خانه » همه » مذهبی » سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

با توجه به اين‏كه از بزرگان علماى زمان خويش محسوب مى‏شد و در راه آموزش علوم دينى نهايت‏سعى خويش را به كار گرفت و تلاش نمود كه داده‏ها و يافته‏هاى خود را به ديگران منتقل نمايد. فلذا در تربيت و تعليم عده‏اى بسيار از فقها و فضلاى عصر خويش كوشيد و آنان را به مراتب كمال و فضل و علم و دانش رساند.

f7cbca8c d3b9 4d72 aacd 09bbe90805a9 - سير زندگى فقهى - فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

0013755 - سير زندگى فقهى - فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)
سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

 

نويسنده:حسين حكيم

 

2. اساتيد ملا احمد نراقى
 

1. پدرش ملامهدى بن ابى ذر نراقى (م 1209ه.ق) (23) ;
2. علامه سيدمحمدمهدى بحرالعلوم (م 1213ه.ق) (24) ;
3. شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228ه.ق) (25) ;
4. علامه وحيد بهبهانى (26) ;
5. ميرزا محمد مهدى شهرستانى (27) ;
6. آقا سيدعلى طباطبايى كربلايى صاحب رياض و خواهرزاده محقق بهبهانى (28) ;
7. حاج محمد شفيع بروجردى (29) .
صاحب كتاب «مكارم الاثار» در اين زمينه چنين مى‏نگارد:
«در سال 1205 به همراهى پدرش به عتبات مقدسه هجرت كرد و در دروس علامه وحيد بهبهانى حضور يافت و بار ديگر به عراق رفت. در 1212، و مدت كمى در نجف نزد سيدبحرالعلوم و شيخ جعفر نجفى و در كربلا نزد ميرزا مهدى شهرستانى و سيدعلى كربلايى به تحصيل پرداخت‏» (30) .
كيهان انديشه دراين باره چنين مى‏نويسد:
«او در سال 1205 قمرى در معيت پدرش به عتبات عاليات مسافرت كرد و در اواخر عمر وحيد بهبهانى (متوفاى 1208) در درس او شركت كرد، سپس در كربلا به حلقه درس فقيه بزرگ ميرزا مهدى شهرستانى (م 1216) پيوست; ولى اين مدت ديرى نپاييد كه در سال 1209 به علت وفات پدرش به كاشان بازگشت، سال بعد به نجف اشرف مشرف شد و از محضر اساتيدى هم‏چون سيدمهدى بحرالعلوم (م 1212) و شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228) بهره‏ها برد» (31) .
صاحب «الروضه البهيه‏» در اين مورد اين گونه نگاشته است:
«ملا احمد در مجلس درس استاد كل آقا باقر بهبهانى همراه والد خود مى‏رفت و نزد جماعتى ديگر از علماى اعلام و در اواخر عمر از خدمت‏بحرالعلوم آقا سيدمهدى درس مى‏گرفت‏» (32) .
در مقدمه مستند الشيعه چنين آمده است:
«در سال 1205ه.ق، به سوى عراق براى زيارت عتبات عاليات و تكميل دروس عالى حركت نمودند، در نجف در درس سيدمحمدمهدى بحرالعلوم و شيخ جعفر كاشف الغطاء حاضر شدند و بر آموختنى‏هاى خود افزودند. سپس به قصد كربلا براى استفاده از اساتيد آن‏جا راهى شدند در محضر درس سيدعلى طباطبايى صاحب رياض و سيد مهدى شهرستانى و بنابر محكى در «نجوم السماء از روضة البهيه‏» در درس استاد كل مرحوم وحيد بهبهانى نيز شركت جستند» (33) .
جناب آقاى حقيقت (رفيع) چنين مى‏نويسد:
«پدرش حاج محمد مهدى نراقى و شيخ جعفر كاشف الغطاء، سيد بحرالعلوم و آقا سيدعلى طباطبايى استادان او هستند» (34) .

3. تلاميذ و شاگردان
 

با توجه به اين‏كه از بزرگان علماى زمان خويش محسوب مى‏شد و در راه آموزش علوم دينى نهايت‏سعى خويش را به كار گرفت و تلاش نمود كه داده‏ها و يافته‏هاى خود را به ديگران منتقل نمايد. فلذا در تربيت و تعليم عده‏اى بسيار از فقها و فضلاى عصر خويش كوشيد و آنان را به مراتب كمال و فضل و علم و دانش رساند.
عده‏اى از مفاخر و اعاظم شاگردان ايشان عبارت بودند از:
1. حاج شيخ مرتضى انصارى (35) (متوفاى 1281 ه. ق)، چه چهار سال از 1241 تا 1244ه.ق از محضر ملااحمد استفاده نمودند و در هنگام هجرت نيز اجازه نامه مبسوط كه او را با جملات بسيار بلندى ستوده‏اند، به وى اعطا كرد;
2. سيدمحمد شفيع جاپلقى (بروجردى) (36) متوفاى 1280ه.ق او از استاد خود نراقى به «استاد شيخ‏» تعبير مى‏كند و او را چنين مى‏ستايد: «او از افاضل و محققان دقيق و متبحر بودند» (37) ;
3. محمدعلى آرانى كاشانى (38) ;
4. ملامحمد حسن جاسبى ايشان شعرى در رثاى استادش، نراقى، سروده‏اند (39) ;
5. برادر بزرگوارش، ملامحمدمهدى نراقى (40) ; متوفاى 1286ه.ق ملقب به آقا بزرگ. او به نام پدرش نام‏گذارى شده است; چون در سال وفات ملامهدى; يعنى 1209 ه.ق متولد شد.
6. برادر ديگر او، ميرزا ابوالقاسم نراقى (41) متوفاى 1256ه.ق;
7. محمدباقر هزار جريپى (42) ;
8 . فرزند فقيه و عارف ايشان، محمد نراقى (43) متوفاى 1297ه.ق ملقب به «عبدالصاحب‏» و معروف به «حجة‏الاسلام‏» بودند. ايشان صاحب كتب «انور التوحيد» در كلام، «المراصد» در اصول و «مشارق الاحكام‏» در فقه مى‏باشد. او از پدرش اجازه نامه دارد و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلى‏شاه در شهر كاشان ساخته بود، به عهده گرفت;
9. ملا احمد نطنزى (44) از شاگردان عالم و بافضل ملااحمد و داماد آن بزرگوار نيز بوده‏اند;
ميرزا محمدعلى معلم حبيب‏آبادى در اين‏باره مى‏گويد: «مرحوم حاج ملا احمد نطنزى از علما و افاضل عصر خويش بوده كه در نطنز متولد شد و در كاشان سكونت داشت و دختر استاد خود ملااحمد نراقى را به زوجيت اختيار كرد» (45) .
10. ميرزاى قمى.
در اين زمينه صاحب مكارم الآثار مى‏نويسد: «ميرزاى قمى در نزد مرحوم ملااحمد نراقى به تحصيل اشتغال ورزيد و ديرى نپاييد كه عامل و فقيهى فاضل گرديد. بعد به قم رفت و آن‏جا به ترويج‏شريعت و قضاوت پرداخت تا در آن شهر وفات يافت و او را در قبرستان شيخان دفن كردند» (46) ;
11. ميرزا حبيب‏الله، معروف به ميرزا بابا كه پدر مادر ملا حبيب‏الله صاحب كتاب «لباب الالقاب‏» است (47) ;
12. حاج سيدمحمد تقى پشت مشهدى (48) .

4. فرزندان مرحوم ملااحمد نراقى
 

نظر مشهور مورخان و علماى موثق و منضبط براين قرار گرفته كه تعداد فرزندان ايشان 4 نفر است:
1. ملامحمد نراقى، بزرگ‏ترين و نام دارترين فرزندان او هست كه فقيهى مشهور و عالمى معروف بود.
در سال 1215ه.ق مطابق 1180 شمسى متولد شد. پس از كسب معالم دين و تحصيلات‏عاليه نزد پدر و ساير اساتيد معروف زمان خويش به درجه عالى علمى نايل آمد و از پدر اجازه نامه دريافت نمود: «ايشان از اعاظم علما و اجله فقها بود كه ملقب به «عبدالصاحب‏» و مشهور به «حجت‏الاسلام‏» بوده و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلى‏شاه قاجار در كاشان بنا كرد، عهده‏دار بود و صاحب كتب «انوار التوحيد، المراصد و مشارق الاحكام‏» مى‏باشند» (49) .
«وى در بيست و سوم محرم 1290، دنيا را وداع گفتند و در نجف در نزد پدر و پدر بزرگش مدفون هستند و دختر ميرزاى قمى را به زوجيت اختيار كرده بودند» (50) .
2. حاج ميرزا نصير نراقى:
«ايشان نيز عالم، فقيه و جامع علوم شرعيه و رياضيه بوده و در سال 1219 ه.ق متولد شد و در نزد صاحب جواهر تحصيل نموده و از او اجازه نامه دريافت كرد و شرح مبسوطى بر «شرح لمعه‏» نگاشت و پس از 54 سال عمر شريف و مبارك در سال 1273 وفات نمودند» (51) .
3. ملا محمدجواد نراقى:
«از فقها و علماى عصر خويش در كاشان بودند كه در سال 1222 ه.ق متولد شد و در نزد پدر بزرگوارش و بعضى ديگر از اساتيد فن، درس خواندند و به درجه ساميه در علم و عمل نائل آمدند… پس از مدت 56 سال عمر با بركت، در سال 1278 ه.ق رو به عالم آخرت آورد» (52) .
4. فرزند چهارم ملا احمد، دخترى بود كه به ازدواج ملااحمد نطنزى يكى از شاگردان فقيهش درآمد. طبق نقل مكارم الآثار ايشان شاعره بودند (53) .

5- . شجرنامه اعلام و مشاهير خاندان نراقى با تاريخ در گذشت ‏بعضى از آن‏ها:
 

سال درگذشت آن‏ها هجرى قمرى است.
1. ملااحمد جواد نراقى 1278
1. ملااحمدنراقى‏1245
2. ميرزانصيرالدين‏نراقى‏1273
3. ملا محمدنراقى‏1290 (54)
1. ميرزا ابوالقاسم – ميرزامجددالدين
2. ميرزا صدرالدين – شيخ جعفر الهى
3. ميرزافخرالدين‏1325- ميرزا شهاب‏الدين 1349 و ميرزاجلال الدين 1348
محمدمهدى نراقى‏1209
2. ملا ابوالحسن
3. ملااباذر
1. ميرزا ابوالقاسم 1341
4. ميرزا ابوالقاسم‏1256- ميرزامحمدصادق‏1304
1. آقاى على شهيد عراقى
2. ميرزا حسن 1328
2. احمد مدير عراقى
1. ميرزا ابوالقاسم
3. مهدى عراقى
5. ملامهدى نراقى
2. ميرزا احمد
1. ميرزا محمدحسين‏1321
4. محمد عراقى
3. ملامحمدعلى 1285
5. ابوالقاسم عراقى
2. ميرزا اسدالله 1298
6. حسن نراقى
7. احسان نراقى
ادامه دارد …

پى‏نوشتها:
 

23. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; معلم حبيب‏آبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج‏6، ص 162; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15; نراقى، احمد، معراج السعاده، ص 21.
24. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء 129- 132; معلم حبيب‏آبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه، ص 17.
25. كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; انصارى، مرتضى، زندگانى و شخصيت‏شيخ انصارى، قم: كنگره شيخ اعظم، 1373، ص‏6- 195; امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129; الكرام البررة، ص 166; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
26. امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء ص 129; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج 4، ص 1236; مدرسى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 160.
27. منابع فوق.
28. منابع فوق; سلمانى آرانى، حبيب‏الله، ديدار با ابرار، سيماى كاشان، ص 155.
29. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129- 132;
30. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
31. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، كيهان انديشه، شماره‏45، آذر و دى 1371، ص 43.
32. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء فى تراجمة العلماء، ص 344، به نقل از آن.
33. نراقى، ملااحمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15.
34. حقيقت (رفيع) عبدالرفيع، تاريخ نهضت‏هاى فكرى ايرانيان در دوره قاجار (تهران: سرعت مؤلفان و مترجمان ايران، 1368)، بخش سوم، 1425.
35. خوانسارى، محمدباقر، الروضات الجنات، ج 3، ص 27; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 4، ص 184; كاشانى، حبيت‏الله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; نورى، مستدرك، ج 3، ص 383; نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 22; نراقى احمد، الخزائن، ص 5. 36. منابع فوق، مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163.
37. جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه فى الا جازات الشفيعيه، ص 16.
38. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 32; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
39. مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163; و ج 2، ص 555; و ج 4، ص‏1240; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج‏1، ص 16- 17.
40. منابع فوق.
41. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 364; و ج 5، ص 1522; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 104; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه، ص 5.
42. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه، محمد نقدى، ص 22.
43. همان، ص 22; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
44. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555.
45. همان، ج 3، ص 716.
46. همان، ج 2، ص 556.
47. همان، ج 4، ص 41- 1239.
48. همان، ج 4، ص 92- 162.
49. همان، ج 2، ص 555; نراقى، حسن، تاريخ كاشان، ص 6- 280; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ص‏92- 162.
50. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 104; هدية الانام، ص 39.
51. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 39; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 103.
52. قمى، عباس، فوائد الرضويه فى الاصول العلما و المذهب الجعفريه، بى‏جا، بى‏تا، ص 50; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 6، ص 11- 2210; ج‏4، ص 1239; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 103.
53. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 713; ج 1، ص 76; نراقى، احمد، مستند الشيعه، ج 1، مقدمه، ص 16.
54. طبق نقل، مكارم الآثار، معلم حبيب آبادى، ج 2، ص 555; ديدار با ابرار ملامهدى نراقى، عبدالرحيم آباذرى، ص 96; تاريخ اجتماعى كاشان، حسن نراقى، ص 287.
 

منبع: www.naraqi.com

 

سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

با توجه به اين‏كه از بزرگان علماى زمان خويش محسوب مى‏شد و در راه آموزش علوم دينى نهايت‏سعى خويش را به كار گرفت و تلاش نمود كه داده‏ها و يافته‏هاى خود را به ديگران منتقل نمايد. فلذا در تربيت و تعليم عده‏اى بسيار از فقها و فضلاى عصر خويش كوشيد و آنان را به مراتب كمال و فضل و علم و دانش رساند.

f7cbca8c d3b9 4d72 aacd 09bbe90805a9 - سير زندگى فقهى - فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

0013755 - سير زندگى فقهى - فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)
سير زندگى فقهى – فرهنگى، ملا احمد نراقى (2)

 

نويسنده:حسين حكيم

 

2. اساتيد ملا احمد نراقى
 

1. پدرش ملامهدى بن ابى ذر نراقى (م 1209ه.ق) (23) ;
2. علامه سيدمحمدمهدى بحرالعلوم (م 1213ه.ق) (24) ;
3. شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228ه.ق) (25) ;
4. علامه وحيد بهبهانى (26) ;
5. ميرزا محمد مهدى شهرستانى (27) ;
6. آقا سيدعلى طباطبايى كربلايى صاحب رياض و خواهرزاده محقق بهبهانى (28) ;
7. حاج محمد شفيع بروجردى (29) .
صاحب كتاب «مكارم الاثار» در اين زمينه چنين مى‏نگارد:
«در سال 1205 به همراهى پدرش به عتبات مقدسه هجرت كرد و در دروس علامه وحيد بهبهانى حضور يافت و بار ديگر به عراق رفت. در 1212، و مدت كمى در نجف نزد سيدبحرالعلوم و شيخ جعفر نجفى و در كربلا نزد ميرزا مهدى شهرستانى و سيدعلى كربلايى به تحصيل پرداخت‏» (30) .
كيهان انديشه دراين باره چنين مى‏نويسد:
«او در سال 1205 قمرى در معيت پدرش به عتبات عاليات مسافرت كرد و در اواخر عمر وحيد بهبهانى (متوفاى 1208) در درس او شركت كرد، سپس در كربلا به حلقه درس فقيه بزرگ ميرزا مهدى شهرستانى (م 1216) پيوست; ولى اين مدت ديرى نپاييد كه در سال 1209 به علت وفات پدرش به كاشان بازگشت، سال بعد به نجف اشرف مشرف شد و از محضر اساتيدى هم‏چون سيدمهدى بحرالعلوم (م 1212) و شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228) بهره‏ها برد» (31) .
صاحب «الروضه البهيه‏» در اين مورد اين گونه نگاشته است:
«ملا احمد در مجلس درس استاد كل آقا باقر بهبهانى همراه والد خود مى‏رفت و نزد جماعتى ديگر از علماى اعلام و در اواخر عمر از خدمت‏بحرالعلوم آقا سيدمهدى درس مى‏گرفت‏» (32) .
در مقدمه مستند الشيعه چنين آمده است:
«در سال 1205ه.ق، به سوى عراق براى زيارت عتبات عاليات و تكميل دروس عالى حركت نمودند، در نجف در درس سيدمحمدمهدى بحرالعلوم و شيخ جعفر كاشف الغطاء حاضر شدند و بر آموختنى‏هاى خود افزودند. سپس به قصد كربلا براى استفاده از اساتيد آن‏جا راهى شدند در محضر درس سيدعلى طباطبايى صاحب رياض و سيد مهدى شهرستانى و بنابر محكى در «نجوم السماء از روضة البهيه‏» در درس استاد كل مرحوم وحيد بهبهانى نيز شركت جستند» (33) .
جناب آقاى حقيقت (رفيع) چنين مى‏نويسد:
«پدرش حاج محمد مهدى نراقى و شيخ جعفر كاشف الغطاء، سيد بحرالعلوم و آقا سيدعلى طباطبايى استادان او هستند» (34) .

3. تلاميذ و شاگردان
 

با توجه به اين‏كه از بزرگان علماى زمان خويش محسوب مى‏شد و در راه آموزش علوم دينى نهايت‏سعى خويش را به كار گرفت و تلاش نمود كه داده‏ها و يافته‏هاى خود را به ديگران منتقل نمايد. فلذا در تربيت و تعليم عده‏اى بسيار از فقها و فضلاى عصر خويش كوشيد و آنان را به مراتب كمال و فضل و علم و دانش رساند.
عده‏اى از مفاخر و اعاظم شاگردان ايشان عبارت بودند از:
1. حاج شيخ مرتضى انصارى (35) (متوفاى 1281 ه. ق)، چه چهار سال از 1241 تا 1244ه.ق از محضر ملااحمد استفاده نمودند و در هنگام هجرت نيز اجازه نامه مبسوط كه او را با جملات بسيار بلندى ستوده‏اند، به وى اعطا كرد;
2. سيدمحمد شفيع جاپلقى (بروجردى) (36) متوفاى 1280ه.ق او از استاد خود نراقى به «استاد شيخ‏» تعبير مى‏كند و او را چنين مى‏ستايد: «او از افاضل و محققان دقيق و متبحر بودند» (37) ;
3. محمدعلى آرانى كاشانى (38) ;
4. ملامحمد حسن جاسبى ايشان شعرى در رثاى استادش، نراقى، سروده‏اند (39) ;
5. برادر بزرگوارش، ملامحمدمهدى نراقى (40) ; متوفاى 1286ه.ق ملقب به آقا بزرگ. او به نام پدرش نام‏گذارى شده است; چون در سال وفات ملامهدى; يعنى 1209 ه.ق متولد شد.
6. برادر ديگر او، ميرزا ابوالقاسم نراقى (41) متوفاى 1256ه.ق;
7. محمدباقر هزار جريپى (42) ;
8 . فرزند فقيه و عارف ايشان، محمد نراقى (43) متوفاى 1297ه.ق ملقب به «عبدالصاحب‏» و معروف به «حجة‏الاسلام‏» بودند. ايشان صاحب كتب «انور التوحيد» در كلام، «المراصد» در اصول و «مشارق الاحكام‏» در فقه مى‏باشد. او از پدرش اجازه نامه دارد و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلى‏شاه در شهر كاشان ساخته بود، به عهده گرفت;
9. ملا احمد نطنزى (44) از شاگردان عالم و بافضل ملااحمد و داماد آن بزرگوار نيز بوده‏اند;
ميرزا محمدعلى معلم حبيب‏آبادى در اين‏باره مى‏گويد: «مرحوم حاج ملا احمد نطنزى از علما و افاضل عصر خويش بوده كه در نطنز متولد شد و در كاشان سكونت داشت و دختر استاد خود ملااحمد نراقى را به زوجيت اختيار كرد» (45) .
10. ميرزاى قمى.
در اين زمينه صاحب مكارم الآثار مى‏نويسد: «ميرزاى قمى در نزد مرحوم ملااحمد نراقى به تحصيل اشتغال ورزيد و ديرى نپاييد كه عامل و فقيهى فاضل گرديد. بعد به قم رفت و آن‏جا به ترويج‏شريعت و قضاوت پرداخت تا در آن شهر وفات يافت و او را در قبرستان شيخان دفن كردند» (46) ;
11. ميرزا حبيب‏الله، معروف به ميرزا بابا كه پدر مادر ملا حبيب‏الله صاحب كتاب «لباب الالقاب‏» است (47) ;
12. حاج سيدمحمد تقى پشت مشهدى (48) .

4. فرزندان مرحوم ملااحمد نراقى
 

نظر مشهور مورخان و علماى موثق و منضبط براين قرار گرفته كه تعداد فرزندان ايشان 4 نفر است:
1. ملامحمد نراقى، بزرگ‏ترين و نام دارترين فرزندان او هست كه فقيهى مشهور و عالمى معروف بود.
در سال 1215ه.ق مطابق 1180 شمسى متولد شد. پس از كسب معالم دين و تحصيلات‏عاليه نزد پدر و ساير اساتيد معروف زمان خويش به درجه عالى علمى نايل آمد و از پدر اجازه نامه دريافت نمود: «ايشان از اعاظم علما و اجله فقها بود كه ملقب به «عبدالصاحب‏» و مشهور به «حجت‏الاسلام‏» بوده و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلى‏شاه قاجار در كاشان بنا كرد، عهده‏دار بود و صاحب كتب «انوار التوحيد، المراصد و مشارق الاحكام‏» مى‏باشند» (49) .
«وى در بيست و سوم محرم 1290، دنيا را وداع گفتند و در نجف در نزد پدر و پدر بزرگش مدفون هستند و دختر ميرزاى قمى را به زوجيت اختيار كرده بودند» (50) .
2. حاج ميرزا نصير نراقى:
«ايشان نيز عالم، فقيه و جامع علوم شرعيه و رياضيه بوده و در سال 1219 ه.ق متولد شد و در نزد صاحب جواهر تحصيل نموده و از او اجازه نامه دريافت كرد و شرح مبسوطى بر «شرح لمعه‏» نگاشت و پس از 54 سال عمر شريف و مبارك در سال 1273 وفات نمودند» (51) .
3. ملا محمدجواد نراقى:
«از فقها و علماى عصر خويش در كاشان بودند كه در سال 1222 ه.ق متولد شد و در نزد پدر بزرگوارش و بعضى ديگر از اساتيد فن، درس خواندند و به درجه ساميه در علم و عمل نائل آمدند… پس از مدت 56 سال عمر با بركت، در سال 1278 ه.ق رو به عالم آخرت آورد» (52) .
4. فرزند چهارم ملا احمد، دخترى بود كه به ازدواج ملااحمد نطنزى يكى از شاگردان فقيهش درآمد. طبق نقل مكارم الآثار ايشان شاعره بودند (53) .

5- . شجرنامه اعلام و مشاهير خاندان نراقى با تاريخ در گذشت ‏بعضى از آن‏ها:
 

سال درگذشت آن‏ها هجرى قمرى است.
1. ملااحمد جواد نراقى 1278
1. ملااحمدنراقى‏1245
2. ميرزانصيرالدين‏نراقى‏1273
3. ملا محمدنراقى‏1290 (54)
1. ميرزا ابوالقاسم – ميرزامجددالدين
2. ميرزا صدرالدين – شيخ جعفر الهى
3. ميرزافخرالدين‏1325- ميرزا شهاب‏الدين 1349 و ميرزاجلال الدين 1348
محمدمهدى نراقى‏1209
2. ملا ابوالحسن
3. ملااباذر
1. ميرزا ابوالقاسم 1341
4. ميرزا ابوالقاسم‏1256- ميرزامحمدصادق‏1304
1. آقاى على شهيد عراقى
2. ميرزا حسن 1328
2. احمد مدير عراقى
1. ميرزا ابوالقاسم
3. مهدى عراقى
5. ملامهدى نراقى
2. ميرزا احمد
1. ميرزا محمدحسين‏1321
4. محمد عراقى
3. ملامحمدعلى 1285
5. ابوالقاسم عراقى
2. ميرزا اسدالله 1298
6. حسن نراقى
7. احسان نراقى
ادامه دارد …

پى‏نوشتها:
 

23. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; معلم حبيب‏آبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج‏6، ص 162; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15; نراقى، احمد، معراج السعاده، ص 21.
24. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء 129- 132; معلم حبيب‏آبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه، ص 17.
25. كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; انصارى، مرتضى، زندگانى و شخصيت‏شيخ انصارى، قم: كنگره شيخ اعظم، 1373، ص‏6- 195; امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129; الكرام البررة، ص 166; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
26. امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء ص 129; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج 4، ص 1236; مدرسى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 160.
27. منابع فوق.
28. منابع فوق; سلمانى آرانى، حبيب‏الله، ديدار با ابرار، سيماى كاشان، ص 155.
29. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129- 132;
30. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
31. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، كيهان انديشه، شماره‏45، آذر و دى 1371، ص 43.
32. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء فى تراجمة العلماء، ص 344، به نقل از آن.
33. نراقى، ملااحمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15.
34. حقيقت (رفيع) عبدالرفيع، تاريخ نهضت‏هاى فكرى ايرانيان در دوره قاجار (تهران: سرعت مؤلفان و مترجمان ايران، 1368)، بخش سوم، 1425.
35. خوانسارى، محمدباقر، الروضات الجنات، ج 3، ص 27; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 4، ص 184; كاشانى، حبيت‏الله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; نورى، مستدرك، ج 3، ص 383; نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 22; نراقى احمد، الخزائن، ص 5. 36. منابع فوق، مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163.
37. جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه فى الا جازات الشفيعيه، ص 16.
38. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 32; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
39. مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163; و ج 2، ص 555; و ج 4، ص‏1240; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج‏1، ص 16- 17.
40. منابع فوق.
41. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 364; و ج 5، ص 1522; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 104; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه، ص 5.
42. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه، محمد نقدى، ص 22.
43. همان، ص 22; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
44. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555.
45. همان، ج 3، ص 716.
46. همان، ج 2، ص 556.
47. همان، ج 4، ص 41- 1239.
48. همان، ج 4، ص 92- 162.
49. همان، ج 2، ص 555; نراقى، حسن، تاريخ كاشان، ص 6- 280; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ص‏92- 162.
50. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 104; هدية الانام، ص 39.
51. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 39; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 103.
52. قمى، عباس، فوائد الرضويه فى الاصول العلما و المذهب الجعفريه، بى‏جا، بى‏تا، ص 50; معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 6، ص 11- 2210; ج‏4، ص 1239; كاشانى، حبيب‏الله، لباب الالقاب، ص 103.
53. معلم حبيب‏آبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 713; ج 1، ص 76; نراقى، احمد، مستند الشيعه، ج 1، مقدمه، ص 16.
54. طبق نقل، مكارم الآثار، معلم حبيب آبادى، ج 2، ص 555; ديدار با ابرار ملامهدى نراقى، عبدالرحيم آباذرى، ص 96; تاريخ اجتماعى كاشان، حسن نراقى، ص 287.
 

منبع: www.naraqi.com

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد