سه گام طلایی تا خوشبختی در اندیشه امام باقر(ع)
همه انسانها به طور فطری و خدادادی به دنبال سعادت و کمال هستند. البته این هدف راهبردی تا زمانی در اولویت زندگی افراد قرار دارد که، در درجه اول فطرت الهی خود را که همیشه جویای کمال و سعادت است، تخریب نکرده باشند و در درجه دوم سکان زندگی خود را به دست قوای شهوانی نسپرده باشند و همچنین خود را از منبع اصیل دریافت آگاهی و معرفت محروم نکرده باشند. در اندیشه اسلامی یکی از راههای کسب معرفت و دست یابی به شناخت و سعادت، روایات معتبری است که از ناحیه حضرات معصومین(علیهم السلام) به یادگار مانده است. احادیث امامان معصوم (علیهم السلام) حیات سعادت بخش انسانی را روح دوباره می خشند، کمااینکه در منابع روایی از امام محمد باقر(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «إنَّ حَدیثَنا یُحیِی القُلُوبَ؛[1]امام باقر علیه السلام : سخن ما دل ها را زنده مى کند.» در این نوشتار تلاش داریم به مناسبت میلاد با سعادت امام پنجم شیعیان حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) با تکیه بر روایات وارد شده از این امام همام گام های رسیدن به کمال و خوشبختی را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
سه گام طلایی تا خوشبختی در اندیشه امام باقر(ع)
قدم اول: هنر کسب معرفت و آگاهی
بدون شک هیچ کاری بدون معرفت و آگاهی نمی تواند به سرانجام مفید و رضایت بخش منتهی شود. انسانهای جاهل و نادان همچون انسان نابینایی می مانند که در تاریکی قدم بر می دارند. به طوری که هر چه جلوتر می روند بیشتر در ظلمات گرفتار می شوند. انسان بدون علم و آگاهی چه بسا به جای اینکه به اهداف و آرمان های سعادت بخش و رضایت آفرین نزدیک شود بیشتر از آنها دور شود، از این رو یکی از اصلی ترین و مهمترین رسالت های انبیاء، ارتقاء شناخت و معرفت انسان در حیات بشری بوده است. «وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ؛[2] و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد.»
قناعت، احساس ناخرسندی و نارضایتی را از میان می برد نه تلاش و کوشش را، از این رو مهم این است که بدانیم تلاش برای رونق زندگی لزوماً نباید همراه با احساس ناخرسندی و نارضایتی باشدبا رجوع به منابع روایی نیز به این مطلب دست می یابیم که در اندیشه امام محمد باقر(علیه السلام) علم و آگاهی از جایگاه ممتاز و بی بدیل برخوردار است به طوری که همگان را به تحصیل علم و آگاهی و معرفت تشویق می نماید. ایشان در این زمینه می فرمایند: «سارِعُوا فی طَلَبِ العِلمِ؛[3] در جست وجوى دانش شتاب کنید.» علاوه بر روایات فراوانی که از ایشان در فضیلت علم آموزی و کسب معرفت در منابع روایی به یادگار مانده با این موضوع نیز مواجه می شویم که ایشان اولین و مهمترین گام برای دست یابی به سعادت و خوشبختی را کسب معرفت، علم و آگاهی معرفی فرموده اند: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ التَّفقُّهُ فِی الدِّینِ؛[4] همه کمال در شناخت عمیق دین است.» شناخت کامل دین در عرصه های مختلف، اعتقادی، فقهی، اخلاقی و اجتماعی این فرصت و امکان را در اختیار انسان قرار می دهد که هم دنیای خود را سامان دهد و هم اینکه برنامه ای بدست آورد که سعادت و کمال اخروی او تأمین شود.
در واقع برخلاف تصور کسانی که برنامه های وحیانی را تنها برای سامان دادن حیات اخروی می پندارد، آیین مقدس اسلام برنامه ای هدفمند و کامل را در اختیار جامع بشریت قرار داده است که نه فقط دنیا، بلکه آخرت افراد را نیز به کمال و خوشبختی می رساند. کما اینکه در منابع روایی سعادت دنیا و آخرت این چنین مورد توجه قرار گرفته است: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»(بقره/201) رِضْوَانُ اللَّهِ وَ الْجَنَّةُ فِی الْآخِرَةِ وَ الْمَعَاشُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ فِی الدُّنْیَا؛[5] امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً» فرمود:رضایت خداوند و [ورود به] بهشت خیر آخرت و فراهم بودن زندگی و اخلاق نیکو، خیر دنیا است.»
قدم دوم: هنر صبر و مقاومت در زندگی دینی
در اندیشه امام محمد باقر(علیه السلام) دومین گام برای دست یابی به کمال و سعادت، بهره مندی از صبر در هنگام مواجهه با مشکلات و گرفتاری ها است: کما اینکه در منابع روایی از حضرت این چنین نقل شده است: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ … و الصَّبرُ عَلَى النّائِبَةِ …؛[6] امام باقر علیه السلام :همه کمال در … و شکیبایى در پیشامدهاى ناگوار … است.» همه انسانها به خوبی می دانند که حیات مادی و دنیوی همواره با سختی ها و گرفتارهای خاص خود آمیخته است. حتی افرادی که در زندگی مادی از رفاه بالایی برخوردارند نیز هیچ گاه بی نصیبت از مصیبت و گرفتاری دنیوی نبوده اند، غم از دست دادن مال و دارایی، سلامتی و شادابی، غم از دست دادن نزدیکان و آشنایان، و هزاران مصیبت ناگوار و غیر مترقبه ای که در حیات مادی هر آن می تواند آسایش و راحتی انسان را دستخوش تغییر و آشفتگی نماید. با این وجود در فرهنگ قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) انسانهایی می توانند با سربلندی و افتخار و شادکامی از امتحان سختی ها خارج شوند که عنان صبر خود را از دست ندهند و با متانت و بردباری با آن رو به رو شوند. «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛[7] قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان!».
قدم سوم: هنر قناعت و مدیریت اقتصادی
در اندیشه امام محمد باقر(علیه السلام)یکی دیگر از مؤلفه و شاخص هایی که زندگی سعادتمند را برای انسان به ارمغان می آورد استفاده هوشمندانه از عنصر و شاخص قناعت در زندگی یا به عبارتی مدیریت صحیح اقتصادی است. «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ ..؛و تَقدیرُ المَعیشَةِ ؛[8]امام باقر علیه السلام :همه کمال در … و اندازه نگاه داشتن در زندگى است». قناعت فرمول و مهارتی است که به انسان می آموزد به آنچه قسمت او شده، راضی باشد. به اذعان اخلاق پژوهان انسان زمانی از چیزی راضی می شود که آن را برای خود کافی قلمداد نماید. از این رو کفایت، به عنوان شرط رضایت مندی از زندگی معرفی شده است، سهم مهمی از ناخشنودی و ناراحتی ها در امور زندگی ارتباط مستقیمی با عدم احساس نیاز و فقر دارد. از این رو باید به این مطلب توجه داشت که قناعت، احساس ناخرسندی و نارضایتی را از میان می برد نه تلاش و کوشش را، از این رو مهم این است که بدانیم تلاش برای رونق زندگی لزوماً نباید همراه با احساس ناخرسندی و نارضایتی باشد، هم می توان راضی بود و هم تلاش کرد از این رو این دو به طور هوشمندانه ای با یکدیگر قابل جمع هستند.[9]
گریزی بر آثار شگفت انگیز قناعت
برخی از آثار و برکات قناعت را در زندگی می توان این چنین ذکر کرد که در درجه اول روح و عنصر قناعت موجب می شود برخی از رذایل اخلاقی همچون حرص، طمع، خشم، حسادت،… بهانه ای برای رشد پیدا ننمایند. همین موضوع خود حس خشنودی فراوانی را در زندگی انسان به وجود می آورد. از طرفی با وجود این مهارت طلایی انسان در حیات مادی از فقر و نداری به خوبی گذر خواهد کرد و گرفتار آثار شوم زیاده روی در امور زندگی نخواهد شد. چه بسیار انسانهای ثروتمندی که با وجود داشتن مال و دارایی فراوان، اسیر فقر و فلاکت شده اند و طعم شیرین سعادت و کمال را نچشیده اند و از طرفی هستند افراد نه چندان ثروتمندی که در حیات دنیوی خود با وجود مال و دارایی بسیار کم و ناچیز در رضایت و خوشبختی به سر می برند و در رفع نیازهای مادی و دنیوی خود با مشکل جدی مواجه نشده اند. بر اساس معارف و مفاهیم روایی و دینی رمز این چنین موضوعی ریشه در مدیریت اقتصادی صحیح و یا همان قناعت دارد، بی جهت نیست که در فرهنگ روایات از قناعت به عنوان گنجی تمام نشدنی یاد شده است.[10]
پی نوشت ها:
[1]. الخصال، ج1، ص22، ح76.
[2]. سوره مبارکه الجمعة آیه ۲.
[3]. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج1، ص: 227، ح156.
[4]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی ، ج1، ص: 32، ح4.
[5]. الکافی، ج5، ص71، ح2.
[6]. همان: ج1، ص: 32، ح4.
[7]. سوره مبارکه بقره، آیه 155.
[8]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی ، ج1، ص: 32، ح4.
[9]. عباس پسندیده، رضایت از زندگی، ص 135.
[10]. ر.ک: روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط – القدیمة)، ج2، ص: 456. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْقَنَاعَةُ کَنْزٌ لَا یَفْنَى »