شبهه درباره قدرت فاعل:
یعنی این که برای تحقق یک پدیده باید امکان ذاتی داشته باشد یعنی وقوع آن ممتنع نباشد، باید فاعل و پدید آورنده آن نیز قدرت آن را داشته باشد، حال از کجا می گویند که خداوند مثلا قدرت بر زنده کردن مردگان؟!
این شبهه را کسانی مطرح می کنند که قدرت نامتناهی الهی را نشناخته اند. در حالی که قدرت الهی، حد و مرزی ندارد و قدرت او به هر چیزی که وقوع آن ممکن باشد، تعلق می گیرد، چنانکه این جهان بیکران را با آن عظمت خیره کننده آفریده است.
خداوند در قرآن چنین می فرماید: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللّهَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ لَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى کُلّ ِ شَیْ ءٍ قَدیرٌ؛ مگر ندانسته اند که آن خدایى که آسمانها و زمین را آفریده و در آفریدن آنها درمانده نگردید مى تواند مردگان را [نیز] زنده کند آرى اوست که بر همه چیز تواناست». (احقاف، 33)
افزون بر این، آفرینش مجدد، سخت تر از آفرینش نخستین نیست و نیاز به قدرت بیشتری ندارد بلکه می توان گفت از آن هم آسان تر است زیرا چیزی بیش از بازگشت روح موجود نیست.
«فَسَیَقُولُونَ مَنْ یُعیدُنا قُلِ الَّذی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُسَهُمْ وَ یَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ یَکُونَ قَریبًا؛ پس خواهند گفت چه کسى ما را بازمى گرداند بگو همان کس که نخستین بار شما را پدید آورد [باز] سرهاى خود را به طرف تو تکان مى دهند و مى گویندآن کى خواهد بود بگو شاید که نزدیک باشد». (اسراء، 51)
«وَ هُوَ الَّذی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ؛ و اوست آن کس که آفرینش را آغاز مى کند و باز آن را تجدید مى نماید و این [کار] بر او آسانتر است». (روم، 27)
شبهه درباره علم فاعل:
شبهه دیگر این است که: خدایی که انسان ها را زنده می کند و به پاداش و کیفر اعمال شان می رساند باید از سویی بدن های بی شماری را از یکدیگر تشخیص بدهد تا هر روحی را به بدن خودش بازگرداند. و از سوی دیگر، همه کارهای خوب و بد را به یاد داشته باشد تا پاداش و کیفر در خوری به هر یک از آنها بدهد. و چگونه ممکن است ابدانی که خاک شده و ذرات آنها در هم آمیخته شده را از یکدیگر بازشناخت؟ و چگونه می توان همه رفتارهای انسان ها را در طول هزاران بلکه میلیون ها سال، ثبت و ضبط کرد و به آنها رسیدگی نمود؟
این شبهه هم از طرف کسانی مطرح شده که علم نامتناهی الهی را نشناخته بودند و آن را به علوم ناقض و محدود خودشان قیاس می کردند. و پاسخ آن این است که علم الهی حد و مرزی ندارد و بر همه چیز احاطه دارد و هیچ گاه خدای متعال چیزی را فراموش نمی کند.
قرآن کریم از قول فرعون، نقل می کند که به حضرت موسی (ع) گفت: «قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ اْلأُولى ؛ اگر خدا همه ما را زنده و به اعمال رسیدگی می کند پس وضع آن همه انسان های پیشین که مرده و نابود شده اند چه می شود؟». (طه، 51) حضرت موسی (ع) فرمود: «قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی فی کِتابٍ لا یَضِلُّ رَبّی وَ لا یَنْسى ؛ و دست خود را به پهلویت ببر سپید بى گزند برمى آید [این] معجزه اى دیگر است». (طه، 52)
و در آیه ای جواب دو شبهه اخیر به این صورت، بیان شده است: «قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ؛ بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشى داناست». (یس، 79)
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
آموزش عقاید، محمد تقی مصباح یزدی، ص 380-381