براساس روایتى شب قدر، اختصاص به دوران رسالت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله ندارد و در زمان هاى گذشته نیز وجود داشته است. مجلسى رحمه الله از امام جوادعلیه السلام نقل کرده است: «… لقد خلق الله تعالى لیلة القدر اول ما خلق الدنیا و لقد خلق فیها اول نبى یکون و اول وصى یکون…»؛ بحارالانوار، ج 25، ص 73، روایت 63.؛ «خداوند شب قدر را در آغاز آفرینش جهان آفرید و در آن اولین پیامبر و نخستین وصى را هستى بخشید…». از طرف دیگر در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است: «ان الله وهب لامتى لیلة القدر لم یعطها من کان قبلهم»؛ درالمنثور، ج 6، ص 371.؛ «خداوند به امت من شب قدر را بخشید و احدى از امت هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند». جمع این دو روایت نشان مى دهد که اصل شب قدر از قبل بوده است؛ ولى فضایل بسیار بالایى به طور ویژه، در آن شب براى امت اسلام قرار داده شده که در امت هاى پیشین سابقه نداشته است. لذا شب قدر حقیقت و واقعیتى است که در جهان هستى مقدر شده است.
از سوره مبارکه قدر فهمیده مى شود که در هر سال، شبى است به نام «قدر» که از جهت ارزش و فضیلت برتر از هزار ماه است. در این شب فرشتگان الهى به همراه بزرگ خویش (روح)، براى هر فرمان و تقدیرى که از سوى خدا براى یک سال مقدر شده است، فرود مى آیند. از احادیثى که در تفسیر این سوره و تفسیر آیات آغازین سوره «دخان» رسیده، فهمیده مى شود که فرشتگان در شب قدر، مقدرات یکساله را به نزد «ولى مطلق زمان» مى آورند و به او عرضه مى دارند و به او تسلیم مى کنند. این واقعیت، همواره بوده است و خواهد بود.
در روزگار پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، محل نزول فرشتگان در شب قدر، آستان نبى مصطفى صلى الله علیه وآله بوده است و این امر مورد قبول همگان است. اما نسبت به زمان بعد از آن حضرت صلى الله علیه وآله باید گفت: شب قدر بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نیز هست. علاوه بر ظهور آیات قرآن کریم در «سوره قدر» و «سوره دخان»، در روایات نیز این واقعیت به روشنى ذکر شده است به تفاسیر شیعه، مانند مجمع البیان، المیزان و تفسیر نمونه مراجعه شود..
رشید الدین میبدى (مفسر معروف سنى) مى گوید: «برخى گفته اند: شب قدر، اختصاص به روزگاران پیامبرصلى الله علیه وآله بود و سپس از میان رفت. اما چنین نیست؛ زیرا همه اصحاب پیامبر و علماى اسلام معتقدند که شب قدر تا قیام قیامت باقى است» کشف الاسرار، ج 10، ص 559..
شیخ طبرسى از عالمان شیعى نیز در این باره، روایتى از ابوذر غفارى نقل مى کند: «به پیامبر خدا گفتم: اى پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد و چون پیامبران از جهان رفتند، دیگر شب قدرى نیست، پیامبر فرمود: نه بلکه شب قدر، تا قیام قیامت هست» ر.ک: المیزان، ج 20، ص 473..
در این مقام، از امام جوادعلیه السلام تعلیمى رسیده که خلاصه آن در اینجا ذکر مى شود. حضرت فرمود: «خداوند متعال، شب قدر را در ابتداى آفرینش دنیا آفرید، همچنین در آن شب نخستین پیامبر و نخستین وصى را آفرید (وجود آنها را مقدر ساخت). در قضاى الهى چنان گذشت که در هر سال، شبى باشد که در آن شب، تفصیل امور و مقدرات یک ساله فرود آید».
بى شک پیامبران با شب قدر، در ارتباط بوده اند. پس از آنان، باید حجت خدا وجود داشته باشد؛ زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا آخر فناى دنیا، بى حجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن کس که اراده فرموده (وصى و حجت)، فرو مى فرستد. به خدا سوگند! روح و ملائکه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و او درنگذشت؛ مگر اینکه براى خود وصى و جانشینى تعیین کرد. همه پیامبرانى که پس از آدم آمدند نیز، بر هر کدام در شب قدر، امر خداوند نازل مى گشت و هر پیامبرى این مرتبت را به «وصى» خویش مى سپرد… اصول کافى، ج 1، کتاب الحجة، باب فى شأن انا انزلناه فى لیلة اقدر، ح 7، در تنظیم این نوشتار از مقاله عالمانه استاد محمد رضا حکیمى سود جسته ایم. نشریه کیهان 7/10/78..
از سوره مبارکه قدر فهمیده مى شود که در هر سال، شبى است به نام «قدر» که از جهت ارزش و فضیلت برتر از هزار ماه است. در این شب فرشتگان الهى به همراه بزرگ خویش (روح)، براى هر فرمان و تقدیرى که از سوى خدا براى یک سال مقدر شده است، فرود مى آیند. از احادیثى که در تفسیر این سوره و تفسیر آیات آغازین سوره «دخان» رسیده، فهمیده مى شود که فرشتگان در شب قدر، مقدرات یکساله را به نزد «ولى مطلق زمان» مى آورند و به او عرضه مى دارند و به او تسلیم مى کنند. این واقعیت، همواره بوده است و خواهد بود.
در روزگار پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، محل نزول فرشتگان در شب قدر، آستان نبى مصطفى صلى الله علیه وآله بوده است و این امر مورد قبول همگان است. اما نسبت به زمان بعد از آن حضرت صلى الله علیه وآله باید گفت: شب قدر بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نیز هست. علاوه بر ظهور آیات قرآن کریم در «سوره قدر» و «سوره دخان»، در روایات نیز این واقعیت به روشنى ذکر شده است به تفاسیر شیعه، مانند مجمع البیان، المیزان و تفسیر نمونه مراجعه شود..
رشید الدین میبدى (مفسر معروف سنى) مى گوید: «برخى گفته اند: شب قدر، اختصاص به روزگاران پیامبرصلى الله علیه وآله بود و سپس از میان رفت. اما چنین نیست؛ زیرا همه اصحاب پیامبر و علماى اسلام معتقدند که شب قدر تا قیام قیامت باقى است» کشف الاسرار، ج 10، ص 559..
شیخ طبرسى از عالمان شیعى نیز در این باره، روایتى از ابوذر غفارى نقل مى کند: «به پیامبر خدا گفتم: اى پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد و چون پیامبران از جهان رفتند، دیگر شب قدرى نیست، پیامبر فرمود: نه بلکه شب قدر، تا قیام قیامت هست» ر.ک: المیزان، ج 20، ص 473..
در این مقام، از امام جوادعلیه السلام تعلیمى رسیده که خلاصه آن در اینجا ذکر مى شود. حضرت فرمود: «خداوند متعال، شب قدر را در ابتداى آفرینش دنیا آفرید، همچنین در آن شب نخستین پیامبر و نخستین وصى را آفرید (وجود آنها را مقدر ساخت). در قضاى الهى چنان گذشت که در هر سال، شبى باشد که در آن شب، تفصیل امور و مقدرات یک ساله فرود آید».
بى شک پیامبران با شب قدر، در ارتباط بوده اند. پس از آنان، باید حجت خدا وجود داشته باشد؛ زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا آخر فناى دنیا، بى حجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن کس که اراده فرموده (وصى و حجت)، فرو مى فرستد. به خدا سوگند! روح و ملائکه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و او درنگذشت؛ مگر اینکه براى خود وصى و جانشینى تعیین کرد. همه پیامبرانى که پس از آدم آمدند نیز، بر هر کدام در شب قدر، امر خداوند نازل مى گشت و هر پیامبرى این مرتبت را به «وصى» خویش مى سپرد… اصول کافى، ج 1، کتاب الحجة، باب فى شأن انا انزلناه فى لیلة اقدر، ح 7، در تنظیم این نوشتار از مقاله عالمانه استاد محمد رضا حکیمى سود جسته ایم. نشریه کیهان 7/10/78..