طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سکوت هنگام تلاوت قرآن، آیا ویژه تلاوت در نماز است و یا شامل هر تلاوتی می‌شود حتی اگر توسط رادیو و نوار و سی‌دی باشد؟!

سکوت هنگام تلاوت قرآن، آیا ویژه تلاوت در نماز است و یا شامل هر تلاوتی می‌شود حتی اگر توسط رادیو و نوار و سی‌دی باشد؟!

بر اساس آیه 204 سوره اعراف، باید هنگام تلاوت قرآن ساکت بود. آنچه در شأن نزول این آیه آمده است، نشانگر آن است که مراد اولیه از آیه، سکوت هنگام تلاوت در نماز است و برخی روایات نیز ناظر به همین مطلبند.
امام باقر(ع) فرمود: «اگر پشت سر امام بودى در دو رکعت اوّل هرگز چیزى [از حمد و سوره را] مخوان، بلکه خاموش باش و قرائت امام را گوش کن، … زیرا خداوند عزّ و جلّ به مؤمنان خطاب می‌فرماید: اى مؤمنان! زمانی که قرآن خوانده می‌شود؛ یعنی هر گاه در نماز واجب پشت سر امام بودید و امام، قرآن می‌خواند، پس به قرائت او گوش فرا دارید و خود خاموش باشید».[1]
با این وجود و گرچه شأن نزول این آیه درباره نماز جماعت و گوش دادن به قرائت امام است، ولی به حسب دلالت، عام است،[2] بر این اساس همین اطلاق و دلالت عام، آیه شریفه شامل تلاوت عادی قرآن نیز خواهد بود و به همین دلیل در مقابل هر تلاوتی باید سکوت کرد مگر به نحو حدیث نفس و زمزمه درونی که عرفاً سکوت را نقض نمی‌کند.
در ارتباط با این حکم عام، روایاتی نیز وجود دارد.
عبد الله بن ابی‌یعفور می‏گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: شخصى مشغول قرائت قرآن است، آیا بر کسى که صداى او را می‌شنود، شنیدن واجب است؟ آن‌حضرت فرمود: «آرى، هرگاه قرآن نزد تو خوانده شود، باید سکوت و استماع کنى».[3]
روایت دیگری از امام صادق(ع) وجود دارد که می‌فرماید: «یَجِبُ الْإِنْصَاتُ‏ لِلْقُرْآنِ‏ فِی الصَّلَاةِ وَ غَیْرِهَا»[4] سکوت در برابر قرآن، چه در نماز و چه در غیر نماز لازم است.
همانگونه که ملاحظه می‌فرمایید، در روایات «سکوت در برابر قرآن» به عنوان محور قرار گرفته و نه «سکوت در برابر قاری» و بر این اساس، با آنکه زمان صدور آیه و روایت، وسیله‌ای برای ضبط تلاوت قرآن وجود نداشته، اما با توجه به این‌که به چنین تلاوت‌های ضبط شده نیز «قرآن» گفته می‌شود، سکوت در مقابل آن پسندیده است.
 

[1]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 392، قم، دفتر نشر اسلامی‏، چاپ دوم، 1404ق‏.‏
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 38، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1417ق.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏4، ص 79، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. 
[4] . عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج 2، ص 44، المطبعة العلمیة، تهران، 1380 ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد