سنت ازدواج در سبک زندگي رضوي (ع)
در دايره هستي، انسانها نيز از اين قاعده به دور نبوده، و بر مدار اين حکم فطري و هماهنگ با قانون آفرينش، از آغاز خلقت، اولين پيوند ميان جفت انساني شکل گرفته است. اسلام نيز که قوانين و دستورات خود را بر اساس فطرت پايه ريزي کرده است، ازدواج را نتيجه طبيعي خلقت انسان بيان ميکند. از ديدگاه اسلام، ازدواج، قراردادي با شرايط ويژه و پيمان زناشويي، محکم ترين قرارداد اجتماعي است که از دوستي شديد و رحمت متقابل ميان زن و شوهر سرچشمه ميگيرد.
1) اهميت و جايگاه
يک) بهترين انتخاب
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
نيکي به خويشاوند، نزديک ساختن افراد دور، به يکديگر، الفت بخشيدن ميان دل ها، درهم تنيدن حقوقي، افزون شدن جمعيت، اندوختن فرزند براي [رويارويي با] سختيهاي روزگار و پيشامدهاي زمانه [از آثار ازدواج است]. (1)
دو) دژي استوار
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بزرگ ترين گناهان و زشت ترين آنها زنا است؛ زيرا قاتل به واسطه آدم کشي، ديگري را تباه و فاسد نميکند ولي مرد زناکار تا روز قيامت نسل بشر را فاسد ميکند و حرام را حلال ميکند. (2)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
زنا حرام شده؛ زيرا در آن فساد است از کشتن نفوس، از بين بردن انساب، ترک تربيت اطفال، تباه شدن ميراث و اموري شبيه به اينها که جملگي از وجوه فساد محسوب ميشوند. (3)
سه) امر مقدس
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
زني نزد حضرت باقر (عليه السلام) آمد و گفت قصد دارم براي هميشه ازدواج نکنم. حضرت (عليه السلام) علت اين تصميم را جويا شد. زن گفت: به خاطر آن که در پيشگاه خداوند فضيلتي به دست آورم. حضرت فرمود: از اين تصميم منصرف شو. اگر در ترک ازدواج فضيلتي بود، حضرت زهرا (عليه السلام) از تو به اين فضيلت سزاوارتر بود؛ چرا که هيچ کس در فضل بر فاطمه (عليه السلام) سبقت نگرفته است. (4)
2) بايستههاي ازدواج
امام رضا (عليه السلام) به نقل از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
ازدواج طوق بندگي است. بنابراين هرکس از شما دختر خود را شوهر دهد، او را به بندگي داده است. پس، هر يک از شما بايد بنگرد که دختر عزيز خود را به بندگي چه کسي ميدهد. (5)
يک) ازدواج در سن مناسب
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
جبرئيل به حضرت مبارک رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شرفياب شد و عرض کرد:اي محمد! پروردگارت سلام ميرساند و ميفرمايد: دختران شما همانند ميوه درخت هستند، هرگاه ميوه درخت رسيد، چارهاي جز چيدن آن نيست و اگر چيده نشود، تابش خورشيد آن را فاسد و باد مزه آن را از بين ميبرد. (6)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
همانا خداوند زنان را براي آرامش بخشي آفريد. (7)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
[دختران باکره] چارهاي جز اختيار کردن شوهر ندارند. و اگر شوهري براي آنها در نظر گرفته نشود. از فساد و تباهي در امان نيستند. (8)
دو) معيارهاي گزينش همسر
الف) دينداري
اول) ايمان
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
سزاوار نيست که ازدواج کني مگر با زن مؤمن يا مسلمان. (9)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
اگر کسي به خواستگاري بيايد که دينداري و امانت داري او موجب رضايت شماست با او ازدواج کنيد. اگر چنين نکنيد، فتنه و آشفتگي و فساد و تباهي بزرگي در جامعه به وجود ميآيد. (10)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
اگر مردي براي خواستگاري نزد تو آمد و دين و اخلاق او را پسنديدي، با او ازدواج کن و فقر و ناداريش مانع تو از اين کار نشود. خداي متعال فرموده است: (و اگر جدا شوند خدا هر يک را از گشايش خود بي نياز کند) و فرموده است: (اگر تهي دست باشند خداوند از فضل و کرم خود آنان را توانگر کند). (11)
دوم) تقوا
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
از زن دادن به شراب خوار بپرهيز، که اگر به او زن دهي چنان است که دلال زنا شده اي. (12)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
آدمي سودي بهتر از همسر شايسته به چنگ نياورده است؛ همسري که شوهرش با ديدن او خوشحال شود و هرگاه از وي دور شود [و به سفر رود]، در غيابش نگهبان خود و اموال او باشد. (13)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بپرهيز از نردباني که بالا رفتنش آسان و پايين آمدنش دشوار است. نفس سرکش را به ميل و خواهش خود رهان مکن؛ زيرا نابودي اش در خواهش آن است، رها کردن نفس به آن چه بخواهد براي آن درد و جلوگيري آن از آن چه خواهد امان آن است. (14)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
گناهان کوچک، راه هايي به سوي گناهان بزرگ ميگشايد و هر کس از گناهان کوچک نترسد از گناهان بزرگ نخواهد ترسيد. اگر خداوند، مردم را به آتش دوزخ و يا رسيدن به بهشت انذار نميکرد، بازهم واجب بود که از خداوند، اطاعت کنند و او را نافرماني ننمايند؛ چرا که خدا به مردم احسان کرده و نعمت هايي به آنها داده است که استحقاق آن را ندارند. (15)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خداوند بلندمرتبه به يکي از پيامبران وحي فرمود که هرگاه اطاعت شوم، راضي گردم و چون راضي شوم برکت دهم و برکت من بي پايان است و هرگاه نافرماني شوم خشم گيرم و چون خشم گيرم لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت برسد. (16)
امام رضا (عليه السلام) به نقل از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
شما را به ورع و پرهيزگاري و اجتهاد و اداي امانت و راست گويي و طول سجود و رکوع و نماز شب و اطعام و سلام امر ميکنم. (17)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
در بني اسرائيل، مرد عابدي چهل سال خدا را عبادت و سپس براي خدا حيواني را قرباني کرد؛ ولي قرباني او پذيرفته نشد. عابد پذيرفته نشدن قرباني را به دليل عملکرد ناصواب خود دانست و به ملامت نفس خود پرداخت. امام فرمود: خداوند به اين عابد اين گونه وحي کرد: نکوهشي که از خود کردي از عبادت چهل سالت بهتر بود. (18)
مردي به امام رضا (عليه السلام) گفت: به خدا سوگند در روي زمين از نظر پدر، هيچ کس از شما شريف تر نيست. آن حضرت ملاک اين شرافت را اين گونه بيان فرمود:
تقوا اين شرافت را به آنان داد و نيز اطاعت خداوند ايشان را بدان بهره مند گردانيد. (19)
شخصي به آن امام رضا (عليه السلام) گفت: به خدا سوگند! شما بهترين مردم هستي. امام فرمود:اي مرد! سوگند مخور، از من بهتر کسي است که تقوايش نسبت به خدا بيشتر و اطاعتش افزون تر است. (20)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
همانا درجه ايمان، برتر از اسلام است و درجه تقوا بالاتر از ايمان قرار دارد. (21)
امام رضا (عليه السلام) به برادرش زيد فرمود:
اي زيد! از خدا بترس و تقوا پيشه کن؛ همانا اگر ما به اين مقام رسيده ايم، از تقوا و پرهيزگاري است. هر کس با تقوا نباشد، از ما نيست و ما از او بيزاريم. (22)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر کس از خدا بپرهيزد و تقوا پيشه کند، مردم از او حساب خواهند برد و هر که خدا را اطاعت کند، مردم از او اطاعت خواهند کرد. (23)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هر وقت مردم به گناه تازهاي آلوده شوند، خداوند آنها را به بلاي تازهاي دچار ميکند. (24)
ب) خوش اخلاقي
حسين بن بشار واسطي ميگويد: به امام رضا (عليه السلام) نامهاي نوشتم و به حضرت (عليه السلام) عرضه داشتم: يکي از بستگانم براي خواستگاري نزد من آمده، ولي بداخلاق است، چه کنم؟ حضرت (عليه السلام) در پاسخ فرمود:
اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن. (25)
ج) خصوصيات جسمي
اول) زيبايي و جذابيت ظاهري
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خداوند زيبايي و آراستگي را دوست ميدارد و ژوليدگي و فقيرنمايي را نميپسندد؛ چون نعمتي به بنده خويش عطا کند، دوست دارد اثر آن را بر وي ببيند. (26)
امام رضا (عليه السلام) به نقل از رسول خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
خوبي را نزد خوب رويان طلب کنيد؛ زيرا اعمال و رفتار آنان براي نيکويي شايسته تر است. (27)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
از [نشانه هاي] خوشبختي مرد اين است که همسري سفيد رخ داشته باشد و در مقام خلوت، لباس از تن همسر سفيدروي درآورد. (28)
دوم) قدرت باروري
امام رضا (عليه السلام) به نقل از رسول خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
با زن سياه زايا ازدواج کن و با زن زيباي نازا ازدواج نکن؛ زيرا در روز قيامت من به شما بر ديگر امتها مباهات ميکنم. آيا نميداني که فرزندان در زير عرش براي پدرانشان طلب آمرزش ميکنند و ساره در کوهي از مشک و عنبر و زعفران پرورششان ميدهد!؟ (29)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
علت تحريم ازدواج مرد با مرد و زن با زن، يکي ويژگي هايي است که طبيعت زنان و مردان دارند و ديگر اين که کامروايي مرد از مرد و زن از زن، منقطع شدن نسل و بدانديشي و نابودي و خرابي دنيا را در پي دارد. (30)
د) صلاحيت خانوادگي
امام رضا (عليه السلام) به نقل از پيغمبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
اي مردم از گلها و سبزه هايي که کنار مزبلهها ميرويند بپرهيزند! پرسيدند: مراد چيست؟ حضرت (عليه السلام) فرمود: زن زيبارويي که در خانه بد بزرگ شده باشد. (31)
هـ) ويژگيهاي اقتصادي و شغلي
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
اگر مردي براي خواستگاري نزد تو آمد و دين و اخلاق او را پسنديدي، با او ازدواج کن و فقر و نداريش مانع تو از اين کار نشود. خداي متعال فرموده است: و اگر تهي دست باشند، خداوند از فضل و کرم خود آنان را توانگر کند. (32)
سه) مراسم ازدواج
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هرگاه تصميم گرفتي ازدواج کني، از خداوند طلب خير و خوبي نما و وضو بگير و دو رکعت نماز به جا آورد و دستها را به سوي درگاه خداوند بلند کن و بگو: اللّهم إنّي إُريدُ التَّزويجَ فَسَهِّل لِي مِنَ النِّساء أحسَنَهُنَّ خُلقَاً وَ خَلقَاً وَ أَعفَّهُنَّ فَرَجَاً و أحفَظَهُنَّ نَفسِها فِيَّ و فِي مالِي و أکمَلَهُنَّ جَمالاً وَ أکثَرَهُنَّ أولاداً؛ خداوندا من قصد ازدواج دارم، زيباترين و خوشخوترين و عفيف ترين زنان را به آساني نصيب من کن که مال من و ناموس خود را بهتر حفظ کند. و از نظر جمال و زيبايي و زيادي فرزندآوري کامل ترين زنان باشد. (33)
الف) مهريه
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خداوند بلندمرتبه بخشنده تمام گناهان است مگر کسي که مَهريه را انکار کند. (34)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
بر مردان هزينه اداره زنان واجب است؛ چرا که زن نفس خود را فروخته و مرد مشتري آن است و بدون شک ثمن خريد و فروش بدون بها نبوده و اساساً خريد بدون پرداخت مبلغ آن تحقق نمييابد. از اين گذشته، زنان از معامله و تجارت ممنوع هستند، پس بر آنها پرداخت ثمن و مهر مشروع نميباشد و از اين بيان که بگذريم علتهاي بسياري وجود دارد که مهر بر مرد واجب بوده نه بر زن. (35)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هنگامي که ازدواج کردي، سعي کن که مهريه همسرت از مهرالسنه تجاوز نکند، مهرالسنه، پانصد درهم است و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با اين مبلغ ازدواج کرد و زنان را به ازدواج خود درآورد. (36)
ب) مراسم عقد و عروسي
اول) خطبه عقد
از امام رضا (عليه السلام) چندين خطبه براي عقد ازدواج به يادگار مانده است. (37) در اين مجال به خطبهاي که مرحوم کليني از معاوية بن حکيم نقل کرده بسنده ميشود:
الحَمدُلِلهِ الَّذِي حَمِدَ فِي الکِتَابِ نَفسَهُ وَ افتَتَحَ بِالحَمدِ کِتَابَهُ وَ جَعَلَ الحَمدَ أَوَّلَ جَزَاءِ مَحَلِّ نِعمَتِهِ وَ آخِرَ دَعوَي أَهلِ جَنَّتِهِ وَ أَشهَدُ أَن لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحدَهُ لَا شَريکَ لَهُ شَهَادَة أُخلِصُهَا لَهُ وَ أَدَّخِرُهَا عِندَهُ وَ صَلَّي اللهُ عَلَي مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النُّبُوَّ^ِ وَ خَيرِ البَريَّ^ِ وَ عَلَي آلِهِ آلِ الرَّحمَ^ِ و شَجَرَ^ِ النِّعمَ^ِ وَ معدِنِ الرِّسَالَ^ِ وَ مُختَلَفِ المَلائِکَ^ِ وَ الحَمدللهِ الَّذي کَانَ فِي عِلمِهِ السَّابِقِ وَ کِتَابِهِ النَّاطِقِ وَ بَيَانِهِ الصَّادِقِ أَنَّ أَحَقَّ الأَسبابِ بِالصِّلَ^ِ وَ الأَثَرَ^ِ وَ أَولَي الأُمُورِ بِالرَّغبَ^ِ فِيهِ سَبَبٌ أَوجَبَ سَبَباً وَ أمرٌ أَعقَبَ غِنًي فَقَالَ جَلَّ وَ عَزَّ-وَ هُوَالَّذِي خَلَقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِيراً (38) وَ قالَ وَ أَنکِحُوا الأَيامي مِنکُم وَ الصَّالِحِينَ مِن عِبادِکُم وَ إِمائِکُم إِن يَکُونُوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللهُ مِن اللهُ مِن فَضلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ (39) وَ لَو لَم يَکُن فِي المُنَاکَحَ^ِ وَ المُصَاهَرَ^ِ آيَةمُحکَمَةوَ لَا سُنَّةمُتَّبَعَةوَ لَا أَثرٌ مُستَفِيضٌ لَکَانَ فِيمَا جَعَلَ اللهُ مِن بِرِّ القَرِيبِ وَ تَقريبِ البَعيدِ وَ تَأليفِ القُلُوبِ وَ تَشبِيکِ الحُقُوقِ وَ تَکثِيرِ العَدَدِ وَ تَوفِيرِ الوَلَدِ لِنَوَائِبِ الدَّهرِ وَ حَوَادثِ الأُمُورِ مَا يَرغَبُ في دُونِهِ العَاقِلُ اللَّبِيبُ وَ يُسَارِعُ إِلَيهِ المُوَفَّقُ المُصِيبُ وَ يَحرِصُ عَلَيهِ الأَديبُ الأَريبُ فَأَولَي النَّاسِ بِاللهِ مَنِ اتَّبَعَ أَمرَهُ وَ أَنفَذَ حُکمَهُ وَ أَمضَي قَضَاءَهُ وَ رَجَا جَزَاءهُ وَ فُلانُ بنُ فُلانٍ مَن قَد عَرَفتُم حَالَهُ وَ جَلَالَهُ دَعَاهُ رِضَا نَفسِهِ وَ أَتاکُم إِيثَاراً لَکُم وَ اختِيَاراً لِخِطبَ^ِ فُ?انَ^َ بِنتِ فُلَانٍ کَريمَتِکُم وَ بَذَلَ لَهَا مِنَ الصَّدَاقِ کَذَا وَ کَذَا فَتَلَقُّوهُ بِالإِجَابَ^ِ وَ أَجِيبُوهُ بِالرَّغبَة وَ استَخِيرُوا اللهَ فِي أمورِکُم يَعزِم لَکُم عَلَي رُشدِکُم إِن شَاءَ اللهُ نَسأَلُ اللهَ أَن يُلحِمَ مَا بَينَکُم بِالبِرِّ وَ التَّقوَي وَ يُؤَلِّفَهُ بِالمَحَبَّ^ِ وَ الهَوَي وَ يَختِمَهُ بِالمُوَافَقَ^ِ وَ الرِّضَا إِنَّهُ سَمِيعُ الدُّعاءِ لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ؛ ستايش، خداي را که در قرآن، خودش را ستوده ، و کتابش را با ستايش خود، گشوده، و ستايش را نخستين پاداش نعمتش و فرجامين دعاي اهل بهشتش قرار داده است، و گواهي ميدهم که معبودي جز خداي يگانه و بي انباز نيست؛ گواهياي که آن را براي او خالص ميگردانم، و نزد او اندوخته اش ميکنم، و درود خدا بر محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم)، پايان بخش سلسلهي نبوّت و بهترين خلق عالم، و بر خاندان او که خاندان رحمت اند و درخت نعمت و کان رسالت و جايگاه آمد و شد فرشتگان اند! ستايش، خداي را که در علم ازلي او و کتاب گويا و بيان راستش، چنين است که سزاوارترين رشتهها به پيوستن و برگزيدن و بهترين کارها به رغبت کردن در آنها، رشتهاي است که سبب ساز رشتهاي ديگر شود و کاري است که توانگري در پي آورد. خداي (عز و جل) فرموده است: اوست کسي که از آب، بشري آ،ريد و او را [داراي خويشاوندي] نَسَبي و دامادي قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست و فرموده: بي همسران خود و غلامان و کنيزان درستکارتان را همسر دهيد. اگر تنگ دست اند، خداوند، آنان را از فضل خود، بي نياز خواهد کرد و خدا گشايشگر داناست.
اگر دربارهي ازدواج و وصلت، آيهاي صريح و سنّتي مرسوم و اخباري فراوان نبود، بازهم در آثار مثبتي که خداوند در اين کار قرار داده، مانند: نيکي کردن به نزديکان، به هم نزديک کردن بيگانگان، اُلفت دادن دل ها، درهم تنيدن حقوق، افزايش جمعيت، تربيت فرزندان براي سختيهاي روزگار و پيشامدهاي ايّام، انگيزهاي بود که خردمندِ دانا به آن رغبت نمايد و فهيم درست انديش به آن بشتابد، و فرزانهي باهوش به آن تشويق کند. پس، نزديک ترين مردم به خدا، کسي است که از فرمان او اطاعت کند و حکم او را اجرا نمايد، و دستور او را به کار بندد و به پاداش او اميدوار باشد.
فلاني فرزند فلاني که شما از حال و جلال او آگاهيد، خشنودي نفسش او را فراخوانده، و شما را ترجيح داده و برگزيده و براي خواستگاري دختران فلاني دختر فلاني نزدتان آمده، فلان و بهمان مبلغ مهريّه را به او ميدهد. پس به او جواب مثبت دهيد، او را با ميل بپذيريد، و در کارهايتان از خداوند، طلب خير نماييد تا شما را به راه درست درآورد، إن شاءالله. از خدا ميخواهيم که ميان شما را با طاعت و تقوا جوش دهد، و به محبّت و عشق گره زند، و به سازش و خشنودي، ختم فرمايد. که او اجابت کنندهي دعاست و دربارهي آن چه بخواهد، صاحب لطف است. (40)
دوم) وليمه
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
يکي از سنتهاي پيامبران، وليمه دادن هنگام ازدواج است. (41)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
اطعام کردن هنگام ازدواج، از سنت است. (42)
سوم) زمان مناسب
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
ازدواج کردن در شب، از سنت است؛ زيرا خداوند، شب را مايهي آرامش قرار داده و زنان در حقيقت، همان مايه آرامش هستند. (43)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
خداوند، شب را مايه آرامش قرار داده و زنان را نيز مايه آرامش خلق کرده و عروسي کردن در شب و اطعام کردن از سنت است. (44)
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
هنگامي که قمر در عقرب است از ازدواج بپرهيزيد؛ چرا که امام صادق (عليه السلام) فرمود: کسي که در قمر در عقرب ازدواج کند، هيچگاه خيري نخواهد ديد. (45)
پينوشتها:
1. کليني، الکافي، ج5، ص 373؛ مجلسي، بحارالانوار، ج103، ص264.
2. ديلمي، ارشاد القلوب الي الصواب، ج1، ص71.
3. صدوق، علل الشرائع، ج2، ص 479.
4. طوسي، الأمالي، ص 370؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص 219.
5. طوسي، الأمالي، ص 519؛ ا بن ابي جمهور، عوالي اللئالي، ج3، ص 310؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص371.
6. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج1، ص289؛ همو، علل الشرائع، ج2، ص 578؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص62؛ مجلسي، بحارالانوار، ج16، ص223.
7. مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص 278.
8. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج1، ص289؛ علل الشرائع، ج2، ص 578؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص62؛ مجلسي، بحارالانوار، ج16، ص223.
9. صدوق، الفقيه، ج3، ص460؛ کليني، الکافي، ج5، ص454.
10. طوسي، الأمالي، ص519؛ حسيني قزويني، موسوعة الامام الرضا (عليه السلام)، ج6، ص 506.
11. فقه الرضا (عليه السلام)، ص 237؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص372.
12. فقه الرضا (عليه السلام)، ص280؛ صدوق، المقنع، ص 454؛ مجلسي، بحارالانوار، ج63، ص491.
13. کليني، الکافي، ج5، ص327؛ حرّعاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص39.
14. طبرسي، مشکاة الانوار، ص 260.
15. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 180.
16. کليني، الکافي، ج2، ص 275.
17. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج1، ص154.
18. کليني، الکافي، ج2، ص 73.
19. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 236.
20. همان.
21. حرّاني، تحف العقول، ص445.
22. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 235؛ مجلسي، بحارالانوار، ج46، ص176.
23. صدوق، التوحيد، ص 60؛ مجلسي، بحارالانوار، ج50، ص177.
24. کليني، الکافي، ج20، ص275؛ حرّعاملي، وسائل الشيعه، ج15، ص304.
25. حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص81؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج14، ص192.
26. فقه الرضا (عليه السلام)، ص354.
27. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 74؛ حرعاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص60؛ مجلسي، بحارالانوار، ج71، ص187.
28. کليني، کافي، ج10، ص600؛ ابن ابي جمهور، عوالي اللئالي، ج3، ص299؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص58.
29. کليني، الکافي، ج5، ص334؛ بروجردي، جامع الاحاديث، ج25، ص172.
30. صدوق علل الشرائع، ج2، ص547؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص331؛ مجلسي، بحارالانوار، ج6، ص103 و ج76، ص64.
31. فقه الرضا (عليه السلام)، ص234؛ کليني، الکافي، ج5، ص332.
32. فقه الرضا (عليه السلام)، ص237؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص372.
33. فقه الرضا (عليه السلام)، ص234؛ مجلسي، بحارالانوار، ج88، ص387.
34. مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص129؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج13، ص378.
35. صدوق، عيون اخبارالرضا (عليه السلام)، ج2، ص 95؛ همو، علل الشرائع، ج2، ص 501؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج21، ص268؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص 350.
36. فقه الرضا (عليه السلام)، ص234.
37. کليني، الکافي، ج5، ص374-373؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص206؛ مجلسي، بحارالانوار، ج100، ص264؛ نوري، مستدرک الوسائل، ج14، ص212.
38. فرقان/56.
39. نور/32.
40. کليني، الکافي، ج5، ص374-373.
41. برقي، المحاسن، ج2، ص 418.
42. حراني، تحف العقول، ص445؛ مجلسي، بحارالانوار، ج75، ص338.
43. کليني، الکافي، ج5، ص366؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج7، ص418؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص91.
44. عياشي، تفسيرعياشي، ج1، ص 371؛ کليني، الکافي، ج5، ص366؛ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج17، ص80.
45. فقه الرضا (عليه السلام)، ص235.
منبع مقاله :
فعالي، محمد تقي، (1394) سبک زندگي رضوي (8)، مشهد: بنياد فرهنگي هنري امام رضا (عليه السلام)، چاپ اول.