روایات در مورد موضع زبیر پس از دیدار و گفتگو با امیر مومنان علی (علیه السلام) متفاوت است بعضی بر این عقیده اند که زبیر از همان دم که امام او را نصیحت فرمود و از جنگیدن منع کرد دست از جنگ کشید امام به او یاد آورده بود که آیا به خاطر دارای گفتاری را که پیامبر فرمود : ای زبیر تو با علی خواهی جنگید در حالی که ظالم هستی ! زبیر گفت آری حضرت فرمود : این همان روز است زبیر گفت : اگر به خاطرم بود نمی آدم . عده ای بر این عقیده اند که پس از این گفتگو زبیر از جنگیدن با امام دچار تردید شد اما عایشه و عبدالله بن زبیر به او گفتند از شمشیر فرزندان ابوطالب و علی ترسیدی ؟ عبدالله بن زبیر (فرزند زبیر ) همچنان سر به سر او گذاشت تا اینکه زبیر به خشم آمد و گفت : ترا چه می شود من سوگند خورده ام که با علی(علیه السلام)نجنگم فرزندش به او گفت : چه بسیارند مردمی که سوگندشان را زیر پای گذارند تو نیز برای کفاره قسم خویش غلامت را آزاد کن و به جهاد با دشمنت بپرداز زبیر نیز همین کار را کرد و سوگند و عهد و پیمانش را زیر پا گذارد و به جنگیدن پرداخت و بر اردوگاه امام حمله کرد و با همراهانش سرسختانه به جنگ ادامه داد تا اینکه شترش به زمین افتاد لشکریان جمل پراکنده شدند او نیز با فراریان فرار کرد و ابن جرموز ناگهان از پشت سر او را غافل گیر کرد و کشت (1) عده ای بر این عقیده اند که آن زمان که عهد خود را شکست و به سپاه امام حمله کرد امام علی به اصحاب خویش فرمود : به او میدان دهید چون او تحت تاثیر تحریکات قرار گرفته زبیر سه دفعه به سپاه حمله کرد و هر بار به توصیه امام سپاه راه را باز کرد عاقبت توبه کرد و از صحنه نبرد خارج شد پس به دهکده ای پناه برد تا عازم مکه شد ولی در نهایت توسط عمرو بن جرموز در وادی الشباع در حال نماز و یا در حال خواب به قتل رسید (2) و در همانجا دفن شد (3)
اما در خصوص طلحه : در نبرد جمل طلحه مجروح شد و به زمین افتاد هنگامی که یارانش فرار کردند مروان بن حکم که خود از سپاهیان جمل بود فرصت را غنیمت شمرد و به انتقام خون عثمان با نیزه ای که بر شاهرگش فرود آورد او را به قتل رساند (4) و طلحه در بصره از دنیا رفت (5)
اما اینکه ذکر گردیده امام علی (علیه السلام) قاتل طلحه را لعن کرد از آن جهت که مروان بن حکم پسر عموی عثمان و از مشاوران نزدیک او و مردی حیله گر و مکار و از بنی امیه بود حکم پدر مردان از کسانی بود که پیامبر را آزار می داد و حضرت او را به طائف تبعید کرده بود (6) مروان همان کسی است که عثمان را به کشتن عمار یاسر صحابی بزرگ رسول خدا تحریک کرد و عثمان تحت تاثیر مروان عمار یاسر را به حد کشت مورد ضرب و جرح قرار داد (7)
مروان همان کسی است که عثمان به او اجازه داد که تحت نظارت و مراقبت او ابوذر صحابی دیگر رسول خدا (ص) بدون هیچ ملاقاتی با مردم به ربذه تبعید شود امیر مومنان و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) و عقیل و عمار یاسر تنها کسانی بودند که به بدرقه ابوذر آمدند مروان امام علی (علیه السلام) و همراهان ایشان را از این کار منع کرد امام به او فرمود : دور شو که خدا تو را به آتش افکند (8) امام علی (علیه السلام )در توصیف مروان می فرماید : اما مانند یهودیان است نیرنگ باز و حیله گر اگر با دست پیمان بندد با پا خیانت می کند بزودی مسلمانان از مروان و فرزندانش روزهای خونینی را در پیش خواهند داشت (9)
لذا اینکه ذکر گردیده امیر مومنان قاتل طلحه را لعنت کرد به جهت سابقه خیانت مروان و خاندانش در حق اسلام و مسلمین است نه اینکه بخواهد مقام طلحه را بالا برد و یا از قبح و زشتی عمل طلحه بکاهد چرا که طلحه نیز فردی است که به تعبیر امام علی (علیه السلام) به مانند گاو نری است که شاخ درازی دارد و در غرور فرو رفته و بر شتر چموشی سوار شده (10)
حب جاه و مقام و ریاست چنان او را کر و کور کرده بود که حاضر بود برای دست یابی به آن همه چیز را زیر پا بگذارد در جریان تحریکات علیه عثمان و ماجرای قتل او بیشترین نقش را داشت و در غائله جمل در بهانه قرار دادن خون عثمان و ایجاد تفرقه و دو دستگی میان مسلمین و شورش علیه مولای متقیان نیز سرسختی عجیبی داشت در حالی که امیر مومنان در هر دو جریان مسلمین را به جز به وحدت و پرهیز از آشوب و خون ریزی دعوت نمی نمود .
ذکر گردیده در واقعه جمل امام برای انصراف طلحه و زبیر بی سپر و بی سلاح به میدان آمد و آندو را که سر تا پا مسلح بودند برای گفتگو طلبید و به مسالمت خواند طلحه با بی شرمی تمام گفت : ما به خون خواهی عثمان برخاسته ایم ! امام فرمود : تو خود از کشندگان عثمان هستی خداوند قاتلین او را لعنت کند (11)
منابع :
1- زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسینی ،ج 1،ص446.
2- تاریخ تحلیلی صدر اسلام ، دکتر علی اکبر حسنی ،ص 159 الفصول المهمه ،ص 80.
3- تذکره خواص ، بسط ابن جوزی ،ص 110.
4- زندگی دوازده امام ،ص 446 ،ج 1.
5- تذکره خواص ،ص 109.
6- نهج البلاغه ، ترجمه مصطفی زمانی 1252 فهرست اعلام .
7- مرد نامتناهی ، حسن صدر ،ص 72.
8- زندگی دوازده امام ،ج 1،ص410.
9- خطبه 72 نهج البلاغه ،ص 132-133 ترجمه مصطفی زمنی .
10- نهج البلاغه خطبه 31 ،ص 80.
11- مرد نامتناهی ،ص 28.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
اما در خصوص طلحه : در نبرد جمل طلحه مجروح شد و به زمین افتاد هنگامی که یارانش فرار کردند مروان بن حکم که خود از سپاهیان جمل بود فرصت را غنیمت شمرد و به انتقام خون عثمان با نیزه ای که بر شاهرگش فرود آورد او را به قتل رساند (4) و طلحه در بصره از دنیا رفت (5)
اما اینکه ذکر گردیده امام علی (علیه السلام) قاتل طلحه را لعن کرد از آن جهت که مروان بن حکم پسر عموی عثمان و از مشاوران نزدیک او و مردی حیله گر و مکار و از بنی امیه بود حکم پدر مردان از کسانی بود که پیامبر را آزار می داد و حضرت او را به طائف تبعید کرده بود (6) مروان همان کسی است که عثمان را به کشتن عمار یاسر صحابی بزرگ رسول خدا تحریک کرد و عثمان تحت تاثیر مروان عمار یاسر را به حد کشت مورد ضرب و جرح قرار داد (7)
مروان همان کسی است که عثمان به او اجازه داد که تحت نظارت و مراقبت او ابوذر صحابی دیگر رسول خدا (ص) بدون هیچ ملاقاتی با مردم به ربذه تبعید شود امیر مومنان و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) و عقیل و عمار یاسر تنها کسانی بودند که به بدرقه ابوذر آمدند مروان امام علی (علیه السلام) و همراهان ایشان را از این کار منع کرد امام به او فرمود : دور شو که خدا تو را به آتش افکند (8) امام علی (علیه السلام )در توصیف مروان می فرماید : اما مانند یهودیان است نیرنگ باز و حیله گر اگر با دست پیمان بندد با پا خیانت می کند بزودی مسلمانان از مروان و فرزندانش روزهای خونینی را در پیش خواهند داشت (9)
لذا اینکه ذکر گردیده امیر مومنان قاتل طلحه را لعنت کرد به جهت سابقه خیانت مروان و خاندانش در حق اسلام و مسلمین است نه اینکه بخواهد مقام طلحه را بالا برد و یا از قبح و زشتی عمل طلحه بکاهد چرا که طلحه نیز فردی است که به تعبیر امام علی (علیه السلام) به مانند گاو نری است که شاخ درازی دارد و در غرور فرو رفته و بر شتر چموشی سوار شده (10)
حب جاه و مقام و ریاست چنان او را کر و کور کرده بود که حاضر بود برای دست یابی به آن همه چیز را زیر پا بگذارد در جریان تحریکات علیه عثمان و ماجرای قتل او بیشترین نقش را داشت و در غائله جمل در بهانه قرار دادن خون عثمان و ایجاد تفرقه و دو دستگی میان مسلمین و شورش علیه مولای متقیان نیز سرسختی عجیبی داشت در حالی که امیر مومنان در هر دو جریان مسلمین را به جز به وحدت و پرهیز از آشوب و خون ریزی دعوت نمی نمود .
ذکر گردیده در واقعه جمل امام برای انصراف طلحه و زبیر بی سپر و بی سلاح به میدان آمد و آندو را که سر تا پا مسلح بودند برای گفتگو طلبید و به مسالمت خواند طلحه با بی شرمی تمام گفت : ما به خون خواهی عثمان برخاسته ایم ! امام فرمود : تو خود از کشندگان عثمان هستی خداوند قاتلین او را لعنت کند (11)
منابع :
1- زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسینی ،ج 1،ص446.
2- تاریخ تحلیلی صدر اسلام ، دکتر علی اکبر حسنی ،ص 159 الفصول المهمه ،ص 80.
3- تذکره خواص ، بسط ابن جوزی ،ص 110.
4- زندگی دوازده امام ،ص 446 ،ج 1.
5- تذکره خواص ،ص 109.
6- نهج البلاغه ، ترجمه مصطفی زمانی 1252 فهرست اعلام .
7- مرد نامتناهی ، حسن صدر ،ص 72.
8- زندگی دوازده امام ،ج 1،ص410.
9- خطبه 72 نهج البلاغه ،ص 132-133 ترجمه مصطفی زمنی .
10- نهج البلاغه خطبه 31 ،ص 80.
11- مرد نامتناهی ،ص 28.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی