طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی

سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی

سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی

آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبائي در سال 1331 قمري در تبريز در يکي از خاندان هاي قديمي و تاريخي کشور ايران که در کتب تاريخ و رجال نامشان ديده مي شود ، به دنيا آمد . تحصيلات ابتدايي را نزد پدر و عمو آغاز کرد و در مدارس علميه تبريز، قم و نجف ادامه داد. اجازات متعدد در روايت و اجتهاد ره آورد ساليان تحصيل او در محضر بزرگان فقه شيعه بود . او در بعد علمي صاحب تاليفات ، تعليقات ، تقريرات ، تصحيحات و

6401fb83 d154 44bf be10 ba8d0b09b85e - سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی

0012662 - سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی
سفرنامه بافت شهید آیت الله قاضی طباطبایی

 

نويسنده:دکتر صمد اسمعيل زاده

 

*معرفي يک نسخه خطي ارزشمند و ناشناخته در تاريخ معاصر ايران و آذربايجان
آيت الله سيد محمد علي قاضي طباطبائي در سال 1331 قمري در تبريز در يکي از خاندان هاي قديمي و تاريخي کشور ايران که در کتب تاريخ و رجال نامشان ديده مي شود ، به دنيا آمد . تحصيلات ابتدايي را نزد پدر و عمو آغاز کرد و در مدارس علميه تبريز، قم و نجف ادامه داد. اجازات متعدد در روايت و اجتهاد ره آورد ساليان تحصيل او در محضر بزرگان فقه شيعه بود . او در بعد علمي صاحب تاليفات ، تعليقات ، تقريرات ، تصحيحات و رسائل متعدد در موضوعات مختلف علوم اسلامي است . با آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره) آيت الله قاضي رهبري و هدايت نهضت را در آذربايجان بر عهده گرفت . در قيام 29 بهمن تبريز نيز اولين حلقه شتاب دهنده پيروزي انقلاب اسلامي را هدايت و رهبري کرد . سرانجام او پس از پيروزي انقلاب ، در شامگاه عيد قربان 1399 قمري مصادف با دهم آبان 1358 شمسي پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد شعبان تبريز به شهادت رسيد .
مشخصات نسخه خطي:
از جمله آثار مهم و تاريخي شهيد آيت الله قاضي ، نسخه خطي و چاپ نشده سفرنامه بافت است . زنده ياد در سي ام آذر ماه 1347 شمسي، مصادف با روز عيد سعيد فطر، از طرف رژيم پهلوي به علت ايراد يک خطبه تاريخي به مدت شش ماه به بافت کرمان تبعيد مي شوند. ايشان با علاقه و ذوق از روز نخست دست به نگارش حوادث و وقايع و خاطرات گذشته و حال خود مي زند . اين اثر صرفاً يک سفرنامه تاريخي نيست که سخن از گشت و گذار و گفتگو از مناظر و مزايا باشد، بلکه سوز و گداز رادمردي از هوا رسته و از فراز و نشيب زندگي به ابد پيوسته است. ايشان در بيان معرفي اين اثر ، در ديگر آثارش که بهترين معرف او مي باشند ، اشاراتي دارد که نمونه هايي از آنها در پي مي آيد:
«سفرنامه بافت که در سفر اجباري به استان کرمان نگارش يافته ، شامل تواريخ و مطالب علمي و مشاهدات وقايع عصر حاضر و اوضاع و احوال که به وقوع پيوسته از باب الکلام يجرالکلام بدون اينکه موده نمايم، به رشته تحرير کشيده شده است.» (1)
در جاي ديگر چنين مي نويسد : «تبليغات خلاف واقع در حق بزرگان دين که ورثه ائمه طاهرينند ، در هر دوره به شکلي روي کار آمده، چنانچه در حق ائمه معصومين(س) در عصر خودشان تهمت ها و افتراها و اکاذيب به آنها نسبت داده اند. در حق نواب عام آن حضرات و علماي اعلام نيز نظائر آنها را گفته اند . شمه اي از آنها را در کتاب (سفرنامه بافت) نگارش داده و مقداري از آنچه در عصر حاضر به وقوع پيوسته ، به قلم آورده و اوضاع علماي سوء و متشبهين به علما را شرح داده ام.»(2)
با توجه به اينکه آن شهيد بعد از اتمام دوران تبعيد در بافت کرمان بلافاصله جهت ادامه تبعيد به زنجان منتقل مي شود، لذا حوادث مربوط به دوران اقامت در آن شهر را نيز به قلم مي آورد ، پس در واقع سفرنامه بافت شامل سفرنامه زنجان نيز مي شود ، چنان که خود مي نويسد:
«… پس از مراجعت از آن سفر [بافت کرمان ] باز در زنجان به اقامت اجباري غريب به شش ماه بودم و از مهرباني هاي اهالي محترم زنجان عموماً و از مهمان نوازي و محبت هاي بي پايان صديقنا الاخ الامجد علامه جليل آيت الله آقاي حاج آقا عزالدين حسيني (3) دامت برکاته خصوصا کاملا برخوردار بوده و به ويژه از مذاکرات علمي و مباحثات فقهي و ادبي و تاريخي که در حضور آن برادر مکرم معظم واقع مي شد ، صفاي عجيب و حظوظ روحي غريب داشت که به وصف نمي آيد و به عبارت نمي گنجد و مقداري از آن حوادث و تواريخ در کتاب (سفرنامه بافت) شرح داده شده است…»(3)
نظر به اينکه سفرنامه به وسيله شخصي به نگارش در آمده که خود در اوج جريانات سال هاي 1347 و 1348 ، رهبري نهضت آذربايجان را به عهده داشته است ، تا جايي که ايشان در اسناد ساواک به عنوان «خميني آذربايجان »(5) لقب يافته است ، از منابع دست اول و پر اهميت به شمار مي رود، لذا ماموران ساواک احتمال مي دادند که وي مشغول تدوين کتابي است که در آن مطالبي را عليه حکومت و رژيم بيان مي کند، چنان که يکي از آنها گزارش مي دهد :
«نام برده بالا (سيد محمد علي قاضي طباطبائي ) اوقات بيکاري خود را صرف مطالعه و نوشتن کتابي مي نمايد که در نوشتن کتاب مزبور جانب احتياط را از دست نداده و تاکنون کسي از نام اصلي و متن آن اطلاعي به دست نياورده است .
نظريه منبع : هنگامي که کسي وارد اتاق مي شود، مشاراليه کتاب را مخفي و از ديد وارد شوندگان مخفي مي نمايد و نيز هنگامي که شخصاً از منزل خارج مي شود، کتاب را در چمدان خود پنهان و آن را قفل مي کند.
نظريه رهبر عمليات :بعيد نيست که مشاراليه درکتاب مزبور ضمن درج داستان زندگي خود ، در مورد دستگاه هاي مملکتي مطالبي نوشته و نيز انتقاداتي بنمايد.(6)
پس زمان نگارش اين سفرنامه از دي ماه سال 1347 تا آذر ماه 1348 شمسي يعني تا زمان برگشت از تبعيد زنجان به تبريز ادامه داشته ، ولي از نظر پوشش موضوعي به هيچ وجه، مقيد به زمان فوق نمي باشد و حوادث و وقايع خارج از اين زمان را نيز شامل مي شود. سفرنامه بافت در چهار دفترچه يادداشت در قطع حيبي در سطور بين 15 تا 19 مسطر است که جمعا 1059 صفحه به طور مسلسل شماره خورده و با خط تحريري شکسته زيبا به رشته تحرير در آورده اند.(7)
موضوعات و مطالب کتاب :
اين کتاب در موضوعات مختلف از نظر سياسي ، اجتماعي ، علمي، فقهي و تاريخي و بيشتر با بيان خاطرات سياسي ، اجتماعي نگارش يافته و درباره سوابق و عملکرد افراد و رجال سياسي و ديني سخن گفته و بنا به تصريح آن مرحوم در سفرنامه ، نوشتن اين خاطرات از روي يقين و بدون غرض و سخن دل است که به حق گنجينه اي ارزشمند در تاريخ معاصر ايران، خصوصا آذربايجان است که براي اولين بار به لطف بي دريغ خلف صالح و شايسته آن شهيد ، جناب حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد تقي قاضي طباطبائي در اختيار راقم اين سطور گذاشته شد که براي نخستين بار قسمت هائي از آن را به مناسبت ها و اقتضاي موضوعات کتاب زندگاني و مبارزات آيت الله قاضي طباطبائي به طور مستقيم نقل کرده ايم. در کتاب فوق در بخش اسناد، ذيل سند شماره 37 ، تصوير چهار صفحه اول متن سفرنامه چاپ شده است و همچنين فقرات و مطالبي مربوط به جريان تبعيد والد ماجدشان حاج ميرزا باقر آقا به همراه همسر و فرزندانش به تهران و مشهد و ملاقات با تيمورتاش و اصرار وي جهت ديدار با رضا شاه و امتناع ميرزا باقر (8)، ملاقات آيت الله قاضي با شيخ حسن علي نخودکي اصفهاني به همراه پدرشان در مشهد(9)، جريان آزار و اذيت ملاهاي تبريز به مرحوم ميرزا فتاح شهيدي صاحب شرح مکاسب (10)، شايعه خويشاوند بودن ايشان با فرح ديبا (11)، قضيه ولادت خودشان به يمن ذکر و دعا ء مرحوم ميرزا مهدي درويش تبريزي از عرفاي گمنام در حق والد ماجدشان (12)، شرح مفصل ديدار دوم ايشان با شيخ حسن علي نخودکي در قريه نخودک مشهد به همراه پدرشان و اخذ دعا و همچنين نذر يک دست لباس براي امام خميني جهت اولاد دار شدن (13)، جريان خواب همسر ميزبان ايشان در ايام تبعيد بافت قبل از ورود به منزل آنها و همچنين چگونگي جدا شدن ماموران تحويل وي به بافت (14)، ماجراي اولين دستگيري شهيد به همراه ساير علماي تبريز و انتقال آنها به زندان قزل قلعه در سال 1342، (15) بي احترامي و اهانت به ايشان در مجالس توسط عوامل ساواک و روحانيون وابسته به دربار(16 )، رونوشت بعضي مکاتبات سياسي با افراد مختلف و مراجع ، مسائل مربوط به حوزه هاي علميه تبريز ، قم ، نجف و بيوت مراجع تقليد و اطرافيان آنها و صدها موضوع ديگر از قبيل مبارزات علماي آذربايجان در مشروطه، دوره رضا شاه، دوره پيشه وري ، جريانات فدائيان اسلام و نحوه برخورد مراجع آن زمان، به ويژه آيت الله بروجردي و… شامل مي شود .
اميد است با همت والاي خلف صالح ايشان اين اثر عظيم به عالم طبع قدم گذاشته و انتشار يابد که يکي از آرزوهاي آن شهيد بزرگوار بود و شهادت ايشان مانع آن شد . نگارنده اين سطور نيز افتخار آگاهي از محتواي آن را دارد و اميدوار است آرزوي آن شهيد برآورده شود تا قسمتي از نقاط مبهم تاريخ معاصر ايران روشن گردد.
منابع و ماخذ:
1. قاضي طباطبائي ، محمد علي ، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيد الشهدا(ع)، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد آيت الله قاضي طباطبائي، چاپ سوم ، 1368 ش
2. همو. [زندگي نامه آيت الله قاضي طباطبائي به قلم خودش ]، نسخه خطي ، (نزد نگارنده موجود است)
3. همو، سفر نامه بافت ، نسخه خطي ، ( اصل نسخه در کتابخا نه شخصي آيت الله قاضي طباطبائي در تبريز موجود است )
4. نيکبخت،رحيم ؛ اسمعيل زاده ، صمد زندگاني و مبارزات آيت الله قاضي طباطبائي ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامي ، چاپ اول ،1380 ش.
1. قاضي طباطبائي ، محمد علي ،[زندگي نامه آيت الله قاضي به قلم خودش ] ص 3 ،( نسخه خطي نزد نگارنده موجود است )
2. قاضي طباطبائي ، محمد علي ، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهداء قم : بنياد علمي و فرهنگي آيت الله قاضي طباطبائي ، چاپ سوم 1368 ) ، ص 646
3. حضرت آيت الله العظمي حاج سيد عزالدين حسيني زنجاني از شاگردان و مريدان قديمي حضرت امام خميني و علامه طباطبائي هستند و روابط ايشان با شهيد قاضي به ايام طلبگي در حوزه علميه قم برمي گردد . آيت الله قاضي علاقه و ارادت خاصي به حاج آقا عزالدين داشتند، به طوري که در اقامت اجباري در شهر زنجان ، ايشان در منزل معظم له رحل اقامت افکندند و در سفرنامه بافت از ايشان به نيکي و صداقت ياد مي کند.مردي است جامع بين علم و عمل و بين معقول و منقول و مفسر قرآن کريم که فعلا يکي از مراجع تقليد مقيم مشهد مقدس مي باشند. اللهم طول عمره
4. همو، تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيد الشهداء ص 744
5. نيکبخت ، رحيم ، اسمعيل زاده ، صمد، زندگي و مبارزات آيت الله قاضي طباطبائي ، ص 256 و سند شماره 47
6. پيوست شماره يک
7. تصوير صفحات اول و آخر پيوست شماره 2 ، 3 و4
8. نيکبخت : اسمعيل زاده ، صمد، زندگي و مبارزات آيت الله قاضي طباطبائي ، ص 57 – 59
9. همو ، ص 60
10. همو ، ص 85
11. همو ، ص 103 – 104
12. همو ، ص 69 – 71
13. نيکبخت ، رحيم ؛ اسمعيل زاده ، صمد ، زندگي و مبارزات آيت الله قاضي طباطبائي ، ص 92 -93
14. همو ، ص 157 – 150
15. همو ، ص 193 – 197
16. همو ، ص 254 – 157
ماهنامه شاهد یاران، شماره 51

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد