سلمان فارسی؛ الگوی مدیر مؤمن انقلابی
از حضرت سلمان علیه السلام به عنوان یکی از مؤمنان طراز اول اسلام، مطالب گوناگونی نگارش یافته است. برخی، زهد او، برخی علم او و برخی ایمان او را برجسته نموده اند اما واقعیت آن است که او یک انسان متعالی در همه ابعاد بود و می توان از شخصیت حضرت سلمان به عنوان یک الگو در همه زمینه ها بهره برد چنان که طبق روایت امام صادق علیه السلام اگر ایمان را همانند نردبانی با دَه پله بدانیم«وَ سَلْمَانُ فِی الْعَاشِرَة؛ [1] سلمان در پله دهم آن قرار دارد.»
شاخصه های ممتاز مدیر مؤمن انقلابی
آن چه این روزها جامعه اسلامی در همه مراتب به آن نیاز دارد، مدیرانی شایسته و در تراز جامعه اسلامی است. با دقت در زندگی حضرت سلمان علیه السلام، شاخصه های ممتاز یک مدیر مؤمن انقلابی مشاهده می شود.
ایمان راسخ سلمان
با ظهور دین اسلام، میزان ایمان به خدا، ملاک ارزش گذاری قرار داده شد؛ چنان که قرآن کریم، تقوا را ملاک تقرب نزد خدای متعال می داند. [2] با توجه به این که یک مدیر نسبت به دیگر افراد جامعه از قدرت و حوزه تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است، شاخصه ایمان نیز اهمیت بیشتری می یابد.
ایمان، از جهات گوناگون بر کیفیت و کمیت کار یک مدیر اثرگذار است که در این جا به دو نمونه اشاره می کنیم.
فضایل انسانی
مدیری موفق است که بداند اداره امور انسان هایی را بر عهده گرفته است که شایسته برخورداری از برترین فضایل هستند و او قبل از هر چیز، نسبت به ترویج و ارتقاء فضایل انسانی در جامعه تحت مدیریت خویش مسئول است. وقتی حضرت سلمان با اجازه امیر المؤمنین علیه السلام مسئولیت اداره مدائن را پذیرفت، اخلاق اسلامی و انسانی و سیطره بر قلب ها را که همان روش رسول خدا صلّی الله علیه و آله بود سرلوحه کار خود قرار داد.
ساده زیستی، زهد، مردم داری، خوش خویی و … از جمله ویژگی های رفتاری ایشان طی زمامداری مدائن است. او با استفاده از فضای معنوی مسجد در تعلیم و تربیت و تزکیه و هدایت مردم جامعه خود کوشش نمود. این مطلب، دقیقاً بر خلاف افکار مثلاً روشنفکرانه امروزه برخی است که، مدیران جامعه را نسبت به هدایت و رشد دینی و اخلاقی مردم، بلاتکلیف می داند و می گوید: مردم را نمی توان به زور به بهشت کشاند!
طهارتی از جنس طهارت اهل بیت علیهم السلام
قرآن کریم برای توصیف و تجلیل از اهل بیت علیهم السلام، طهارت آن ها را از هر گونه آلودگی را مورد توجه قرار می دهد و می فرماید: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا؛ [3] خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
بر همین اساس، بزرگ ترین تجلیل و توصیف از مقام سلمان علیه السلام توسط رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام صورت گرفته است که از ایشان با عبارت «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْت؛ [4] سلمان، از ما اهل بیت است.» یاد کرده اند.
طهارت او در ابعاد اعتقادی و رفتاری و نیز به دور بودنش از نقاط ضعفی مثل مادی گرایی، بد اخلاقی و دیگر رذایل اخلاقی موجب می شود که بتواند به عنوان گزینه الگوی برتر مدیریت شایسته اسلامی مطرح شود.
مدیریت برتر سلمان
توان مدیریتی ایده آل، مستلزم داشتن ویژگی هایی است که حضرت سلمان علیه السلام از آن ها برخوردار بود. توانمندی، اراده قوی، علم، هوشمندی و ابتکار، در کنار ویژگی بسیار مهم ولایتمداری، حضرت سلمان را به کارگزاری شایسته و برتر مبدل کرده است.
توانمندی و کارآمدی
در آن زمان، بیشتر کارها نیازمند قدرت جسمانی مناسب بود، حضرت سلمان نیز از نیروی جسمانی خوبی برخوردار بود چنان که همین توانمندی باعث شد در جریان حفر خندق، مهاجر و انصار بر سر عضویت سلمان در گروه خود مجادله نمایند و رسول خدا صلّی الله علیه و آله با آن بیان معروف، او را از اهل بیت علیهم السلام دانسته و غائله را ختم کردند.
شناخت ولایت و سپس فهم خواست ولیّ زمان، و سپس اطاعت دقیق و پیوسته از ولایت، سه کار بزرگ حضرت سلمان در شرایط سخت و پیچیده پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله است.
اراده پولادین
در اراده حضرت سلمان همین بس، که حداقل بیش از دویست سال در پی رسیدن به دین حق از زرتشت و مسیحیت تا دین مبین اسلام سر از پا نشناخت تا بالأخره در محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله مسلمان شد و نام «سلمان» را از آن حضرت هدیه گرفت.
این که فردی با تلاش فراوان خو را به دین حق برساند و سپس در آن دین، خود را به درجه اعلای ایمان نائل کند نشانگر اراده ای پولادین است. چنین اراده ای در هر منصبی به کار گرفته شود برنده و کارآمد خواهد بود.
علم و دانش راهبردی
شاید مهم ترین شاخصه برای یک مدیر، دانایی و علم است. کسی که از علم و تخصص لازم برخوردار نیست یا از مشورت فرهیختگان برتر بهره نمی برد چگونه می خواهد امور یک جامعه را اداره کرده و به سامان برساند؟!
در این شاخصه نیز، حضرت سلمان علیه السلام پس از معصومین علیهم السلام مانندی ندارد؛ چنان که رسول خدا در مورد علم او می فرمایند: «سَلْمَانُ بَحْرُ الْعِلْمِ لَا یُقْدَرُ عَلَى نَزْحِهِ سَلْمَانُ مَخْصُوصٌ بِالْعِلْمِ الْأَوَّلِ وَ الْآخِر؛ [5] سلمان دریای علم است که نمی توان به عمق آن رسید؛ سلمان اختصاص داده شده به علم پیشین و آینده است.»
خود او در مورد علمش می فرماید: «اگر من شما را از آن چه می دانستم مطلع می کردم، گروهی می گفتید دیوانه است، و گروهی دیگر به کسی که سلمان را بکشد درود می فرستادید.» [6]
میزان علم و آگاهی سلمان نسبت به امور مختلف، برگ برنده مهمی برای اداره امور جامعه به حساب می آید و می تواند ضامن جهت دهی صحیح و دقیق جامعه به سوی آرمان های اسلامی باشد.
هوشمندی و ابتکار
داشتن هوشمندی و ابتکار، به خصوص در مدیریت بحران ها و بن بست های مدیریتی، نقشی حیاتی و راهبردی دارد. حضرت سلمان علیه السلام با پیشنهاد تاریخی حفر خندق در جنگ احزاب و نیز پیشنهاد شگفت انگیز ساخت منجنیق در جنگ طائف ثابت کرد که از نبوغ و ابتکار بسیار ارزشمندی برخوردار است که می تواند در بحران ها، گره از کار جامعه اسلامی باز کند.
انقلابی گری سلمان
پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله، سلمان از معدود افرادی بود که حتی لحظه ای از مسیر انقلاب نبوی پای بیرون ننهاد و همان روحیه انقلابی گری و حرکت دقیق به سوی آرمان های جامعه اسلامی را ادامه داد. موارد زیر از جمله دلایل ثبات قدم سلمان به شمار می روند.
بصیرت تمام عیار
فهم دقیق و صحیح از حقایق، برای یک مدیر، ضروری است. در زمان حیات گرانقدر رسول خدا صلّی الله علیه و آله، سخن و اراده ایشان به عنوان بنیان گذار دین مبین اسلام، فصل الخطاب بوده و جریان سیاسی جز آن چه بر مدار سیره نبوی می گشت معنایی نداشت؛ اما با رحلت آن حضرت، میدان جدیدی از آزمون بصیرت و فهم دینی بر روی مردم گشوده شد؛ چنان که گفته شده که همه مردم جز سه نفر یعنی مقداد و ابوذر و سلمان، از ایمان خود بازگشتند. [7]
این مطلب به آن معنی است که اگر شرایط و فضای فهم حقایق به شدیدترین شکل ممکن غبارآلود شود، تنها مدیری می تواند جامعه را به راه درست هدایت کند و زمام اراده امور را از دست ندهد که دچار تزلزل و خطای در فهم حق و باطل نشود. یعنی بصیرترین مردم، شایسته ترین فرد به اداره امور جامعه است.
بر مدار ولایت
شناخت ولایت و سپس فهم خواست ولیّ زمان، و سپس اطاعت دقیق و پیوسته از ولایت، سه کار بزرگ حضرت سلمان در شرایط سخت و پیچیده پس از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله است. در بسیاری از موارد، بدون این که امیرالمؤمنین علیه السلام خواسته خود از مؤمنین را بیان کنند حضرت سلمان، خواست آن حضرت را درک کرده و به آن جامه عمل می پوشید.
این بدان معنی است که او می توانست بهترین گزینه کارگزاری تحت ولایت امام علی علیه السلام باشد زیرا بدون این که لازم به تذکر باشد هم وظیفه اش را می دانست و هم به خوبی به آن عمل می کرد. مدیر انقلابی باید این چنین باشد.
دیپلماسی عزت و هوشمندی
انقلابی گری به معنای بی منطق بودن و همواره دنبال درگیری بودن نیست، بلکه یک مدیر انقلابی باید در جای مناسب، هوشمندانه از تحمیل خسارت ها بر جامعه اسلامی جلوگیری نماید. البته این، به معنای عقب نشینی از ارزش ها یا تن به ذلت دادن نیست.
به عنوان نمونه در جریان فتح ایران در زمان خلیفه دوم که حضرت سلمان نیز با اجازه و مشورت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن حضور داشت، توانست با تبیین اهداف و روح دین اسلام بدون تحمّل خسارات بر اردوگاه مسلمین ایرانیان را به دین اسلام ترغیب نموده و بدون جنگ و خونریزی فتح دیگری را نصیب امت اسلامی نماید.
برآیند ویژگی های برجسته حضرت سلمان علیه السلام، نمودار الگوی شایسته یک مدیر مؤمن انقلابی است که جامعه امروز سرزمین سلمان محمدی به آن نیاز ضروری و فوری دارد. البته نباید فراموش کرد که تربیت چنین نیروهای مؤمن انقلابی و نیز بصیرت مردم در انتخاب چنین کارگزارانی، نیازمند سرمایه گذاری و برنامه ریزی جدی است.
پی نوشت
[1] ابن بابویه، محمد بن على، الخصال – قم، چاپ: اول، 1362ش، ج2، ص: 448.
[2] سوره حجرات، آیه 13.
[3] سوره احزاب، آیه 33.
[4] کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی – تهران، چاپ: اول، 1410 ق، ص171.
[5] مفید، محمد بن محمد، الإختصاص – ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق، ص222.
[6] محمد بن حسن طوسی و محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: قم، ۱۴۰۴)، ج 1, 77.
[7] محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیّاشی (مکتبة العلمیة الاسلامیة: تهران، ۱۳۸۰)، ج 1, 199.