به دو دلیل، علل دنیایی و علل دینی، علل دینی همان فسق و فجورهای زیادی بود که خلفا علناً مرتکب می شدند. مردم متدین شناخته بودند که اینها فاسق و فاجر و نالایق اند؛ به علاوة جنایاتی که نسبت به بزرگان اسلام و مردان با تقوای اسلام مرتکب شدند. مخصوصاً از زمان شهادت امام حسین این حس تنفر نسبت به بنی امیه در میان مردم نضج گرفت و بعد که قیامهایی بپا شد ـ مثل قیام زیدبن علی بن الحسین و قیام یحیی بن زیدبن علی بن الحسین ـ وجهة مذهبی اینها به کلی از میان رفت. کار فسق و فجور آنها هم که معلوم است چگونه بود. شرابخواری و عیاشی و بی پرده این کارها را انجام دادن وجهة اینها را خیلی ساقط کرد. بنابراین از وجهة دینی، مردم نسبت به اینها تنفر پیدا کرده بودند.از وجهة دنیایی هم حکامشان ظلم می کردند، مخصوصاً بعضی از آنها مثل حجاج بن یوسف در عراق و چند نفر دیگر در خراسان، ظلمهای بسیار زیادی مرتکب شدند.، و ایرانیها بالخصوص خراسانیها (آنهم خراسان به مفهوم وسیع قدیمش)، یک جنب و جوشی علیه خلفای بنی امیه پیدا کردند. یک تفکیکی میان مسألة اسلام و مسألة دستگاه خلافت به وجود آمد. مخصوصاً برخی از قیامهای علویّین فوق العاده در خراسان اثر گذاشت؛ با اینکه خود قیام کنندگان از میان رفتند ولی از نظر تبلیغاتی فوق العاده اثر گذاشت.
مجموعه آثار شهید مطهری ج18ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع).
مجموعه آثار شهید مطهری ج18ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع).