براساس روایات ، کودکان پس از مرگ به لحاظ محفوظ بودن فطرت اولیه واصلی آنان از انحراف کامل و ضایع نشدن استعداد فطری دروجودشان و به مقتضای هدایتی که در فطرت نهفته است ، پس از مرگ و قرارگرفتن در نظام برزخی ، در مسیر خاصی که مسیر کمال است می افتند و به سوی لقا رب هدایت می شوند، ( نگا : معاد، استاد محمد شجاعی ، شرکت سهامی انتشار، تهران ، چاپ اول ، 1362، ج 1، ص 316 – 315 ) . اما درمورد حسین فهمیده ، اولا باید گفت سن او را نمی توان سن کودکی گرفت بلکه او دوران کودکی را پشت سرگذاشته و در مرحله نوجوانی قرار داشت ،مرحله ای که عقل آدمی رشد کرده و بهتر می تواند راه خویش را انتخاب کند. ثانیا ، شهادت در روایات و آیات ما از جایگاه رفیع و منیعی برخوردار است که علماء و صلحا که عمری در راه علم و عمل صالح کوشش کرده اند درآرزوی آنند . شهادت مقامی است که حسین فهمیده در صورت زنده بودن وصالح بودن و عمل نیک انجام دادن در دوران بزرگی خود به راحتی نمی توانست آن را به دست آورد اگر نگوییم که رسیدن به آن مقام نزدیک به محال بود .