طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سيره وديدگاه معصومان در امنيت «در ابعاد گوناگون» بويژه چگونه بود؟

سيره وديدگاه معصومان در امنيت «در ابعاد گوناگون» بويژه چگونه بود؟

در ابتداي اين بحث بايد گفت که اسلام قائل به حکومت است و در اين رهگذر اهداف مقدّسي دارد و آن اينکه علاوة بر توجّه به امور مادي و معاش عمومي، نسبت به معنويت هم اهميت خاص و ويژه اي قائل است.
حضرت علي عليه‎ السلام در نامه اي خطاب به مالک اشتر نخعي استاندار مصر مي نويسد:
علاوة بر مسائل کلان، به امور زير هم توجه کن:
1. تنظيم امور اقتصادي : «امنيت اقتصادي»
2. تأسيس ارتش مجهّز به منظور جهاد با دشمنان دين: «امنيت سياسي، دفاعي»
3. تربيت و اصلاح مردم: «امنيت اجتماعي، فرهنگي»
4. آباد ساختن کشور:  «امنيت رفاهي، عمراني» [1]

مفهوم امنيت و نقش آن در اسلام
امّا مفهوم امنيت، مصونيت از تعرّض و تصرّف اجباري بدون رضايت است و در مورد افراد به اين معناست که نسبت به حقوق و آزادي هاي مشروع خود بيم و هراس نداشته باشند و به هيچ وجه حقوق آنان به مخاطره نيفتد و هيچ عاملي حقوق مشروع آنان را تهديد ننمايد و لازمة حقوق و آزادي هاي مشروع، مصونيت آنها از تعر ّض و دور ماندن از مخاطرات و تعدّيات است.[2]درباره اهميت امنيت همين بس که قرآن به عظمت «شهر اَمن» سوگند ياد مي کند[3] و قرآن امنيت را يکي از اهداف استقرار حاکميت الله و استخلاف صالحان و طرح امامت مي شمارد و مي فرمايد: «… لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيمَکنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً…»[4]احساس امنيت را از خصائص مؤمن معرفي مي کند: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّکينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ».[5]همچنين مداهنة با دشمن و روح سازش را منافي با امنيت مي داند: «فَلا تُطِعِ الْمُکذِّبِينَ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيدْهِنُونَ»[6]و تأمين امنيت را از اهداف جهاد مي شمارد: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکونَ فِتْنَةٌ وَ يکونَ الدِّينُ لِلَّهِ»[7]و شهري که در آن امنيت باشد، از مثل ها و الگوهاي قرآني تلقي مي گردد: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يأْتِيها رِزْقُها»[8]مولا علي عليه‎ السلام تأمين امنيت در جامعه را از انگيزه هاي قيام صالحين و اهداف عالية امامت مي داند: « اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْ‏ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ ».[9]اسلام هر نوع ايجاد وحشت و هراس در دل انسان هايي که مرتکب خلافي نشده اند را ظلم و تجاوزي بس بزرگ تلقي مي نمايد و آن را از جرايم مي شمارد، همانطوري که نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، پيرامون اين قضيه مي فرمايند: «مَن نَظَرَ اِلي مؤمنٍ لِيَخفَيهُ بِها اَخافَهُ اللهُ عَزَّّوَجَلَّ يَومَ لاضِلَّّ اِلّا ظِلَّّهُ»[10] صد البته اين ترس و هراس ممکن است جنبه هاي مختلف داشته باشد. مانند: ترس از آسيب به جان يا مال يا ناموس يا فرزند يا اخلاق و… .
بر اين اساس بايد گفت که بحث امنيت در اسلام و نقش اسلام در امنيت ريشه در انديشه هاي حضرت ابراهيم عليه‎ السلام دارد.[11] چرا که آرمان مقدس آن پيامبر عليه‎ السلام ، ظهور جامعة امن در مکة مکرمه است که در دعاي آن حضرت منعکس شده است: « وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ … ». اما با اين همه؛ خوبست به چند بُعد از اين قضيه اشاره اي بنمائيم:
الف) امنيت فرهنگي و اجتماعي
مهمترين اصلي که دال بر نقش اسلام در امنيت اجتماعي و فرهنگي يک جامعه است، اصل امر به معروف و نهي از منکرمي باشد. اين اصل بهترين نشانه و نماد در جهت حفظ امنيت در حيطه اجتماع و فرهنگ يک جامعه است چرا که يک اجتماع را ازخطر سقوط و انحطاط باز مي دارد.
ب) امنيت اقتصادي
در مورد امنيت اقتصادي مي توان به دو حوزة: امنيت اموال عمومي و امنيت اموال خصوصي اشاره نمود. در مورد اموال عمومي، همين بس که از ابتداي رهبري پيامبرصلي الله عليه و آله وسلم، مجموعة اموال و غنائم و ماليات هاي گردآوري شده به وسيلة اين نظام، در مسجد که پايگاه حکومت اسلامي بوده است، انباشت و نگهداري مي شد و اين امر با دقت و مراقبت خاصي صورت مي گرفت.
از اين گذشته تأکيد مؤکد اسلام پيرامون حيف و ميل بيت المال از هرگونه تعرّض و دزدي، نشانه اي از نقش اسلام در امنيت اموال عمومي است.
در حوزة اموال خصوصي هم بايد به روايات وارده و آيات مبارکه اشاره نمود که بحث تکاثر و زياده طلبي و امثال آن اشاره مي نمايد که در واقع هر يک از مباحث از هرگونه انحصار و مسدود کردن جريان سالم اموال و سرمايه هاي خصوصي در جامعه جلوگيري مي نمايد.[12]همچنين آيات و رواياتي وجود دارد که هرگونه تصدي اموال خصوصي را مشروط به شرط عقل مي داند.[13] و اين خود بهترين دليل بر نقش اسلام در امنيت اموال خصوصي است تا افراد غير عاقل در معاملات، مغبون نشوند.
ج) امنيت عمومي
محافظت عمومي جامعة اسلامي از هرگونه برخورد و نزاع، دزدي و غارت اموال، فساد و فحشاء، تصرفات و تجاوزات غيرقانوني و…، در حوزة وظايف امنيت عمومي مي باشد که در مرحلة اول سعي مي کند از وقوع چنين اعمالي پيشگيري نمايد و بعد از وقوع نيز تمام تلاش خود را در جهت مهار حوزة عمل آنها و تحويل به موقع عاملان به محاکم قضايي و پاک سازي هرگونه آثار سوء اعمال ناشايست آنها از جامعه معطوف مي دارد.
پيامبر اکرم پيامبرصلي الله عليه و آله وسلم، بخشي از فعاليت امنيتي نظام نوپاي اسلامي را مخصوص به امنيت عمومي جامعه کرده بود و در همين ارتباط نيروهاي خاصّي که کار نيروهاي انتظامي فعلي را مي کردند، مسئوليت حراست از جان و مال و ناموس مردم را بر عهده داشتند که از جملة آنها، نيروهايي به فرماندهي سعد وقاص بود و به همين منظور از تأسيساتي مانند زندان موقّت و امثال آن هم برخوردار بودند که البته در ابتداء چون تعداد مجرمين کم بود، گوشه اي از مسجد به اين امر اختصاص داشت.[14]د) امنيت دفاعي
مقصود از آن. مجموعة فعاليت هاي مربوط  به دفاع از حريم جامعه است که مربوط به سه مسئله است:
داخلي، مرزي، برون مرزي.
پيامبر اکرم پيامبرصلي الله عليه و آله وسلم به منظور حفظ امنيت دفاعي افراد مستعد و ماهري را انتخاب نمود تا به فکر امنيت دفاعي در برابر شورش هاي معاندان يا حملة ساير کشورها باشند. جنبة ديگر اين قضيه، مربوط مي شد به بسيج همگاني که به منظور انجام عمليات گستردة جنگي صورت مي گرفت ، چنانکه در عمليات فتح مکه و نيز در غزوة تبوک از چنين شيوه اي استفاده مي شد و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله شخصاً کساني را براي بسيج بعضي قبايل اطراف مي فرستادند و مسجد مدينه از اين نظر نقش پايگاه بسيج عمومي را ايفاء مي کرد.[15] اميرمومنان وساير خلفا درشهرها نگهبان وشرطه يا پاسبان براي حراست ازبازار ومنازل مردم مي گماشتند.
وقتي معاويه به غارت درشهرهاي قلمرو اسلامي پرداخت امام نيروهايي گسيل داشت تا از امنيت شهرها درمقابل نا امنيهاي معاويه ونيروهايش جلوگيري شود[16]و) امنيت حريم خصوصي
اسلام به مسألة امنيت حريم خصوصي و مسکن خانة افراد اهميت فوق العاده قائل است و بدون اجازه، ورود به خانه و مسکن ديگران را ممنوع و تعرّض مي شمارد، حتّي نگاه کردن به داخل خانه و محلّ سکونت مستور مردم را از مجوّزات دفاع مشروع مي شمارد، تا آنجا که اگر شخصِ متعرّض، به هنگام دفاع صاحب خانه کشته شود، خونش مهدور خواهد بود.[17]اما با اين حال ذکر اين نکته لازم است که امنيت در اسلام، اختصاص به افرادي دارد که مرتکب خلافي نشده اند و به قانون احترام مي گذارند. ولي آنهايي که مرتکب جرم شده اند، به دليل ماهيت عملکردشان از حق امنيت محرومند: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ»[18] به همين خاطر است که قانون اساسي تصريح مي کند:
حيثيت، جان، مال، حقوق، مسکن، شغل اشخاص از تعرّض مصون است، مگر در مواردي که قانون تجويز مي کند.[19]

نتيجه گيري  
در مجموع مي توان نتيجه گرفت که نقش اسلام وديدگاه وسيره ي معصومان در امنيت به تمام ابعادش، بسيار راهبردي و تأثيرگذار است، بطوري که مي توان اذعان کرد در سيره  و روية معصومين عليهم السلام تأکيد بر امنيت همه جانبة جامعة اسلامي ديده مي شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ نظام حکومت اسلامي ـ ساختار تشکيلاتي و اجرائي ؛ نويسنده:محمد علي رازاني .
2- سيره ي رسول خدا،رسول جعفريان.
 
پي نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، نامه 53، ص991.
[2] . عميد زنجاني، عباسعلي، مباني انديشه سياسي اسلام، پژوهشگاه فرهنگ و انديشة سياسي، ص362.
[3] . فصلنامة انديشة انقلاب اسلامي، تابستان 1382، ص160.
[4] . نور / 55.
[5] . فتح / 4.
[6] . قلم /  9 – 8 .  
[7] . بقره / 193.
[8] . نحل / 112.
[9] . نهج البلاغه، خطبه 131.
[10] . اصول کافي، ج2، ص273.
[11] . رازاني، محمدعلي، نظام حکومت اسلامي، انتشارات امام، ص439 .
[12] . نظام حکومت اسلامي، پيشين، ص 456  .  
[13] . نساء / 5.
[14] . جعفريان، رسول، تاريخ تحول دولت و خلافت، ص44.
[15] . نظام حکومتي اسلام، همان، ص483 .  
[16] ثقفي ،الغارات ص 123
[17] . موسوي خميني، سيد روح الله، تحريرالوسيله، ج1، ص491.
[18] . انعام / 82.
[19] . اصل 22 قانون اساسي.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد