براي اين كه به عين سوال پاسخ داده شود به اصل واقعه ليلةالمبيت و كيفيت وقوع و زمان وقوع آن و نيز زمان آغاز محاصره خانه پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ توسط مشركان قريش و لحظه هجوم آنان به بستر رسول خدا كه امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در آن خفته بود، دقت شود.
ما اصل جريان و واقعه ليلة المبيت را كه عالم جليل القدر جناب شيخ مفيد ـ قدس سره ـ در كتاب شريف «الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد» نقل نموده و جناب سيد هاشم رسولي محلاتي آن را ترجمه نموده است، نقل مي كنيم تا پاسخ به خوبي روشن شود: « و از جمله فضائل آن حضرت ـ عليه السلام ـ اين است هنگامي که پيغمبر ـ صلي الله عليه و اله و سلم ـ به واسطه انجمني که از قريش براي کشتن آن حضرت فراهم شد (و از هر قبيله که در مکه بود يک تن را براي انجام اين کار بر گزيدند که همگان به طور دسته جمعي خونش را بريزند) مامورشد از مکه به مدينه هجرت کند و نمي توانست در برابر آن ها آشکارا از مکّه بيرون رود، و خواست در پنهاني و بي خبري آنان خارج گردد، تا از شر آن ها آسوده ماند (تنها) به امير المؤمنين گزارش کار خود را داد (و جز او کسي را آگاه نکرد) و او را وادار به دفاع از خويشتن کرد، اين گونه که (از او خواست) در بستر او بخوابد، طوري که (مشرکان) ندانند (علي) در بستر خوابيده و گمان کنند خود پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است و مانند هر شب در جاي خود آرميده، پس امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در آن شب جان خود را براي خداي تعالي در کف نهاد، و آن را در راه پيروي او بفروخت، و در راه (حفظ جان) پيامبر گرامي از جان گذشت، و اين به خاطر آن بود که آن حضرت بدين وسيله از شرّ دشمنان رهايي يابد، و وجود شريفش از نقشه شوم کافران سالم بماند. پس علي ـ عليه السلام ـ به جاي رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در بستر خوابيد، و براي اين که او را نشناسند با جامه، خود را پيچيد، (بدان سان که اگر کسي او را مي ديد گمان نمي کرد جز پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ باشد پس (از انجام آن چه گفته شد) آن ها که براي کشتن رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ انجمن کرده بودند و همگي مسلّح بودند سر رسيدند و گرداگرد علي ـ عليه السلام ـ پرّه زدند (و حلقه وار او را احاطه کردند) و چشم به راه سپيده دم دقيقه شماري مي کردند تا هوا روشن شود، و آشکارا او را بکشند، تا خونش هدر رود و پايمال گردد زيرا چون بني هاشم کشندگان او را بنگرند، و از هر قبيله و فاميلي که در مکه بودند يک تن را در ميان کشندگان ببينند و همه را شريک در خون او بدانند، نتوانند کشندگان را بدان جرم بکشند، چون به خاطر کشته شدن يک تن نتوانند با همه قبايل به ستيزه و نبرد در آيند، و (با اين نقشه زيرکانه که کشيده بودند) تنها فداکاري علي ـ عليه السلام ـ بود که سبب رهايي يافتن پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از دست آنان گرديد. (از اين رو علي ـ عليه السلام ـ در بستر خوابيد و آن ها نيز بي آن که از جريان آگاه باشند و گمان ببرند که او علي ـ عليه السلام ـ است، در اطراف او چشم به راه سپيده و روشني هوا بودند) چون صبح شد و ناگهان به سوي او يورش بردند، علي ـ عليه السلام ـ برخواسته با آن ها حمله ور شد، آن ها «گفتند پسر عمّت کجاست؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: مگر شما مرا محافظ او قرار داده بوديد؟! شما به او پيشنهاد کردي از مکه بيرون رود او نيز خارج شد…»[1] آن ها پراکنده شده و باز گشتند. و خداي سبحان درباره اين جريان فرموده است:« وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[2] » و اگر امير المؤمنين نبود و آن فداکاري را نمي کرد، کار تبليغ رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به پايان نمي رسيد….»[3]مطالعه دقيق اين جريان نشان مي دهد که خروج پيامبر اکرم شب هنگام و چه بسا در آغاز شب بوده و هجوم مشرکين قريش صبح هنگام و زماني بوده که هوا روشن گرديده است و در فاصله بين اين دو زمان يعني از ابتدا شب تا صبح منزل پيامبر در محاصره دشمنان بوده و قريش خانه پيامبر و کسي را که در بستر پيامبر خفته بوده زير نظر داشته اند. و شکي نيست که اين فاصله زماني فرصتي کافي براي خروج پيامبر از منزل و دور شدن آن بزرگوار از ديد و دسترسي دشمنان مي باشد و دقيقاً اين همان زماني است که امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ با فداکاري خود و خوابيدنش در رختخواب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مشرکين را کاملاً به خود مشغول نموده به گونه اي که آن ها مطمئن بودند که شخص خفته در بستر پيامبر است و هرگز از خروج پيامبر اطلاع پيدا نکرده و بلکه با نگاه هاي خيره شان به بستر از خروج پيامبر غافل شده بودند. و لذا بر خلاف آن چه در سوال مطرح گرديده اگر حضرت علي ـ عليه السلام ـ در بستر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نمي خوابيدند، مشرکان قريش در همان ابتدا حضور و محاصره شان متوجه عدم حضور پيامبر شده و به جستجو و تعقيب آن بزرگوار مي پرداختند و چه بسا بلکه به طور قطع آن حضرت را پيدا کرده و به شهادت مي رساندند.
آن چه موجب طرح اين سوال گرديده به نظر مي رسد عدم دقت و توجّه به زمان حضور و محاصره قريش و زمان هجوم آن ها به بستر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي باشد و بر خلاف آن چه در کتب معتبر تاريخي آمده است، سوال کننده محترم اين گونه برداشت نموده است که زمان حضور قريش و تهاجم آن ها يکي بوده است در حالي که بين اين دو زمان همان گونه که پيش از اين اشاره گرديد فاصله قابل توجهي بوده و اين فرصت مناسب براي خروج پيامبر از خانه بوده است.
بنابر اين حضور امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ و فداکاري آن حضرت در خوابيدنش به جاي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هم جنبه عقلايي اش روشن است و فراتر از جنبه عقلايي يک فضيلت و منقبتي است بي نظير براي امير المؤمنين ـ صلوات الله عليه ـ و کسي در اين باره همباز و در اين فضيلت انباز او نگشت و مانند او در اين راه کسي از جان نگذشت.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ ارشاد، شيخ مفيد، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي.
2ـ ارشاد، مفيد، ترجمه محمد باقر ساعدي خراساني.
3ـ زندگاني چهارده معصوم، عزيز الله عطاردي.
4ـ الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، شيخ مفيد، ج1ـ2.
پي نوشت ها:
[1] . زندگاني چهارده معصوم ـ عليهم السلام ـ، ص 91.
[2] . بقره / 207.
[3] . ارشاد مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، ج 1، ص 45 ـ 46.
[4] . ارشاد مفيد، ترجمه رسولي محلاتي، ج 1، ص 46.