سیر تطور تاریخی مناظرههای امام جواد (ع)
فاطمه معتمدلنگرودی (2)
چکیده
مناظرههای ائمه (علیهمالسلام) با گروهها و اشخاص مختلف مذهبی، از مهمترین مسائل برای درک بهتر باورها شیعه امامیه است؛ زیرا این مناظرهها، به منظور شناخت درست باورهای شیعه انجام شده و این باورها، در گفتگوهای علمی با مخالفان مطرح شده است. در این میان، مناظرههای امام جواد (علیهالسلام)، به دلیل گستردگی فضای علمی پدید آمده در آن دوره و پشتیبانی خلفای عباسی از برگزاری جلسههای مناظره میان بزرگان دین، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این پژوهش با بهرهگیری از موارد مناظرههای امام جواد (علیهالسلام)، در پی بررسی سیر تاریخی مناظرههای امام در منابع مختلف کلامی، تاریخی، روایی، تفسیری و دیگر منابع است. بدینروی به مناظرههای نهگانه یاد شده در منابع توجه داشته تا مخاطب، متن، راوی مناظره، تفاوت متن مناظره، سن امام و محل مناظره را در منابع بررسی کند و سیر تطور آنها را مشخص سازد. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی، دستآوردی داشته که بین مناظرههای امام در منابع مختلف تفاوت خاصی وجود ندارد و این امر نشان دهندهی فضای سیاسی حاکم بر دوره ایشان است.
مقدمه
مناظره یکی از شیوههای پسندیده و اثربخش در تبیین و نشر معارف اسلامی است. امامان معصوم (علیهمالسلام) در برابر آرا و نظریات فرقههای نوظهور اهل سنت و جماعت، معتزله و اهل حدیث به مناظره میپرداختند که مورد توجه قرآن نیز بود. از آن جا که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی قرآن و اهلبیت (علیهمالسلام) را قرین هم معرفی فرمودند، به راستی آنان دنبالهرو قرآن و مفسر حقیقی آیات آن بودهاند.
بی شک در فرهنگ و اندیشه اصیل اسلامی که امامان دنبال گسترش آن بودهاند، مناظره در زمینه مباحث عقیدتی چون خداشناسی، نبوت شناسی، امامشناسی و …، از اهمیت خاصی برخوردار بوده و هر یک از امامان، با توجه به موقعیت زمانی و مکانی خویش، در این زمینه گامهایی برداشتهاند. این موضوع در عصر امام جواد (علیهالسلام) به دلیل فضای بحث و گفتگو میان بزرگان معتزله و اهل سنت و جماعت با دیگر جماعات به خصوص شیعه و توجه خلفای عباسی به اینگونه بحثها، شاخص بود و امام از فرصت پیش آمده بهره بردهاند و از هر فرصتی برای اثبات عقاید بر حق خویش استفاده کردند.
با توجه به وجود مناظرات فراوان امام جواد (علیهالسلام) در کتب روایی، تاریخی و حدیثی، این سؤال مطرح میشود که سیر تاریخی مناظرات آن حضرت در منابع مختلف کلامی، تاریخی، روایی، تفسیری و … به چه صورت بوده است؟ در پاسخ میتوان گفت: امام با توجه به موقعیت زمانی و مکانی خویش، به مناظره در مقابل خلفای عباسی دست زدند تا علم و مواهب الهی بر خلق را آشکار نمایند و دیگر آن که این مناظرات در جهت روشن کردن عقاید راستین اسلام بوده است.
در نوشتار حاضر، علاوه بر واکاوی موضوعات مناظره، در پی شناختی نو بر سیر تاریخی مناظرات امام جواد (علیهالسلام) هستیم تا با توجه به اطلاعات موجود، زمینه شناخت بهتری از مناظرات امام فراهم گردد. دوران امامت امام جواد (علیهالسلام)، دوران پرالتهاب و حساسی برای شیعیان بود؛ زیرا در این زمان خلفای عباسی به حمایت از آراء معتزلی پرداختند و مأمون و معتصم، با حمایت مالی و تشکیل جلسات مناظره و بحث درباره مسائل فقهی و کلامی چون عصمت و علم امام، سؤالات شرعی در باب طلاق زن و حرام و حلال بودن یک زن، جایگاه خلفای راشدین (عمر و ابوبکر) و … همراه بود. در زمینه پیشینه پژوهش، اثری مستقل و علمی در زمینه مناظرات امام جواد (علیهالسلام) با بزرگان دین انجام نشده و تنها درباره مناظرات امام رضا (علیهالسلام) آثاری علمی و در خور توجه تدوین یافته که مقالاتی با عنوان؛ «نگاهی بر شیوه مناظره امام رضا (علیهالسلام) با بزرگان ادیان»، (3) «مناظره و ویژگیهای مناظرات امام رضا (علیهالسلام)»، (4) «مناظرات امام رضا (علیهالسلام) ویژگیها و روشها»، (5) «روش مناظره علمی در سیره آموزشی امامان معصوم (علیهمالسلام) با تکیه بر مناظرات امام رضا (علیهالسلام)» (6) و کتابی به نام جدال أحسن (بازخوانی تحلیلی مناظرات امام رضا (علیهالسلام)) (7) به رشته نگارش درآمده که از این آثار نیز به عنوان الگویی در جهت به دست آوردن اصول مناظرات علمی امام جواد (علیهالسلام) میتوان استفاده کرد.
آثار نام برده که میتواند در زمینه یافتن روش کار، مفید واقع شود؛ در زمینه امام جواد (علیهالسلام) انجام نشده و اثری علمی به رشته نگارش درنیامده است؛ به همین دلیل در این پژوهش، ضمن معرفی موضوعات مناظره، به سیر تاریخی مناظرات در کتب تاریخی، کلامی، روایی و … توجه شده و در قالب جدیدی بیان گردیده که امید است گامی در جهت شناخت مناظرات امام جواد (علیهالسلام) برداشته شود.
در نوشتار حاضر، به منظور درک درست واژه مناظره و حدود و معیارهای آن، در کتب لغت، کتاب عظیم قرآن کریم و سپس در سخنان اهلبیت (علیهمالسلام) تا قبل از امام جواد (علیهالسلام)، به تبیین جایگاه مناظره پرداخته میشود که با آگاهی از آنها، روند درک درست از این پژوهش انجام گردد و لذا به حدودی که ضروری به نظر میرسد، میپردازیم:
1. مفهومشناسی مناظره
مناظره واژهای عربی و از ریشه «نظرینظر» بوده که کلماتی چون نظرا، منظرا، منظره از آن مشتق میشود. ریشه کلمه به معنای دیدن با چشم است (8) که مراد از آن تدبر و تأمل و دقت در امور (دیدن آمیخته با تفکر) است. (9) هم چنین دهخدا آن را به معنای «با هم نظر کردن»، یعنی فکر کردن درباره حقیقت و ماهیت یک امر (10) و هم چنین توجه متخاصمین در اثبات نظر خود در مورد حکمی از احکام و نسبتی از نسبتها، برای روشن نمودن آن چه حق و صواب باشد، اطلاق شده است. (11) راغب اصفهانی در تعریف مفهوم مناظره مینویسد:
مناظره یعنی گفتگوی بین دو طرف به صورت رودررو و به میان آوردن هر آن چه که به آن معتقد است، اطلاق میگردد. (12)
ناگفته نماند که برای واژه مناظره، گاهی اصطلاح جدل و مجادله را به کار میبرند که به معنای مقابله با خصم است تا او را از رأی خود منصرف سازند. این واژه در قرآن، به معنای منازعه و مخاصمه حق علیه باطل است تا حقیقت امر روشن گردد. (13) هم چنین در اصطلاح، علم مناظره را صناعتی نظری دانستهاند که انسان را به کیفیت مناظره و شرایط آن آشنا میسازد تا در مباحثه و الزام و غلبه بر خصم خطا نکند. (14)
بیشک در علم منطق در قالب صناعت جدل، به بحث از آداب مناظره پرداخته شده و در تعریف آن گفتهاند:
علمی است که انسان به یاری آن میتواند در حد توان خویش با استفاده از مسلمات پذیرفته شده از سوی دو طرف، برای اثبات و دفاع از مطلوب خویش تلاش نماید و دلیل اقامه کند تا جایی که قابل نقص نباشد. (15)
یکی از شیوههای ارتباط کلامی با مردم برای بیان دیدگاهها، اتخاذ شیوه مناظره است که انبیای الهی به آن توجه داشته و با افراد قومشان به محاجه پرداخته و سعی در اثبات عقاید صحیح داشتهاند تا حدی که قرآن در سورههای مختلفی (16) از این اقدام صریح پیامبران پرده برداشته و مناظره را روشی برای اعلان عقاید دو طرف و اثبات آرای درست اعلام کرده و در باب بهترین شیوه در گفتگو و جدال، از نوع جدال به احسن یاد کرده (17) و در نقطه مقابل آن، از جدال غیراحسن (18) نام برده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز که رهرو واقعی طریق الهی بودند، در زمان خویش با یهودیان و به ویژه مسیحیان نجران در مورد پسر خداوند نبودن حضرت عیسی (علیهالسلام) و اثبات نبوت وی به بحث پرداختند که زمینهساز ماجرای مباهله (19) گردید.
امامان که ادامه دهنده طریق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودهاند، همواره با برپایی جلسات علمی میان مخالفان و موافقان خویش، از آن جهت که با فهم و درک اثربخش و با هدف آگاهی بخشی، رد و بدل کردن اطلاعات، ایجاد نگرش مثبت در الهی بودن علم امامان و کاهش منازعات همراه بوده، همت داشتهاند. در سیره علمی امامان شیعه، میتوان به مناظرات مهم عصر امام باقر (علیهالسلام) – با هشام بن عبدالملک پس از اجرای مراسم حج درباره خوراک مردم در صف محشر برای حساب و کتاب اعمال در سال 106 ق با توجه به آیه قرآن (20) – باعث شد تا مخالفان حضرت نتوانند کاری از پیش برند. (21) امام صادق (علیهالسلام) نیز با زندیقان، رهبران معتزله و زیدیه مناظره داشتند تا اصول و مبانی حقیقی اسلام را بشناسانند (22) این امر تا عصر امام رضا و امام جواد (علیهالسلام) به علت جو علمی حاکم از سوی معتزله بر دستگاه خلافت عباسی و حمایت خلفا از آن، گسترش یافت؛ اما باز هم امامان (علیهمالسلام) با مدد از قرآن و سنت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) و با استناد به دلایل عقلی و استدلالی محکم، بر مخالفان خویش پیروز شدند.
در زمان امامت امام جواد (علیهالسلام) نیز مناظرهها در قالب موضوعاتی چون حکم فقهی در باب طلاق زن، صید در حرم، حلال و حرام شدن یک زن در روز در چند نوبت، فضایل دروغین ابوبکر و عمر، علایم امامت، معنای «احد» و «لایدرکه الأبصار» و هم چنین در صفات و اسماء الهی، مهدی و منتقم دین و مقدار بریدن دست دزد (23) انجام گرفت که با تشکیل جلسات مناظره در دربار عباسی و دعوت از علمای بزرگ ادیان و فراخواندن امام، از طرفی خلفای عباسی و از طرف دیگر امام جواد (علیهالسلام) هر کدام اهدافی را از این مناظرات دنبال میکردند. خلفای عباسی، اهدافی چون تلاش برای انزوای امامت و ولایت اهلبیت (علیهمالسلام)، سرگرم کردن مردم به مناظرات علمی و در نتیجه بیتوجهی به قیامهای علوی، شناخت بهتر امام و جلوگیری از ملاقات امام با یاران خویش را پی میگرفتند؛ در مقابل امام جواد (علیهالسلام) نیز اهدافی چون دفع شبهات و روشن نمودن تعالیم اصیل اسلامی و شیعه در زمینههای اعتقادی چون توحید، نبوت، امامت و قرآن، شکوفایی علمی و بازگردانی تمدن اسلامی به جایگاه اصلی خویش، استفاده از فرصتهای مناسب در تبلیغ و ترویج آیین اسلام و تبیین راهی برای شناخت حق از باطل، نشان دادن طریقه درست برخورد منطقی و عقلانی در مناظرات خویش به همگان را دنبال میکردند؛ اما پایان مناظرات که با شکست مأمون و معتصم همراه بود، باعث شد تا خلفای عباسی وجود امام را برنتابند و سرانجام امام را به دست امالفضل دختر مأمون و با دستور معتصم عباسی به شهادت رساندند.
در تعریفی جامع از اصطلاح مناظره علمی میتوان گفت:
جریان جستوجو برای به دست آوردن پاسخ یا راه حل مناسب برای گفتوگوها، تبادل اندیشهها، عرضه ایدهها و نظرهاست که به دو طرف یا دو گروه در باب یک موضوع علمی، اجازه همکاری دو جانبه را میدهد. (24)
امام علی (علیهالسلام) درباره گفتگوی صحیح میان دو طرف، میفرماید:
إضربوا بعض الرّأی ببعض یتولّد منه الصّواب؛
برخی اندیشهها را با اندیشههای دیگر به هم بزنید تا حقیقت به دست آید. (25)
سپس در سخنی دیگر میفرماید:
هر کس آراء گوناگون را بداند، مواضع خطا برای او آشکار میشود. (26)
بنابراین امام، مردم را به گفتوگوی درست تشویق میکردند و عقل چند نفر را برتر از یک نفر میدانستند تا حدی که مواضع اشتباه فرد به کمک افراد مشخص و ثمربخش میگردد.
دوران امامت امام جواد (علیهالسلام)، دوران پرالتهاب و حساسی برای شیعیان بود؛ زیرا در این زمان خلفای عباسی به حمایت از آراء معتزلی پرداختند و مأمون و معتصم، با حمایت مالی و تشکیل جلسات مناظره و بحث درباره مسائل فقهی و کلامی چون عصمت و علم امام، سؤالات شرعی در باب طلاق زن و حرام و حلال بودن یک زن، جایگاه خلفای راشدین (عمر و ابوبکر) و … همراه بود. امام با توجه به اوضاع زمانی، به تبلیغ رسالت مفاهیم شیعی چون امامت و گسترش مفهوم ولایت و عصمت اهلبیت (علیهمالسلام) همت گماشته، مناظرات شایستهای با بزرگان معتزله و شیعه انجام دادند. در این میان، میتوان گفت که نگاه مأمون و معتصم به امام به جهت ادامه دهنده راه امامت، خاص بود و قصدشان از برپایی جلسات گفت و گو، محدود نمودن امام به دربار و مسائل بحث برانگیز بود تا جایگاه والای امامت و ولایت ایشان را زیر سؤال برند و از چشم مردم بیندازند.
با توجه به کتب مناقب، تواریخ، کلامی و تفسیری، فهرست مناظرات امام به شرح ذیل است:
1. مناظره امام و عمویش با فردی برای پاسخ حکم فقهی در باب طلاق زن که در نهایت امام اشتباه عمویش را اصلاح فرمودند تا جایی که وی به مقام امامت امام جواد (علیهالسلام) اعتراف نمود.
2. مناظرههای امام جواد (علیهالسلام) و یحیی بن أکثم قاضی القضات بغداد از سوی خلیفه عباسی در چهار نوبت:
الف) در باب صید در حرم که امام تمام وجوهات صید و شخص صیاد را در حالت احرام در قالب پرسش و پاسخ بیان کردند.
ب) در باب حلال و حرام شدن یک زن در یک روز در چند نوبت و پاسخ مستند امام به آن سؤال.
ج) در باب فضایل دروغین ابوبکر و عمر و اثبات عدم فضیلت مطرح شده از سوی امام در پاسخ یحیی بن أکثم، با توجه به ادله قرآنی و روایی مستند به سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).
د) در باب علایم امامت و به سخن درآمدن عصای امام و شهادت به ولایت ایشان.
3. گفتگو میان ابوهاشم داوود بنهاشم جعفری با امام در باب معنای «احد» و «لایدرکه الأبصار» و همچنین در صفات و اسماء الهی.
4. مناظره میان عبدالعظیم حسنی از نوادگان امام حسن (علیهالسلام) با امام جواد (علیهالسلام) درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ امام ویژگیها، نام و صفات او را بیان فرمودند و از عبدالعظیم خواستند تا با معرفت و شناخت منتظر فرج ایشان باشد.
5. مناظره میان امام و احمدبن أبوداوود قاضیالقضات معتصم در سامرا در مجلس معتصم در باب حد بریدن دست دزد که امام با توجه به ادله قرآنی حد آن را بیان نمود.
6. مناظره امام در جهت توطئه معتصم علیه ایشان.
2. سیر تطور تاریخی مناظرهها
مناظرات امام جواد (علیهالسلام) در جهت شناساندن معارف اصیل اسلامی به عنوان مناظراتی قابل تأمل و مورد بررسی، جایگاه خاصی در شناخت تاریخ اهلبیت (علیهمالسلام) دارد؛ از این رو، با توجه به منابع متعدد کلامی، تاریخی، روایی و تفسیری به مناظرهها و سیر تاریخی آنها پرداخته میشود:
1 -2- مناظره امام با یحیی بن اکثم پیش از ازدواج
امام با یحیی بن أکثم پیش از مراسم ازدواج او با امالفضل مناظره داشتند. این مناظره در جهت امتحان علم امام از امور فقهی توسط مأمون ترتیب داده شد تا علم و هیبت امام را به همگان و به ویژه خاندان عباسی اثبات کند و به خیال باطل خویش، شخصیت امام را مخدوش نماید؛ زیرا گمان مینمود امام در سنین کودکی قادر به جواب دادن به سؤالات فقهی و شرعی نیست.
الف) مخاطب امام:
در این مناظره طرف مقابل امام، به طور خاص یحیی قاضی ویژه مأمون بود ولی به طور عام تمام خاندان عباسی و شخص مأمون را نیز شامل میگردید.
ب) سن امام و محل مناظره:
در این مناظره شاهدان مناظره امام را صبی خواندهاند؛ یعنی کسی که در دین خدا تفقه ندارد و واجبات و سنتها را نمیشناسد و طبق نقل روایات، سن امام به طور معمول بین نه تا یازده سال شمردهاند؛ ولی گمان بیشتر ده سالگی امام است. محل تشکیل مناظره نیز در سرای خلافت عباسی در بغداد و کاخ مأمون بود.
ج) متن مناظره:
ابن اکثم رو به مأمون گفت: «اجازه میدهی از ابی جعفر جواد پرسش کنم؟» مأمون گفت: «از خود او اجازه بگیر!» پس یحیی رو بدان حضرت کرده، گفت: «قربانت گردم اجازه میفرمایی مسألهای بپرسم؟» حضرت جواد (علیهالسلام) فرمودند: «بپرس!» گفت: «قربانت گردم! درباره شخصی که در حال احرام شکاری بکشد چه میفرمایید؟» حضرت فرمودند: «آیا در حل کشته است یا در حرم؟ عالم به مسأله و حکم بوده یا جاهل؟ از روی عمد کشته یا به خطاء؟ آن شخص آزاد بوده یا بنده؟ نخستین بار بوده که چنین کاری کرده یا پیش از آن نیز انجام داده؟ آن شکار از پرندگان بوده یا غیر آن؟ از شکارهای کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم باکی از انجام دادن چنین کاری ندارد یا این که اکنون پشیمان است؟ در شب این شکار را کشته یا در روز؟ در حال احرام عمره بوده یا احرام حج؟» (بگو کدام یک از این اقسام کوچک یا بزرگ بوده زیرا هر کدام حکمی جداگانه دارد؟) یحیی متحیر شد و ناتوانی و زبونی در چهرهاش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حاضران مجلس ناتوانی او را در برابر آن حضرت فهمیدند.
مأمون چون علم امام را دید که بر همگان آشکار گردیده، دخترش را با مهریه حضرت زهرا (علیهاالسلام) به ازدواج امام درآورد و سپس رو به امام گفت: «قربانت گردم اگر صلاح بدانی (خوب است) احکام هر کدامیک از آنچه درباره کشتن شکار در حال احرام به شرحی که فرمودی، برای ما بیان کنی که ما هم بدانیم و بهره ببریم؟» حضرت فرمودند: «آری شخص محرم چون در حل (خارج حرم) شکاری را بکشد و آن شکار پرنده و بزرگ باشد کفارهاش یک گوسفند است، و اگر در حرم بکشد کفارهاش دو برابر میشود، از اینرو اگر جوجه پرنده را در خارج حرم بکشد، کفاره او بچه گوسفندی است که تازه از شیر گرفته باشند و اگر آن را در حرم بکشد، باید هم آن را بدهد و هم بهای آن جوجه را که کشته است (این در صورتی بود که شکار پرنده باشد) و اگر از حیوانات وحشی باشد، پس اگر الاغ وحشی باشد کفارهاش یک گاو است، و اگر شترمرغ باشد، کفارهاش یک شتر است و اگر آهو باشد، یک گوسفند بر او واجب میشود، (اینها در صورتی است که در بیرون حرم بکشد). اگر یکی از این حیوانات وحشی را در حرم کشت، کفارهاش دو برابر میشود بدان قربانی که به کعبه رسد و هرگاه محرم کاری بکند که قربانی بر او واجب شود و احرامش احرام حج باشد، آن قربانی را در منی باید بکشد و اگر احرام عمره باشد، در مکه قربانی کند، و کفاره صید نسبت به عالم و جاهل یکسان است. و اما در عمد (اضافه بر کفاره) گناه نیز کرده و در خطا از او برداشته شده، و اگر کشنده آزاد باشد، کفاره بر خود اوست و اگر بنده باشد، کفاره به گردن آقای اوست، و کفاره بر صغیر واجب نیست، ولی بر کبیر واجب است؛ شخصی که از کار خود پشیمان است، به واسطه همین پشیمانی عقاب آخرت از او برداشته میشود، ولی آن که پشیمان نیست به طور حتم در آخرت عقاب خواهد شد». در نهایت مأمون گفت: «احسنت ای اباجعفر! خدا به تو نیکی عنایت کند!» (27)
د) راویان مناظره:
محمدبن حسین و محمدبن عون النصیبی از ریان بن شبیب یا به طرقی دیگر که شیخ مفید نقل کرده، از حسن بن محمدبن سلیمان از علی بن ابراهیم بنهاشم از پدرش از ریان بن شبیب.
هـ ) ترتیب منابع:
در این زمینه آثار زیادی وجود دارد که به شرح ذیل است:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
علی بن ابراهیم قمی |
تفسیر قمی |
متولد 381 ق |
تفسیری |
کوچک 10 ساله |
2 |
علی بن حسین مسعودی |
اثبات الوصیه |
م 346 ق |
کلامی |
کوچک 10 ساله |
3 |
شیخ مفید |
الارشاد |
م 413 ق |
تاریخی |
کوچک 10 یا 11 ساله |
4 |
شیخ مفید |
الاختصاص |
م 413 ق |
گوناگون |
کوچک 10 یا 11 ساله |
5 |
فتال نیشابوری |
روضه الواعظین |
م 508 ق |
گوناگون |
کوچک |
6 |
فضل بن حسن طبرسی |
اعلام الوری |
م 548 ق |
تاریخی |
9 ساله – کوچکی سن |
7 |
محمدبن علی ابن حمزه طوسی |
الثاقب فی المناقب |
زنده در 566 ق |
مناقب |
9 ساله |
8 |
ابن شهر آشوب مازندرانی |
مناقب آل ابی طالب |
م 588 ق |
مناقب |
جوان – بدون ذکر سن |
9 |
احمدبن علی طبرسی |
الاحتجاج |
م 588 ق |
کلامی |
9 ساله |
10 |
علی بن عیسی اربلی |
کشف الغمه |
م 692 ق |
کلامی |
9 ساله |
11 |
یوسف بن حاتم شامی |
الدرالنظیم فی مناقب الإئمه |
قرن هفتم |
مناقب |
کوچکی سن – بدون ذکر سن |
12 |
علی بن محمد عاملی نباطی |
الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم |
م 877 ق |
کلامی |
کوچکی سن – بدون ذکر سن |
13 |
سیدهاشم بحرانی |
حلیه الابرار |
م 1107 ق |
مناقب |
7 ساله |
14 |
محمدباقر مجلسی |
بحارالانوار |
م 1110 ق |
جامع روایی |
9 تا 11 ساله |
15 |
نعمت الله جزائری |
ریاض الابرار |
م 1112 ق |
مناقب |
9 ساله |
16 |
عبدالله بحرانی اصفهانی |
عوالم العلوم |
م قرن دوازدهم |
کلامی |
9 ساله |
و) تفاوتهای مناظره:
در این مناظره نام راویان یکی بوده مگر در کتاب شیخ مفید (28) که نام راویان حسن بن محمدبن سلیمان از علی بن ابراهیم بنهاشم از پدرش از ریان است که در نام ریان بن شبیب که از خود امام نقل میکند یکی هستند. دیگر آنکه سن امام که اکثر منابع اتفاق نظر بین نه تا 11 سال داشته مگر حلیهالأبرار (29) که هفت ساله میداند.
از میان قدیمیترین منابع نیز تفسیر قمی و اثبات الوصیه مسعودی و هم چنین در الإرشاد و الإختصاص شیخ مفید، بر نقل این واقعه اتفاق نظر دارند که متقن بودن متن روایت و صحت مناظره را نشان میدهد.
2-2- مناظره امام جواد (علیهالسلام) با یحیی بن اکثم پس از ازدواج
مناظره امام پس از برگزاری جشن ازدواج با امالفضل در کاخ مأمون در باب حلال شدن یک زن برای چند بار در یک شبانه روز که امام با طرح چنین سؤالی، ضعف ابناکثم را شناساندند و به تمام وجوه مطرح شده در سؤال جواب منطقی دادند:
الف) مخاطب امام:
یحیی بن اکثم قاضی ویژه مأمون
ب) سن امام و محل مناظره:
مانند مورد قبلی روی سن نه تا یازده سال اتفاق نظر دارند و محل مناظره در مقر خلافت عباسی در بغداد – کاخ مأمون – بوده است.
ج) متن مناظره:
پس از جواب امام در مناظره قبلی (ماجرای کفاره صید حرم با تمام وجوهات ممکن آن) مأمون گفت: «اکنون خوب است شما نیز از یحیی پرسشی کنی چنانچه او از شما پرسید؟» حضرت به یحیی فرمودند: «بپرسم؟» گفت: «هر گونه میل شماست قربانت گردم (بپرسید) پس اگر توانستم پاسخت گویم وگرنه از شما بهرهمند میشوم».
حضرت فرمودند: مرا آگاه کن از مردیکه در بامداد به زنی نگاه میکند و آن نگاه حرام است و چون روز بالا میآید، بر او حلال میشود و چون ظهر گردد دوباره حرام میشود و چون وقت عصر گردد، بر او حلال شود و چون غروب کند، بر او حرام شود و چون وقت عشا شود بر او حلال گردد و چون نیمه شب شود بر او حرام گردد و چون سپیده صبح شود، بر او حلال گردد. این چگونه زنی است و برای چه حلال میشود و از چه رو حرام میگردد؟» یحیی گفت: «به خدا من به پاسخ این پرسش راهبر نیستم و جهت حلال شدنها و حرام شدنها را نمیدانم! اگر صلاح بدانید پاسخ آن را بفرمایید تا بهرهمند شویم؟» حضرت فرمودند: این زنی است که کنیز مردی بوده و بامداد مرد بیگانه دیگری بر او نگاه کرد و آن نگاه حرام بود، و چون روز بالا آمد، او را از آقایش خرید، پس بر او حلال شد و چون ظهر شد آزادش کرد، پس با آزاد شدن حرام شد، چون عصر شد، او را به زناشویی گرفت و بر او حلال شد و چون غروب شد ظهارش کرد (به او گفت: پشت تو مانند پشت مادر من است که آن را اظهار میگویند و در اسلام احکامی دارد از آن جمله این که با گفتن این جمله، زن فرد گوینده) بر او حرام میشود و چون هنگام عشا شد کفاره ظهار را داد و بر او حلال شد و چون نیمه شب شد به یک طلاق او را طلاق داد، پس حرام شد و چون سپیده زد، به او رجوع کرد پس بر او حلال شد». (30)
د) راویان مناظره:
همانند مناظره قبلی که عبارتند از: محمدبن حسین و محمدبن عون النصیبی از ریان بن شبیب یا به طرقی دیگر که شیخ مفید نقل کرده از حسن بن محمدبن سلیمان از علی بن ابراهیم بنهاشم از پدرش از ریان بن شبیب.
هـ) ترتیب منابع:
در این زمینه آثار زیادی وجود دارد که به شرح ذیل است:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
شیخ مفید |
الارشاد |
م 413ق |
تاریخی |
کوچک 10 یا 11 ساله |
2 |
فتال نیشابوری |
روضه الواعظین |
م 508 ق |
گوناگون |
کوچک |
3 |
فضل بن حسن طبرسی |
اعلام الوری |
م 548 ق |
تاریخی |
9 ساله – کوچک |
4 |
ابن شهر آشوب مازندرانی |
مناقب آل ابی طالب |
م 588 ق |
مناقب |
جوان – بدون ذکر سن |
5 |
احمدبن علی طبرسی |
الاحتجاج |
م 588 ق |
کلامی |
9 ساله |
6 |
علی بن عیسی اربلی |
کشف الغمه |
م 692 ق |
کلامی |
9 ساله |
7 |
محمدبن حسن حرعاملی |
هدایه الاحکام |
م 1104 ق |
فقهی |
کوچک – بدون ذکر سن |
8 |
سیدهاشم بحرانی |
حلیه الابرار |
م 1107 ق |
مناقب |
7 ساله |
9 |
محمدباقر مجلسی |
بحارالانوار |
م 1110 ق |
جامع روایی |
9 تا 11 ساله |
10 |
نعمت الله جزائری |
ریاض الأبرار |
م 1112 ق |
مناقب |
9 ساله |
11 |
عبدالله بحرانی اصفهانی |
عوالم العلوم |
م قرن دوازدهم |
کلامی |
9 ساله |
و) تفاوتهای مناظره:
در این مناظره تفاوتی در منابع دیده نشده است.
3-2- مناظره سوم امام جواد (علیهالسلام) با یحیی
یحیی بن اکثم با امام جواد (علیهالسلام) در باب حجت خواستن بر امامت امام مناظره کرد که عصای امام به حرف درآمد و صاحب خود را حجت زمان معرفی نمود.
الف) مخاطب امام:
یحیی بن اکثم قاضی مخصوص مأمون عباسی
ب) سن امام و محل مناظره:
سن امام در منابع ذکر نشده، اما نویسنده دلائلالامامه (31) سن امام را یازده سال دانسته و محل مناظره نیز در مدینه و در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.
ج) متن مناظره:
محمدبن ابی العلاء روزی از یحیی بن اکثم پس از مناظره معروفش با امام در کاخ مأمون پرسید و وی در جواب گفت: «روزی در مسجد النبی در کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم که محمدبن علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) را دیدم و خواستم از امام سؤالی کنم ولی شرمم آمد؛ در این هنگام امام فرمودند: “می خواهی بپرسی که امام در این زمان کیست؟” پس گفتم: “آری به خدا قسم همین است ولی علامتی میخواهم”. در آن حال عصا در دست امام به سخن درآمد و گفت: “همانا صاحب و امام در این زمان، محمدبن علی امام جواد (علیهالسلام) است ای یحیی”». (32)
د) راویان مناظره:
راویان این مناظره عبارتند از: احمدبن حسین از محمدبن ابوطیب از عبدالوهاب بن منصور از محمدبن أبی العلاء.
هـ) ترتیب منابع:
منابعی که به ذکر این رویداد پرداختهاند، عبارتند از:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
ابن جریربن رستم طبری آملی |
دلائل الأمامه |
م بعد از 411 ق |
کلامی |
به احتمال 11 ساله |
2 |
ابن جریربن رستم طبری آملی |
نوادرالمعجزات |
م بعد از 411 ق |
کلامی |
به احتمال 11 ساله |
3 |
محمدبن علی بن حمزه طوسی |
الثاقب فی المناقب |
زنده در 566 ق |
مناقب |
بدون ذکر سن |
4 |
ابن شهر آشوب مازندرانی |
مناقب آل ابی طالب |
م 588 ق |
مناقب |
بدون ذکر سن |
5 |
محمدبن حسن حر عاملی |
اثباه الهداه بالنصوص |
م 1104 ق |
کلامی |
بدون ذکر سن |
و) تفاوتهای مناظره:
در این مناظره نیز تفاوتی یافت نشد.
4-2- مناظره چهارم یحیی بن اکثم با امام جواد (علیهالسلام)
ابن مناظره پس از ازدواج با امالفضل و درباره فضایل دروغین ابوبکر و عمر صورت گرفت و امام با استفاده از دلایل محکم و مستند از قرآن و سنت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) پاسخ دادند.
الف) مخاطب امام:
یحیی بن اکثم قاضی ویژه مأمون
ب) سن امام و محل مناظره:
پس از ازدواج امام با امالفضل واقع شده و چون امام در آن زمان بین نه تا یازده سال داشتند، در این زمان واقع گردیده و محل آن در مجلس مأمون در مقر خلافت در بغداد بوده است.
ج) متن مناظره:
در مراسم ازدواج که در سرای مأمون ترتیب داده بودند، یحیی از امام پرسید: «نظر شما درباره این خبر چیست: روزی جبرئیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد و گفت: “ای محمد، خداوند عزوجل سلامت رسانده، میفرماید: از ابوبکر بپرس آیا از من راضی است چون من از او خشنودم”؟ حضرت فرمود: “من منکر فضل ابوبکر نیستم، ولی بر راوی این خبر واجب است که حدیثش را با حدیث دیگری که از آن حضرت نقل شده مقابله کند که در آخرین سفر حج فرمود: «دروغ بر من بسیار شده و پس از من نیز زیاد خواهد شد، پس هر کس از روی عمد بر من دروغی ببندد، باید جایگاه خود را در آتش قرار دهد. چون حدیثی از من به شما رسید، آن را بر کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، هر چه موافق قرآن و سنت من بود، آن را برگیرید و مخالف آن دو را نگیرید». این خبری که تو نقل کردی، با قرآن نمیخواند. خداوند متعالی فرموده: «و همانا ما آدمی را آفریدهایم و آن چه را نفس او وسوسه میکند میدانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم – ق / 16»؛ پس بنا بر مفاد حدیث، بر خداوند عزوجل رضا و سخط ابوبکر مخفی بوده تا از مکنون سرّ خود بپرسد؟ این مطلب محال عقلی است”.
یحیی گفت: «در خبر است که عمل ابوبکر و عمر در زمین مثل جبرئیل و میکائیل است در آسمان». حضرت فرمود: “و این مطلب نیز قابل تأمل است؛ زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقربی هستند که هرگز معصیت پروردگار نکرده و حتی برای لحظهای از طاعت خداوند فارغ نشدهاند، ولی ابوبکر و عمر مدتی به خدا مشرک بودند هر چند پس از آن اسلام آوردند، پس بیشتر عمرشان مشرک بودهاند، پس تشبیه آن دو به آن دو محال است”.
یحیی گفت: «حدیث است که: فقط آن دو سید و سرور پیران اهل بهشتند؛ نظر شما درباره این حدیث چیست؟»
امام جواد (علیهالسلام) فرمود: “این حدیث نیز محال است، زیرا اهل بهشت همگی برنا و جوانند و پیرو سالخوردهای میانشان نیست. و این خبر از جعلیات بنیامیه در ضدیت با حدیثی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره حسن و حسین (علیهالسلام) فرمودند: «که آن دو سرور و آقای اهل بهشت هستند».
یحیی گفت: «نقل است که تنها عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است». امام فرمود: “آن نیز محال است، زیرا بهشت مکان فرشتگان مقرب الهی و آدم و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و تمام انبیا و مرسلین است. آیا بهشت به نور ایشان روشنایی نمییابد تا به نور عمر روشن گردد؟!” یحیی گفت: «نقل است سکینه و آرامش بر زبان عمر سخن میگوید». امام فرمود: “من منکر فضل عمر نیستم، ولی ابوبکر افضل از او بود؛ با این حال بر منبر گفت: “مرا شیطانی است که بر من عارض میشود؛ هرگاه منحرف شدم مرا به راه آورید”.
یحیی گفت: «نقل است رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: “اگر من مبعوث نمیشدم عمر میشد.” فرمود: “کتاب خدا صادقتر از این حدیث است. خدا فرموده: «و یاد کن آنگاه که از پیامبران پیمان گرفتیم و از تو و از نوح،” (33) با این اخذ میثاقی که خداوند از انبیا گرفته، چطور امکان دارد آن را عوض یا تبدیل نماید، و هیچ کدام از حضرات انبیا حتی برای لحظهای به خداوند شرک نورزیدند، پس چگونه کسی که بیشتر عمرش مشرک بوده به نبوت مبعوث شود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: «من به پیامبری برگزیده شدم و آدم میان روح و جسد بود»؟!
یحیی گفت: «نقل است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: “هر وقت وحی از من قطع میشد، گمان میبردم که بر آل خطاب نازل شده”. حضرت فرمود: “این نیز محال است، زیرا جایز نیست که پیامبر در نبوت خود شک کند، خداوند متعالی فرموده: «خداوند از میان فرشتگان و مردم رسولانی برمیگزیند، (34)” پس چگونه ممکن است که نبوت از برگزیده خدا به مشرک منتقل شود؟”
یحیی گفت: «نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: “اگر عذاب نازل شود، فقط عمر نجات خواهد یافت.” حضرت فرمود: “این نیز محال است، زیرا خداوند متعالی میفرماید: (و خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند در حالی که تو در میان ایشانی، و خدا عذاب کننده آنان نیست در حالی که آمرزش میخواهند) (35) خداوند با این آیه خبر داده که تا پیامبر در میان ایشان باشد، و تا زمانی که آمرزش میخواهند، کسی را عذاب نمیکند.” (36)
بیشتر بخوانید: مناظرات امام جواد (علیه السلام)
د) راویان مناظره:
محمدبن حسین و محمدبن عون النصیبی از ریان بن شبیب.
هـ) ترتیب منابع:
ذکر این رویداد با توجه به منابعی که ذکر شده عبارت است از:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
احمدبن علی طبرسی |
الاحتجاج |
م 588 ق |
کلامی |
9 ساله |
2 |
سیدهاشم بحرانی |
حلیله الإبرار |
م 1107 ق |
مناقب |
7 ساله |
3 |
محمدباقر مجلسی |
بحارالأنوار |
م 1110 ق |
جامع روایی |
9 تا 11 ساله |
4 |
نعمت الله جزایری |
ریاض الأبرار |
م 1112 ق |
مناقب |
9 ساله |
5 |
عبدالله بحرانی اصفهانی |
عوالم العلوم |
م قرن دوازدهم |
کلامی |
9 ساله |
و) تفاوتهای مناظره:
تفاوتی یافت نشد.
5-2- مناظره عموی امام با آن حضرت
عبدالله بن موسی عموی امام، در حضور تعدادی از شیعیان چون ریان بن صلت، صفوان بن یحیی، عبدالرحمان بن حجاج، یونس بن عبدالرحمان، حسن بن راشد و جماعتی از بزرگان شیعه، بر سر مسأله طلاق زن به اشتباه حکم کرد که امام جواد (علیهالسلام) با رعایت حسن احترام و ادب متقابل، جواب درست دادند تا جایی که عموی امام به علم برادرزادهاش اعتراف نمود و امامت او را معتقد گشت.
الف) مخاطب امام:
عدهای از یاران امام جواد (علیهالسلام) و عموی امام (عبدالله بن موسی)
ب) سن امام و محل مناظره:
در این زمان امام در سنین نوجوانی (حداقل ده سال) قرار داشتند و این مناظره در منزل امام ششم (علیهالسلام) در مدینه صورت گرفت.
ج) متن مناظره:
نقل شده که بزرگان شیعه و یاران برجسته امام رضا (علیهالسلام) وقتی خواستند از امام جواد (علیهالسلام) سؤال نمایند، وی را کودکی فرض کردند و چون یونس یکی از یاران صدیق امام افراد دیگر را قانع کرد، نزد امام آمدند. عبدالله بن موسی نیز وارد مجلس شد. در آن بین گویندهای بلند شد و گفت: «این عبدالله بن موسی فرزند پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ هر کسی مسألهای دارد از او بپرسید.»
یکی از علما به عبدالله گفت: «چه میگویی درباره این مسأله که کسی به زن خود بگوید: تو به عدد ستارگان آسمان طلاق داده شدی؟» گفت: «زن او طلاق داده میشود، به ثلاث یصدر الجوزاء و النسر الواقع.» این جواب باعث حیرت و غصه شیعه شد (زیرا غلط بود). مرد دیگری متوجه وی شد و گفت: «چه میگویی درباره کسی که با حیوانی جماع کند؟» گفت: «باید دست او را قطع کنند و صد تازیانه بخورد و تبعید هم بشود.» علما از این جواب غلط صدا به گریه بلند کردند. در آن مجلس تمام فقهای شهرها از مشرق زمین، مغرب زمین، حجاز، مکه و عراقین اجتماع کرده بودند. آنان بعد از شنیدن این جوابهای نادرست، تصمیم گرفتند از آن مجلس برخیزند. ناگاه دیدند که دربی از صدر مجلس باز شد. موفق خادم در جلو و امام جواد (علیهالسلام) از عقب وارد شدند. آن حضرت دو پیراهن و یک شلوار پوشیده و عمامهای بر سر نهاده بودند که دو طرف آن از جلو و عقب آن حضرت آویزان بود. نعلینهایی پوشیده بودند که دوال آنها در میان انگشت پاهایش بود. بر اهل مجلس سلام کردند و نشستند و همه مجلس سکوت کردند.
سؤال کننده اول بلند شد و گفت: «یابن رسول الله! چه میفرمایی درباره این مسأله که مردی به زن خود بگوید: تو به عدد ستارگان آسمان طلاق داده شدی؟» امام جواد (علیهالسلام) فرمودند: «کتاب خدا را بخوان که میفرماید: (الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمساک بِمَعرُوفٍ أو تَشریحٌ بِإحسانٍ) (37) گفت: «عموی شما فتوا داد که با این جمله آن زن طلاق داده میشود.» امام فرمود: «ای عمو، از خدا بترس! با بودن امامی که از تو عالمتر است فتوا نده!».
پرسش کننده دوم از جا بلند شد و گفت: «یابن رسول الله، چه میفرمایی در این مسأله که مردی با حیوانی جماع کند؟» فرمود: «آن مرد کمتر از 100 تازیانه بخورد؛ پشت آن حیوان را باید داغ کنند و آن را از شهر خارج نمایند که برای آن مرد ننگ نباشد.» آن مرد گفت: «عمویتان جواب ما را چنین و چنان گفت.» امام جواد (علیهالسلام) فرمود: «لااله الا الله! ای عمو! این برای تو کار بزرگی است که فردای قیامت در مقابل خدا قرار بگیری و خدا به تو بگوید: چرا آن چیزی را که نمیدانستی برای بندگان من فتوا دادی، در صورتی که عالم تر از تو در مسند امامت وجود داشت؟!» عبدالله بن موسی در جواب گفت: «من جواب این مسأله را به همین نحو از برادرم امام رضا (علیهالسلام) شنیدم.» امام جواد (علیهالسلام) فرمود: «از امام رضا (علیهالسلام) این مسأله را پرسیدند: «با مردی که قبر زنی را بشکافد و با آن زن مرده زنا کند و کفن او را سرقت نماید چه باید کرد؟» امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: «دست آن مرد را برای سرقتی که کرده باید قطع کنند؛ او را برای این که با مرده زنا کرده تبعید نمایند.» (38)
د) راویان مناظره:
محمد محمودی از پدرش روایت کرده است.
هـ) ترتیب منابع:
ترتیب منابع به صورت ذیل است:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
علی بن حسین مسعودی |
اثبات الوصیه |
م 346 ق |
کلامی |
کوچک (10 ساله) |
2 |
ابن شهر آشوب |
مناقب آل ابی طالب |
م 588 ق |
مناقب |
8 ساله |
3 |
یوسف بن حاتم شامی |
الدرالنظیم فی مناقب |
قرن هفتم |
مناقب |
8 ساله |
4 |
محمدباقر مجلسی |
بحارالأنوار |
م 1110 ق |
جامع روایی |
7 ساله |
و) تفاوتهای مناظره:
.تفاوت تنها در سن امام است که آن را از هفت تا ده سال قید کردهاند.
6-2- مناظره ابوهاشم جعفری با امام جواد (علیهالسلام)
داوودبن قاسم جعفری (39) با امام درباره معنای «احد و لا یدرکه الأبصار» (صفات و اسماء الهی) مناظره داشت.
الف) مخاطب امام:
ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری
ب) سن امام و محل مناظره:
سن امام در این مناظره ذکر نشده است.
ج) متن مناظره:
ابوهاشم داود بن قاسم جعفری از امام جواد (علیهالسلام) پرسید: «احد» در آیه مبارکه (قُل هُوَ اللهُ أحَدٌ) به چه معناست؟ فرمود: «یعنی اتفاق همگان بر یکتایی او؛ چنان که خود فرموده: “و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و آفتاب و ماه را رام گردانیده؟ هر آینه گویند: خدای.” (40) سپس برای او شریک و صاحب قائل میشوند».
سپس درباره آیه: (چشمها او را درنیابد) (41) امام فرمود: ای ابوهاشم، اوهام دلها دقیقتر از چشمهای دیدگان است، تو با وهم خود قادری شهرهای سند و هند و حتی بلادی را درک کنی که به آنها وارد نشدهای، ولی با چشمهایت قادر به درک آنها نیستی، بنابراین اوهام قلب و دلها او را درک نمیکند تا چه رسد به چشمهای دیدگان.»
باز پرسید: «آیا رواست به خدا گویند: او چیزی است؟» فرمود: «آری، با این کار او را از حد ابطال (خدایی نیست) و حد تشبیه (او را به مخلوق مانند ساختن) خارج میکنی.» امام جواد (علیهالسلام) با معتصم در زمینه توطئه درباریان و تهمت بر امام مبنی بر این که قصد براندازی حکومت عباسی را داشته، مناظره کردند. این مناظره در حضور درباریان صورت گرفت و امام همانند مباهله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا را خواندند و ناگهان زمین لرزه آغاز شد. چون چنین وضعی را دیدند به امامت امام جواد (علیهالسلام) معتقد شدند و از امام خواستند تا دعا کند زمین آرام گیرد و زمین آرام گرفت ابوهاشم جعفری گوید: خدمت امام جواد (علیهالسلام) بودم که مردی از آن حضرت پرسید: «به من بفرمایید آیا اسماء و صفاتی که در قرآن برای خداوند آمده، آن اسماء و صفات، خود پروردگار است؟»
امام فرمود: «کلام تو دارای دو معناست، اگر مقصودت که میگویی اینها خود او هستند، این است که خدا متعدد و متکثر است، خدا برتر از آن است، و اگر مقصودت این است که این اسماء و صفات همیشگی و ازلی هستند، ازلی بودن دو معنا دارد: اگر بگویی خدا همیشه به آنها علم داشته و شایسته آنها بوده، درست است؛ ولی اگر بگویی تصویر آنها و الفبای آنها و حروف مفرده آنها همیشگی بوده، پناه به خدا میبرم که با خداوند چیز دیگری در ازل بوده باشد. بلکه خدا بود و مخلوق نبود، سپس این نامها و اسماء و صفات را پدید آورد تا بین او و مخلوق خود واسطه باشند و توسط آنها به درگاه خدا تضرع کنند و او را بپرستند و آنها همه ذکر او باشند. خدا بود و ذکر نبود و کسی که توسط ذکر یاد شود، همان خداوند قدیم است که همیشه بوده و اسماء و صفات همه مخلوقند و معانی آن و آن چه از آنها مقصود است، همان خدایی است که اختلاف و به هم پیوستگی او را سزاوار نیست. چیزی که جزء دارد، اختلاف و به هم پیوستگی دارد (نه خدای یگانه یکتا)، و نیز نباید گفت: خدا کم و زیاد است، بلکه او به ذات خود قدیم است، زیرا هر چیز که یکتا نباشد، تجزیهپذیر است و خدا یکتاست و تجزیهپذیر نیست و کمی و زیادی نسبت به او تصور نشود. هر چیز که تجزیه پذیرد و کم و زیادی نسبت به او تصور شود، مخلوقی است که بر خالق خویش دلالت کند. این که گویی خدا تواناست، خود خبر دادهای که چیزی او را ناتوان نکند و با این کلمه عجز را از او برداشته و ناتوانی را غیر او قرار دادهای و نیز این که گویی خدا عالم است، با این کلمه جهل را از او برداشته و نادانی را غیر او قرار دادهای و چون خدا همه چیز را نابود کند، صورت تلفظ و مفردات حروف را هم نابود کند، و آن که علم و داناییاش همیشگی است، همیشه باشد.»
پرسید: (در صورت از بین رفتن الفاظ) «پس چگونه خدای خود را شنوا مینامیم؟» فرمود: «از آن جهت که آن چه با گوش درک شود، بر خدا پوشیده نیست ولی او را به گوشی که در سر فهمیده میشود توصیف نمیکنیم. همچنین او را بینا مینامیم، از آن جهت که آن چه با چشم درک شود مثل رنگ و شخص و غیر اینها، بر او پوشیده نیست، ولی او را به بینایی نگاه چشم وصف و تعریف نکنیم. و نیز او را لطیف مینامیم، برای آنکه به هر لطیفی (کوچک و بزرگی) داناست، مانند پشه و کوچکتر از آن؛ و موضع راه رفتن و شعور جنسی او و مهرورزی به فرزندان او، و سوار شدن برخی بر برخی دیگر و بردن خوردنی و آشامیدنی او برای فرزندانش در کوهها و کویرها و نهرها و خشک زارها. از همین جا دریافتیم که آفریننده پشه لطیف است بدون کیفیت. کیفیت تنها مختص مخلوق است که چگونگی دارد، نیز خدای خود را توانا نامیم، نه از جهت قدرت مشتکوبی که میان مخلوق مشهور است. اگر توانایی او قدرت مشتکوبی معمول میان مخلوق باشد، تشبیه به مخلوق میشود و احتمال زیادت برد و آن چه احتمال زیادت برد، احتمال کاهش برد و هر چیز که ناقص و کاست باشد، قدیم نباشد و چیزی که قدیم نیست، عاجز است، پس ربّ و خدای ما – تبارک و تعالی – شبیه و مانند آنها نیست و عاری از هر ضدّ و ندّ (شریک) و کیفیت و نهایت و تبدیلی است. بر دلها و قلوب حرام است که او را حمل کند (یا حرام است او را تشبیه کند) و این که اوهام او را محدود سازد و این که ضمایر او را به تصویر کشد؛ چه ذات اقدس الهی اجل و اعزاز ادات و ابزار خلق او، و نشانههای مخلوق اوست، برتر است از آن چه میگویند برتری بزرگ.» (42)
د) راویان مناظره:
ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری
هـ) ترتیب منابع:
در این منابع به ذکر این مناظرات پرداخته شده که عبارت است از:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
احمدبن علی طبرسی |
الاحتجاج |
م 588 ق |
کلامی |
بدون ذکر سن |
2 |
عبدالله بحرانی اصفهانی |
عوالم العلوم |
م قرن دوازدهم |
کلامی |
بدون ذکر سن |
و) تفاوتهای مناظره:
تفاوتی یافت نشد.
7-2- مناظره عبدالعظیم حسنی با امام جواد (علیهالسلام)
عبدالعظیم حسنی (43) در مورد ویژگیها و صفات امام دوازدهم با امام جواد (علیهالسلام) مناظره کرد. امام در این زمینه با او بحث کردند و پس از ذکر ویژگیهای امام، از عبدالعظیم حسنی خواستند تا منتظر امام باشند.
الف) مخاطب امام:
عبدالعظیم حسنی به طور خاص بود گرچه میتوان، را همه مسلمانان را مخاطب امام دانست.
ب) سن امام و محل مناظره:
در منابع ذکری از سن و محل وقوع آن نشده، ولی میتوان احتمال داد که این مناظره در منزل شخصی امام واقع شده است.
ج) متن مناظره:
عبدالعظیم حسنی به امام عرض کرد: «یابن رسول الله! من امیدوارم که تو قائم از اهلبیت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) باشی؛ همان قائمی که زمین را از قسط و عدل مملو گرداند بعد از آنکه پیشتر از ظلم و جور پر شده باشد».
آن حضرت فرمود: «نیست هیچ کسی از سلسله علّیه اهلبیت ما الّا آنکه او قائم بامرآلله وهادی خلق به دین الله است لیکن قائم که به حکم خدای مهیمن، زمین را از هل کفر و انکار پاک گردانیده، آن را مملو از قسط و عدل سازد. او آن چنان کسی است که بر مردمان ولادت ایشان پنهان است؛ هم نام و هم کنیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و آن قائم است که زمین منتظر قدوم مسرّت و میمنت لزوم اوست و هر صعب جهان بر آن حضرت به غایت آسان گردد و هنگام خروج و ظهور آن سرور، اصحاب او چون به عدد اهل بدر که آن 313 نفرند رسد. البته آن امام الجن و البشر، ظاهر گردد و آن جماعت از اقاصی بلاد زمین در مکانی که آن حضرت بود، حاضر گردند و از این جاست قول خدای تبارک و تعالی (أینَ ما تَکونُوا یأتِ بِکُم اللهُ جَمِیعاً إِنَّ اللهَ عَلی کلِّ شَیءٍ قدیرٌ). پس هرگاه این عدد مذکور از اهل اخلاص مجتمع گردند، حضرت ایزد اکبر امر آن خلاصه اولاد سید البشر را بر خلایق ظاهر گرداند و چون به حکم حضرت بیچون آن جماعت اهل اخلاص به عقد کامل گردند و آن ده هزار مردند، در همان ساعت آن امام الامّه به اقبال و سعادت خروج بر اهل کفر، و ضلالت و سایر اصحاب خلاف و بدعت نموده، به اذن خدای تعالی ظاهر گردد و پیوسته قتل اعدای خدای عزوجل نماید، چندانکه حضرت لمیزل از آن زبده اولاد سیدالرسل از قتل آن کفره راضی گردد».
عبدالعظیم عرض کرد: «یا سیدی، چون معلوم آن ولی حضرت بیچون گردد که ایزد باری از او راضی است؟» امام فرمود: «رضای واجب تعالی از آن امامالوری به این نوع ظاهر گردد که حضرت ربّالعزّه در دل آن حضرت القای رحمت نماید تا بر بقایای امت مرحمت فرماید و چون به مدینه سیدالبریه داخل گردد، لات و عزی را بیرون آورده، بسوزاند». (44)
بیشتر بخوانید: امام جواد(علیه السلام) تجسم صلابت
د) راوی مناظره:
عبدالعظیم حسنی
هـ ) ترتیب منابع:
ترتیب منابع در این واقعه عبارت است از:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
احمدبن علی طبرسی |
الاحتجاج |
م 588 ق |
کلامی |
بدون ذکر سن |
2 |
عبدالله بحرانی اصفهانی |
عوالم العلوم |
م قرن دوازدهم |
کلامی |
بدون ذکر سن |
و) تفاوتهای مناظره:
تفاوتی یافت نشد.
8-2- مناظره احمدبن ابوداوود با امام جواد (علیهالسلام)
احمدبن ابوداوود قاضیالقضات معتصم، در مجلسی که این خلیفه با امام جواد (علیهالسلام) ترتیب داده بود تا علم امام را بیازمایند، بر سر یافتن حکم صحیح در باب محل قطع دزد مناظره کرد که معتصم از امام خواست تا جواب را بگوید. امام از دادن جواب خودداری کردند، امام با اصرار معتصم جواب را گفتند. همین مناظره زمینهساز شهادت ایشان گردید.
الف) مخاطب امام:
احمدبن ابوداوود قاضیالقضات و شخص معتصم
ب) سن امام و محل مناظره:
سن امام در این زمان 25 سال بود و در سرای معتصم در بغداد صورت گرفت.
ج) متن مناظره:
در مجلس معتصم و در حضور فقیهان که قصد استهزا و تحقیر امام جواد (علیهالسلام) را داشتند، وقتی از حکم دزد در باب قطع دست پرسش نمودند و ابنابی داوود از بزرگان فقه اهل سنت حکم به قطع دست از مچ داد، ولی امام با اصرار فراوان معتصم مبنی بر جواب فرمود: «من میگویم که تمام فقها در این مورد اشتباه کردند. قطع دست باید از انگشتان باشد و کف دست برای سارق باقی بماند؛ به این دلیل که از طرفی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «سجده باید بر هفت موضع باشد و اگر دست او از مچ قطع شود، چیزی برای سجده از دست باقی نمیماند.» از طرفی نیز خداوند در قرآن میفرماید (وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً ) (45) آن چیزی که برای خداست، قابل قطع کردن نیست.» معتصم از این جواب کامل حیرت زده شد و امر کرد که طبق فتوای امام دست سارق قطع شود این رأی امام بر اساس کتاب الهی و سنت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) برخلاف نظر احمدبن ابی داوود بود. (46)
د) راویان مناظره:
از زرفان صاحب بن ابوداوود از احمدبن ابی داوود قاضی معتصم و در کتاب حلیه الأبرار سیدهاشم بحرانی محمّد بن مسعود العیاشی در تفسیرش، از أحمدبن الفضل الخاقانی از خاندان آل زرین آمده است.
هـ) ترتیب منابع:
شرح این واقعه در کتب تفسیری، مناقب و روایی عبارت است از:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
محمد بن حسن حر عاملی |
وسائل الشیعه |
م 1104 ق |
جوامع روایی |
25 سال |
2 |
سیدهاشم بحرانی |
حلیله الأبرار |
م 1107 ق |
مناقب |
25 سال |
3 |
سیدهاشم بحرانی |
البرهان فی تفسیر القرآن |
م 1107 ق |
تفسیری |
25 سال |
4 |
محمدباقر مجلسی |
بحارالأنوار |
م 1110 ق |
جامع روایی |
25 سال |
و) تفاوتهای مناظره:
تفاوتی یافت نشد.
9-2- مناظره امام با معتصم
امام جواد (علیهالسلام) با معتصم در زمینه توطئه درباریان و تهمت بر امام مبنی بر این که قصد براندازی حکومت عباسی را داشته، مناظره کردند. این مناظره در حضور درباریان صورت گرفت و امام همانند مباهله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا را خواندند و ناگهان زمین لرزه آغاز شد. چون چنین وضعی را دیدند به امامت امام جواد (علیهالسلام) معتقد شدند و از امام خواستند تا دعا کند زمین آرام گیرد و زمین آرام گرفت، ولی این امر به همراه تعیین محل قطع دست دزد، زمینهساز شهادت امام به دست امالفضل برادرزاده معتصم گردید.
الف) مخاطب امام:
معتصم و درباریان
ب) سن امام و محل مناظره:
در این زمان 25 سال داشتند و در کاخ معتصم واقع شد.
ج) متن مناظره:
ابنارومه نقل میکند که معتصم، عدهای از وزیرانش را خواست و از آنان درخواست کرد تا نامهای نوشته، در آن امام جواد (علیهالسلام) را به خروج متهم سازند. پس معتصم امام را خواست و به او گفت: «آیا علیه من قصد خروج میکنی؟» جواب امام منفی بود ولی معتصم گفت: «فلان و فلان بر این عمل تو شاهد هستند و میگویند که این نامه را از یکی از غلامانت گرفتهایم.» در این هنگام امام دستانش را بالا برد و گفت: «اینان دروغ میگویند، پس آنان را از من بگیر!» در این هنگام زمین شروع به لرزیدن کرد و هر کس که از جای خود برمیخاست به زمین میافتاد. پس چون معتصم وضعیت را چنین دید، به امام گفت: «دعا کن زمین آرام گیرد.» پس امام رو به سوی خدا عرض کردند: «خدایا! آرامش کن وای خدا تو میدانی که آنان دشمن من و دشمنان تو هستند.» پس ایوان آرام گرفت. (47)
د) راویان مناظره:
ابنارومه
هـ) ترتیب منابع:
ترتیب ذکر این مناظره، در منابع به شرح ذیل است:
ردیف |
نام نویسنده |
نام کتاب |
زمان |
نوع منبع |
سن امام هنگام مناظره |
1 |
قطبالدین راوندی |
الخرائج و الجرائح |
م 573 ق |
کلامی |
25 سال |
2 |
یوسف بن حاتم شامی |
الدرالنظیم |
قرن هفتم |
مناقب |
25 سال |
3 |
محمدبن حسن حرعاملی |
اثباه الهداه بالنصوص |
م 1104 ق |
مناقب |
25 سال |
4 |
سیدهاشم بحرانی |
حلیهالإبرار |
م1107 ق |
مناقب |
25 سال |
5 |
سیدهاشم بحرانی |
مدینهالمعاجز |
م 1107 ق |
کلامی |
25 سال |
6 |
نعمتالله جزائری |
ریاضالأبرار |
م 1112 ق |
مناقب |
9 ساله |
و: تفاوتهای مناظره:
تفاوتی یافت نشد.
نتیجه
در سیر تطور تاریخی مناظرههای امام جواد (علیهالسلام)، به متن مناظره در منابع متعدد کلامی، تاریخی، روایی، تفسیری و …، نام راویان، سن امام و محل مناظره، ترتیب منابع و تفاوتهای آن در منابع مختلف پرداخته شد. در جمعبندی میتوان گفت که از میان مناظرههای نه گانه، چهار مورد در سالهای پایانی سده چهارم قمری گزارش شده که سه مورد درباره مناظره ابن اکثم و یک مورد درباره مناظره با عموی امام بود. موضوع سه مورد از این مناظرهها، فقهی و یک مورد درباره امامت بوده است. هم چنین چهار مورد در سالهای پایانی سده ششم قمری گزارش شد که موضوع یک مورد مناظره ابن اکثم درباره فضایل دروغین خلفا و یک مورد درباره صفات خدا و یک مورد صفات امام زمان (علیهالسلام) و یک مورد هم در زمینه قصد شورش امام و به دست گرفتن خلافت بوده است. تنها یک مورد از مناظرهها از اواخر سده یازدهم گزارش شده و موضوع آن هم درباره حکم فقهی بود.
نمایش پی نوشت ها:
1. استادیار و عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه الزهرا (علیهاالسلام).
2. کارشناس ارشد تاریخ اسلام دانشگاه الزهرا (علیهاالسلام).
3. محمدصادقیان، «نگاهی بر شیوه مناظره امام رضا (علیهالسلام) با بزرگان ادیان»، مشهد، نشریه مشکوه، ش 102، بهار 1388 ش، ص 60-76.
4. سیدعلی ضیغم زیدی، «مناظره و ویژگیهای مناظرات امام رضا (علیهالسلام)»، قم، نشریه پیام مبلغ، بهار و تابستان 1390 ش، ش 6، ص 159-190.
5. حسن تقیزاده و رضا داد؛ «مناظرات امام رضا (علیهالسلام) ویژگیها و روشها»، مشهد، نشریه مشکوه، ش 94، بهار 1386 ش، ص 107-125.
6. سیدحسن هاشمی اردکانی و سیدابراهیم میرشاه جعفری، «روش مناظره علمی در سیره آموزشی امامان معصوم (علیهمالسلام) با تکیه بر مناظرات امام رضا (علیهالسلام)؟»، تهران، فصلنامه تربیت اسلامی، ش 7، پاییز و زمستان.
7. محمد غفورفر و اباصلت علیزاده، جدال أحسن بازخوانی تحلیلی مناظرات امام رضا (علیهالسلام)، بجنورد، نشر بیژن یورد، چاپ اول، 1393 ش.
8. حسینی زبیدی، تاج العروس، ج 7، ص 538؛ بستانی، فرهنگ ابجدی، ص 920.
9. قرشی، قاموس قرآن، ج 7، ص 81.
10. دهخدا، لغت نامه، ج 14، ص 21563.
11. همان.
12. راغب اصفهانی، مفردات، ص 816.
13. قرشی، همان، ج 2، ص 23؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 2، ص 63.
14. طوسی، اساس الاقتباس، ص 8.
15. مظفر، منطق، ج 2، ص 201.
16. آیاتی که به مناظره انبیای الهی اشاره کردهاند عبارتند از: بقره / 258: اشاره به محاجه حضرت ابراهیم (علیهالسلام) با نمرود در مورد بیرون آوردن خورشید از مغرب)؛ (شعراء / 72 و 73: محاجه حضرت ابراهیم (علیهالسلام) با مشرکان بر عدم سود یا زیانرسانی بتها؛ هود / 62-64 و شعراء / 153-156 و نمل / 46 و 47: محاجه حضرت صالح (علیهالسلام) با قومش بر سر ناقه؛ یس / 77-79: گفتگوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با یکی از مشرکان بر سر زنده کردن مردگان از طریق استخوانهای پوسیدهشان؛ آل عمران / 59-61: گفتگوی مسیحیان نجران با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره بنده بودن حضرت عیسی (علیهالسلام).
17. (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن. (نحل/ 125)
18. و شما مسلمانان با اهل کتاب (یهود و نصارا و مجوس) جزیه نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها، و (با اهل کتاب) بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شده و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آوردهایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم. (عنکبوت/ 46).
19. سوره آل عمران، آیات 59-61.
20. سوره اعراف، آیه 50.
21. طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 323 و 324.
22. همان: ج 2، ص 331-385.
23. طبرسی، همان، ج 2، ص 444-449؛ قمی، تفسیر قمی، ص 182-185؛ مفید، ارشاد، ج 2، ص 282-286.
24. شریعتی سبزواری، مناظره و تبلیغ، ص 62.
25. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 91؛ تمیمی آمدی، غررالحکم، ص 158.
26. کلینی، کافی، ج 8، ص 22؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 90؛ لیثی واسطی، همان، ص 436؛ تمیمی آمدی، همان، ص 640.
27. مسعودی، اثبات الوصیه، ص 223-226؛ طبرسی، همان، ج 2، ص 443-446؛ قمی، همان، ج 1، ص 183 و 184؛ مفید، همان، ج 2، ص 283-288؛ مفید، همان، ص 99-101؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ج 1، ص 238-240؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 381؛ طبرسی، همان، ص 351 – 354؛ ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ص 505-507؛ اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 353-356؛ شامی؛ الدرالنظیم، ص 705-708؛ عاملی نباطی، صراط المستقیم، ج 2، ص 175؛ بحرانی، حلیه الابرار، ج 4، ص 553-557؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 10، ص 381-384 و ج 50، ص 74-77؛ جزائری، ریاض الابرار، ج 2، ص 447-449؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج 23، ص 342-346.
28. مفید، همان، ج 2، ص 282.
29. بحرانی، مدینه المعاجز، ج 4، ص 553.
30. طبرسی، همان، ج 2، ص 443-446؛ مفید، همان، ج 2، ص 283-288؛ طبرسی، همان، ص 353؛ فتال نیشابوری، همان، ج 1، ص 240 و 241؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، همان، ج 4، ص 381؛ اربلی، همان، ج 2، ص 357؛ حر عاملی، همان، ج 7، ص 240؛ بحرانی، همان، ج 4، ص 558 و 559؛ مجلسی، همان، ج 10، ص 385 و ج 50، ص 78؛ جزائری، همان، ج 2، ص 449 و 450؛ بحرانی اصفهانی، همان، ج 23، ص 349.
31. طبری آملی، دلائل الامامه، ص 402.
32. همان، ص 402؛ طبری آملی، نوادرالمعجزات، ص 361 و 362؛ ابن حمزه طوسی، همان، ص 508؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، همان، ج 4، ص 393 و 394؛ حر عاملی، اثبات الهداه، ج 4، ص 390.
33. سوره احزاب، آیه 7.
34. سوره حج، آیه 75.
35. سوره انفال، آیه 33.
36. طبرسی، همان، ج 2، ص 446-449؛ بحرانی، همان، ج 4، ص 623-626؛ مجلسی، همان، ج 50، ص 80-83؛ جزائری، همان، ج 2، ص 450-452؛ بحرانی اصفهانی، همان، ج 23، ص 350-353.
37. سوره بقره، آیه 229.
38. مسعودی، همان، ص 220-222؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، همان، ج 4، ص 383 و. 384؛ شامی، همان، ص 704 و 705؛ مجلسی، همان، ج 50، ص 89-91 و نج 50، ص 99 و 100.
39. ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری از نوادگان جعفر طیار و از صحابه امام جواد (علیهالسلام) تا امام حسن عسکری (علیهالسلام) که ثقه و جلیل القدر دانسته شده و از امامان روایات و وقایعی را نقل کرده که از منظر شیعه و اهل سنت از صحت و اعتبار زیادی برخوردار است.
40. سوره عنکبوت، آیه 61.
41. سوره انعام، آیه 103.
42. طبرسی، همان، ج 2، ص 441-443؛ بحرانی اصفهانی، همان، ج 23، ص 353-356.
43. عبدالعظیم حسنی از نوادگان امام حسن (علیهالسلام) و از یاران ثقه و مورد اعتماد امام رضا (علیهالسلام) تا امام هادی (علیهالسلام) بودند که به دلیل آزار عمال عباسی به دستور امام وارد شهر ری شدند و بذر تشیع را در این شهر پاشیدند و امروزه قبر ایشان زیارتگاه عارفان و عاشقان ولایت است.
44. طبرسی، همان، ج 2، ص 449 و 450؛ بحرانی اصفهانی، همان، ج 23، ص 357.
45. سوره جن، آیه 18.
46. بحرانی، حلیهالابرار، ج 4، ص 581 و 582؛ بحرانی، البرهان، ج 1، ص 33؛ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج 28، ص 253؛ مجلسی، همان، ج 50، ص 6 و ج 76، ص 192.
47. راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 670؛ شامی، همان، ص 711؛ حرعاملی، همان، ج 4، ص 401؛ بحرانی، حلیه الابرار، بحرانی، عوالم العلوم، ج 7، ص 383؛ جزایری، همان، ج 2، ص 443.
نمایش منبع ها:
قرآن کریم.
ابن حمزه طوسی، محمدبن علی (ز 556 ق)؛ الثاقب فی المناقب، چاپ سوم، قم، نشر انصاریان، 1419ق.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی (م قرن چهارم)؛ تحف العقول عن آل الرسول، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر جامعه مدرسین، 1404ق.
ابن شهرآشوب مازندرانی، محمدبن علی (م 588ق)؛ مناقب آل ابی طالب، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، نشر مؤسسه علامه، 1379ش.
بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان (م 1107 ق)؛ حلیهالأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار، قم، نشر مؤسسه المعارف الإسلامیه، 1411ق.
ــــ ، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، نشر مؤسسه بعثه، چاپ اول، 1374 ش.
ــــ ، مدینه المعاجز الإئمه الأثنی عشر، قم، نشر مؤسسه معارف الإسلامیه، چاپ اول، 1413ق.
بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله (م قرن 12ق)، عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیده النساء إلی الإمام الجواد (علیهالسلام))، تحقیق موحد ابطحی اصفهانی، قم، مؤسسه امام مهدی، 1413ق.
بستانی، فؤاد افرام (م 1906 م)؛ فرهنگ ابجدی، تهران، نشر اسلامی، 1375ش.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد (م 550ق)؛ غررالحکم و دررالکلم، چاپ دوم، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم، دارالکتاب الإسلامی، 1410ق.
جزایری، سیدنعمت الله (م 1112 ق)؛ ریاض الأبرار فی مناقب الأئمه الأطهار، چاپ اول، بیروت، نشر مؤسسه التاریخ العربی، 1427ق.
حرعاملی، محمدبن حسن (م 1104ق)؛ اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات، بیروت، نشر اعلمی، 1425ق.
ــــ ، وسائل الشیعه، قم، نشر مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، 1409ق.
ــــ ، هدایه الأمه إلی الأحکام الإئمه (علیهمالسلام)، چاپ اول، مشهد، آستان مقدس رضوی، 1414 ق.
عاملی نباطی، علی بن محمدبن علی (م 877 ق)؛ الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، چاپ اول، نجف، مکتبه الحیدریه، 1384ق.
حسینی زبیدی، محمدمرتضی (م 1205 ق)؛ تاج العروس من جواهر القاموس، تحقیق و تصحیح علی هلالی و علی سیری، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
دهخدا، علی اکبر (م 1334 ش)؛ لغتنامه، چاپ دوم، تهران، نشر دانشگاه تهران، 1377ش.
راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد (م 502ق)؛ معجم مفردات الفاظ قرآن کریم، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلیمه، 1418 ق.
راوندی، قطبالدین (م 573ق)؛ الخرائج و الجرائح، چاپ اول، قم، نشر مؤسسه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، 1409ق.
شامی، یوسف بن حاتم (م قرن 7)؛ الدرالنظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، قم، نشر جامعه مدرسین، 1420ق.
شریعتی سبزواری، محمدباقر؛ مناظره و تبلیغ، چاپ اول، قم، نشر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، 1389 ش.
طبرسی، احمدبن علی (م 588 ق)؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، 1403ق.
ــــ ، اعلام الوری بأعلام الهدی، تحقیق مؤسسه آلالبیت (علیهمالسلام)، قم، نشر مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، 1417ق.
طبری آملی، محمدبن جریر بن رستم (قرن پنجم): دلائل الإمامه، قم، نشر بعثت، 1413ق.
ــــ ، نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداه، تحقیق باسم محمد اسدی، قم، نشر دلیل ما، چاپ اول، 1427ق.
طوسی، خواجه نصیرالدین (م 672 ق)؛ اساس الإقتباس، تهران، نشر دانشگاه تهران، 1362ش.
قرشی، علی اکبر (معاصر)؛ قاموس قرآن، تهران، نشر دارالکتب الإسلامیه، 1412ق.
قمی، علی بن ابراهیم (م قرن سوم)؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی جزایری، چاپ سوم، قم، دارالکتاب، 1404ق.
کلینی، محمدبن یعقوب (م 329ق)؛ کافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1407ق.
لیثی واسطی، علی بن محمد (م قرن ششم)؛ عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسین حسنی بیرجندی، چاپ اول، قم، دارالحدیث، 1376 ش.
مجلسی، محمدباقر (م 1110 ق)؛ بحارالأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق.
مسعودی، علی بن حسین (م 346 ق)؛ إثبات الوصیه، چاپ سوم، قم، نشر انصاریان، 1384 ش.
مصطفوی، حسن (م 1426 ق)؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368 ش.
مظفر، محمدرضا (م 1383 ق)؛ منطق، ترجمه علی شیروانی، چاپ ششم، قم، دارالعلم، 1376ش.
مفید، محمدبن محمد (م 413ق)؛ الإرشاد فی معرفه الله حجج العباد، تحقیق مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام)، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق.
ــــ ، الأختصاص، تحقیق علی اکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، چاپ اول، قم، نشر المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ مفید، 1413ق.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1395)، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیهالسلام) (جلد سوم)، قم: انتشارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه، چاپ اول.