زندگی ساده و زاهدانه در مقابل زندگی افراطی و تجمل گرائی و دلبستگی به اموال قرار دارد. در جهان هستی و زندگی در دنیا گروهی زندگی زاهدانه و ساده را به خاطر این که زندگی دنیا وسیله است برای هدف آخرت و آخرت بهتر از دنیا است و «و الاخره خیر و ابقی» زندگی ساده را میپسندند. ولی بعضی از افراد به خاطر اهداف و اغراض نا صحیح پا را از نیاز طبیعی فراتر ببرد و علاوه بر فراموش کردن هدف زندگی، خود را گرفتار بیماری تجمل پرستی میکند و تن به دلبستگی دنیا و تجمل گرائی میدهند. البته زندگی ساده به این معنا نیست که انسان از نعمتهای دنیا استفاده نکند. بلکه به تعبیر قرآن: خدا امر کرده به مؤمنین که از روزیهای پاکیزه بخورید و خدا را سپاس گویید «یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکروا لله»1 زندگی ساده این است که انسان به مقدار نیاز بخورد و بپوشد و از تجملگرائی و اسراف و تبذیر دوری گزیند. به خاطر این مهم است که علی(ع) در وصف افراد با تقوا میفرماید: «و ملبسهم بالاقتصاد» لباس پوشیدنشان در اعتدال و میانهروی است.2بزرگان هم وقتی زهد را معرفی میکنند، به معنی عدم رغبت و بیمیلی معنا میکنند. نه این که استفاده نکنند. زهد در لغت به معنای عدم رغبت و بیمیلی است و در مقابل آن علاقه، میل و رغبت به دنیا است. یعنی انسان به دنیا رغبت و دلبستگی نداشته باشد و شما به زندگی سادهی دنیا قناعت کند. زهد مطلوب در اسلام این است که انسان در راه بهتر انجام دادن مسؤلیتهای خود، سادگی و گریز از تجمل را شیوهی خود قرار دهد و به مظاهر بر زرق و برق زندگی دنیا بیاعتنا گردد.3 چرا که اگر انسان از زندگی ساده اعراض کند و به سوی زندگی تجملاتی برود، گرفتار مضراتی میشود که چند روز تجملگرایی در برابر پذیرا شدن آن مضرات ارزشی ندارد.
آثار تجمل گرائی4: 1- غفلت از یاد خدا 2- فاصله گرفتن از تودهی مردم 3- بیاثر شدن مواعظ مسئولین و مردم 4- پوچی و بیهدفی در زندگی.
آری افراط در تجمل و دلگرمی بیش از حد به زن و مادیات، موجب قساوت قلب میشود و در نتیجه همهی ما پیرو ائمه هستیم. ساده زیستی و اجتناب از زخارف دنیوی، یکی از اصول سیرهی حکومتی پیامبر و امامان بوده است.
علماء و ساده زیستی
1- دربارهی شهید مدرس قمشهای نقل کردهاند: روزی یکی از زمین داران معروف قمشه نزد او آمد و خواست قطعه زمینی به او بدهد. مدرس با آن که در نهایت فقر و تنگدستی به سر میبرد به شخص زمین دار گفت: مگر شما در خانواده خود فقیر و محتاج ندارید؟ آن شخص گفت: چرا داریم. اما میخواهم این قطعه زمین را به شما ببخشم. مدرس گفت: بهتر است این قطعه زمین را به خویشاوندان فقیر و تهیدست خودت ببخش.
همچنین نقل کردهاند: مدرس در تابستان و زمستان همان یک دست لباس کرباسی را که داشت، میپوشید و میگفت پوست دست و پا و بقیهی بدن از پوست صورت لطیفتر نیست بدن را هر طوری عادت بدهی همان طور عادت میکند.5
2- شرح حال فقیه بزرگوار آیت ا… وحید بهبهانی مینویسد، روزی یکی از عروسهای خود را مشاهده کرد که پیراهن رنگارنگ
از نوع پارچههایی که معمولاً زنان اعیان و اشراف میپوشیدند، به تن کرده است. فرزندشان (مرحوم آقا محمد اسماعیل شوهر آن خانم) را مورد ملامت قرار دادند. او در جواب پدر این آیهی قرآن را خواند: «بگو چه کسی زینتهایی را که خدا برای بندگانش آفریده و هم چنین روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است.» ایشان جواب دادند من نمیگویم: خوب پوشیدن و خوب نوشیدن و از نعمتهای الهی استفاده کردن حرام است. خیر در اسلام چنین ممنوعیتهایی وجود ندارد. ولی یک مطلب دیگر است و آن این که ما و خانوادهی ما به اعتبار این که پیشوای دینی مردم هستیم وظیفهی خاصی داریم. خانوادههای فقیر وقتی که اغنیا را میبینند که از همه چیز برخوردارند، طبعاً ناراحت میشوند. یگانه مایهی تسکین آلامشان، این است که خانوادهی آقا (وحید بهبهانی) از تیپ خودشان است. اگر ما هم در زندگی به شکل تیپ اغنیا درآییم، این یگانه مایهی تسکین آلام هم از بین میرود. ما که قادر نیستیم عملاً وضع موجود را تغییر دهیم، لااقل از این مقدار همدردی مضایقه نکنیم.6
1- سورهی بقره، آیهی172.
2- نهج البلاغه، خطبهی193.
3- ره توشه، آیت ا… مصباح یزدی، ص376.
4- پیام زن، سال دوم، شمارهی ششم، شهریور 1373.
5- ره توشه، آیت ا… مصباح یزدی، ص279.
6- پیام زن، مقالهی مهری زینهاری، ص45، سال2، ش6.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
آثار تجمل گرائی4: 1- غفلت از یاد خدا 2- فاصله گرفتن از تودهی مردم 3- بیاثر شدن مواعظ مسئولین و مردم 4- پوچی و بیهدفی در زندگی.
آری افراط در تجمل و دلگرمی بیش از حد به زن و مادیات، موجب قساوت قلب میشود و در نتیجه همهی ما پیرو ائمه هستیم. ساده زیستی و اجتناب از زخارف دنیوی، یکی از اصول سیرهی حکومتی پیامبر و امامان بوده است.
علماء و ساده زیستی
1- دربارهی شهید مدرس قمشهای نقل کردهاند: روزی یکی از زمین داران معروف قمشه نزد او آمد و خواست قطعه زمینی به او بدهد. مدرس با آن که در نهایت فقر و تنگدستی به سر میبرد به شخص زمین دار گفت: مگر شما در خانواده خود فقیر و محتاج ندارید؟ آن شخص گفت: چرا داریم. اما میخواهم این قطعه زمین را به شما ببخشم. مدرس گفت: بهتر است این قطعه زمین را به خویشاوندان فقیر و تهیدست خودت ببخش.
همچنین نقل کردهاند: مدرس در تابستان و زمستان همان یک دست لباس کرباسی را که داشت، میپوشید و میگفت پوست دست و پا و بقیهی بدن از پوست صورت لطیفتر نیست بدن را هر طوری عادت بدهی همان طور عادت میکند.5
2- شرح حال فقیه بزرگوار آیت ا… وحید بهبهانی مینویسد، روزی یکی از عروسهای خود را مشاهده کرد که پیراهن رنگارنگ
از نوع پارچههایی که معمولاً زنان اعیان و اشراف میپوشیدند، به تن کرده است. فرزندشان (مرحوم آقا محمد اسماعیل شوهر آن خانم) را مورد ملامت قرار دادند. او در جواب پدر این آیهی قرآن را خواند: «بگو چه کسی زینتهایی را که خدا برای بندگانش آفریده و هم چنین روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است.» ایشان جواب دادند من نمیگویم: خوب پوشیدن و خوب نوشیدن و از نعمتهای الهی استفاده کردن حرام است. خیر در اسلام چنین ممنوعیتهایی وجود ندارد. ولی یک مطلب دیگر است و آن این که ما و خانوادهی ما به اعتبار این که پیشوای دینی مردم هستیم وظیفهی خاصی داریم. خانوادههای فقیر وقتی که اغنیا را میبینند که از همه چیز برخوردارند، طبعاً ناراحت میشوند. یگانه مایهی تسکین آلامشان، این است که خانوادهی آقا (وحید بهبهانی) از تیپ خودشان است. اگر ما هم در زندگی به شکل تیپ اغنیا درآییم، این یگانه مایهی تسکین آلام هم از بین میرود. ما که قادر نیستیم عملاً وضع موجود را تغییر دهیم، لااقل از این مقدار همدردی مضایقه نکنیم.6
1- سورهی بقره، آیهی172.
2- نهج البلاغه، خطبهی193.
3- ره توشه، آیت ا… مصباح یزدی، ص376.
4- پیام زن، سال دوم، شمارهی ششم، شهریور 1373.
5- ره توشه، آیت ا… مصباح یزدی، ص279.
6- پیام زن، مقالهی مهری زینهاری، ص45، سال2، ش6.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی