زوال نعمت ، نزول نقمت ؛ پيامد گناه
چينش و تنظيم نظام آفرينش بر اساس قانون “علت و معلول” صورت گرفته است و اين نظام در اصل وجود وکمال خود، هيچ گاه از اين قانون تخطي نمي کند. در سراسر عالم تکوين، مشيت خداي متعال همواره در ايجاد موجودات و احداث حوادث، بر وفق نظام علت و معلول، استوار است. وقوع پديده هايي چون سيل، زمين لرزه، توفان، قحطي، خشکسالي و ساير بلاياي طبيعي و مصائب دنيوي، در جهاني که نظام “علي ومعلولي” برآن حاکم است و از مبدايي حکيم صادر شده، بدون ترديد مسبوق به علتي
زوال نعمت ، نزول نقمت ؛ پيامد گناه
نويسنده:علي مهدوي
چينش و تنظيم نظام آفرينش بر اساس قانون “علت و معلول” صورت گرفته است و اين نظام در اصل وجود وکمال خود، هيچ گاه از اين قانون تخطي نمي کند. در سراسر عالم تکوين، مشيت خداي متعال همواره در ايجاد موجودات و احداث حوادث، بر وفق نظام علت و معلول، استوار است. وقوع پديده هايي چون سيل، زمين لرزه، توفان، قحطي، خشکسالي و ساير بلاياي طبيعي و مصائب دنيوي، در جهاني که نظام “علي ومعلولي” برآن حاکم است و از مبدايي حکيم صادر شده، بدون ترديد مسبوق به علتي است. هر چند وقوع حوادث مذکور، در بينش مبتني بر جهان بيني توحيدي و با استناد به آيات قرآن کريم (مانند آيه155 سوره بقره)، همسو با جريان قضاي حتمي و سنت تخلف ناپذير “ابتلاء و امتحان الهي” است، لکن نبايد از ارتباط ميان اعمال وکردار انسان با جهان طبيعت، بويژه تاثير گناهان و اعمال ناشايست در پيدايش حوادث ناگوار، غفلت نمود.
قرآن کريم رابطه مستقيم اعمال انسان و جهان طبيعت را در آيات گوناگوني بيان نموده است. آيات مربوط به پيوند عمل انسان با جهان هستي، به چند دسته تقسيم مي شود:
دسته اول :
آياتي که ناظر به اصل ارتباط متقابل اعمال انسان و حوادث جهان است، مانند آيه: “له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم”(رعد11/)؛ مدلول مطابقي اين ايه پيوند اعمال انسان با حوادث جهان است، هر چند از مدلول التزامي آن نوعي تنبيه و اعلان خطر به انسانها برميآيد. اين آيه عام است و نعمت و نقمت و حسنه و سيئه را در بر مي گيرد. يعني همان گونه که انسان مي تواند با سوء اختيار خود نعمت را نقمت کند، مي تواند با حسن اختيار خويش قبيح را حسن کند.
دسته دوم :
آياتي که بر رابطه کارهاي نيک و پيامدهاي گواراي جهان دلالت دارند، مانند آيه: “و ان لو استقاموا علي الطريقه لاسقيناهم ماء غدقا”(جن16/). بر پايه اين آيه، پايداري بر راه راست، سبب بهره مندي از آب فراوان است که مزارع، مراتع، جنگلها، حيوانها و انسانهاي تشنه را سيراب مي کند. بنابراين مطابق اين آيه، خداي سبحان با کارهاي نيک، ملتها را از برکات و نعمتهاي مادي بهره مند مي سازد. در آيه96 سوره اعراف نيز، ايمان و تقواي الهي دو شرط براي گشايش درهاي برکات آسمان و زمين به روي مردم دانسته شده است: “و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الارض”.
دسته سوم :
آياتي که به ارتباط اعمال بد و ناشايست و حوادث ناگوار جهان، اشاره دارند.
در اين نوشتار به برخي از آيات دسته سوم، که بر پيوند ميان کردار بد برخي انسان ها و آثار ناگوار آن دلالت دارند، اشاره مي نماييم.
1- “و ما اصابکم من مصيبه فبما کسبت ايديکم؛ هر مصيبتي که به شما مي رسد، به واسطه کردار بدي است که از جانب شما انجام مي شود” (شوري30/)
در تفسير شريف الميزان ذيل اين آيه چنين آمده است: کلمه “مصيبت” به معناي هر ناملايمي است که به انسان برسد و مراد از جمله “ما کسبت ايديکم”، گناهان و زشتي هاست. خطاب در اين آيه شريفه، اجتماعي و متوجه جامعه است، بنابراين مراد از “مصيبت” هم، مصائب عمومي و همگاني از قبيل قحطي، گراني، وبا، زلزله و امثال آن مي باشد. پس معناي آيه اين گونه مي شود: مصائب و ناملايماتي که متوجه جامعه شما مي شود، همه به خاطرگناهاني است که مرتکب مي شويد.
در تفسير مجمع البيان از حضرت علي (ع) روايت شده که رسول خدا (ص) فرمودند: “خير آيه في کتاب الله هذه الآيه؛ بهترين آيه کتاب خدا اين آيه “و ما اصابکم من …” است”. سپس فرمودند: “ اي علي، هيچ خدشه و خراشي از چوبي بر بدن وارد نمي آيد و هيچ ضربه اي به پا وارد نمي شود، مگر بخاطر گناه”.
2- “ظهر الفساد في البر و البحر بما کسبت ايدي الناس ليذيقهم بعض الذي عملوا لعلهم يرجعون؛ در دريا و خشکي فساد و تباهي ظاهر گشت به خاطر کردار بد مردم، تا خداوند بدين وسيله کيفر بعضي اعمالشان را به آنها بچشاند، تا شايد بازگردند”(روم41/)
علامه طباطبايي در تفسير الميزان ذيل اين آيه چنين مي فرمايد: اين آيه به ظاهر لفظش عام است و مخصوص به يک زمان و يا به يک مکان و يا به يک واقعه، نيست و در نتيجه مراد از “ بر و بحر” شامل همه روي زمين مي شود، و مراد از فساد در زمين، مصائب و بلاهاي عمومي است: مانند زلزله، نيامدن باران و خشکسالي، قحطي، جنگها، غارتها، سلب امنيت و خلاصه هر بلايي که نظام آراسته و صالح جاري در عالم را بر هم مي زند. “بما کسبت ايدي الناس” نيز، اشاره به آن دارد که اين فساد و تباهي ظاهر در زمين، بر اثر اعمال مردم است، يعني به خاطر شرکي است که مي ورزند، و گناهاني است که مي کنند.
در تفسير قمي از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: “زندگي جنبندگان دريا به باران بستگي دارد، پس اگر باران نيايد، هم خشکي فاسد مي شود هم دريا، و اين وقتي است که گناهان بسيار شود”.
3- “او لم يسيروا في الارض فينظروا کيف کان عاقبه الذين کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوه و آثارا في الارض فاخذهم الله بذنوبهم؛ آيا در زمين سير نمي کنند تا ببينند سرانجام کساني که قبل از ايشان بودند، چه شد؟ آنها از اينان نيرومندتر بودند و آثار بيشتري در زمين داشتند، با اين حال خدا به کيفر گناهانشان بگرفت و به جرم اعمالشان، هلاکشان کرد”(مومن21/)
4- “فانزلنا علي الذين ظلموا رجزا من السماء بما کانوا يفسقون؛ بر ستمگران به خاطر نافرماني و کارهاي ناروايي که کردند، از آسمان عذابي نازل کرديم”(بقره59/)
آيات فراواني درباره قارون (قصص76/-82 )، قوم سبا (سبا17-15/)و ديگر تبهکاران و سران ستم وجود دارد که دلالت مي کند آنان بر اثر گناهان فردي يا جمعي گرفتار حوادث تلخ و محروميت از نعمتها و برکات الهي شدند. مطابق آيات ياد شده کارهاي زشت از يک سو و حوادث ناگوار جهان طبيعت از سوي ديگر با هم مرتبط اند؛ لکن همان طور که خداي متعال گاهي اصل سيئه را عفو و از آن اغماض مي کند، در تنبيه با حوادث ناگوار نيز گاهي با امهال برخورد مي کند و تبهکار را فورا نمي گيرد بلکه به او فرصت توبه مي دهد يا کمتر از بدي وي او را مواخذه مي کند و بسياري از خطاهايش را مي بخشد: “و يعفوا عن کثير”(شوري30/).
علاوه بر آيات قرآن کريم، روايات فراواني در خصوص نقش گناهان و کردار بد در زوال نعمتها و فرود آمدن بلاها وجود دارد که به سه روايت دراين باره، اشاره مي نماييم.
1- امام صادق (ع) فرمودند: پدرم همواره مي فرمود: “خداوند حکم قطعي فرموده که نعمتي را که به بنده اش داده، از او نگيرد، مگر زماني که بنده گناهي انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کيفر گردد”(کافي، ج2، ص273)
2- امام باقر (ع) فرمودند: “بدانيد که هيچ سالي پر بارانتر از سال ديگر نيست. بلکه خداوند آن را در هر منطقه اي که بخواهد نازل مي کند. همانا زماني که جامعه اي مرتکب گناهان شوند، خداوند متعال، باراني را که براي آنها قرار داده بود در آن سال در آنجا نازل نکرده و در بيابانهاي وسيع، درياها، و کوهها نازل مي کند”(ثواب الاعمال، ص252)
3 -حضرت علي (ع) فرمودند: “خداوند بندگان خود را که به کارهاي ناشايسته مشغولند، به نقص و کمبود ميوه ها و حبس نمودن برکات و بستن گنجينه هاي خوبيها، مي آزمايدتا توبه کننده، متنبه گشته، توبه و بازگشت نمايد. و خداوند استغفار را سبب فراواني روزي و رسيدن رحمت، قرار داده و در قرآن کريم فرموده: “استغفروا ربکم انه کان غفارا يرسل السماء عليکم مدرارا؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او آمرزنده گناهان است (پس از توبه) ابر را مي فرستد که پي در پي بر شما ببارد”. پس خداوند رحمت کند کسي را که به توبه و بازگشت از گناه روي آورد و از حق تعالي بخواهد از کيفر کردار زشتش بگذرد”(نهج البلاغه، خطبه143 ).
منابع :
1- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، دفتر انتشارات اسلامي،1379
2- آيت الله جوادي آملي، معاد در قرآن، قم، اسراء،1381
3- همان، اسلام و محيط زيست، قم، اسراء،1386
4 – قرائتي، محسن، گناه شناسي، قم، مرکز فرهنگي درسهايي از قرآن،1377
منبع : www.resalat-news.com
/خ
قرآن کريم رابطه مستقيم اعمال انسان و جهان طبيعت را در آيات گوناگوني بيان نموده است. آيات مربوط به پيوند عمل انسان با جهان هستي، به چند دسته تقسيم مي شود:
دسته اول :
آياتي که ناظر به اصل ارتباط متقابل اعمال انسان و حوادث جهان است، مانند آيه: “له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر الله ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم”(رعد11/)؛ مدلول مطابقي اين ايه پيوند اعمال انسان با حوادث جهان است، هر چند از مدلول التزامي آن نوعي تنبيه و اعلان خطر به انسانها برميآيد. اين آيه عام است و نعمت و نقمت و حسنه و سيئه را در بر مي گيرد. يعني همان گونه که انسان مي تواند با سوء اختيار خود نعمت را نقمت کند، مي تواند با حسن اختيار خويش قبيح را حسن کند.
دسته دوم :
آياتي که بر رابطه کارهاي نيک و پيامدهاي گواراي جهان دلالت دارند، مانند آيه: “و ان لو استقاموا علي الطريقه لاسقيناهم ماء غدقا”(جن16/). بر پايه اين آيه، پايداري بر راه راست، سبب بهره مندي از آب فراوان است که مزارع، مراتع، جنگلها، حيوانها و انسانهاي تشنه را سيراب مي کند. بنابراين مطابق اين آيه، خداي سبحان با کارهاي نيک، ملتها را از برکات و نعمتهاي مادي بهره مند مي سازد. در آيه96 سوره اعراف نيز، ايمان و تقواي الهي دو شرط براي گشايش درهاي برکات آسمان و زمين به روي مردم دانسته شده است: “و لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الارض”.
دسته سوم :
آياتي که به ارتباط اعمال بد و ناشايست و حوادث ناگوار جهان، اشاره دارند.
در اين نوشتار به برخي از آيات دسته سوم، که بر پيوند ميان کردار بد برخي انسان ها و آثار ناگوار آن دلالت دارند، اشاره مي نماييم.
1- “و ما اصابکم من مصيبه فبما کسبت ايديکم؛ هر مصيبتي که به شما مي رسد، به واسطه کردار بدي است که از جانب شما انجام مي شود” (شوري30/)
در تفسير شريف الميزان ذيل اين آيه چنين آمده است: کلمه “مصيبت” به معناي هر ناملايمي است که به انسان برسد و مراد از جمله “ما کسبت ايديکم”، گناهان و زشتي هاست. خطاب در اين آيه شريفه، اجتماعي و متوجه جامعه است، بنابراين مراد از “مصيبت” هم، مصائب عمومي و همگاني از قبيل قحطي، گراني، وبا، زلزله و امثال آن مي باشد. پس معناي آيه اين گونه مي شود: مصائب و ناملايماتي که متوجه جامعه شما مي شود، همه به خاطرگناهاني است که مرتکب مي شويد.
در تفسير مجمع البيان از حضرت علي (ع) روايت شده که رسول خدا (ص) فرمودند: “خير آيه في کتاب الله هذه الآيه؛ بهترين آيه کتاب خدا اين آيه “و ما اصابکم من …” است”. سپس فرمودند: “ اي علي، هيچ خدشه و خراشي از چوبي بر بدن وارد نمي آيد و هيچ ضربه اي به پا وارد نمي شود، مگر بخاطر گناه”.
2- “ظهر الفساد في البر و البحر بما کسبت ايدي الناس ليذيقهم بعض الذي عملوا لعلهم يرجعون؛ در دريا و خشکي فساد و تباهي ظاهر گشت به خاطر کردار بد مردم، تا خداوند بدين وسيله کيفر بعضي اعمالشان را به آنها بچشاند، تا شايد بازگردند”(روم41/)
علامه طباطبايي در تفسير الميزان ذيل اين آيه چنين مي فرمايد: اين آيه به ظاهر لفظش عام است و مخصوص به يک زمان و يا به يک مکان و يا به يک واقعه، نيست و در نتيجه مراد از “ بر و بحر” شامل همه روي زمين مي شود، و مراد از فساد در زمين، مصائب و بلاهاي عمومي است: مانند زلزله، نيامدن باران و خشکسالي، قحطي، جنگها، غارتها، سلب امنيت و خلاصه هر بلايي که نظام آراسته و صالح جاري در عالم را بر هم مي زند. “بما کسبت ايدي الناس” نيز، اشاره به آن دارد که اين فساد و تباهي ظاهر در زمين، بر اثر اعمال مردم است، يعني به خاطر شرکي است که مي ورزند، و گناهاني است که مي کنند.
در تفسير قمي از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: “زندگي جنبندگان دريا به باران بستگي دارد، پس اگر باران نيايد، هم خشکي فاسد مي شود هم دريا، و اين وقتي است که گناهان بسيار شود”.
3- “او لم يسيروا في الارض فينظروا کيف کان عاقبه الذين کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوه و آثارا في الارض فاخذهم الله بذنوبهم؛ آيا در زمين سير نمي کنند تا ببينند سرانجام کساني که قبل از ايشان بودند، چه شد؟ آنها از اينان نيرومندتر بودند و آثار بيشتري در زمين داشتند، با اين حال خدا به کيفر گناهانشان بگرفت و به جرم اعمالشان، هلاکشان کرد”(مومن21/)
4- “فانزلنا علي الذين ظلموا رجزا من السماء بما کانوا يفسقون؛ بر ستمگران به خاطر نافرماني و کارهاي ناروايي که کردند، از آسمان عذابي نازل کرديم”(بقره59/)
آيات فراواني درباره قارون (قصص76/-82 )، قوم سبا (سبا17-15/)و ديگر تبهکاران و سران ستم وجود دارد که دلالت مي کند آنان بر اثر گناهان فردي يا جمعي گرفتار حوادث تلخ و محروميت از نعمتها و برکات الهي شدند. مطابق آيات ياد شده کارهاي زشت از يک سو و حوادث ناگوار جهان طبيعت از سوي ديگر با هم مرتبط اند؛ لکن همان طور که خداي متعال گاهي اصل سيئه را عفو و از آن اغماض مي کند، در تنبيه با حوادث ناگوار نيز گاهي با امهال برخورد مي کند و تبهکار را فورا نمي گيرد بلکه به او فرصت توبه مي دهد يا کمتر از بدي وي او را مواخذه مي کند و بسياري از خطاهايش را مي بخشد: “و يعفوا عن کثير”(شوري30/).
علاوه بر آيات قرآن کريم، روايات فراواني در خصوص نقش گناهان و کردار بد در زوال نعمتها و فرود آمدن بلاها وجود دارد که به سه روايت دراين باره، اشاره مي نماييم.
1- امام صادق (ع) فرمودند: پدرم همواره مي فرمود: “خداوند حکم قطعي فرموده که نعمتي را که به بنده اش داده، از او نگيرد، مگر زماني که بنده گناهي انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کيفر گردد”(کافي، ج2، ص273)
2- امام باقر (ع) فرمودند: “بدانيد که هيچ سالي پر بارانتر از سال ديگر نيست. بلکه خداوند آن را در هر منطقه اي که بخواهد نازل مي کند. همانا زماني که جامعه اي مرتکب گناهان شوند، خداوند متعال، باراني را که براي آنها قرار داده بود در آن سال در آنجا نازل نکرده و در بيابانهاي وسيع، درياها، و کوهها نازل مي کند”(ثواب الاعمال، ص252)
3 -حضرت علي (ع) فرمودند: “خداوند بندگان خود را که به کارهاي ناشايسته مشغولند، به نقص و کمبود ميوه ها و حبس نمودن برکات و بستن گنجينه هاي خوبيها، مي آزمايدتا توبه کننده، متنبه گشته، توبه و بازگشت نمايد. و خداوند استغفار را سبب فراواني روزي و رسيدن رحمت، قرار داده و در قرآن کريم فرموده: “استغفروا ربکم انه کان غفارا يرسل السماء عليکم مدرارا؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهيد که او آمرزنده گناهان است (پس از توبه) ابر را مي فرستد که پي در پي بر شما ببارد”. پس خداوند رحمت کند کسي را که به توبه و بازگشت از گناه روي آورد و از حق تعالي بخواهد از کيفر کردار زشتش بگذرد”(نهج البلاغه، خطبه143 ).
منابع :
1- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، دفتر انتشارات اسلامي،1379
2- آيت الله جوادي آملي، معاد در قرآن، قم، اسراء،1381
3- همان، اسلام و محيط زيست، قم، اسراء،1386
4 – قرائتي، محسن، گناه شناسي، قم، مرکز فرهنگي درسهايي از قرآن،1377
منبع : www.resalat-news.com
/خ