شب بیست و سوم، شبی سرنوشت ساز
عدم تعیین قطعی زمان شب قدر
قرائنی در تقویت احتمال شب بیست و سوم
در برخی روایات صراحت بیشتری در اهمیت روزهای بیست یکم و بیست و سوم وجود دارد. از جمله در روایتی از امام صادق (ع) بیان شده است که «شب قدر، شب بیست و یکم یا بیست و سوم است».[4]
اما نکته مهم، مطالبی است که احتمال و اهمیت شب قدر را افزون می کند؛ از جمله در روایتی از امام رضا(ع) آمده است: «کانَ أمیرُ المومِنینَ علیهالسلام لا یَنامُ ثَلاثَ لَیالٍ: لَیلَةَ ثَلاثٍ و عِشرینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لَیلَةَ الفِطرِ و لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ و فیها تُقسَمُ الأَرزاقُ وَ الآجالُ و ما یَکونُ فِی السَّنَة».؛ امیر مومنان (ع) سه شب را نمىخوابید: شب بیست و سوم ماه رمضان، شب عید فطر و شب نیمه شعبان. در این شبها، روزى ها و اجل ها و آنچه در طول سال خواهد شد، تقسیم مىشوند.[5]
داستان «عبداللّه بن انیس انصاری» ملقب به جهنی، صحابی پیامبر (ص) نیز قرینه بر اهمیت شب بیست و سوم است. وى به جهت دور بودن منزلش از مدینه از رسول خدا (ص) تقاضا کرد که براى ورود به مدینه شبى را براى او معین کند. پیامبر (ص) شب بیست و سوم ماه رمضان را تعیین کرد؛ از این رو، این شب به «لیلة الجُهَنى» نام گرفت.[6]
از قرائنی شبیه آنچه در بند فوق بیان شد، احتمال شب قدر بودن بیست و سوم تقویت می شود. البته در عین حال از برخی روایات دیگر چنین استفاده می شود که هر یک از شب های سه گانه، بهره ای از شب قدر دارند که به ترتیب از نونزدهم تا بیست و سوم بر اهمیت این شب ها افزوده میشود. در روایتی از امام صادق ع نیز نقل شده که فرمودند: «التقدیر فی لیله القدر تسعه عشر،و الإبرام فی لیله احدی و عشرین و الامضاء فی لیله ثلاث و عشرین»؛ تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء در شب بیست و سوم است.[7]
خاطره تکان دهنده از شب بیست و سوم
عرض میکنم خلاصه دستورالعملی میدهد، میگوید اینها را انجام بده شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان بیا پیش من ایشون انجام میدهد، اقای خویی طلبه ای بوده جوان، میگوید رفتم پیش آیت الله قاضی ایشون گفت بنشین، نشستم یکوقت دیدم که یک نفر عین من روبه روی من نشسته، اصلا فرقی با من ندارد، گفتم اقا اون کیه روبه رو؟ گفت اون تویی، حالا عجله نکن، فقط دقت کن ببین چه تغییری در این صورتی که می بینی به وجود می آید، می گوید دیدم که این صورت که عین من است و رو به روی من نشسته، یواش یواش تار موهای سفید در محاسنش می افتد، فرمودند: باز هم نگاه کن، نگاه کردم دیدم چند تا طلبه آمدند دور من بهشان درس می دم، دیدهم اینها زیاد شدند، این محاسن هم یک خورده بیشتر دارد سفید می شود و بالاخره جمعیت زیاد شدند و من در مسجد حلی نجف رفتم روی منبر درس خارج می دهم، همان ها را با چشم سر دارم میبینم که این صورت رفته روی منبر و طلبه ها نشسته اند، فرمود: این تویی، این آینده شماست تو مجتهد میشوی و درس خارج هم میدهی این هم درست است، بعد فرمودند: باز هم نگاه کن، نگاه کردم دیدم که یک گوشه ای از اتاق روزنه ای مثل اینکه باز شده، چاپ خانه ایست، دارند حروفچینی می کنند، فرمود: رساله شما دارد انجا چاپ می شود، بعد دیدم این محاسن این صورت سفیدتر شد و بالاخره مراجعات زیادی، استفتاء می آورند، من هم خیلی ضعیف و نحیف شده ام و مراجعین ازدحام کرده اند و بالاخره دیگه این صورت پیرتر شده که به زحمت میتواند بلند شود و بشیند، فرمود: حالا گوش بده یک صدایی می آید، گوش دادم دیدم بلندگو دارد میگوید که: مردم آیت الله العظمی آقای خویی به رحمت خدا رفت، میگوید این را هم شنیدم مسئله تمام شد، نه صورتی نه چیزی، آقای قاضی فرمودند: پسرم این تو بودی، اینی که حالا دیدی تمام آینده تو بود.یک چیز دیگری هم بعضی ها بر آن اضافه میکنند، که من بر آن چیز یقین ندارم و نمیتوانم بگویم، آن ثقیل است، حالا آن هم ان شاء الله خدا یک وقت مصلحت دانست ظاهر میشود.
به هر حال اینها را به عنوان کاشفیت خدمتتان گفتم، که بابا نمیگویم حالا آونطور بشویم، اما این نشان میدهد که شب قدر یعنی چه، حالا البته درک کردن شب قدر مراتب دارد، عرض کردم ممکن است یک نفری باشد یک صوری هم ببینید، اما مراتب نازله درک کردن شب قدر همین است که خدا یک حالی به آدم بدهد، خدا آنجا دعایش را به هدف اجابت برساند، بنده شب قدر را درک میکند یعنی این».
جمع بندی
با توجه به مطالب فوق، لازم است مؤمنین و مؤمنات نسبت به احیاء این شب اهتمام بیشتر داشته باشند و با خضوع و خشوع و تضرع بیشتری دست نیاز به درگاه الهی دراز کرده و از خداوند رحمان و رحیم، طلب بهترین مقدرات و در رأس آنها ظهور و توفیق یاری امام زمان (عج تعالی فرجه) را داشته باشند.