خانه » همه » مذهبی » شبيه سازي از منظر فقه و حقوق اسلامي (1)

شبيه سازي از منظر فقه و حقوق اسلامي (1)

شبيه سازي از منظر فقه و حقوق اسلامي (1)

خداوند حکيم، دانش دوستي و آگاهي پيدا کردن از اسرار جهان را در وجود انسان نهاده و انسان نيز به ياري اين موهبت الهي از آغاز پيدايش، به کشف مجهولات و گشودن رازهاي جهان پرداخته است. يکي از اولين دانش هايي که انسان

00399 - شبيه سازي از منظر فقه و حقوق اسلامي (1)
00399 - شبيه سازي از منظر فقه و حقوق اسلامي (1)

 

نويسندگان: دکتر عباسعلي سلطاني
دکتر حسين ناصري

 

درآمد

خداوند حکيم، دانش دوستي و آگاهي پيدا کردن از اسرار جهان را در وجود انسان نهاده و انسان نيز به ياري اين موهبت الهي از آغاز پيدايش، به کشف مجهولات و گشودن رازهاي جهان پرداخته است. يکي از اولين دانش هايي که انسان براي آموختن آن تلاش کرده، زيست شناسي و علم الحياة است.
اين دانش، مسير خود را از ساده ترين انگاره ها و آموزه هاي مربوط به حيات انسان آغاز و در همه ي شئون انساني رشد کرده تا آن جا که با اکتشافات و نوآوري هاي پي در پي به ويژه در دهه هاي اخير، مهندسي ژنتيک، نقشِ شگرفي در توسعه ي علوم زيست شناسي ايفا کرده است. اين علم تاکنون بسياري از رازهاي عالمِ حيات را کشف، و براي بهبود زيست گياهان، حيوانات و انسان و بهره وري بهينه از آنها، گام هاي مؤثري برداشته است. اصلاح گياهان، اصلاح نژاد حيوانات، تکثير آنها و تشخيص بسياري از امراض وراثتي و راه هاي درمان آنها، از جمله دست آوردهاي مهمّ علم مهندسي ژنتيک به ويژه شاخه ي مهم آن؛ يعني شبيه سازي است.

فصل اول:

تاريخچه و آثار شبيه سازي

شناسه ي شبيه سازي

شبيه سازي – که در زبان عربي به آن « استنساج » و در لاتين « CLONING » گفته مي شود- دانش و فن آوري زايش و تکثير جاندار از غير مسير طبيعي است. در اين علم – برخلاف مسير طبيعي که سلول تخم ( نطفه ) از ترکيب سلول هاي جنسي نر و ماده تشکيل مي شود – از تکثير هسته ي يک سلول غير جنسي در سلول جنسي ماده به دست مي آيد. روشن تر اين است که: با استفاده از فن آوري پيچيده، هسته ي يک سلول جنسي ماده را که هنوز عمل لقاح انجام نداده، خارج کرده و هسته ي يک سلول غيرجنسي ( Somatic ) نر يا ماده را جايگزين آن مي کنند. اين هسته ي غير جنسي بر پايه ي برنامه هاي ژنتيکي منظم، به تکثير سلولي و تشکيل جنين مبادرت مي کند و چون تخمک ميزبان، فاقد هسته و کروموزم هاي جنسي است، ويژگي هاي جنين کاملاً همانند خصوصيات سلول غيرجنسي اوليه مي باشد. و چون DNA ي همه ي سلول هاي بدن مشابه اند، اين سلول هاي غير جنسي را مي توان از بافت هاي پوستي، ماهيچه ها، خون و موي افراد، جدا سازي کرده، مورد استفاده قرار داد. (1)
بر اين پايه، شبيه سازي « Cloning » شيوه اي از توليد مثل جانداران است که بدون آميزش طبيعي، يک سلول بدني ( غير جنسي ) و يک سلول جنسي، پس از ترکيب و تحريک، روند تکاملي خود را در رحم زني که سلول اوليه از بدن او جدا سازي شده، ادامه مي دهد تا به جنين تبديل و متولد شود.
در واقع، شبيه سازيِ جانداران، شبيه قلمه زني در گياهان است. همچنان که براي تکثير گياه دو روش وجود دارد: يکي بذر پاشيدن و ديگري قلمه زدن، که قلمه را در جاي مناسب مي نشانند تا ريشه بدواند و به درختي همانند درخت اول تبديل شود؛ در شبيه سازي نيز سلولي را از بدن انسان بر مي دارند ( غالباً از پوست بدن ) و آن را تقويت کرده، درونِ تخمک تهي شده ي زني قرار مي دهند و سپس آن را در رحمِ آماده، کشت مي کنند. (2) پس شبيه سازي، زايش و تولد انسان يا جاندار از روش غيرطبيعي است.
موضوعِ اين دانش، سلول است و هدف آغازين آن، استفاده از سلول هاي غير جنسي در توليد سلول هاي بنياديِ بافت هاي گوناگون سازنده ي بدن بيمار مي باشد که مزيّت مهم اين بافت ها و اعضاي پيوندي توليد شده از سلول هاي غيرجنسي افراد بيمار، سازگاري و انطباق ژنتيکي کاملِ آنها با فرد گيرنده ي عضو- که خود منشأ سلول هاي اوليه بوده – مي باشد. (3)
با اين که گروهي شبيه سازي انسان را محال و ناممکن دانسته اند، (4) بسياري از دانشمندان بيولوژيک برآنند که با توجه به تجربه هاي موفق در حيوانات و فرآيند شبيه سازي و بيولوژي انسان، شبيه سازي انسان، امکان عقلي و عملي دارد. (5) البته برخي هنوز باور ندارند که سلولِ تمايز يافته و جدا شده، پس از انتقال به تخمک و محيط جديد، ويژگي هاي خود را کاملاً بزدايد و طرحي همانند روند و سابقه ي زندگي صاحب اول خود، از نو و با همان کيفيت آغاز کند و تکامل بخشد. دورتر از آن، باز آفريني، برنامه اي ژنتيکي است که کاملاً بتواند همانند ويژگي هاي سلول والد باشد؛ زيرا موجود زنده هر لحظه با تأثيرات محيطي روبه رو است و ژنتيکِ يک سان، به تنهايي تضمين کننده ي شبيه سازي نيست.

تاريخچه ي پيدايش و تکامل شبيه سازي
اين دانش، فرآيند تلاش هاي دشوار مهندسي ژنتيک براي اصلاح نژاد در حيوانات، درمان بيماري هاي وراثتي در انسان و تکثير جانداران است. در اين روند، اولين تلاش در سال 1950 ميلادي با انجماد نطفه ها صورت گرفت. در سال 1952 شبيه سازي قورباغه از سلول جنسي انجام شد و در سال 1985 اولين خوک، شبيه سازي شد. در سال 1986 اولين رحم براي حمل جنين به روش تلقيح مصنوعي به کار گرفته شد و در سال 1997 پروفسور « ايان ويلموت »، دانشمند اسکاتلندي و مبتکر فنّ شبيه سازي موجودات زنده، با توليد گوسفندي به نام « دالي » از سلول هاي مادرش و بدون دخالت جنس نر، فنّ شبيه سازي موجودات زنده را بنيان نهاد. (6) تفکر شبيه سازي انسان آنگاه پيدا شد که بشر به دنبال راه درمان بيماري سيتوپلاسمي بود تا به کمک آن بتواند هسته هاي گوناگوني را که پس از عمل لقاح ايجاد شده با سيتوپلاسم هاي جديد جايگزين کند.
خبر زايش نخستين انسان به روش شبيه سازي – که نامش را « حوا » گذاشته اند- را « بريژيت بواسليه » مدير عالم شرکت کلونايد، گزارش کرد. به گفته ي وي اين کودک از نظر ويژگي ها و صفات طبيعي، همانند مادرش است و در واقع هسته اي که همه ي صفات مادر را مي سازد، به روش « cloning » در کودک بازسازي شده است. نوزاد، سه کيلوگرم وزن دارد و کاملاً همانند مادر 31 ساله ي امريکايي خود است. « بواسليه » در گفت وگو با يک شبکه ي تلويزيوني بلژيک اعلام کرد که دومين نوزاد شبيه سازي شده، دختري است که در هلند متولد خواهد شد. اين شرکت، وعده داده بود که با آزمايش ژنتيکي ادعاي خود را ثابت خواهد کرد؛ ولي روز جمعه سوم ژانويه، پس از اين که شکايتي عليه والدين نوزاد شبيه سازي شده در دادگاه شهر « ميامي » آمريکا طرح شد، آزمايش خود را به تأخير انداخت. اين شرکت به پيروان فرقه ي « رائل » تعلق دارد که معتقدند انسان 25 هزار سال پيش به دست موجوداتي از کرات ديگر و به شيوه ي شبيه سازي، آفريده شده است.
مدير عامل شرکت کلونايد، همچنين مدعي شده است که سومين نوزاد شبيه سازي شده در ژاپن به دنيا خواهد آمد. اين کودک با استفاده از سلول هاي مو، پوست و خون يک پسر بچه که به علت تصادف رانندگي در آستانه ي مرگ بوده، شبيه سازي شده است. (7)

آثار شبيه سازي

دانش شبيه سازي نيز مانند ديگر دانش هاي تجربي( انرژي هسته اي و… ) داراي جنبه هاي مثبت و منفي است. و در نتيجه، آثاري حيات بخش و سودمند يا آثاري زيان بار و خطرناک دارد.

آثار سودمند شبيه سازي

مهم ترين آثار سودمند آن عبارت است از:

1. استفاده از آن در تکثير گياهان و حيوانات و اصلاح آنها؛
2. کمک به بازآفريني و تکثير حيوانات منقرض شده يا در حال انقراض؛
3. کمک به اصلاح ژن ها و نجات نوزادان از امراض وراثتي؛
4. کمک به کشف راه هاي درمان نازايي؛
5. تقسيم جنين تکامل يافته به چند جنينِ همانند تا براي احتياط در برابر حوادث احتمالي براي يکي از آنها، ديگري جايگزين شود؛
6. به کارگيري شبيه سازي براي توليد اعضاي قطع شده و تکثير آنها براي کشت به جاي اعضاي از ميان رفته، مانند کبد، قلب که سازگاري و انطباق ژنتيکي کامل با فرد گيرنده – که منشأ سلول هاي اوليه بوده – از مزيت هاي آن است. (8)
7. کمک به کنترل جمعيت از حيث جبران کمبودهاي جنسي مرد يا زن که در اثر حوادثي مانند جنگ و زلزله ايجاد مي شود؛
8. کمک به کاهش اندوه ها و آلام کساني که در نبود فرد مورد علاقه ي خود، اندوهناک و ناراحت هستند با کمک شبيه سازي آنان؛
9. شبيه سازي گشودن باب شناخت اصل مهمّ اصول دين، يعني معاد است. بر پايه ي ظواهر آيات کريم قرآن و ديگر آموزه هاي اديان الهي، باور به معادِ جسماني واجب است؛ (9) اما به سبب شبهات زيادي که فلاسفه و حکما براي امکان عقلي و تحقّق خارجي معاد جسماني مطرح کرده اند، برخي به معاد روحاني قائل شده اند. خاستگاه همه ي اشکالات بر معاد جسماني، عدم امکان و محال بودن اعاده ي معدوم است؛ زيرا فردي که در قيامت زنده مي شود، آيا عين فردي است که در دنيا مرده است؟ اين از محالات است؛ زيرا همه ي اجزاي آن بدن، تجزيه شده و جزء بدن هاي موجودات ديگر شده و به عناصر ديگري تبديل گشته که بازآفريني آن محال است ( شبهه ي آکل و مأکول )؛ يا اين که عين همان فرد نيست؟ که در اين فرض، عقاب و ثواب به غير تعلق مي گيرد و مجرم مجازات نمي شود. (10)

قرآن کريم در پاسخ اين شبهه ها فرموده است: ( أَوَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ‌) (11)
اکنون شبيه سازي براي ما روشن مي کند که چگونه بازآفرينيِ همانند فرد از سلول جسميِ همان فرد مانند مو و پوست ممکن است.
البته اين پرسش باقي است که چگونه مي توان از اجسام تجزيه شده، سلول جسمي کامل و زنده به دست آورد؟ در لابه لاي متون اسلامي شيعه و اهل سنت، رواياتي هست که مي تواند پاسخ گوي اين پرسش باشد.
در برخي از اين نصوص آمده است: هر بدن، جزئي دارد که نابود و جزء بدن غير نمي شود و اگر در غذاي ديگر موجودات قرار گيرد، ممزوج نشده و ترکيب اصلي خود را از دست نمي دهد. (12)
در متون اصل سنت از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روايت شده که فرمود: پس از مرگ، جسد انسان از ميان مي رود جز « عجب الذنب » که هر وقت خداوند بخواهد مردم را در قيامت برانگيزاند، باراني از آسمان مي بارد و هر کسي از عجب ذنب خودش بازآفريني مي شود آن چنان که سبزي از بذرش مي رويد. از آن حضرت پرسيدند: « عجب الذنب » چيست؟ فرمود: مثل دانه ي خردل است که انسان از او به وجود آمده و در قيامت هم از او بازآفريني مي شود. (13) انديشمندان مسلمان اين سخنان را از معجزات پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي دانند که دانشِ نطفه شناسي را در آن دوران توضيح داده است. (14)
بر اين پايه، شبيه سازي و به تعبير قرآن « مثل آفريني » انسان از سلولي که همه ي ويژگي هاي انسان را داراست و در طول سال ها و قرن ها نمي ميرد، با توجه به دانش شبيه سازي، امري ممکن و واقعيتي علمي است. پس اين علم، غيب را به شهود و محال عقلي را به ممکن واقعي تبديل کرده است.

آثار زيان بار و خطرناک شبيه سازي

چون اين دانش نو پيدا است و فرآورده ي آن هنوز نتوانسته عمومي و شايع باشد، آسيب ها و زيان هايي نيز که براي آن برشمرده اند، احتمال هاي عقلاني است. اين زيان هاي احتمالي، گاهي برگرفته از نفسِ عمليات و روند شبيه سازي است و گاهي آسيب هاي بروني است که پس از عمليات، بر جامعه يا فردِ شبيه سازي شده وارد مي شود.

الف) آسيب هاي دروني

آگاهانِ دانشِ ژنتيک، ترديدها و نگراني هاي زيادي را درباره ي عوارض و مشکلات احتمالي شبيه سازي ابراز داشته اند. برخي از آنها عبارتند از:
1. موجودات زنده ي شبيه سازي شده ممکن است در دراز مدت با مشکلات و پيچيدگي هاي ژنتيکي رو به رو شوند.
2. هر چه شمار افراد مشابه در جامعه بيشتر باشد، احتمال نابودي آنها بيشتر خواهد بود؛ زيرا در بدن هر انسان، حدود يک ميليون و چهارصد هزار « نوکلئوتيد » وجود دارد که همين تنوّعِ خيره کننده، منشأ بقاي نسل انسان است؛ در حالي که کاهش تنوّع ژنتيکي افراد يک جامعه – که فرآيند شبيه سازي است – احتمال از پا درآمدن آنها را با يک ويروس يا عامل بيماري زاي ويژه به شدّت افزايش مي دهد. (15)
3. تبديل شدن به هيولا: « وياچلاوتارانتول » رئيس مؤسسه ژنتيک مولکولي روسيه مي گويد: تلاش براي همسان سازي انسان در 99 درصد از موارد به خلق هيولا خواهد انجاميد. (16)
4. اختلالات زيست شناختي: « وياچلاوتارانتول » مي گويد: ما در تجربيات خود براي همسان سازي حيوانات در بيشتر موارد شاهد اختلالاتي بوده ايم که سرطان از شاخص ترين آنهاست. (17)
5. پيري زودرس: دکتر عبدالهادي مصباح، استاد ميکروبيولوژي دانشگاه تميل آمريکا که چند کتاب درباره ي اين دانش نگاشته است، مي گويد: گوسفند « دالي » پس از شبيه سازي شدن و پس از مدت کوتاهي، پير شد و طفل شبيه سازي شده نيز در آغاز تولد پير خواهد شد؛ زيرا اگر صاحب سلول، جسمي پنجاه ساله باشد، اعضاي طفل هم پنجاه ساله خواهد بود؛ از اين رو مانند دالي، پيري زودرس خواهد داشت. (18)

ب) آسيب هاي بروني

1 . آسيب اعتقادي:

برخي از انديشمندان پيرو اديان الهي برآنند که شبيه سازي، تصرف در آفرينش است. برخي ديگر برآنند که اين عمل، تغيير در آفرينش خداوند است و بر پايه ي آيه ي قرآن، شرک به خداوند متعال و عمل شيطان است و خداوند به ما فرمان داده که از اين عمل پرهيز کنيم و ترديدي نيست که اين آثار از حيث عقل، قبيح و از حيث شرع، حرام است. (19)

2 . آسيب اخلاقي و انساني:

شبيه سازي موجب از ميان رفتن ارزش هاي انساني و عواطف در ميان افراد جامعه مي شود. طفلِ شبيه سازي شده در اين عمل، نيمي از علاقه ها و روابط پدر و مادري را از دست مي دهد؛ زيرا همه ي مشخصات سلول جسميِ يک طرف را داراست و چون پدر و مادر متولد شده، در واقع، هويت خانوادگي ندارد و جز شبيه خود خويشاوندي ندارد. اين فرآيند، تدريجاً موجب مرگ عواطف و احساسات و اميال در ميان اين نوع انسان ها خواهد شد. پس شبيه سازي موجب تجاوز به حقوق طبيعي و انساني طفل مي شود.
3. شبيه سازي راه را باز مي کند. براي تشکيل ندادن خانواده و تحمل نکردن مشکلات آن و روي آوردن به راه هاي نامشروع براي ارضاي غريزه ي جنسي و قناعت کردن به شبيه سازي براي کسب فرزند.
4. شبيه سازي، برخلاف فطرت الهي است. فطرت انسان ها و ديگر جانداران بر سنّت ازدواج استوار است و در قرآن کريم بارها بر آفرينش انسان بر پايه ي سنت ازدواج تأکيد شده است ( … وَ خَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجاً ) (20) ولي شبيه سازي بر بي نيازي از يکي از دو زوج استوار است. افزون بر آن، ازدواج، افزون بر تولد و تکثير نسل، فوايد و آثار سودمندي، مانند آرامش، دوستي و محبت و مهرورزي دارا است که اين عواطف در شبيه سازي از ميان مي رود.
5. شبيه سازي همچون ديگر مجاري غيرطبيعي در پزشکي، موجب عوارض زيان باري براي فرد خواهد شد. استفاده از غير شير مادر، توسل به سزارين در وضع حمل و… تاکنون مشکلات زيادي را براي افراد داشته است که جز به هنگام ضرورت توصيه نمي شود. شبيه سازي نيز چنين عوارض و مشکلاتي را خواهد داشت و چون ضرورتي براي اين کار وجود ندارد، ايجاد و تحمل اين زيان هاي بهداشتي و اجتماعي، توجيه منطقي و علمي ندارد. (21)
6. توسعه و گسترش شبيه سازي و وجود افراد مشابه در جامعه، عوارض ناشي از عدم تشخيص و تمييز را ايجاد مي کند که عدم تشخيص شاگردان، عدم تمييز متهم و مجرم از بي گناه، عدم شناخت زوج يا زوجه در ميان افراد مشابه، از جمله ي آنهاست و طبيعي است که اين عوارض، موجب هرج و مرج و سرگرداني و عدم رعايت قوانين و دشواري هاي حقوقي بسياري خواهد شد. (22)
7. ايجاد انسان هايي با قدرت بدني يا هوش فوق العاده و استفاده از آن ها در تهاجمات و ستمگري بر ديگران مي تواند از عوارض زيان بار شبيه سازي باشد که خود مي تواند زمينه را براي برده داري نو و استثمار از انسان ها آماده کند.

ج) مشکلات فقهي و حقوقي

1. فقدان هويّت و شخصيت حقوقي و قانوني از عوارض شبيه سازي است؛ زيرا در اطلاق نامِ انسان به اين فرد به سبب متولد شدنش از غير مسير طبيعي، ترديد است. (23)
2. ابهام در رابطه ي نسبي ميان فرد شبيه سازي شده با کسي که سلول اولي؛ يعني سلول جسمي است: که آيا اين دو فرد عين هم و يک فرد هستند يا دو فرد؟
3. ابهام در رابطه ي ميان فرد شبيه با زني که نطفه در رحم او کشت شده است؟
4. ابهام و اشکال در اصل مشروعيت اين عمل و نيز احکام فقهيِ حرمت نکاح، توارث، نفقه و … از ديگر مشکلات فقهي و حقوقي است.

فصل دوم:

برخورد مجامع جهاني با شبيه سازي انسان

انتشار گزارش تأييد نشده درباره ي آفرينش نخستين انسان به روش cloning، واکنش شديد سياست مداران دولت ها و سازمان هاي جهاني و دينداران جهاني را در پي داشت.
مجله ي آلماني « اشپيگل » از شکل گيري يک جبهه ي گسترده ي جهاني عليه شبيه سازي خبر داد و نوشت: شوراهاي اخلاقي در آلمان، فرانسه و آمريکا قصد دارند با تشکيل يک جبهه ي بين المللي براي ممنوعيت شبيه سازي در جهان تلاش کنند.
● ريچاردنيکولسون، عضو بولتن اخلاقي پزشکي انگليس (Bulletin of Medical Ethics) تحقيق در زمينه ي شبيه سازي انسان را « کاشتن بذر نابودي بشريت » مي داند.
● حزب آزادي خواه ( Libertarian Party ) شبيه سازي را هيجان انگيزترين و مهم ترين موفقيت علمي قرن بيستم دانسته، معتقد است که دولت نبايد آن را متوقف کند. استيودستباچ Dasbach) tS eve) رئيس اين گروه، معتقد است که سياست مداران نبايد درباره ي خلق يک زندگي به ويژه زندگي انساني، حق رأي و وِتو داشته باشند.
به همين دليل، حزب آزادي خواه حق آزادي انتخاب توليد مثل چه به روش هاي قديمي و چه از راه لقاح مصنوعي يا دستگاهي و چه از راه شبيه سازي را حمايت مي کند… اگر تحقيقات و آزمايشات شبيه سازي ممنوع و متوقف شود ميليون ها نفر ضرر خواهند کرد.
● در فوريه ي 1997، رئيس انجمن صنايع بيوتکنولوژي ابراز داشت که توسعه و گسترش اين شيوه و تعميم آن به انسان ها نبايد هدف اين طرح باشد و اگر چنين هدفي دنبال مي شود بايد در صورت لزوم قانوناً ممنوع شود.
● استفان گرب (Stephan Grebe) استاديار زيست شناسي دانشگاه آمريکايي در واشنگتن باور دارد که ما در اين باره با انسان ها رو به رو هستيم. اين مسئله بدون تدابير امنيتي و حمايت کافي کم کم به يک واقعيت تبديل خواهد شد شايد اکنون هم يک واقعيت باشد.
● جسي رين بو (jesse Rainbow) دانشجوي سال پاياني، موارد ذيل را به عنوان دلايل مخالفت و انزجار بي اختيار مردم از شبيه سازي چنين معرفي مي کند:
1. هيچ گاه موجود شبيه سازي شده نمي تواند جاي انسان واقعي را بگيرد؛ اما ويژگي هايي همانند يک دو قلوي همسان دارد و هر دو از يک تخمک بارور شده، مشتق شده اند.
2. شبيه سازي پديده اي طبيعي نيست. مفهوم طبيعي بودن براي هر فرد، معناي ويژه ي خود را دارد. شبيه سازي هنوز به تخمک زن و مرد وابسته است و در فرآيند آن، « جنين زيگوت » در مرحله ي دو سلولي به دو تک سلولي زنده تقسيم مي شود.
ممکن است برخي درباره ي شبيه سازي، مسئله ي نارضايتي خداوند را يادآوري کنند؛ اما در گذشته با لقاح مصنوعي در دستگاه هاي آزمايشي نيز مخالف بودند. همه ي اين مسائل، بستگي دارد که به چه عادت کنيم يا چه چيزي را « طبيعي » بدانيم.
3. شبيه سازي، « قداست زندگي انسان » را زير سؤال مي برد. آنان باور دارند که افراد، خود را شبيه سازي مي کنند تا در صورت نياز بتوانند از اعضاي بدن آن استفاده کنند. البته اين مسئله، چندان منطقي نيست. در بررسي اخلاقي بودن يا نبودن يک فن آوري بايد موارد سوء استفاده را از بحث آن جدا کرد؛ براي نمونه با وجود اين که بتوان از فيزيک کوانتوم براي توليد سلاح هاي هسته اي استفاده کرد نمي توان آن را امري غير اخلاقي دانست.
● کاترين ويلسون ( Katherina Wilsn ) به سوء استفاده از شبيه سازي در يک و يا حتي چندين پايگاه مخفي زير زميني آمريکا اشاره کرده و باور دارد که دانشمندان و محققان، پس از شبيه سازي انسان ها در اين پايگاه ها و انجام آزمايشات، از زنان به عنوان زنان بدکاره سوء استفاده مي کنند. پس از سوء استفاده، محققان و پرسنل ارتش زنان را از ميان مي برند. وي مدعي است که خود او دو زن را که در يک پايگاه مخفي شبيه سازي شده بودند ديده است. در بحثي ديگر، وي از ارتباط جنسي با موجودي بيگانه سخن مي گويد. داستان هاي مشابهي از شبيه سازي درباره ي بشقاب پرنده ها يا موجودات فراسياره اي در چند سال گذشته نيز مطرح شده اند.
● ژرمي رفکين ( Jeremy Rifkin ) رئيس سازمان جنبش هاي اقتصادي ( Foundation On Economic Trends)
در واشنگتن، رهبري ائتلاف سيصد گروه مذهبي را در سرتاسر دنيا بر عهده دارد. وي معتقد است که شبيه سازي بايد در سرتاسر دنيا ممنوع شده، قصاصي برابر با « تجاوز و سوء استفاده از کودکان و قتل » داشته باشد.
● در جولاي سال 1997 راندولف ويکر ( Randolfe Wicker ) جبهه ي متحد حمايت از حقوق شبيه سازي (Clone Rights United Front ) را تأسيس کرد. در نوزدهم جولاي همان سال، پانزده عضو اين گروه در اعتراض به لايحه ي دولت نيويورک که شبيه سازي را جرم دانسته بود تظاهرات کردند. ويکر مي گويد:
ما براي علم و دفاع از حق بقاي انسان مبارزه مي کنيم. به نظر من، شبيه من، همان دوقلوي همسان من است که او نيز حق متولد شدن و زندگي دارد.
● ان نور تراپ ( Anne Nor throp ) ستون نويس روزنامه ي گي – لزبين هاي نيويورک، شبيه سازي را موضوعي جالب براي لزبين ها مي داند و مي گويد:
اکنون که ما از اين نگرانيم که کشف اساس ژنتيک ( درباره ي همجنس بازان ) باعث طرد و نابودي ما شود، شبيه سازي بقاي ما را امکان پذير مي کند… و امکان توليد مثل کامل به زنان مي دهد… که اگر اين امکان تا حدّ منطقي اش پيش رود باعث نابودي همه ي مردان مي شود.
● کيم ميلز ( Kim Mills ) عضو انجمن مبارزات حقوق انسان ( Rights Campaign Human ) ( حقوق مدني لزبين ها و گي ها ) به حمايت شبيه سازي انسان پرداخته و مي گويد:
انجمن همجنس بازان، بسيار گسترده است و نظريات کاملاً متفاوت در اين زمينه وجود دارد.
رؤساي جمهوري فرانسه و آمريکا و برخي دولت مردان ايتاليا و سوئيس و سازمان هاي قانون گذاري در بيشتر کشورها مانند استراليا شبيه سازي انسان را به شدت محکوم کردند.

نظريات گروه هاي مذهبي مسيحي

اعضاي برخي گروه هاي مذهبي به ويژه مسيحيان انجيلي و کاتوليک رومي باور دارند که روح در همان لحظه ي لقاح و بارور شدنِ تخم وارد آن مي شود و تخمک حاصل شده انساني است با همه ي حقوق انساني. تقسيم چنين کودکي در فرآيند شبيه سازي جنين، مداخله در اراده ي خداوندي است. و آزمايش بر روي فردِ زنده محسوب مي شود.
در فرآيند شبيه سازي بسيار زيگوت هاي شبيه سازي شده پس از چند تقسيم سلولي از ميان رفته اند و مي توان آنها را از انسان هايي دانست که از ميان رفته و از دست دادن آنها به منزله ي از دست دادن نوزاد است. اين گروه مسيحيانِ محافظه کار همچنين نگران استفاده از اين شيوه براي از ميان بردن تخم هاي باور شده اي هستند که از لحاظ ژنتيکي دچار مشکل بوده و طي پروسه ي درماني شبيه سازي مي توان آنها را از ميان برد. در آزمايشات ژنتيک در اين فرآيند ممکن است يکي از شبيه ها از ميان برود و چون آنان هر يک از اين شبيه سازي ها را موجودي انساني مي دانند. اين عمل را قتل دانسته، رد مي کنند.
براي ديگر گروه هاي مسيحيان نيز اين پرسش پيش آمده که آيا چنين شبيه سازي شده اي روح دارد يا خير؟ روح نه رنگ دارد، نه وزن و نه بو؛ و هرگز با هيچ معياري سنجيده نشده است. حتي ممکن است وجود هم نداشته باشد.
اما بسيار کساني هستند که به آن باور دارند. خوشبختانه شبيه سازي جنين تقريباً همان روند طبيعي به وجود آمدن دوقلوهاي همسان است. تاکنون هيچ کس جز برخي قبيله هاي قديمي « هاوايي » مسئله ي روح داشتن هر دوي اين دو قلوها را زير سؤال نبرده است و همه به آن باور دارند.

چندين نظريه ي ويژه

کليساي اسکاتلند در حدّ گسترده اي جنبه هاي گوناگون شبيه سازي را بررسي کرده است. پروژه ي جامعه، مذهب و تکنولوژي (Society Religion and Technology Projcet )
( با حضور دکتر ايان ويلموت lan Wilmut از پروژه ي دالي ) به بررسي جنبه ي اخلاقي مهندسي ژنتيک از سال 1995 ميلادي تاکنون پرداخته است. در 22 ماه مه سال 1997 انجمن عمومي کليساي اسکاتلند ( General Assembhy of Scotland Church ) نظريات ذيل را مطرح کرد:
1. اين انجمن، اصل توليد پروتئين درماني را از شير گوسفندانِ اصلاح شده يا ديگر حيوانات مزرعه تأييد مي کند؛ اما با استفاده از فرآيند و شيوه هاي شبيه سازي در روند توليد گوشت و شير و تحت عنوان اصلاح حيوانات کاملاً مخالف است و از دولت بزرگ ملکه مي خواهد که اقدامات بايسته را براي متوقف کردن آن انجام دهد.
2. آنان بر منزلت انحصاري انسان تحت لواي خداوند تأکيد کردند و با شبيه سازي انسان مخالف اند و از دولت اوليا حضرت ملکه مي خواهد که عهد نامه اي جامع و بين المللي براي منع کامل اين فرآيند منعقد کند.
● نيکولاس کوت ( Nicholas Coote ) دستيار مشاور عالي مجمع کشيشان رومن کاتوليک انگليس وولز ( Roman Catholic Bishops Conference of England and Wales ) با صدور بيانيه ي پاپ، حق داشتن دو پدر و مادر بيولوژيکي را به هر شخص داد.
● مارتين رابرا ( Martin Robra )، مشاور اجرايي شوراي جهاني کليسا ( World Counul of Churches ) باور دارد که بايد تا رفع همه ي ابهامات و مسائل اخلاقي، مهلتي به اين ايده و فرآيند داد.
● مري سلر ( Mary Seller ) عضو انجمن امور اجتماعي کايساي انگلستان ( Church of Englends Board of Socil Responsibility ) معتقد است که: وسواس بي جاي عده اي افراطي، وسواسي و هيتلر مانند، نبايد تحقيقات شبيه سازي را مختل کنند؛ چون شبيه سازي نيز مانند همه ي علوم بايد مسئولانه مورد استفاده قرار گيرد. اين فرآيند شايد چندان مسئله اي جالب و مطلوب نباشد؛ اما شبيه سازي گوسفندان فوائد ويژه ي خودش را دارد.
– در 28 جولاي سال 1997، بن ميشل ( Ben Mitchell ) استاديار اصول اخلاق گرايي مسيحيت در مقاله ي سميناري علوم دين تعميد ( Southern Baptist Theological Seminaory ) نوشت: اکنون زمان آن است که بدون در نظر گرفتن ميزان هزينه اي که براي اين تحقيقات سرمايه گذاري شده، توليد جنين هاي شبيه سازي شده چه در مرحله ي لقاح و چه تولد، متوقف و ممنوع شود. اکثريت قريب به اتفاق مردم آمريکا معتقدند که اين تحقيقات، چه به شکل خصوصي و يا عمومي بايد متوقف شود.
● پاپ ژان پل دوم ( Pope John Paul ll ) در 29 آگوست سال 2000 در بيانيه اي به کنگره ي بين المللي پيوند ( lnternational Conference on Transplants ) اعلام کرد که:
شيوه هاي پزشکي که منزلت انساني را حفظ نکرده و زير سؤال مي برند بايد کنار گذاشته شوند، و منظورم به ويژه تحقيقات انجام شده در زمينه ي شبيه سازي انسان و توليد عضو براي پيوند است. اين تکنيک ها حتي اگر با اهداف خيرخواهانه انجام شوند؛ چون به تغيير و نابودي جنين مي انجامد مردود و غير اخلاقي هستند.
سخنگوي واتيکان، شبيه سازي را محکوم کرده و آن را دست آوردي ذهني و وحشتناک دانسته است که از همه ي ملاحظات اخلاقي و انساني عاري است. شوراي افتاء در فلسطين و شوراي افتاي « الازهر » به عنوان عالي ترين مقام مذهبي اهل تسنن با صدور فتوا شبيه سازي را ممنوع و حرام اعلام کردند. سخنگوي يونسکو نيز آن را محکوم و خواستار وضع قانوني براي ممنوعيت آن شد.
« فوکوياما » نظريه پرداز معروف ليبرال دموکراسي که در سال 1989 نظريه ي « به انتها رسيدن تاريخ » را مطرح کرد، با مشاهده ي دست آوردهاي مهندسي ژنتيک، نظريه ي خود را نقض و اعلام نمود: ما به پايان تاريخ نرسيده ايم؛ زيرا هنوز به پايان پيشرفت علمي نرسيده ايم. (24)

برخورد جهان اسلام با شبيه سازي انسان

با توجه به اين که موضوع شبيه سازي، جديد است، طبعاً اختلاف نظرها در ميان فقها و حقوق دانان مسلمان و مجامع اسلامي وجود دارد. با توجه به نظريات ارائه شده در اينترنت، مجلات و کتاب ها و بررسي آنها به نظر مي رسد که انديشمندان و مجامع علميِ اهل سنت بيشتر قائل به حرمت شبيه سازي انسان به طور مطلق ( حتي در معالجات پزشکي ) هستند و برخي ديگر تنها در معالجات پزشکي، شبيه سازي اعضا و بافت هاي انسان را مجاز مي دانند؛ اما بيشتر قريب به اتفاق انديشمندان و مجامع علمي شيعه به حلال بودن و جواز نفس عمل شبيه سازي باور دارند و تنها در صورتي حرام مي دانندکه عناوين ثانويه مانند کاربردهاي منفي عارض شود.
شوراي افتاي الازهر مصر، شوراي افتاي فلسطين ( غزّه )، سيد محمد سيد طنطاوي شيخ الازهر، دکتر شيخ محمد سعيد البوطي، دکتر نصر فريد واصل، دکتر عبدالمعطي بيومي و دکتر يوسف قرضاوي و… به حرکت شبيه سازي انسان باور دارند و آن را به بازيچه گرفتن مخلوقات خداوند و موجب تغيير در آفرينش الهي دانسته، به حکم آيه ي کريمه: ( وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ) (25)، را موجب فساد در زمين مي دانند و در نتيجه، شرعاً حرام اعلام کرده اند. (26)
فقهاي شيعه، مانند آيات عظام: ناصر مکارم شيرازي، مرحوم سيد محمد شيرازي، يوسف صانعي، حسينعلي منتظري، سيد محسن موسوي تبريزي، محمدهادي معرفت و… ، عمل شبيه سازي انسان را به عنوان يک پديده ي علمي و قابل استفاده در موارد سودمند و داراي منافع محلّله ي مقصوده نزد عقلا، جايز و حلال دانسته اند؛ اما بهره برداري از آن را در کارهاي منفي حرام اعلام کرده اند. (27)

عکس العمل شخصيت هاي اسلامي

در اسلام، شخصيت مذهبي رسمي قابل مقايسه با پاپ در آيين مسيحيت وجود ندارد و مدت زيادي طول مي کشد تا شخصيت هاي اصلي مذاهب اسلامي در پنج گرايش اسلامي، چهار گرايش اهل سنت و يک گرايش شيعه، به بررسي مباحث مورد نظر بپردازند.
● پروفسور عبدالعزيز ساشادينا ( Abdulaziz Sachedina ) استاد دانشگاه ويرجينيا به آيات دوازدهم تا چهاردهم سوره ي 24 قرآن اشاره مي کند. اين آيات به تشريح رشد و تکامل جنين مي پردازد:
ما انسان را از خاک آفريديم. پس آن گاه او را نطفه گردانيده و در جايگاه استوار ( رحم ) قرار داديم. آن گاه نطفه را به بافت، بافت را به گوشت و گوشت را به استخوان و سپس استخوان ها را با گوشت پوشانديم و سپس خلقتي ديگر آفريديم. پس آفرين بر قدرت خداوند برترين آفرينندگان ( خالقين ).
وي مي گويد: آنچه در اساس عقل و ادله مي توان از اين آيات دريافت، اين است که ما انسان ها همگي در امر خلقت خداوند دخيليم ( البته خداوند، برترين خالق است )، پس مي توانيم با مداخله در امور طبيعت، همانند مراحل اوليّه رشد جنين، فعالانه با هدف بهبود شرايط سلامت انساني در پيشبرد اهداف سهيم باشيم.
● شيخ محمد ابن صالح ثمين عضو شوراي علما ( Council of Ulema ) يا انجمن علماي مسلمانان است که بزرگ ترين قدرت مذهبي در عربستان مي باشد. در قبال تولد Dolly ( دالي ) وي ابراز داشت که: گمان مي کنم کمترين جريمه اي که براي خالقان اين شبيه سازي بتوان در نظر گرفت قطع دست و پاي آنهاست. در غير اين صورت، آنان بايد اعدام شوند. اين کار به معناي تغيير و دخالت در امور انسان و بدترين نوع فساد در زمين است.
● شيخ محمد حسين فضل الله ( Sheikh Mohsmsd Hussen Fadlallh ) رهبر روحاني مسلمانان شيعه در لبنان ابراز داشت که: منطقي نيست که شبيه سازي را تلاش براي دخالت در خلقت الهي دانست، محققان قانون جديدي وضع نکردند، بلکه تنها قوانين جديدي را در برابر بدن کشف کرده، مي توانند لقاح مصنوعي يا پيوند اعضا انجام دهند و اکتشافات آنها کاملاً مجاز و صحيح است.
● محمد زقزوق مسئول امور مذهبي مصر ( Egyt s Religioun Offair s Minster ) گفت: درست نيست در باره ي شبيه سازي انسان ها و حيوانات، قضاوتي زود هنگام و بي تفکر داشته باشيم به ويژه که بر پايه ي نظر محققان غربي، آنان هنوز به هفت سال زمان براي تکميل تحقيقاتشان نياز دارند.
در سال 1997 شوراي فقه اسلامي ( lslamic Fiqh Council ) کازابلانکا کنفرانسي برگزار کرد. بر پايه ي اين کنفرانس، شبيه سازي، هيچ تداخلي با باورهاي اسلامي ندارد. خداوند، خالق جهان است؛ اما وي اصل علت و معلول را در جهان برپا ساخته، کاشتن دانه در زمين، علت است؛ اما خداوند است که معلول؛ يعني گياه را به وجود مي آورد. پس شبيه سازي نيز علتي است که تنها تحت اراده ي خداوند، معلول را به وجود مي آورد. همان گونه که کسي که دانه را مي کارد تنها خالقِ گياه نيست، در شبيه سازي نيز دانشمندي که اين کار را انجام مي دهد خالق حيوانِ به وجود آمده نيست. خداوند، تنها خالق است و هر خلقتي با اراده او صورت مي گيرد. اکثريت حاضر به اين نتيجه رسيدند که شبيه سازي حيوانات و گياهان، امري مجاز است؛ اما درباره ي انسان چنين امري کاملاً صدق نمي کند. گسترش شبيه سازي به انسان، ممکن است مشکلات حل ناشدني و پيچيده ي اخلاقي و اجتماعي را به وجود آورد.

پي‌نوشت‌ها:

1. مسعود هوشمند، مسؤول کلينيک مرکز ملي تحقيقات مهندسي ژنتيک ايران، ISNA، 81/10/10.
2. ناصر مکارم شيرازي، ISNA 81/10/18.
3. مسعود هوشمند،ISNA ، 81/10/10.
4. علي فرازمند، ISNA، 81/10/10، ادلگارد بولمن، وزير پژوهش آلمان بر اين عقيده است ( روزنامه ي خراسان، 81/11/5 ).
5. مسعود هوشمند، ISNA، 81/10/10؛ بهرام گليايي، رئيس مرکز بيوانفورماتيک ايران، ISNA، 81/10/16.
6. B. B. C بخش فارسي 1381/7/22 ( http: //humancloning. org )
7. http: //humancloning. org/news شبيه سازي، ايران امروز، 81/10/15.
8. خوزه چيبلي و همکاران، ترجمه ي: ابوالفضل آرام، اولين جنين همانندسازي شده انسان، ص 27؛ اطلاعات علمي، شماره ي پي در پي 279، 1981؛ فهيم گلستاني، آزاده، ص 29.
9. يس (36) آيه هاي 79 و 81.
10. صدرالمتألهين، اسفار اربعه، ج 9، ص 165.
11. آيا کسي که آسمان ها و زمين را آفريد نمي تواند همانند آنان را بيافريند، آري او آفريدگار داناست. ( يس (36) آيه ي 81 ).
12. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج7، ص 43؛ شيخ طوسي نيز در کشف المراد، ص 256 اين احاديث را آورده است.
13. احمد ابن حنبل، المسند، ج 2، ص 215.
14. براي توضيح بيشتر ر. ک: واژه ي « عجب الذنب »؛ www. google. Arabic: www. alsaha. com.
15. مسعود هوشمند، ISNA، 81/10/10.
16. خبرگزاري فرانسه از مسکو، روزنامه ي قدس، 81/10/21.
17. همان.
18. lslam online. net.
19. نساء (4) آيه هاي 118- 120: ( وَ قَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِيباً… وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً ).
20. نحل (16) آيه ي 72؛ نبأ (78) روم (35) آيه ي 30.
21. مسعود هوشمند، INNA، 81/10/10.
22. يوسف قرضاوي، استنساج الانسان حرامّ. (www. lslamonline. net ).
23. همان.
24. ر. ک: آزاد فهيم گلستاني، همانند سازي از دالي تا انسان، ص 29؛ اطلاعات علمي، شماره ي 279، 1381 ( www. google. arabic. com ).
25. اعراف (7) آيه ي 56.
26. ر. ک: www. google. com.
27. ر. ک: www. google. com؛ ايسنا ( lSNA )، بخش فقه و حقوق، شبيه سازي.

منبع مقاله :
دفتر تبليغات اسلامي شعبه ي خراسان رضوي، (1388)، مسائل مستحدثه ي پزشکي/2، ( شبيه سازي، نشانه هاي مرگ و زندگي، يائسگي و…، قم: مرکز نشر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، چاپ دوم.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد