از زمان صفویه به این طرف که فلسفة اسلامی در انحصار شیعیان ایرانی قرار می گیرد، همة نواحی ایران به نسبت متساوی سهیم نیستند.بعضی منطقه ها با اینکه در علوم نقلی سهم قابل توجهی دارند، در علوم عقلی یا سهمی ندارند و یا سهم قابل توجهی ندارند. خوزستان با اینکه در ادب و حدیث و فقاهت سهم مهمی دارد، در فلسفه و حکمت و علوم عقلی سهمی ندارد، همچنین استان سیستان و بلوچستان؛ ابوسلیمان منطقی سجستانی را باید یک استثنا در منطقة سیستان شمرد. بعضی استانها سهم اندکی دارند مثل آذربایجان. از آذربایجان بهمنیار، شمس الدین خسروشاهی، ملارجبعلی ، ملاحسین اردبیلی و آقاعلی حکیم زنوزی، و در عصر ما علامة طباطبایی را باید نام برد. ولی بعضی دیگر از ایالات و استانهای ایران سهم بیشتری دارند، از قبیل خراسان، اصفهان، فارس …
آنچه ممکن است غیرمنتظره تلقی شود این است که بیشترین سهم را در علوم عقلی از زمان میرداماد تا عصر ما، شمال ایران یعنی گیلان و مازندران و گرگان دارد. در حدود سی نفر از معاریف اساتید فلسفه از این ناحیه اند و در میان آنها فیلسوفان بسیار بزرگ و نامداری وجود دارند از قبیل میرداماد، ملااسماعیل خواجویی، آقا محمد بیدآبادی، ملاعلی نوری، میرفندرسکی، عبدالرزاق لاهیجی، ملامحمدجعفر لنگرودی و غیرهم. این گروه اگرچه مرکز تحصیل یا تدریسشان اصفهان بوده است، ولی خودشان از شمال ایران اند.
مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ خدمات متقابل اسلام و ایران صفحه545 الی546.
آنچه ممکن است غیرمنتظره تلقی شود این است که بیشترین سهم را در علوم عقلی از زمان میرداماد تا عصر ما، شمال ایران یعنی گیلان و مازندران و گرگان دارد. در حدود سی نفر از معاریف اساتید فلسفه از این ناحیه اند و در میان آنها فیلسوفان بسیار بزرگ و نامداری وجود دارند از قبیل میرداماد، ملااسماعیل خواجویی، آقا محمد بیدآبادی، ملاعلی نوری، میرفندرسکی، عبدالرزاق لاهیجی، ملامحمدجعفر لنگرودی و غیرهم. این گروه اگرچه مرکز تحصیل یا تدریسشان اصفهان بوده است، ولی خودشان از شمال ایران اند.
مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ خدمات متقابل اسلام و ایران صفحه545 الی546.