ع) مردی از اهل کوفه را مشاهده کردم که از اتاق آنحضرت(ع) خارج شد. به نزد حضرتشان رفتم و گفتم مردی کوفی را دیدم که از دیدار شما برمیگشت. حضرت(ع) فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند که مورد اطمینان پدرم بود و امروز هم نسبت به من این گونه است. سپس حضرت فرمود: زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنهاست که بدی را برطرف میکند. آنها ستارگان شیعیان ما هستند. یاد پدرم به وسیلهی آنها زنده میماند. آنها هر بدعتی را کشف میکنند و به مقابله با آن برمیخیزند و بدعتها را از دین میزدایند. در این هنگام آنحضرت(ع) گریه کرد. من از ایشان پرسیدم آنها چه کسانی هستند؟ ایشان فرمود آنها برید بن معاویه عجلی، زراره، ابوبصیر و محمد بن مسلم هستند.[35]
6.امام کاظم(ع) در روایتی به حواریون و برگزیدگان از یاران رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) اشاره نموده و در همین راستا برید بن معاویه را از یاران ویژه امام باقر و امام صادق(ع) برشمردند: «وقتی روز قیامت منادی ندا میدهد حواریان حضرت محمد(ص) کجا هستند. آن کسانی که پیمان نشکستد و بر آن پایدار ماندند؟! سلمان، مقداد و ابوذر غفاری به پا میخیزند… سپس همان منادی ندا میدهد که حواریان محمد بن علی(ع) و جعفر بن محمد(ع)کجا هستند. در این زمان نه نفر برمیخیزند که برید بن معاویه عجلی یکی از آنها است.[36]
با وجود اینکه روایات زیادی در مدح برید وارد شده، اما گزارشهایی نیز در نکوهش او وجود دارد:
- امام صادق(ع): کسانی که در دین خود شک میورزند هلاک میشوند. زراره بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی از کسانی هستند که در دینشان شک ورزیدند.[37]
- امام صادق(ع): خداوند برید و زراره بن اعین را مورد لعن قرار دهد.[38]
این دسته از روایات، به دلیل وجود احمد بن جبرئیل که در رجال حدیث مدح و توثیقی در مورد وی وارد نشده، ضعیف شمرده میشوند.[39] علاوه بر این، این روایات توان مقابله با روایات زیادی که در مدح برید وارد شده است، را ندارد. لذا میتوان گفت که این روایات – با فرض پذیرش – از روی تقیه صادر شده است؛ بویژه با توجه به روایت امام صادق(ع) که به عبدالله بن زراره در مورد پدرش که به همراه برید مورد لعن حضرتشان قرار گرفته است، فرمود: «سلام من را به پدرت برسان و به وی بگو که من برای دفاع از شما بر شما عیب میگذارم، چراکه مردم و دشمنان سعی میکنند به کسانی که به ما نزدیک هستند و مورد احترام ما هستند، اذیت و آزار برسانند و آنان را به قتل برسانند …».[40]
برید در کلام بزرگان
- برید بزرگی از بزرگان شیعه و فقیهی مورد اعتماد است که نزد ائمه(ع) جایگاه خاصی داشت.[41]
- امامیه بر پذیرش روایات از برخی یاران ائمه(ع) که در شأن و منزلت آنها اخباری وارد شده است، اتفاق نظر دارند که یکی از آنها برید بن معاویه است.[42]
وفات برید
برید در سال 150 هجری و در زمان حیات امام صادق(ع) از دنیا رفت.[43]
[1]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 112، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[2]. همان.
[3]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات(رجال البرقی)، ص 14، تهران، دانشگاه تهران، 1383ق.
[4]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 211، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[5]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب (رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 128، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[6]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 211.
[7]. صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، محقق، مصحح خواجوی، محمد، ج 1، ص 145 – 146، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1383ش.
[8]. فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 313.
[9]. علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 281، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411ق.
[10]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 35، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[11]. همان، ج 1، ص 366.
[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 211، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[13]. همان، ج 6، ص 447.
[14]. علل الشرائع، ج1، ص: 39
[15]. أمالی، ص 254
[16]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،ج 1، ص 80، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[17]. همان، ج 1، ص 183.
[18]. کافی، ج 1، ص 164.
[19]. همان، ج1، ص 213
[20]. همان ، ج 3، ص 39.
[21]. همان، ج 1، ص 404.
[22]. همان، ج 3، ص 278.
[23]. همان، ج 4، ص 283.
[24]. همان، ج 5، ص 327.
[25]. همان، ص 336.
[26]. همان، ص 487.
[27]. همان، ج 6، ص 185.
[28]. همان، ص 209.
[29]. همان، ج 7، ص 47.
[30]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق،مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، ص 170، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[31]. همان، ص 238.
[32]. همان، ص 135.
[34]. اختیار معرفة الرجال، ص 170.
[35]. همان، ص 137 – 138.
[36]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 61 – 62، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[37]. اختیار معرفة الرجال، ص 169.
[38]. همان، ص 148 – 149.
[39]. موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، ج 4، ص 198، بیتا، بیجا.
[40]. اختیار معرفة الرجال، ص 138.
[41]. رجال العلامة الحلی، ص 27؛ فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 112؛ حلی، حسن بن علی بن داود، الرجال، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمدصادق، ص 66، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342ش.
[42]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 1، ص 39، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[43]. رجال العلامة الحلی، ص 26 – 27.