جریان محو آثار شرک و بت پرستى و شکستن بتهاى کعبه که در فتح مکه توسط لشکر اسلام اتفاق افتاد , در بیان مورخان و محدثان به صورتهاى گوناگونى نقل شده است :1ـ طبق نقل ابن هشام و ابـن اثـیـر و واقدى , پس از ورود پیامبر (ص ) و لشکر اسلام ,حضرت در همان حال که بر مرکب خـود سوار بودند , برگرد کعبه طواف کرده و با چوب دستى که در دست داشتند , به بت ها اشاره کـرده و آیـه شریفه : «جا الحق و زهق الباطل , ان الباطل کان زهوقا» (1) را تلاوت مى کردند و با اشـاره آن حضرت به هربت , آن بت از پشت بر زمین فرو افتاده و مى شکست . (2)
2ـ بسیارى دیگر از مورخان و محدثان گفته اند که پیامبر(ص ) امیرالمومنین (ع ) را امر فرمود که بر شانه و دوش آن حـضـرت رفـته و خانه خدا را از لوث وجود مظاهر شرک و بت پرستى پاک و مبرا گرداند . (3)
3ـ عـده اى نـیز نوشته اند که پیامبر(ص ) تعدادى از بتها را با اشاره و برخى را توسطحضرت على (ع ) مـنـهـدم کـرد و از بین برد . (4)بنابراین در هیچ یک از کتب تاریخ و کتب معتبر حدیث , از اینکه پـیـامـبـر (ص ) ابـى سـفـیـان را مامور شکستن بتها نموده باشد , ذکرى به میان نیامده است و بر فـرض صـحـت چـنین ادعایى مى توان گفت : با توجه به شخصیت ابى سفیان که از سران شرک و کـفـرمـحـسـوب مـى شد و قیادت و فرماندهى جنگهاى مشرکان بر ضد پیامبر(ص ) را عهده دار بود(5) و آئین بت پرستى در عمق جان او رسوخ کرده بود , قطعا منظور پیامبر (ص ) ازاین کار این بـود کـه مـى خـواسـت آلـودگـى یـک عمر بت پرستى از دل او زدوده شود و بااین عمل عجز و درمـاندگى بتهاى بى جان را , عملا به وى نشان داده و او را متوجه دروغین بودن هیئت و قدرت خـیالى بتها بنماید .براى اثبات ادعاى فوق ( اینکه ابوسفیان از سران شرک بوده ) شمه اى کوتاه از افـعـال و کـردار و صـفـات وى را بـا تـوجه به مدارک معتبر تاریخى بررسى مى کنیم: او سردسته مشرکان در جنگ احد و تجهیزگر لشکر کافران در نبرد احزاب و گوینده جمله معروف «اعل هبل؛ بزرگ مرتبه باد بت هبل» و «ان لناالعزى و لا عزى لکم؛ عزى از آن ماست و شما مسلمین را عزى نـیـسـت» بـوده است که پیامبر(ص ) فرمودند در پاسخش بگویید: «اللّه مولانا و لامولى لکم؛ خدا مـولاى مـاست و شما را مولایى نیست».(6) ابوسفیان کسى است که قرآن وى را از پیشوایان کفر دانـسـتـه اسـت. (توبه ـ 12) ؛ (7)همچنین به گفته بسیارى از مفسران در آیه شریفه 🙁 ان الذین کـفـروا یـنـفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل اللّه , همانا کافران مالهاشان را در جهت بستن راه خدا صـرف مى کنند ) . (8) مقصود ابى سفیان بوده است . (9) و سرانجام اینکه در هفت مورد(که شکى در آن نیست ) مورد لعن و نفرین رسول خدا(ص) قرار گرفته است .(10) و مواردبسیار دیگرى که در کـتـب تـاریخى و حدیثى آمده است و اگر به فرض ابى سفیان به امر پیامبر(ص ) به فروریختن بتها مبادرت ورزیده باشد, سببى جز شکستن روحیه بت پرستى وشرک ورزى وى نداشته است.
پاسخ به شبهات اهل سنت، مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما 1- اسـرا / 81.2- سـیـره ابـن هـشـام , ج 4, ص 37 ـ الـکـامـل فى التاریخ , ابن اثیر, ج 1, ص 618ـ تفسیرالکشاف , زمخشرى , ج 2, ص 698. تفسیرالدرالمنثور, سیوطى , ج 5, ص 329ـ 330 و…. .3- تـفـسیر الکشاف , زمخشرى , ج 2, ص 69
به نقل از سایت تبیان
2ـ بسیارى دیگر از مورخان و محدثان گفته اند که پیامبر(ص ) امیرالمومنین (ع ) را امر فرمود که بر شانه و دوش آن حـضـرت رفـته و خانه خدا را از لوث وجود مظاهر شرک و بت پرستى پاک و مبرا گرداند . (3)
3ـ عـده اى نـیز نوشته اند که پیامبر(ص ) تعدادى از بتها را با اشاره و برخى را توسطحضرت على (ع ) مـنـهـدم کـرد و از بین برد . (4)بنابراین در هیچ یک از کتب تاریخ و کتب معتبر حدیث , از اینکه پـیـامـبـر (ص ) ابـى سـفـیـان را مامور شکستن بتها نموده باشد , ذکرى به میان نیامده است و بر فـرض صـحـت چـنین ادعایى مى توان گفت : با توجه به شخصیت ابى سفیان که از سران شرک و کـفـرمـحـسـوب مـى شد و قیادت و فرماندهى جنگهاى مشرکان بر ضد پیامبر(ص ) را عهده دار بود(5) و آئین بت پرستى در عمق جان او رسوخ کرده بود , قطعا منظور پیامبر (ص ) ازاین کار این بـود کـه مـى خـواسـت آلـودگـى یـک عمر بت پرستى از دل او زدوده شود و بااین عمل عجز و درمـاندگى بتهاى بى جان را , عملا به وى نشان داده و او را متوجه دروغین بودن هیئت و قدرت خـیالى بتها بنماید .براى اثبات ادعاى فوق ( اینکه ابوسفیان از سران شرک بوده ) شمه اى کوتاه از افـعـال و کـردار و صـفـات وى را بـا تـوجه به مدارک معتبر تاریخى بررسى مى کنیم: او سردسته مشرکان در جنگ احد و تجهیزگر لشکر کافران در نبرد احزاب و گوینده جمله معروف «اعل هبل؛ بزرگ مرتبه باد بت هبل» و «ان لناالعزى و لا عزى لکم؛ عزى از آن ماست و شما مسلمین را عزى نـیـسـت» بـوده است که پیامبر(ص ) فرمودند در پاسخش بگویید: «اللّه مولانا و لامولى لکم؛ خدا مـولاى مـاست و شما را مولایى نیست».(6) ابوسفیان کسى است که قرآن وى را از پیشوایان کفر دانـسـتـه اسـت. (توبه ـ 12) ؛ (7)همچنین به گفته بسیارى از مفسران در آیه شریفه 🙁 ان الذین کـفـروا یـنـفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل اللّه , همانا کافران مالهاشان را در جهت بستن راه خدا صـرف مى کنند ) . (8) مقصود ابى سفیان بوده است . (9) و سرانجام اینکه در هفت مورد(که شکى در آن نیست ) مورد لعن و نفرین رسول خدا(ص) قرار گرفته است .(10) و مواردبسیار دیگرى که در کـتـب تـاریخى و حدیثى آمده است و اگر به فرض ابى سفیان به امر پیامبر(ص ) به فروریختن بتها مبادرت ورزیده باشد, سببى جز شکستن روحیه بت پرستى وشرک ورزى وى نداشته است.
پاسخ به شبهات اهل سنت، مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما 1- اسـرا / 81.2- سـیـره ابـن هـشـام , ج 4, ص 37 ـ الـکـامـل فى التاریخ , ابن اثیر, ج 1, ص 618ـ تفسیرالکشاف , زمخشرى , ج 2, ص 698. تفسیرالدرالمنثور, سیوطى , ج 5, ص 329ـ 330 و…. .3- تـفـسیر الکشاف , زمخشرى , ج 2, ص 69
به نقل از سایت تبیان