مستند بودن روایت زیارت جامعه کبیره و صحت صدور آن از معصوم را مى توان از چند روش به دست آورد : . 1 بررسى سند روایت ( افرادى که روایت را از امام معصوم نقل کرده اند ) .
. 2 قوت محتوا و متن روایت .
. 3 پذیرش عالمان و محدثان بزرگ شیعه و نقل آن در کتاب هاى معتبر حدیثى شیعه .
{J . 1 بررسى سلسله سند زیارت جامعه کبیره J}
یکى از مباحثى که به عنوان مقدمات رایج در استنباط احکام شرعى مطرح مى باشد ، روایات را در ارزش سند به چهار دسته عمده صحیح ، حسن ، ثقه و ضعیف تقسیم کرده اند . هر چند در این دسته بندى ها تفاوت هایى دیده مى شود و برخى به دسته بیشتر و یا به زیرشاخه هاى گسترده تر قسمت کرده اند . 1 عالمان رجالى و حدیثى در طول تاریخ کتابت حدیث و داورى بر آن تلاش کرده اند تا نسبت به صدور حدیث از معصوم اطمینان به دست آوردند .
درباره ادعیه و زیارت ها نیز فقیهان و محدثان در صدور چنان متون بلندى مانند دعاى کمیل و زیارت جامعه و . . . کمترین تردید را روا داشته اند .
سند زیارت جامعه به نقل از مرحوم شیخ صدوق ( ره ) – که از اعاظم کم نظیر حدیثى شیعه است در کتاب معتبر من لایحضره الفقیه – که از کتب اربعه شیعه به شمار مى رود – و به همین سند در التهذیب که از کتب اربعه شیعه و نوشته مرحوم شیخ طوسى ( ره ) است وارد شده است 2 . 3
مرحوم صدوق در کتاب دیگرشان به نام عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) همین زیارت را با سندشان نقل کرده اند که چنین است : H « عن على بن احمد الدقاق و محمداحمد السنانى و على بن عبداللَّه الوراق و الحسین بن ابراهیم المکتب جمعیاً عن محمدبن أبى عبداللَّه الکوفى و أبى الحسین الاسدى عن محمدبن اسماعیل البرمکى عن موسى عمران النخعى قال قلت لعلى بن محمد . . . » E . 4
{J على بن احمد الدقاق J}
وى از مشایخ مرحوم صدوق به شمار مى رود که مرحوم صدوق به وى اعتماد داشته و طریق وى به محمدبن سنان بوده و در حق وى همیشه دعا کرده و طلب رضوان الهى نموده است . هر چند مرحوم آیهاللَّه خویى احتمال داده اند که وى با على بن احمدبن محمدبن عمران الدقاق یک شخص بوده باشند که روایاتى را مرحوم صدوق در کتاب هاى فقیه و عیون از آن ها نقل کرده است . 5
{J محمدبن احمد السنانى J}
وى نیز از مشایخ اجازه مرحوم صدوق بوده است و روایات بسیارى را از ایشان در کتاب هاى خویش نقل کرده و همیشه در حق ایشان دعا نموده و طلب رضوان و مغفرت نموده است .
روایاتى را از مرحوم کلینى ، محمدبن جعفر اسدى و محمدبن ابى عبداللَّه کوفى و احمدبن یحیى بن زکریا قطان و . . . نقل کرده است .
مرحوم آیهاللَّه خویى در ذیل نام محمدبن احمد السنانى آورده اند که وى با محمدبن احمدبن محمدبن سنان که از مشایخ مرحوم صدوق مى باشد یک شخص مى باشند که وى مکنى به ابا عیسى بوده و در شهر رى اقامت داشته است و وى فردى معتبر و از مشایخ مرحوم صدوق بوده است . 6
پس محمدبن احمدبن السنانى از مشایخ صدوق ( ره ) و معتبر بوده و مرحوم صدوق ( ره ) از وى روایات زیادى نقل کرده است .
{J على بن عبداللَّه الوارق ( شهادت صدوق در حق مشایخ خود ) J}
وى از مشایخ مرحوم صدوق ( ره ) بوده است و از ایشان روایات زیادى در فقیه ، عیون و . . . نقل کرده است و وى را رازى وصف کرده و در حق ایشان نیز دعا کرده و طلب رضوان نموده است . 7
{J الحسین بن ابراهیم بن احمدبن هشام المکتب ( شهادت صدوق در حق مشایخ خود ) J}
وى از مشایخ اجازه مرحوم صدوق ( ره ) بوده و روایات زیادى را از ایشان نقل کرده اند وى از محمدبن ابن عبداللَّه کوفى روایت نقل کرده و در کتاب هاى فقیه ، عیون ، علل الشرایع از ایشان روایت نقل شده است . روایاتى که با نام الحسین بن ابراهیم بن احمد و الحسین بن ابراهیم بن احمد الکاتب وارد شده است همه از یک شخص مى باشد و همان الحسین بن ابراهیم بن احمدبن هشام المکتب است . 8
{J محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى الکوفى J}
وى از ثقات محدثین به شمار مى رفته و مرحوم کلینى از ایشان روایت بسیار نقل کرده است . نام ایشان محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى بوده ولى در بسیارى از روایات به محمدبن جعفر الاسدى یا بالاسدى نام برده شده است که از مشایخ مرحوم کلینى بوده است و نیز مرحوم ابن قولویه در کامل الزیارات از ایشان روایت نقل کرده است . وى فردى ثقه و قابل اعتماد بوده و مرحوم کلینى در برخى موارد از ایشان بى واسطه به نام الکوفى روایت کرده است . 9
مرحوم نجاشى وى را در رجال خود توثیق کرده و گفته ثقه ، صحیح الحدیث . 10 و مرحوم علامه حلى وى را در دسته اول از رجال خود که از معتمدین به شمار مى روند قرار داده است . 11
مرحوم مامقانى وى را از نویسندگان شیعه به شمار آورده و « حسن » دانسته است . 12 در ضمن وى از بزرگانى همچون عبدالعظیم حسنى ، محمدبن اسماعیل برمکى ، سهل بن زیاد الآدمى ، على بن احمدبن موسى و معاویه بن حکیم و موسى بن عمران نخعى و . . . نقل حدیث کرده است . 13
پس در مجموع وى از مشایخ ثقات به شمار مى رود و صحیح الحدیث است و در روایات محمدبن عبداللَّه الکوفى و محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى و محمدبن جعفر الاسدى و الاسدى یک شخص مى باشند .
{J محمدبن اسماعیل بن احمدبن بشیر البرمکى J}
ایشان ساکن قم بوده و فردى است که کاملاً قابل اعتماد و داراى اعتقادات صحیح بوده است و کتاب التوحید را ایشان نوشته است . 14
مرحوم ابن داود حلى نیز در رجال وى را توثیق کرده و گفت : « وى شخصیتى قابل اعتماد و داراى عقیده اى درست و محکم بود » 15 .
{J موسى بن عبداللَّه النخعى J}
وى از شخصیت هاى بزرگ شیعه به شمار مى رود که صاحب اسرار اهل بیت ( علیهم السلام ) شمرده شده و این روایت خود گویاى عظمت شخصیت ایشان است . اگرچه در کتاب هاى رجالى مدح یا قدحى از ایشان وارد نشده است ولى همین روایت خود گویاى جایگاه ایشان است .
به تعبیر استاد فقید مرحوم على اکبر غفارى که فرمود : « موسى بن عبداللَّه نخعى اگرچه رجال شناسان مدحى و یا ضعفى از ایشان بیان نکرده اند و در وصف شخصیت وى گزارش کاملى نرسیده است اما همین زیارت جامعه کبیره که کامل ترین زیارت مأثور و نقل شده از اهل بیت ( علیهم السلام ) است بر ما خبر مى دهد که این شخص از ارادتمندان خالص به اهل بیت ( علیهم السلام ) بوده است و از دلدادگان به ولایت و محبت آنان بوده است بلکه شخصیتى است که صاحب اسرار اهل بیت ( علیهم السلام ) است . پس ایشان شخصیتى مورد اعتماد است و سند روایت صحیح است و اعتماد مرحوم شیخ صدوق بدان در کتاب فقیه با آن مقدمه مهمى که بر آن آورده است خود تأیید صحت روایت است » 16 .
مرحوم صدوق ( ره ) همین روایت را در عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) از موسى بن عمران النخعى نقل کرده است که احتمالاً تصحیف صورت پذیرفته و موسى بن عمران نگارش یافته یا عمران نام جد یا یکى از اجداد وى بوده باشد . 17
هر چند مرحوم مامقانى این روایت را دلیل بر امامى بودن ( شیعه اثنى عشرى بودن ) و صحیح الاعتقاد بودن مى داند و دریافت زیارت از معصوم نشانه جایگاه بلند وى باشد و مرحوم مامقانى وى را حسن شمرده است . 18
با این موارد ذکر شده روایت زیارت جامعه کبیره ، از حیث سند ، داراى سندى محکم و معتبر شمرده مى شود و در نزد علماى حدیث شناس گذشته صحیح الصدور از معصوم محسوب مى گردد .
نقل مرحوم صدوق ( ره ) و مرحوم شیخ طوسى ( ره ) در دو کتاب از کتب اربعه شیعه خود دلیل روشنى بر جایگاه این روایت دارد و سند قوى آن بیشتر مورد تأیید قرار مى گیرد .
اگرچه نگارش کتاب هاى اربعه شیعه در قرن چهارم و پنجم به پایان رسیده است اما صاحبان کتب اربعه با دسترسى به 400 کتاب و اصل معتبر که در زمان ائمه ( علیهم السلام ) نگارش یافته بود و توسط صحابیان ائمه ( علیهم السلام ) با دقت منتقل گردیده بود ، این کتاب ها را نوشته اند و این یکى از امتیازات حدیثى شیعه است که ائمه ( علیهم السلام ) تا سال 260 ه حضور مستقیم و بى واسطه در میان مردم داشته اند و به بیان احکام و معارف حقه و تفسیر قرآن پرداخته اند و نیز در غیبت صغرى امام زمان ( عج ) کتاب الکافى به نگارش درآمد یعنى شیعه تا قرن چهارم هجرى با ائمه اهل بیت ( علیهم السلام ) که ترجمان وحى و مبین شریعت بوده اند در ارتباط بوده و از انوار قدسى آنان بهره مى گرفته است و این ارتباط در رشد و بالندگى عقاید و معارف شیعه تأثیر بسزا و شگرفى داشته است .
قوت محتوا و تأثیر آن در تأیید سند
حدیث پژوهان بزرگ هنگام بررسى یک روایت ، هنگامى که آن روایت از متن و محتواى دقیق و عمیقى برخوردار باشد همان اتقان و غناى متن روایت – را که با آیات و روایات معتبره سازگار باشد – دلیل صحت صدور و اعتبار آن روایت مى دانند و آن روایت را مى پذیرند . یعنى سند یک روایت طریقى است براى فهم صحت صدور روایت و اگر حدیث پژوهى از راه هاى متعدد دیگر به صحت صدور حدیثى اعتماد پیدا کند آن را نقل مى کند و به مستند بودن آن گواهى مى دهد . یکى از روایات بسیار ارزشمند که حاوى مطالب ناب و مفاهیم متعالى اندیشه اى است همین زیارت جامعه کبیره است که بسیارى از بزرگان حدیثى شیعه بر محتوى بلند آن شهادت داده اند و با اندک تامل و اندیشه اى مى توان غناى اندیشه اى آن و سازگارى آن با آیات قرآن مجید و روایات معتبره و صحیح را به دست آورد . مفاهیم بلندى چون جایگاه ائمه اطهار در نظام هستى ، نقش آنان در تفسیر و تبیین دین و شریعت ، مقام آن بزرگواران در دنیا و آخرت و . . . به خوبى در این زیارت آمده است .
زیارت جامعه کبیره یکى از بهترین متن هاى زیارتى است که حاوى معارف بلند و ارزشمندى است که در سازگارى با متون مقدس قرآن مجید و روایات متواتره و حتمى حضرات معصومین ( علیهم السلام ) ، کمترین تردید در صدور آن از معصوم پدید نمى آید و به تعبیر بسیارى از محدثان و عالمان دین ، زیارتى است که در صحت صدور آن هرگز تردید نیست .
مرحوم آیهاللَّه شبر در وصف این زیارت آورده اند : « متن زیارت به تنهایى براى اثبات اعتبار آن کافى است و هرگز نیازى به بررسى سند آن نیست زیرا زیبایى اسلوب ، شیوایى تعبیر و بلندى معانى آن را در ردیف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه قرار مى دهد و از بررسى سند بى نیاز مى سازد » . 19
و به تعبیر مرحوم علامه مجلسى : « زیارت جامعه کبیره از جهت سند صحیح ترین زیارت ها و از نظر موارد ، جامع ترین آنها و از جهت لفظ فصیح ترین آنها و از جهت معنا بلیغ ترین آنها و از جهت رتبه والاترین آنهاست » . 20
مرحوم فخر المحققین شیرازى در عظمت زیارت جامعه آورده اند : « در میان زیارت هاى مأثوره از حضرات معصومین ( علیهم السلام ) ، زیارت جامعه کبیره از نظر شیوایى بیان ، گیرایى تعبیر ، زیبایى اسلوب و رسایى معانى در اوج فصاحت و قله بلاغت قرار دارد که از معارف خاندان عصمت و طهارت و اقیانوس بیکران علوم آل محمد ( علیه السلام ) سرچشمه گرفته است » . 21
جناب آیهاللَّه تقوى در شرح زیارت جامعه کبیره آورده اند : « این زیارت از لحاظ سند بسیار محکم و قوى و شاید هیچ زیارتى یا خطبه اى . . . معتبرتر و اصیل تر از زیارت جامعه نباشد و . . . و از نظر محتوایى و حقایقى که در این زیارت درباره معصومین ( علیه السلام ) گفته شده قطعاً در صدر قرار دارد چون روایت یا خطبه اى که اینچنین فضائل و مناقب اهل بیت ( علیه السلام ) را مفصلاً ذکر نموده باشد دیده نشده ، مضافاً بر این که از لسان معصوم نقل شده و در نهایت فصاحت و بلاغت است طورى که انسان از خواندن عبارات آن لذت مى برد تا چه رسد به حقایقى که در قالب الفاظ بیان شده است و این روایت را بزرگان از محدثین نقل کرده اند » . 22
استاد جوادى آملى نیز در وصف زیارت جامعه آورده اند : « متن زیارت جامعه کبیره به گونه اى است که هر منصفى صدور این معارف بلند را از غیرمعصوم محال عادى داند افزون بر آن که خطوط کلى آن را با خطوط کلى معارف قرآن کریم ( ( که مرجع نهایى در بررسى روایات است ) ) هماهنگ مى بیند و . . . » . 23
و آیهاللَّه مکارم شیرازى نیز گفته اند : « مضمون زیارت جامعه مضمونى است که یک انسان عادى نمى تواند آن را جعل کند و به امام نسبت دهد محتوى این زیارت محتوایى است که از مغز تواناى معصوم تراوش مى کند از مغزى سرچشمه مى گیرد که به منبع علم بى پایان خدا اتصال دارد » . 24
اندیشه وران و خردورزان حوزه حدیث پژوهى هنگامى که با یک روایت یا متن متقن و عمیق روایى مواجه مى شوند همان متن را دلیل بر پذیرش قرار مى دهند و به سند آن حتى اگر موثق نباشد اعتنا ندارند یعنى سند طریقیت براى صحت صدور از معصوم دارد نه موضوعیت . و اگر از هر راهى براى ما اطمینان حاصل شود که این روایت از معصوم صادر شده است کفایت مى کند . « لذا تصریح کرده اند که اگر متن روایت به گونه اى بود که صدور آن از غیرمعصوم ممکن نبود اطمینان مورد اشاره حاصل مى شود و مى توان به صدور آن از حجت بالغه الهى مطمئن شد » . 25
از مجموعه سخنان بزرگان شیعه چنین به دست مى آید که اولاً ، متن و محتواى زیارت جامعه کبیره ، بى نظیر ، عمیق ، حاوى اندیشه هاى بلند در معارف دینى و راهگشا در شناخت ائمه اطهار ( علیهم السلام ) و بیانگر عظمت مقام آنان در درگاه ربوبى است . ثانیاً در بررسى روایت ، متن عمیق و دقیق خود به صحت صدور روایت یارى مى رساند و این رویه بزرگان حدیثى در طول تاریخ در بررسى روایات بوده است و درباره زیارت جامعه کبیره نیز جارى است .
نقل زیارت در کتاب گرانقدر « من لایحضره الفقیه »
یکى از موارد ادله صحت صدور زیارت جامعه کبیره از امام هادى ( علیه السلام ) ، نقل آن در کتاب گرانقدر « من لایحضره الفقیه » مرحوم شیخ صدوق است ، مرحوم شیخ صدوق از محدثان بزرگ شیعه و فقهاى بنام امامیه در قرن چهارم هجرى است که در بین دانشمندان از نظر وسعت معلومات و کثرت کتب و مصنفات ، فردى کم نظیر بوده است و اگر به عباراتى که در ستایش وى از زبان دانشمندان دوره هاى بعد صادر شده ، توجه کنیم در مى یابیم که تعبیر « رئیس المحدثین » بیش از هر تعبیر دیگر در مورد وى به کار رفته است 26 .
غیر از کتاب « من لایحضره الفقیه » ، کتاب « تهذیب الاحکام » مرحوم شیخ طوسى که از کتب اربعه شیعه است نیز روایت زیارت جامعه کبیره را با همان سند نقل کرده است . که مؤید گفتار مرحوم صدوق است .
غیر از این کتاب ، شارحان و محدثان بسیارى در شرح بر « من لایحضره الفقیه » و « التهذیب » به بررسى و شرح بر زیارت جامعه کبیره پرداخته اند که خود تأییدى بر صحت صدور آن و تلقى به قبول کردن است .
( 1 ) علم الحدیث و درایه الحدیث ، کاظم مدیرشانه چى ( ره ) ، قم : دفتر انتشارات اسلامى . ( 2 ) التهذیب ، شیخ طوسى ، ج 6 ، ص . 95 ( 3 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص . 609 ( 4 ) عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) ، شیخ صدوق ، ج 2 ، ص 668 ، تحقیق و ترجمه استاد على اکبر غفارى ( ره ) . ( 5 ) معجم الرجال ، خویى ، ج 11 ، صص 255 – . 254 ( 6 ) معجم الرجال ، ج 15 ، ص . 53 ( 7 ) معجم الرجال ، ج 12 ، ص . 85 ( 8 ) معجم الرجال ، ج 5 ، ص . 174 ( 9 ) معجم ، ج 14 ، ص . 271 ( 10 ) الرجال ، ص . 264 ( 11 ) الخلاصه ، ص . 156 ( 12 ) تنقیح المقال ، ج 3 ، ص
. 250 ( 13 ) معجم الرجال ، ج 14 ، ص . 274 ( 14 ) رجال النجاشى ، ص . 341 ( 15 ) رجال ابن داود ، ص . 298 ( 16 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 609 ، شرح آقاى غفارى . ( 17 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 609 ، شرح استاد غفارى ( ره ) . ( 18 ) تنقیح المقال ، ج 3 ، ص . 257 ( و فى روایته لها دلاله واضحه على کونه امامیاً صحیح الاعتقاد بل فى تلقین مولانا الهادى ( علیه السلام ) مثل هذه الزیاره المفصله المتضمنه لبیان مراتب الائمه ( علیهم السلام ) شهاده على کون الرجل من الحسان مقبول الروایه و أهمالهم ذکره فى کتب الرجال غیر قادح فیه ) . ( 19 ) الانوار اللامعه فى شرح زیاره الجامعه ، ص . 31 ( 20 ) بحارالانوار ، ج 102 ، ص . 144 ( 21 ) شرح زیارت جامعه کبیره ، ج 1 ، مقدمه . ( 22 ) شرح زیارت جامعه ، ص . 19 ( 23 ) ادب فناى مقربان ، ج 1 ، ص . 87 ( 24 ) پرتوى از زیارت جامعه کبیره ، ص . 40 ( 25 ) ادب فناى مقربان ، جوادى آملى ، ج 1 ، ص . 87 ( 26 ) تاریخ عمومى حدیث ، معارف ، ص . 375
. 2 قوت محتوا و متن روایت .
. 3 پذیرش عالمان و محدثان بزرگ شیعه و نقل آن در کتاب هاى معتبر حدیثى شیعه .
{J . 1 بررسى سلسله سند زیارت جامعه کبیره J}
یکى از مباحثى که به عنوان مقدمات رایج در استنباط احکام شرعى مطرح مى باشد ، روایات را در ارزش سند به چهار دسته عمده صحیح ، حسن ، ثقه و ضعیف تقسیم کرده اند . هر چند در این دسته بندى ها تفاوت هایى دیده مى شود و برخى به دسته بیشتر و یا به زیرشاخه هاى گسترده تر قسمت کرده اند . 1 عالمان رجالى و حدیثى در طول تاریخ کتابت حدیث و داورى بر آن تلاش کرده اند تا نسبت به صدور حدیث از معصوم اطمینان به دست آوردند .
درباره ادعیه و زیارت ها نیز فقیهان و محدثان در صدور چنان متون بلندى مانند دعاى کمیل و زیارت جامعه و . . . کمترین تردید را روا داشته اند .
سند زیارت جامعه به نقل از مرحوم شیخ صدوق ( ره ) – که از اعاظم کم نظیر حدیثى شیعه است در کتاب معتبر من لایحضره الفقیه – که از کتب اربعه شیعه به شمار مى رود – و به همین سند در التهذیب که از کتب اربعه شیعه و نوشته مرحوم شیخ طوسى ( ره ) است وارد شده است 2 . 3
مرحوم صدوق در کتاب دیگرشان به نام عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) همین زیارت را با سندشان نقل کرده اند که چنین است : H « عن على بن احمد الدقاق و محمداحمد السنانى و على بن عبداللَّه الوراق و الحسین بن ابراهیم المکتب جمعیاً عن محمدبن أبى عبداللَّه الکوفى و أبى الحسین الاسدى عن محمدبن اسماعیل البرمکى عن موسى عمران النخعى قال قلت لعلى بن محمد . . . » E . 4
{J على بن احمد الدقاق J}
وى از مشایخ مرحوم صدوق به شمار مى رود که مرحوم صدوق به وى اعتماد داشته و طریق وى به محمدبن سنان بوده و در حق وى همیشه دعا کرده و طلب رضوان الهى نموده است . هر چند مرحوم آیهاللَّه خویى احتمال داده اند که وى با على بن احمدبن محمدبن عمران الدقاق یک شخص بوده باشند که روایاتى را مرحوم صدوق در کتاب هاى فقیه و عیون از آن ها نقل کرده است . 5
{J محمدبن احمد السنانى J}
وى نیز از مشایخ اجازه مرحوم صدوق بوده است و روایات بسیارى را از ایشان در کتاب هاى خویش نقل کرده و همیشه در حق ایشان دعا نموده و طلب رضوان و مغفرت نموده است .
روایاتى را از مرحوم کلینى ، محمدبن جعفر اسدى و محمدبن ابى عبداللَّه کوفى و احمدبن یحیى بن زکریا قطان و . . . نقل کرده است .
مرحوم آیهاللَّه خویى در ذیل نام محمدبن احمد السنانى آورده اند که وى با محمدبن احمدبن محمدبن سنان که از مشایخ مرحوم صدوق مى باشد یک شخص مى باشند که وى مکنى به ابا عیسى بوده و در شهر رى اقامت داشته است و وى فردى معتبر و از مشایخ مرحوم صدوق بوده است . 6
پس محمدبن احمدبن السنانى از مشایخ صدوق ( ره ) و معتبر بوده و مرحوم صدوق ( ره ) از وى روایات زیادى نقل کرده است .
{J على بن عبداللَّه الوارق ( شهادت صدوق در حق مشایخ خود ) J}
وى از مشایخ مرحوم صدوق ( ره ) بوده است و از ایشان روایات زیادى در فقیه ، عیون و . . . نقل کرده است و وى را رازى وصف کرده و در حق ایشان نیز دعا کرده و طلب رضوان نموده است . 7
{J الحسین بن ابراهیم بن احمدبن هشام المکتب ( شهادت صدوق در حق مشایخ خود ) J}
وى از مشایخ اجازه مرحوم صدوق ( ره ) بوده و روایات زیادى را از ایشان نقل کرده اند وى از محمدبن ابن عبداللَّه کوفى روایت نقل کرده و در کتاب هاى فقیه ، عیون ، علل الشرایع از ایشان روایت نقل شده است . روایاتى که با نام الحسین بن ابراهیم بن احمد و الحسین بن ابراهیم بن احمد الکاتب وارد شده است همه از یک شخص مى باشد و همان الحسین بن ابراهیم بن احمدبن هشام المکتب است . 8
{J محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى الکوفى J}
وى از ثقات محدثین به شمار مى رفته و مرحوم کلینى از ایشان روایت بسیار نقل کرده است . نام ایشان محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى بوده ولى در بسیارى از روایات به محمدبن جعفر الاسدى یا بالاسدى نام برده شده است که از مشایخ مرحوم کلینى بوده است و نیز مرحوم ابن قولویه در کامل الزیارات از ایشان روایت نقل کرده است . وى فردى ثقه و قابل اعتماد بوده و مرحوم کلینى در برخى موارد از ایشان بى واسطه به نام الکوفى روایت کرده است . 9
مرحوم نجاشى وى را در رجال خود توثیق کرده و گفته ثقه ، صحیح الحدیث . 10 و مرحوم علامه حلى وى را در دسته اول از رجال خود که از معتمدین به شمار مى روند قرار داده است . 11
مرحوم مامقانى وى را از نویسندگان شیعه به شمار آورده و « حسن » دانسته است . 12 در ضمن وى از بزرگانى همچون عبدالعظیم حسنى ، محمدبن اسماعیل برمکى ، سهل بن زیاد الآدمى ، على بن احمدبن موسى و معاویه بن حکیم و موسى بن عمران نخعى و . . . نقل حدیث کرده است . 13
پس در مجموع وى از مشایخ ثقات به شمار مى رود و صحیح الحدیث است و در روایات محمدبن عبداللَّه الکوفى و محمدبن ابى عبداللَّه الاسدى و محمدبن جعفر الاسدى و الاسدى یک شخص مى باشند .
{J محمدبن اسماعیل بن احمدبن بشیر البرمکى J}
ایشان ساکن قم بوده و فردى است که کاملاً قابل اعتماد و داراى اعتقادات صحیح بوده است و کتاب التوحید را ایشان نوشته است . 14
مرحوم ابن داود حلى نیز در رجال وى را توثیق کرده و گفت : « وى شخصیتى قابل اعتماد و داراى عقیده اى درست و محکم بود » 15 .
{J موسى بن عبداللَّه النخعى J}
وى از شخصیت هاى بزرگ شیعه به شمار مى رود که صاحب اسرار اهل بیت ( علیهم السلام ) شمرده شده و این روایت خود گویاى عظمت شخصیت ایشان است . اگرچه در کتاب هاى رجالى مدح یا قدحى از ایشان وارد نشده است ولى همین روایت خود گویاى جایگاه ایشان است .
به تعبیر استاد فقید مرحوم على اکبر غفارى که فرمود : « موسى بن عبداللَّه نخعى اگرچه رجال شناسان مدحى و یا ضعفى از ایشان بیان نکرده اند و در وصف شخصیت وى گزارش کاملى نرسیده است اما همین زیارت جامعه کبیره که کامل ترین زیارت مأثور و نقل شده از اهل بیت ( علیهم السلام ) است بر ما خبر مى دهد که این شخص از ارادتمندان خالص به اهل بیت ( علیهم السلام ) بوده است و از دلدادگان به ولایت و محبت آنان بوده است بلکه شخصیتى است که صاحب اسرار اهل بیت ( علیهم السلام ) است . پس ایشان شخصیتى مورد اعتماد است و سند روایت صحیح است و اعتماد مرحوم شیخ صدوق بدان در کتاب فقیه با آن مقدمه مهمى که بر آن آورده است خود تأیید صحت روایت است » 16 .
مرحوم صدوق ( ره ) همین روایت را در عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) از موسى بن عمران النخعى نقل کرده است که احتمالاً تصحیف صورت پذیرفته و موسى بن عمران نگارش یافته یا عمران نام جد یا یکى از اجداد وى بوده باشد . 17
هر چند مرحوم مامقانى این روایت را دلیل بر امامى بودن ( شیعه اثنى عشرى بودن ) و صحیح الاعتقاد بودن مى داند و دریافت زیارت از معصوم نشانه جایگاه بلند وى باشد و مرحوم مامقانى وى را حسن شمرده است . 18
با این موارد ذکر شده روایت زیارت جامعه کبیره ، از حیث سند ، داراى سندى محکم و معتبر شمرده مى شود و در نزد علماى حدیث شناس گذشته صحیح الصدور از معصوم محسوب مى گردد .
نقل مرحوم صدوق ( ره ) و مرحوم شیخ طوسى ( ره ) در دو کتاب از کتب اربعه شیعه خود دلیل روشنى بر جایگاه این روایت دارد و سند قوى آن بیشتر مورد تأیید قرار مى گیرد .
اگرچه نگارش کتاب هاى اربعه شیعه در قرن چهارم و پنجم به پایان رسیده است اما صاحبان کتب اربعه با دسترسى به 400 کتاب و اصل معتبر که در زمان ائمه ( علیهم السلام ) نگارش یافته بود و توسط صحابیان ائمه ( علیهم السلام ) با دقت منتقل گردیده بود ، این کتاب ها را نوشته اند و این یکى از امتیازات حدیثى شیعه است که ائمه ( علیهم السلام ) تا سال 260 ه حضور مستقیم و بى واسطه در میان مردم داشته اند و به بیان احکام و معارف حقه و تفسیر قرآن پرداخته اند و نیز در غیبت صغرى امام زمان ( عج ) کتاب الکافى به نگارش درآمد یعنى شیعه تا قرن چهارم هجرى با ائمه اهل بیت ( علیهم السلام ) که ترجمان وحى و مبین شریعت بوده اند در ارتباط بوده و از انوار قدسى آنان بهره مى گرفته است و این ارتباط در رشد و بالندگى عقاید و معارف شیعه تأثیر بسزا و شگرفى داشته است .
قوت محتوا و تأثیر آن در تأیید سند
حدیث پژوهان بزرگ هنگام بررسى یک روایت ، هنگامى که آن روایت از متن و محتواى دقیق و عمیقى برخوردار باشد همان اتقان و غناى متن روایت – را که با آیات و روایات معتبره سازگار باشد – دلیل صحت صدور و اعتبار آن روایت مى دانند و آن روایت را مى پذیرند . یعنى سند یک روایت طریقى است براى فهم صحت صدور روایت و اگر حدیث پژوهى از راه هاى متعدد دیگر به صحت صدور حدیثى اعتماد پیدا کند آن را نقل مى کند و به مستند بودن آن گواهى مى دهد . یکى از روایات بسیار ارزشمند که حاوى مطالب ناب و مفاهیم متعالى اندیشه اى است همین زیارت جامعه کبیره است که بسیارى از بزرگان حدیثى شیعه بر محتوى بلند آن شهادت داده اند و با اندک تامل و اندیشه اى مى توان غناى اندیشه اى آن و سازگارى آن با آیات قرآن مجید و روایات معتبره و صحیح را به دست آورد . مفاهیم بلندى چون جایگاه ائمه اطهار در نظام هستى ، نقش آنان در تفسیر و تبیین دین و شریعت ، مقام آن بزرگواران در دنیا و آخرت و . . . به خوبى در این زیارت آمده است .
زیارت جامعه کبیره یکى از بهترین متن هاى زیارتى است که حاوى معارف بلند و ارزشمندى است که در سازگارى با متون مقدس قرآن مجید و روایات متواتره و حتمى حضرات معصومین ( علیهم السلام ) ، کمترین تردید در صدور آن از معصوم پدید نمى آید و به تعبیر بسیارى از محدثان و عالمان دین ، زیارتى است که در صحت صدور آن هرگز تردید نیست .
مرحوم آیهاللَّه شبر در وصف این زیارت آورده اند : « متن زیارت به تنهایى براى اثبات اعتبار آن کافى است و هرگز نیازى به بررسى سند آن نیست زیرا زیبایى اسلوب ، شیوایى تعبیر و بلندى معانى آن را در ردیف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه قرار مى دهد و از بررسى سند بى نیاز مى سازد » . 19
و به تعبیر مرحوم علامه مجلسى : « زیارت جامعه کبیره از جهت سند صحیح ترین زیارت ها و از نظر موارد ، جامع ترین آنها و از جهت لفظ فصیح ترین آنها و از جهت معنا بلیغ ترین آنها و از جهت رتبه والاترین آنهاست » . 20
مرحوم فخر المحققین شیرازى در عظمت زیارت جامعه آورده اند : « در میان زیارت هاى مأثوره از حضرات معصومین ( علیهم السلام ) ، زیارت جامعه کبیره از نظر شیوایى بیان ، گیرایى تعبیر ، زیبایى اسلوب و رسایى معانى در اوج فصاحت و قله بلاغت قرار دارد که از معارف خاندان عصمت و طهارت و اقیانوس بیکران علوم آل محمد ( علیه السلام ) سرچشمه گرفته است » . 21
جناب آیهاللَّه تقوى در شرح زیارت جامعه کبیره آورده اند : « این زیارت از لحاظ سند بسیار محکم و قوى و شاید هیچ زیارتى یا خطبه اى . . . معتبرتر و اصیل تر از زیارت جامعه نباشد و . . . و از نظر محتوایى و حقایقى که در این زیارت درباره معصومین ( علیه السلام ) گفته شده قطعاً در صدر قرار دارد چون روایت یا خطبه اى که اینچنین فضائل و مناقب اهل بیت ( علیه السلام ) را مفصلاً ذکر نموده باشد دیده نشده ، مضافاً بر این که از لسان معصوم نقل شده و در نهایت فصاحت و بلاغت است طورى که انسان از خواندن عبارات آن لذت مى برد تا چه رسد به حقایقى که در قالب الفاظ بیان شده است و این روایت را بزرگان از محدثین نقل کرده اند » . 22
استاد جوادى آملى نیز در وصف زیارت جامعه آورده اند : « متن زیارت جامعه کبیره به گونه اى است که هر منصفى صدور این معارف بلند را از غیرمعصوم محال عادى داند افزون بر آن که خطوط کلى آن را با خطوط کلى معارف قرآن کریم ( ( که مرجع نهایى در بررسى روایات است ) ) هماهنگ مى بیند و . . . » . 23
و آیهاللَّه مکارم شیرازى نیز گفته اند : « مضمون زیارت جامعه مضمونى است که یک انسان عادى نمى تواند آن را جعل کند و به امام نسبت دهد محتوى این زیارت محتوایى است که از مغز تواناى معصوم تراوش مى کند از مغزى سرچشمه مى گیرد که به منبع علم بى پایان خدا اتصال دارد » . 24
اندیشه وران و خردورزان حوزه حدیث پژوهى هنگامى که با یک روایت یا متن متقن و عمیق روایى مواجه مى شوند همان متن را دلیل بر پذیرش قرار مى دهند و به سند آن حتى اگر موثق نباشد اعتنا ندارند یعنى سند طریقیت براى صحت صدور از معصوم دارد نه موضوعیت . و اگر از هر راهى براى ما اطمینان حاصل شود که این روایت از معصوم صادر شده است کفایت مى کند . « لذا تصریح کرده اند که اگر متن روایت به گونه اى بود که صدور آن از غیرمعصوم ممکن نبود اطمینان مورد اشاره حاصل مى شود و مى توان به صدور آن از حجت بالغه الهى مطمئن شد » . 25
از مجموعه سخنان بزرگان شیعه چنین به دست مى آید که اولاً ، متن و محتواى زیارت جامعه کبیره ، بى نظیر ، عمیق ، حاوى اندیشه هاى بلند در معارف دینى و راهگشا در شناخت ائمه اطهار ( علیهم السلام ) و بیانگر عظمت مقام آنان در درگاه ربوبى است . ثانیاً در بررسى روایت ، متن عمیق و دقیق خود به صحت صدور روایت یارى مى رساند و این رویه بزرگان حدیثى در طول تاریخ در بررسى روایات بوده است و درباره زیارت جامعه کبیره نیز جارى است .
نقل زیارت در کتاب گرانقدر « من لایحضره الفقیه »
یکى از موارد ادله صحت صدور زیارت جامعه کبیره از امام هادى ( علیه السلام ) ، نقل آن در کتاب گرانقدر « من لایحضره الفقیه » مرحوم شیخ صدوق است ، مرحوم شیخ صدوق از محدثان بزرگ شیعه و فقهاى بنام امامیه در قرن چهارم هجرى است که در بین دانشمندان از نظر وسعت معلومات و کثرت کتب و مصنفات ، فردى کم نظیر بوده است و اگر به عباراتى که در ستایش وى از زبان دانشمندان دوره هاى بعد صادر شده ، توجه کنیم در مى یابیم که تعبیر « رئیس المحدثین » بیش از هر تعبیر دیگر در مورد وى به کار رفته است 26 .
غیر از کتاب « من لایحضره الفقیه » ، کتاب « تهذیب الاحکام » مرحوم شیخ طوسى که از کتب اربعه شیعه است نیز روایت زیارت جامعه کبیره را با همان سند نقل کرده است . که مؤید گفتار مرحوم صدوق است .
غیر از این کتاب ، شارحان و محدثان بسیارى در شرح بر « من لایحضره الفقیه » و « التهذیب » به بررسى و شرح بر زیارت جامعه کبیره پرداخته اند که خود تأییدى بر صحت صدور آن و تلقى به قبول کردن است .
( 1 ) علم الحدیث و درایه الحدیث ، کاظم مدیرشانه چى ( ره ) ، قم : دفتر انتشارات اسلامى . ( 2 ) التهذیب ، شیخ طوسى ، ج 6 ، ص . 95 ( 3 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص . 609 ( 4 ) عیون اخبار الرضا ( علیه السلام ) ، شیخ صدوق ، ج 2 ، ص 668 ، تحقیق و ترجمه استاد على اکبر غفارى ( ره ) . ( 5 ) معجم الرجال ، خویى ، ج 11 ، صص 255 – . 254 ( 6 ) معجم الرجال ، ج 15 ، ص . 53 ( 7 ) معجم الرجال ، ج 12 ، ص . 85 ( 8 ) معجم الرجال ، ج 5 ، ص . 174 ( 9 ) معجم ، ج 14 ، ص . 271 ( 10 ) الرجال ، ص . 264 ( 11 ) الخلاصه ، ص . 156 ( 12 ) تنقیح المقال ، ج 3 ، ص
. 250 ( 13 ) معجم الرجال ، ج 14 ، ص . 274 ( 14 ) رجال النجاشى ، ص . 341 ( 15 ) رجال ابن داود ، ص . 298 ( 16 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 609 ، شرح آقاى غفارى . ( 17 ) من لایحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 609 ، شرح استاد غفارى ( ره ) . ( 18 ) تنقیح المقال ، ج 3 ، ص . 257 ( و فى روایته لها دلاله واضحه على کونه امامیاً صحیح الاعتقاد بل فى تلقین مولانا الهادى ( علیه السلام ) مثل هذه الزیاره المفصله المتضمنه لبیان مراتب الائمه ( علیهم السلام ) شهاده على کون الرجل من الحسان مقبول الروایه و أهمالهم ذکره فى کتب الرجال غیر قادح فیه ) . ( 19 ) الانوار اللامعه فى شرح زیاره الجامعه ، ص . 31 ( 20 ) بحارالانوار ، ج 102 ، ص . 144 ( 21 ) شرح زیارت جامعه کبیره ، ج 1 ، مقدمه . ( 22 ) شرح زیارت جامعه ، ص . 19 ( 23 ) ادب فناى مقربان ، ج 1 ، ص . 87 ( 24 ) پرتوى از زیارت جامعه کبیره ، ص . 40 ( 25 ) ادب فناى مقربان ، جوادى آملى ، ج 1 ، ص . 87 ( 26 ) تاریخ عمومى حدیث ، معارف ، ص . 375