سوره آل عمران، آيه 41: («قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكار»).
پس از اينكه حضرت زكريا (عليه السلام) – علي رغم اينكه به همراه همسرش شرائط طبيعي تولد فرزند را نداشتند- از خداوند تقاضاي فرزند كرد و فرشتگان، تولد حضرت يحيي (ع) را به ايشان بشارت دادند، درخواست نشانه اي براي اين بشارت نمود. خداوند حكيم نيز در خواست حضرت زكريا را پذيرفت و سه شبانه روز زبان او بدون هيچ عامل طبيعى از سخن گفتن با مردم باز ماند، هم چنان كه در داستان حضرت مريم (س) نيز نظير آن، رمزگذاري شده بود و به مريم دستور دادند كه اگر از مردم كسى را ديدى بگو من براى خداوند، روزه سكوت گرفته ام[1] و اين بخاطر شباهتى است كه بين اين دو مولود – يعنى يحيى و عيسى (ع)- بوده است.
از نكات جالب و عجيب آيه اين است كه در حالى كه زبان حضرت زكريا (ع) به طور موقت، براى سخن گفتن با مردم از كار افتاده بود، در عين حال قادر بر تسبيح و ذكر خدا بود، تا هم وظيفه شكرگزارى را نسبت به اين موهبت عظيم كه خدا به او عنايت كرده بود انجام دهد و هم نشانه روشنى از قدرت خداوند بزرگ بر گشودن موضوعات بسته باشد. خدايى كه مى تواند زبان بسته را به هنگام ذكرش بگشايد، قادر است از رحم عقيم و بسته، فرزندى با ايمان كه مظهر ياد پروردگار باشد به وجود آورد، و از اينجا رابطه اين نشانه با آنچه زكريا مى خواست، روشن مى شود.
پي نوشت:
[1] سوره مريم، آيه 26.تفسير نمونه، ج2، ص 539. ترجمه تفسير الميزان، ج3، ص280.