زکات در اسلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ»
«آنان که اهل ایمان و عمل صالح هستند و نماز به پا دارند و زکوة بدهند آنان را نزد خداوند پاداش نیکو خواهد بود و هرگز ترس از آینده و اندوه از گذشته نخواهند داشت.»
در رابطه با زکوة (1) به عنوان بعد عملی ایمان و تقوا (عمل صالح) و به عنوان فریضه ای الهی که جنبه وجوب دارد، آیات متعددی در کلام الله مجید مطرح شده که علاوه بر آیه فوق می توان به آیات زیر اشاره کرد:
83 و 177 بقره، 141 انعام، 34، 35، 60 و 103 توبه، 26 بنی اسرائیل، 1تا 4 مؤمنون، 3 نمل، 29 روم، 4 لقمان، 24و 25 معارج، 41 انفال، 156 اعراف و 7 فصلت (سجده).
برای نظم دادن به مباحث مربوط به زکوة به ترتیب و به اختصار بحث های زیر را ارائه می دهیم.
اول- معنی و مفهوم زکوة:
زکاة از نظر لغوی یعنی خلاصه چیزی، برگزیده شییء، و همچنین معنی دیگر آن افزودن، اضافه شدن و بالاخره معنی سوم آن، پاک کردن مال است.
و لذا مراد از آن تطهیر مال و دارایی از طریق پرداخت در صدی که در شرع مقدس اسلام پیش بینی شده است ما زکوة را به مفهوم کلی آن مطرح می کنیم که شامل زکاة خاص، خمس و فطریه است. به قول یکی از متفکرین اسلامی زکوة یک وظیفه اجتماعی است و مصرف خالص اجتماعی دارد که توسط زمامدار اسلامی از متمولین اخذ و در حق مستمندان خرج می شود چنانچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود «آن را از بی نیازانشان بگیرید و به نیازمندانشان بدهید.» (ابوزهره- 1308-50)
به قول دیگر می توان گفت زکوة حق معین و معلوم فقیر در مال توانگر است و چون امریست واجب، لذا بین اخذ کننده زکوة یعنی دولت اسلامی و پرداخت کننده زکوة یعنی مؤمنین، به نوعی مشارکت و تعاون اجتماعی ایجاد می شود که نتیجه آن رفاه محرومان و نیازمندان است.
دوم- تاریخ زکوة:
تاریخ اسلام در عهد رسول الله به دو دوره تقسیم می شود، دوران مکی که در این دوران تلاش مسلمین و خصوصاً رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعلیم و تربیت و تبلیغ مصروف شده است، دوره ی بعد از هجرت، که رسول اکرم دست به تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام زدند.
چنانچه می دانیم توجه به بودجه و امور مربوط به بیت المال یکی از ضروریات چنین حکومتی بود لذا رسول گرامی اسلام، در جهت تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی حکومت و امت اسلامی، با الهام از کلام وحی، طرق مختلفی را تشریع فرمودند که مهمترین و اولین آن زکوة بود که طبق روایات متعددی در سال دوم هجرت تشریع شد، البته حکم زکوة در مکه معظمه نازل شد ولی در مدینه منوره جنبه وجوب پیدا کرد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور به وصول آن شدند.
«خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
(103 سوره توبه)
«ای رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را (زکوة)، دریافت دار تا بدان صدقات، نفوس آنها را پاک و پاکیزه سازی و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست.»
سوم- فلسفه زکوة:
در رابطه با ابعاد گوناگون فلسفه زکوة می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- آیه ی 103 سوره توبه که ترجمه آن در بحث قبلی بیان شد، به تنهائی، بیانگر فلسفه عمیق و متعالی زکوة است که مهمترین آن تطهیر و تزکیه فرد و جامعه است. (تُطَهِّرُهُم وَ تُزَکّیهِم بِها) یعنی این که، پرداخت کنندگان زکوة از رذائل اخلاقی نظیر بخل و حب مال و دنیاپرستی پاک می شوند فطرت پاک آنها پرورش می یابد، نهال سخاوت و فضیلت و توجه به دیگران (ایثار و مسئولیت اجتماعی) در آن ها رشد می کند، همبستگی اجتماعی عینیت می یابد و رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی نصیب جامعه اسلامی می گردد.
2- ثروتمندان در جهت این که مؤمن و مصلح هستند یا نه، آزموده کمی شوند و با انتخاب مسیر درست (پرداخت وجوهات)، عملاً از نعمات الهی سپاس می گویند و زمینه های سعادت دنیوی و اخروی خود و دیگران را فراهم می سازند.
3- چنانچه در معنی زکوة گفته شد، (افزون و اضافه شدن)، این معنی با فلسفه زکوة رابطه ی ظریف و با ارزشی دارد. چگونه است که به ظاهر و از نظر منطقی و عقلی با پرداخت زکاة مقداری از مال و دارائی پرداخت کننده زکاة کم بشود ولی معنی اضافه شدن و رشد را بدهد و لذا مراد از آن، حقیقت موضوع است یعنی درست است که ظاهراً مالی از دهنده کم می شود ولی این کم شدن، دو زمینه را زیاد می کند یکی به نیازمندان از لحاظ اقتصادی اضافه می کند که در نهایت اضافه شدن به کل جامعه است، دیگری از بعد معنوی که در پرداخت کننده زکوة، ایمان و فضائل اخلاقی را توسعه و رشد می دهد.
4- در آیه 104 توبه می فرماید که صدقات به دست خداوند می رسد همانگونه که توبه را نیز تنها خدا می پذیرند یعنی اصولاً گیرندگان زکوة، دستان پروردگار در زمین هستند که مأمور به اخذ آن شده اند، ثانیاً صدقات قبل از این که به دست نیازمندان برسد به دست خدا می رسد و لذا باید با نهایت ادب و احترام و با رغبت کامل از اموال پاک و حلال پرداخت شود.
چهارم- اهمیت زکوة:
برای تبیین اهمیت زکوة به چند سند مهم اشاره می کنیم:
1- همراهی نماز و زکوة:
مهمترین شاهد بر اهمیت زکوة این است که خداوند متعال در آیات متعددی پرداخت زکوة را همراه با برپا داشتن نماز (به عنوان ستون دین) بیان فرموده است از آن جمله آیات83، 177 و 277 بقره، 3 مؤمنون، 3 نمل و 4 لقمان.
امام محمد باقر (علیه السِّلام) می فرماید:
«اِنَّ الله قزرنِ الزکاة بِالصّلوة فَعالَ اَقیموا الصَلوة و اتوا الزکاة فَمَن اَقام الصلوة وَلَم یوتُ الزکاة فَکَانَّهُ لَم یَقِمُ الصلوة»
«خداوند زکوة را همراه با نماز قرار داده و فرمود نماز را بر پا دارید و زکوة را بدهید پس کسی که نماز بخواند و زکوة ندهد مثل این است که نماز هم نخوانده است زیرا هر دو با هم است.» (دستغیب ج2- 1348- 215)
2- زکوة نخستین نشانه تقوا:
در آیه 156 اعراف اولین نشانه ی تقوی پرداخت زکوة بیان شده است.
«وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یتَّقُونَ وَیؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنَا یؤْمِنُونَ»
که مضمون آن چنین است «رحمت خداوند شامل حال آنان که راه تقوی پیش می گیرند و زکوة می پردازند و…»
3- زکوة عامل فلاح و رستگاری:
طبق آیات 1 تا 4 مؤمنون، زکوة تأمین کننده فلاح و رستگاری است و در مقابل با استناد به آیه 7 سوره فصلت (سجده)، بیس توجهی به آن یعنی شرک به خدای تبارک و تعالی.
4- وجوب زکوة:
چهارمین مشخصه از اهمیت زکوة، جنبه وجوب آن است که به عنوان حقی مسلم از سوی اغنیا برای فقرا تعیین شده است و در مواقعی، حکومت اسلامی می تواند با توسل به قوه قهریه (در مورد کسانی که از پرداخت آن خودداری می کنند)، آن را اخذ نمایند. چنانچه در آیات 24و 25 معارج می فرماید: «وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» «آنان که دارائی خود حقی معین می گردانند تا به فقرا وسائلین و محرومان برسانند.»
5- زکوة عمده ترین منبع مالی دولت اسلامی:
چنانچه بیان شد، اولین و مهمترین راه تأمین بودجه دولت اسلامی در صدر اسلام، تشریع زکوة بوده است.
6- زکوة عاملی برای تأمین نیازهای جامعه:
اسلام به عنوان یک مکتب متعالی و جامع، در ابعاد مختلف فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی به نیازمندی های مادی و معنوی اعضاء جامعه توجه کامل دارد.
اسلام حمایت از محرومان جامعه را در جهت مبارزه با ایجاد طبقات اجتماعی، در سر لوحه برنامه های خود داده است و زکوة یکی از بهترین و مؤثرترین راه هائی است که می تواند مورد عمل قرار گیرد. علاوه بر آن برنامه های دیگر حکومت اسلامی نظیر، تبلیغات و اشاعه فرهنگ اسلامی، حفظ جامعه از هجوم بیگانگان، تأمین حقوق کارگزاران و کارکنان حکومت اسلامی و… نیاز به بودجه هایی دارد که یکی از مهمترین منابع تأمین کننده آن، زکوة است و لذا بخوبی آشکار می شود که عمل به این فرضیه، می تواند جوابگوی بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی جامعه اسلامی باشد و چنانچه اشاره رفت، حکومت اسلامی در صورت لزوم حتی می تواند با توسل به زور آن را از متمولین بگیرد.
فرض کنید هر خانوار ایرانی سالیانه بصورت میانگین، یک میلیون تومان وجوهات شرعی داشته باشد و صادقانه آن را برای هزینه های مختلف امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پرداخت کند، اگر به موجب آمارهای منتشره از سوی مرکز آمار ایران تعداد خانواده های سال جاری کشور را 14 میلیون در نظر بگیریم، رقمی معادل چهار هزار میلیارد تومان برآورد می شود که برای ایجاد اشتغال، کاهش فقر و محرومیت همه سایر امور اقتصادی و اجتماعی فرصت قابل توجهی را برای اداره کنندگان جامعه فراهم می سازد.
در رابطه با اهمیت زکوة و نقش آن در زندگی اجتماعی علامه طباطبائی رحمت الله علیه، ذیل آیات 103 و 104 توبه می فرماید «اجتماع دارای حیات و مرگ است، وجود و عدم، شعور و اراده، ضعف و قدرت، و لذا برای حفظ حیات اجتماعی و تقویت آن، سهمی از منافع افراد جامعه به عنوان حق اجتماعی باید از آنها اخذ شود که این حق صرفاً در روز پیدایش مال و دارائی ایجاد می شود (زمان برداشت محصول از زراعت یا رسیدن نفع از تجارت) یعنی مال وقتی در ظرفی از ظروف اجتماعی به دست آمد (زراعت یا تجارت)، در همان زمان به دست آمدنش سهمی از آن به مالکیت اجتماعی در می آید و بقیه به مالکیت شخص تاجر و کاسب و یا کشاورز، و بعد از این که حق پرداخت شد، کسی حق هیچ گونه تعرضی به او را ندارد مگر این که امر غیر منتظره ای اجتماع را تهدید کند که باز بر افراد لازم می شود تا جهت حفظ حیات جامعه از سرمایه بخشش کنند.» (تفسیر المیزان، ج9، ص611)
7- توجه افراد در مورد زکوة بیشتر از توجه به اجتماع است:
چنانچه در آیه 60 سوره توبه از هشت قسم مصارف زکوة، تنها یک مورد سبیل الله است و بقیه برای افراد نیازمند اختصاص دارد این هم از نظر مفسرین قرآن کریم گویای اهمیت زکوة است و علتش این که چون تنها موجودی که به اجتماع تکون می دهد و با اصلاح حال او، اجتماع نیرومند می شود، افراد جامعه است و لذا اصلاح حال افراد جامعه و توجه به امور نیازمندانشان، نتیجه ای جز ایجاد تعادل و توازن در بین نیروهای مختلف اجتماعی نخواهد داشت.
پنجم- آثار مادی و معنوی زکوة:
خداوند متعال در آیات 175 و 176 سوره آل عمران اشاره می فرماید که زندگی و مال دنیا امانتی و عاریه ای بیش نیست که صاحب اصلیش باری تعالی است و اگر انفاق نشود و واجباتش پرداخت نگردد در قیامت وبال گردن خواهد بود و در آیات 156 اعراف و 4 لقمان، عاملان به زکوة مشمول رحمت الهی واقع می شوند و در آیه 39 سوره روم نیز می فرماید:
«… وَمَا آتَیتُمْ مِنْ زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»
… و آن زکوة ی که از روی شوق و اخلاص به خدا، فقیران دادید ثواب او چندین برابر شود و همین زکوة دهندگان هستند که بسیار دارائی خود را افزون کنند.»
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید «اگر امتی زکوة را برای خود غنیمت شمارد نه غرامت به نیکی دست یافته است.» (ابوزهره- 1358-227).
یعنی پرداخت زکوة علاوه بر اثر معنوی، روحانی و اخروی، اثر عینی و اجتماعی و فردی بسزائی نیز دارد که به چند روایت در این زمینه اکتفا می شود.
امام ششم می فرماید: «هیچ کسی فقیر نشد و گرسنه نگشت و برهنه و محتاج نماند مگر این که به واسطه گناه مال داران که زکوة خود را ندادند و حق است بر خدا که رحمت خود را منع کند و قسم به آن خدائی که خلق را آفرید و ایشان را روزی داد که هیچ مالی در صحرا یا دریا ضایع نشد مگر به ندادن زکوة آن.» (نراقی، 1362، ص318).
امام علی (علیه السِّلام) می فرماید: «رسول خدا فرمود خداوند بر اغنیاء و مسلمانان زکوة را آنقدر واجب کرد که فقرا را کفایت کند و فقرا هرگز دچار گرسنگی و برهنگی نمی شوند مگر به همان مقداری که توانگران از دادن زکوة دریغ ورزیدند و باید بدانند که خداوند به حساب سختی، ایشان را محاسبه و به عذاب دردناکی مبتلا خواهد نمود.» (تفسیر المیزان، ج9، ص400).
خلاصه این که پرداخت زکوة آثاری نظیر، رحمت الهی، رستگاری و فلاح اخروی، افزایش روزی و نزول برکات و نعمات الهی، تأمین عدالت اقتصادی و رفع مشکلات اجتماعی دارد و علاوه بر آن حافظ اموال به دلیل وجود امنیت در جامعه می شود. از نتایج عدم پرداخت زکوة گسترش مسائل اجتماعی نظیر فقر و گرسنگی و فحشا و دزدی و… و در نهایت تزلزل بنیان جامعه است.
ششم- کنز اموال و زکوة:
کنز به معنی گنج است و مراد از آن «جمع کردن» و «ذخیره کردن» و مال را از نظرها پنهان کردن است در آیات 34 و 35 سوره توبه خداوند متعال عمل کنز را به عنوان یک عمل ممنوعه بیان فرموده است.
مؤلفین تفسیر نمونه در تفسیر از این آیات، ضمن اشاره به پیدایش پول و اثر آن در مبادلات اقتصادی، فلسفه ی اصلی پول را گردش سریع تر چرخ های اقتصادی بیان می کنند ولی افراد بیمارگونه و زردوست این پول را از گردش جامعه خارج و آن را تبدیل به دفینه و گنجینه می کنند و بدین وسیله موجب رکود امور اقتصادی جامعه می شوند و در اصل این قبیل آدم ها، بر ضد فلسفه پیدایش پول عمل می کنند. آیه 34 توبه ضمن تحریم دفینه سازی و مال اندوزی، دستور می دهد که اموال خود را در جهت خدا و در طریق بهره مندی بندگان خدا به کار اندازید در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکی باشید و اثر دنیوی این عذاب به هم خوردن موازنه اقتصادی و پیدایش اختلافات طبقاتی و در نتیجه بروز آشوب ها و خونریزی ها و از بین رفتن امنیت اجتماعی است. در برخی از روایات ائمه معصومین در مورد مفهوم کنز بیان شده است که هر مالی که زکوة آن (وجوهات) پرداخت نشده باشد کنز محسوب می شود هر چند که در عمل، تبدیل به دفینه نشود چنانچه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: مالی که زکوة ش داده شود کنز شمرده نمی شود اگر زیر هفت طبقه زمین باشد و مالی که زکوة ش را ندهند کنز است هر چند در روی زمین باشد.» (تفسیر المیزان، ج9، ص939).
متفکرین اسلام و فقها و صاحب نظران در رابطه با کنز و ارتباط آن با زکوة اتفاق نظر ندارند چنانچه ابوذر غفاری می گوید: «تنها دادن زکوة کافی نیست و مردم نمی توانند برای این که اموال را دفینه کنید بگویند ما زکوة را داده ایم.» (همان، ص398)
از جمع بندی مباحث فوق به سه نتیجه زیر می توان اشاره کرد:
اولاً: اگر انسان ها از طریق مشروع و با رعایت کلیه شئونات اخلاقی و اعتقادی و موازین شرعی، مبادرت به کسب و کار کنند به آن درجه از مال و ثروت کلان که موجب طبقه متمول گردد نخواهند رسید و در چنین جامعه ای، پرداخت واجبات بدون تقلب و حسابگری و تزویر، پاسخ بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی را در جریان عادی زندگی اجتماعی خواهد داد.
ثانیاً: حفظ نظام اجتماعی توام با پاکی و قداست و مبرا ساختن آن از مفاسد و آلودگی ها و به ویژه در مقاطع خاص از حیات جامعه، انفاقات مستحبی را به صورت احسان و داوطلبانه می طلبد که انسان های مؤمن در این مهم پیش قدم می شوند و با ایثار و بذل مال، در حل مسائل و مشکلاتی که بقای جامعه و حیات توام با سلامت آن را به خطر می اندازد، مشارکت می کنند.
ثالثاً: کنز و دفینه کردن و دارائی، در هر صورت حرام بوده و عاملین به این معصیت، علاوه بر این که روابط سالم اقتصادی و روند عادی جامعه را دچار مخاطره می کنند، خودشان را نیز دچار عذاب دردناکی می سازند که خداوند متعال در آیات 34و 35 توبه آن را به وضوح بیان فرموده است:
«وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا ینْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ، یوْمَ یحْمَى عَلَیهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ»
«کسانی که طلا و نقره را دفینه می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند آنها را به عذاب دردناک بشارت ده، روزی که در آتش دوزخ گداخته شوند و پیشانی و پشت و پهلوی آنها را به آن داغ کنند. این است نتیجه آنچه از زر و سیم خود ذخیره کردید اکنون بچشید عذاب آن را.»
هفتم- ظرف زکوة
مراد از ظرف زکوة، عبارت از مالی است که زکوة به آن تعلق می گیرد. به طور کلی مالی که بالفعل و یا بالقوه رشد می کند و افزوده می گردد، حتی اگر مالی با نیت زیاد شدن جمع آوری شود ولی در عمل به دلایلی از جمله سستی صاحب مال، زیاد نشود نیز مشمول زکوة می گردد… زکوة به اموالی که استفاده شخصی داشته و برای رفع نیاز یومیه است نظیر منزل و اثاث آن و اتومبیل، تعلق می گیرد، به طور کلی زکوة به پنج گروه از اموال تعلق می گیرد که می توان موارد آن را در رساله های عملیه مطالعه کرد.
هشتم- مصارف زکوة:
روشن ترین سند در جهت چگونگی مصرف زکوة، آیه مبارکه شصت سوره توبه است که می فرماید:
«إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»
«مصرف زکوة مختص به این هشت طایفه است، فقیران، عاجزان، متصدیان اداره صدقات، تألیف قلوب، آزادی بندگان، قرض داران در راه خدا به راه ماندگان این مصارف هشت گانه فرض و حکم خداست که خدا بر تمام حکم و مصالح امور آگاه است».
1- فقرا یعنی کسانی که نیازمندی های سالیانه خود و خانواده را نمی توانند تأمین کنند یعنی درآمدشان کمتر از مخارج ضروری و متعارف آنها است مخصوصاً فقیرانی که هرگز سؤال کننده نیستند چنانچه آیه 273 سوره بقره سفارش این طبقه را مؤکد می فرماید.
2- مساکین از ماده سکون یعنی کسی که از شدت فقر زمین گیر شده است آیه 16 سوره بلد به احوال این طبقه اشاره می فرماید، این قشر از اجتماع، افرادی هستند که به دلایل بیماری، از کار افتادگی، پیری و نظایر آن وضع زندگی اسفناکی دارند و چه بسا هیچ گونه ممر درآمد ندارند.
3- کارگزاران و مأمورین وصول زکوة که امروزه در مورد کلیه کارکنان حکومت اسلامی صادق است.
4- تألیف قلوب، یعنی افرادی که با دریافت زکوة و تأمین معیشت، مسلمان می شوند و می توان گفت که مسلمانان ضعیف الایمان که به دلیل فقر و مسکنت دچار انحرافات بشوند را نیز شامل است. در رساله امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، افراد غیر مسلمانی که در جنگ، به مسلمین کمک می کنند مشمول دریافت زکوة معرفی شده اند.
5- آزاد کردن بندگان که نشانگر مبارزه شدید اسلامی با بندگی و بردگی و استثمار انسان هاست ضمناً آزادی اسرای جنگی را نیز در این رابطه شامل می شود.
6- بدهکارانی که نمی توانند بدهی خود را پرداخت کنند، در مسئله 1937 رساله امام خمینی (قدس سرّه)، تذکر داده می شود که قرض دار اگر مال خود را در معصیت خرج کرده و ندار شده باشد و از معصیت خود نیز توبه نکرده باشد، زکوة به او تعلق نمی گیرد.
7- ابن السبیل، یعنی کسانی که در مسافرت و دیار غربت دچار تنگدستی می شوند هر چند در محل خود دارای بضاعت مالی هستند.
8- در راه خدا که از آن قبیل می توان به موارد زیر اشاره کرد: غازیان یا مجاهدین در راه خدا جهادگران فی سبیل الله، ایجاد ابنیه ی و آثاری که مصرف عمومی دارد نظیر مسجد، راه، مدرسه، بیمارستان و…
نهم- اقسام زکوة:
زکوة به دو دسته تقسیم می شود: زکوة به مال و زکوة به بدن:
زکوة به مال نیز به دو قسمت است، زکوة خاص و خمس، خمس نیز دو شعبه است سهم سادات و سهم امام. زکوة به بدن همان فطریه است. موارد وجوب خمس عبارتست از غنایم جنگی، غواصی، گنج، معدن، بودجه های باقی مانده از مخارج سالیانه، مال حلال مخلوط به حرام که مقدارش نامعلوم باشد، زمینی که از مسلمانان به کفار ذمی منتقل شود. (1)
پی نوشت ها :
1- در رابطه با احکام خمس می توان از مسئله 1751 تا 1852 رساله امام و در رابطه با زکوة و فطرت از 1991تا 2035 رساله امام خمینی رضوان الله تعالی مراجعه کرد.
منبع مقاله :
زاهدی اصل، محمد؛ (1387)، مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دوم