شبهه تحريف قرآن كريم، از دير زمان مطرح بوده و پيوسته مورد انكار و ردّ علما و محققان بزرگ اسلام بوده است.
منشأ اين شبهه رواياتي است كه در كتب حديث اهل سنت و شيعه، درج شده است كه به ظاهر تحريف كلام الله را ميرساند. و اين روايات غالباً به دليل دلالت نارسايشان قابل تأويل بوده، و يا سندهاي ضعيف و فاقد اعتبار دارند كه كنار گذاشته ميشوند.
متأسفانه مشكلي كه اينگونه راويات به بار آوردهاند اين است كه عدهاي آنها را باور داشته و ترتيب اثر دادهاندو معتقد شدهاند كه بعد از رحلت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ تا موقع خلافت عثمان كه يكي كردن مصاحف انجام گرفت، آيهها و سورههايي از قرآن كريم، كم و يا بر آن افزوده شده و اين همان تحريف در قرآن است كه ضروريات ديني بر خلاف آن را حكم ميكند.
ولي از همه ناگوارتر، كتابي است به نام الفرقان كه در عصر اخير، به دست نويسندة مصري، محمد عبداللطيف معروف به ابن الخطيب، از علماي معروف مصر، نوشته شده است در اين كتاب اين باورهاي نادرست جمعآوري شده و بر آنها صحّه گذاشته شده است و به صرف اين كه در صحاح سته نقل شده، صحيح دانسته شده است. اين كتاب در مصر غوغايي، بر پا كرد و مردم بر ضد آن شوريدند، تا آنكه دانشگاه الازهر از دولت تقاضاي مصادره كتاب را كرد و نسخههاي پخش نشده مصادره شد، ولي در همان مدت كوتاه، اين كتاب اثر سوء خود را گذاشت و در جهان منتشر شد.
نويسندة اين كتاب معتقد است، علاوه بر تغييرات و تحريفاتي كه پيش از عثمان در قرآن رخ داده است. پس از آن نيز به دست حجاج در دوازده جاي قرآن تغييرات اساسي رخ داده و بر خلاف آن چه در زمان عثمان بوده، ثبت شده است مثلاً ميگويد:در قصه نوح در آيه 167 سوره شعرا «من المخرجين» بود و در قصه لوط در همين سوره آيه 116، «من المرجومين»، ولي حجاج آن را تغيير داد و «من المرجومين» را در قصه نوح و «من المخرجين» را در قصه لوط آورد كه اكنون بر همين منوال است.
بنابراين، ادعاي سجستاني، تازگي نداشته، بلكه افراد ديگري نيز اين اعتقاد باطل را داشتهاند. حال براي آن كه شبهه تحريف پاسخ داده شود، لازم است از ريشه مورد ارزيابي قرار گيرد تا صحت و سقم اين روايات و عقايد روشن شود.
اين بحث در سه بخش طرح شده است:
دلايل محققان بر نفي تحريف؛
آراي بزرگان علماي اسلام پيرامون شبهه؛
بررسي روايات منقول از اهل سنت و شيعه.
تحريف در كلام، كنار زدن از مسير طبيعي آن است، مسير طبيعي الفاظ و عبارات، همان افادة معاني حقيقي و مراد واقعي آنهاست و در صورت انحراف از آن معاني، تحريف تحقق مييابد، اين گونه تحريف را تحريف معنوي گويند ، بدان معنا كه اگر لفظ طبق معناي واقعي ـ كه ظاهر لفظ بر آن دلالت دارد ـ تفسير و تبيين نگردد. هر آينه از موضع اصلي خود منحرف شده است.
تحريف در اصطلاح
تحريف به معناي تغيير حروف و كلمات يا تغيير معاني قرآن بر دو قسمت است:
الف) تحريف لفظي
ب ) تحريف معنوي
تحريف لفظي بر دو قسمت است:
الف) افزودن بر آيات؛
ب) كاستن از آيات.
هيچ يك از مسلمانان قائل بر تحريف لفظي به معناي افزون بر آيات نيستند، آنچه ميان مسلمانان (شيعه و سني) مورد بحث است، تحريف به معناي كاستن از آيات است، درباره عدم تحريف قرآن به اين معنا دلايل فراواني وجود دارد، از جمله:
1 . گواهي تاريخ
قرآن از روز نخست مورد عنايت همگان، به ويژه مسلمانان بوده و هست. پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ شخصاً محافظ قرآن بوده پيوسته دستور حفظ، ثبت و ضبط آن را ميداد. توده مسلمانان نيز آني ازآن غافل نميماندند و همواره به پاسداري از آن ميپرداختند.
2 . ضرورت تواتر قرآن
شرط پذيرفتن قرآن، چه در كل و چه در بعض، متواتر بودن آن است. يعني همگان (جمهور مسلمين) آن را دست به دست و سينه به سينه، به طور همگاني نقل كرده باشند.
3 . مسأله اعجاز قرآن
يكي ديگر از مسائلي كه با شبهة تحريف در تضاد است و آن را قاطعانه نفي ميكند،اعجاز قرآن کريم مي باشد. زيرا هر گونه، گمان زيادت يا نقص يا تبديل در كلمات قرآن، كه لازمه آن امكان هماوردي با قرآن است، با مسأله اعجاز با نظم موجود منافات دارد.
4 . ضمانت الهي
خداوند متعال، عهدهدار شده است كه قرآن را پيوسته مورد عنايت خود قرار داده، از گزند آفات مصون بدارد:«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[1]؛ ما قرآن را نازل كرديم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنيم!»، اين آيه كاملاً سلامت قرآن را از هر گونه تحريف تضمين ميكند.
5 . عرضه روايات بر قرآن
به فرمايش پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ : «هر چه با قرآن موافق باشد، آن را برگزينيد و هر چه با آن مخالف باشد واگذاريد»[2] پس قرآن بايد همواره راه سلامت را در پيش داشته باشد تا بتواند اعتبار خويش را ثابت نگه دارد و معيار سنجش حق و باطل باشد.
6 . نصوص اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ
روايات خاصي از ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ در دست است كه به طور كلي، احتمال تحريف يا شبهه تحريف را در قرآن منتفي ميسازد و شيعه اماميه، به پيروي از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ معتقدند قرآن همواره از هر گونه تحريف مصون و محفوظ بوده است.
7 . نظر علماي بزرگ شيعه و سني
به عقيده اهل نظر از گروه اهل سنت و شيعه، هيچ گونه تحريفي در قرآن كريم در گذشته و حال صورت نگرفته است و اين نسبتها نيز نسبتهاي ناروايي بر ساحت مقدس قرآن كريم است؟!
هرچند عده اي با دقت نکردن در برخي از روايات که بيشترشان تفسير آيه است و يا دليل بر تحريف در معناست که عده اي قرآن را با راي خود تفسير کرده اند ، خواستند بگويند که در قرآن تحريف واقع شده و مطالبي از آن حذف گرديده است ، که پاسخ اينگونه افراد بارها توسط بزرگان دين با توجه به دلايل عقلي ئ نقلي داده شده است و کسي دليلي محکم بر تحريف قرآن ندارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. التمهيد في علوم القرآن، محمدهادي معرفت، ج 4، قم، مؤسسة النشر الاسلامي.
2. تاريخ قرآن، آيت الله محمدهادي معرفت، تهران، نشر سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، بهار 1377، ص 154.
پي نوشت ها:
[1] . حجر / 9 .
[2] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، مؤسسه الوفا، ج1، ص69.