درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد— نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
«علت شناسی»
دو نفر به شخصی سلام می دهند؛ یکی برای این که آن شخص رئیس شرکت است و دیگری به این جهت که ایشان معلم این شخص بوده است. دو نفر عصبانی شدند؛ یکی گمان کرده بود که دیگری به عمد به او تنه زده است و شخص دیگر به این خاطر عصبانی شده بود که از اتوبوس جا مانده بود. اگر به این مثالها دقت کنید خواهید دید اعمال و رفتار واحد گاهی به خاطر اغراض متفاوت انجام می شود.
در مورد سوال شما نیز در مرحله ی اول کاری که می توانید انجام دهید این است که با دقت و از لابه لای حرف های این شخصی که دو بهم زنی می کند متوجه شوید که علت و غرض او از این کار چیست؟
آیا به خاطر این است که خود فردی است که نمی تواند دوست انتخاب کند؟ و یا فردی حسود است؟ و یا در زندگی خود دوست خوبی را از دست داده است؟ آیا مادر ایشان از پدرشان جدا شده اند؟ آیا ایشان فردی است که دارای اعتماد بنفس پایینی است؟ آیا در زندگی کاری که او از آن لذت ببرد وجود ندارد؟
اگر هیچ کدام یک از این موارد فوق نیز نبود، با دقت و بررسی در حرف های ایشان می توان به علت کار ایشان پی ببرید. چرا که هیچ کاری بی علت و سبب نیست. بنابراین علت را مشخص کنید تا راه حل آن آسان تر شود.
«سخن چینی»
با توجه به متون دینی سخن چینی از اموری است که فرد به سبب آن دست به ایجاد دشمنی و اختلاف می زند. پیامبر اکرم- صل الله علیه و اله و سلم- فرمود:«آیا میخواهید از شرورترین افراد به شما خبردهم؟ افراد حاضر پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا! آن حضرت فرمود: آنهایی که بسیار سخنچینی میکنند، در میان دوستان اختلاف و جدایی میاندازند و برای اشخاص بیگناه و پاک، در جستوجوی عیب و اشکال تراشی هستند».( اصول کافی، ج 2، ص 369)
میـان دوکس جـنگ چـون آتش است— سخـنچـین بدبخـت هیزمکش است
کننـد این و آن خـوش دگـر بـارهی دل— و می اندر میـان، کور بخـت و خـجل
مـیــان دو تــن، آتـش افــروخــتـن— نه عقل است و خود، در میان سوختن
سخن چینی نیز نشان از نفاق درونی دارد. امام علی – علیه السلام- سخنچینی را اخلاق افراد منافق و شیوهی کسانی شمرده که از دایرهی دینداری خارج شدهاند.( غرر الحکم، ج 1، ص 31).
نفاق و دورویی گواه از کوچکی است فرد است. امام علی – علیه السلام- فرمودند:«نِفَاقُ الْمَرْءِ مِنْ ذُلٍّ یَجِدُهُ فِی نَفْسِ؛ نفاق مرد از خوارییست که مى یابد آن را در نفس خود»(شرح آقا جماالدین خوانساری/ج6/181).
منظور از «نفاق» این است که باطن کسى با ظاهر او موافق نباشد و در ظاهر چاپلوسى و اظهار محبّت و دوستى کند با کسى و در باطن بر خلاف آن باشد.
امام جعفر صادق(ع) فرموده است: بزرگترین جادوگری، سخنچینی است، زیرا این خصلت میان دوستان جدایی میاندازد و افراد با صفا را به عداوت و دشمنی میکشاند، سبب ریختن خونها و آبرو و ویرانی خانوادهها میشود. نمّام و سخنچین، بدترین و شرورترین فردی است که روی زمین حرکت میکند.( بحار الانوار، ج 60، ص 21)
اگر این فرد از در سخن چینی وارد کارزار می شود، مطالب بیان شده بر او صادق است. یعنی نفاق دارد و در درون خود احساس کوچکی می کند. اگر از در سخن چینی وارد نمی شود و از راه آزار و اذیت، دروغ و تهمت وارد میدان می شود حال و روز او وخیم تر و شخصیت او بی ثباتر خواهد بود.
«راه کار ها»
به منظور هدایت و مبارزه با چنین افرادی لازم است تدابیر زیر را به کار گیریم:
1. گوش به حرف و سخنان آنها ندهیم و اهمیتی برای آنان و سخنانشان قائل نباشیم. قرآن کریم در این باره خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: «از کسی که بسیار غیبت و عیبجویی میکند و سخنچین است، اطاعت مکن».(سورهی قلم، آیه11).
امام علی- علیه السلام- فرمود:«حرف سخنچین را خواه درست باشد خواه باطل، دروغ حساب کن».( غرر الحکم، ج 2، ص 715). اگر این روش را افرادی که از این فرد ضربه خورده اند به کار گیرند این عاملی می شود تا این فرد به سمت این رفتارها نرود.
2. از آنجا که خورشید همواره پشت ابر باقی نمی ماند، شخصیت و کارهای این افراد بعد از مدتی آشکار می شود. توجه دادن به این مطلب باعث می شود آنها این کار را ترک و یا کم تر به آن دامن بزنند.
3. تلاش کنید شخصیت این فرد را بسازید. به این صورت که اگر کار خوبی کرد او را تشویق کنید و عمل بدی از او سر زد عمل ناشایست او را مورد خطاب و توبیخ قرار دهید.
4. طوری عمل کنید که ایشان متوجه شود شخصیت ایشان برای شما قابل احترام است. این که اشخاص بدانند نزد شما ارزش دارند این عاملی است تا از کارهای کوچک دوری کنند، تا حداقل شخصیت آنها نزد شما محفوظ بماند.
5. نگرش ایشان را به هستی، زندگی و افراد تغییر دهید. تغییر نگرش، تغییر در گرایش ها، اعمال و رفتار را به همراه خواهد داشت. اگر نگاه ایشان به مبدأ و معاد عمیق تر شود و نیز آگاه شود که زندگی گذرا است و در این مدت کوتاه خود را باید به شکوفایی برساند، آن گاه است که از رفتارهای کوچک و حقیرانه دست بر می دارد و دست خود را به سمت کارهای بزرگ دراز می کند.
6. با محبت و دوستی می توان در دل این گونه افراد راه یافت تا حرف هایمان موثرتر باشد و در ضمن او گمان کند که با تکرار این کارها احتمال قطع شدن این روابط وجود دارد. این نیز می تواند او را از این کارها منصرف نماید.
به هر صورت علت رفتار این فرد را شناسایی کنید و آن را با ما در میان بگذارید تا بتوانیم بهتر و جامع تر در خدمت شما باشیم.