شخصیت تاریخی احمدبن اسحاق اشعری قمی (علیه الرحمه)(1)
چکیده:
منزلت جهان هستی، با وجود رسالت انبیاء و اولیاء الهی شکل می گیرد، آنان حبل متین و ثقل وزین هدایت و سعادت دنیا و آخرت انسان ها به شمار می آیند، و سپس شاگردان و تعلیم یافتگان امامان معصوم (راویان نور)این امر خطیر را در گستره ی تاریخ عهده دار شده اند. راویان نور از آن نظر که انسان هایی غیر معصوم، ولی از آن جهت که در محضر ائمه (ع)تربیت یافته و اعمال و رفتارشان در دیدگاه آنان مورد محک و ارزیابی قرار می گرفته است، می توانند هادیانی موثق و نیکو برای ره جویان حقیقت باشند.
بدیهی است، بررسی احوالات و زنده نگه داشتن یاد و نام راویان و ناقلین حدیث، وظیفه ی سنگینی است که بر دوش دینداران و عاشقان اهل بیت سایه می افکند و مسامحه در انجام این مهم، سخیف انگاشتن احکام خدا و نادیده گرفتن شؤونات شاگردان امامان معصوم (ص)می باشد. حسب اهمیت این موضوع نگارنده را بر آن داشت تا زندگی و احوالات یکی از چهره های موفق و ماندگار اواخر قرن دوم هجری و اوایل قرن سوم هجری، ((احمد بن اسحاق اشعری، قمی))مورد مطالعه و در اختیار محبان اهل بیت (ع)قرار دهد.
کلید واژه ها: نگاهی کوتاه به خاندان اشعری و ولادت احمدبن اسحاق قمی، احمدبن اسحاق در نگاه برخی دانشمندان،
احمد در عصر امامان معصوم: (هادی (ع)، حسن عسکری(ع)، مهدی موعود (عج)، شخصیت اجتماعی و ذکر برخی از شاگردان و روایات احمد
مقدمه
مسلماً انسان خاکی، در فراسوی زندگی خویش و برای رسیدن به سعادت و کمال مطلوب، علاوه بر بهره گیری از موهبت عقل، به وحی الاهی که مبلغین آن پیامبر اسلام (ص)و ائمه ی معصومین (ع)بودند نیز نیازمند است. با مطالعه ی تاریخ اسلام در می یابیم که امامان معصوم (علیهم السلام)پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن (ص)سکانداران و مجریان واقعی احکام دین خدا بودند و آنان نیز به جهت وقوع رخدادهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران امامت خویش و به ویژه مناظرات عقیدتی و ولایی در بلاد اسلامی از یک سو، و رسوا نمودن حکام جور و معاندین اسلام از سوی دیگر، احساس ضرورت نمودند که در جهت ترتبیت شاگردان و وکلای لایق و مکتبی
اهتمام لازم را معمول دارند تا دامنه ی ارتباطات مردمی و آشنایی هر چه بیشتر آنان با وضعیت سیاسی، علمی و عبادی اسلام سهل و آسان گردد. در این میان می توان از احمدبن اسحاق اشعری قمی فرزند اسحاق بن عبدالله بن سعد (از راویان مورد اعتماد و محدثان عادل)یکی از چهره های درخشان و مؤثر در عرصه ی حدیث و وکالت در زمان امامان معصوم (علیهم السلام)عصر خویش نام برد که در بغداد و ایران صاحب نام گشت.
نگاهی کوتاه به خاندان اشعری
مالک بن عامر، نیای بزرگ خاندان اشعری از بزرگان کشور یمن بود. هم زمان با طلوع اسلام به مدینه شتافت و در محضر پیامبر اسلام (ص)ایمان آورد، سپس با راهنمایی های مالک، دیگر بستگان و طوایف یمن اسلام آورده با پیامبر(ص)بیعت کردند. خدمات مالک بن عامر به پیامبر به گونه ای بود که مورد لطف پیامبر رحمت قرار گرفته و آن بزرگوار درباره ی مالک دعا کرده فرمود: «اللهم اغفر للاشعریین، خدایا اشعریان را مورد رحمت خود قرار بده…» و نیز فرمودند: «خدایا فرزندان اشعریان را افزایش ده…» (گروه کوثر، 1377، ج1، ص9).
پس از آن، فرزندان بی شمار و خداجویی از این خاندان پا به عرصه ی وجود نهاده و آسمان تشیع درخششی دیگر گرفت و حدود 370 سال پس از دعای پیامبر (ص)، جمعیت این عده به حدی افزایش یافت که نوادگان و فرزندان یکی از آنان بالغ بر شش هزار نفر گردید. (همان، ص10). بی تردید نیای احمد با داشتن این همه خلق و خلق نیکو و ابراز محبت پیامبر (ص)در حق ایشان، حجت بر امت شیعه تمام گشته که شخصیت بلند احمد را که او نیز از سلسله خوبان اشعری است، به جد مورد تکریم و از زوایای زندگی افتخار آمیزش، درس زندگی، صداقت، و قضاوت و امانتداری بگیرند.
ناگفته پیداست مهاجرت اشعریان به قم، موجب ترقی و کمال آنان گردید، که از جمله ی آن می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف)مذهب شیعه، اولین بار از سوی موسی بن عبدالله (عموی زکریا بن آدم)در قم به طور علنی اظهار شد.
ب)اشعریان املاک بسیاری را وقف ائمه کرده و خراج آن را برای آنان می فرستادند.
ج)برخی از اینان از جمله زکریا بن آدم و زکریا بن ادریس از سوی امامان (ع)مورد اکرام قرار گرفته، هدایایی برای اشعریان از طرف ائمه فرستاده شد.
د)از بزرگترین افتخارات این خاندان، آن که بیش از صد نفر از آنان، افتخار حضور در پشگاه امامان معصوم (علیهم السلام)یافته در زمره ی محدثان و راویان حدیث قرار گرفتند. (همان، ص13)
ولادت احمدبن اسحاق
تاریخ تولد احمد به صورت دقیق مشخص نیست، اما بنابر شواهد و قرائن موجود به نظر می رسد که ولادتش در اواخر قرن دوم هجری (یا اوائل قرن سوم)باشد، به این دلیل که با چهار تن از امامان شیعه (امام جواد، امام هادی، امام عسکری و امام زمان (علیهم السلام)معاصر بود.
احمد ابتدا مورد تربیت علمی و اخلاقی پدر دانشمند و فاضلش قرار گرفت. و سپس زندگی اش با دوران چهار معصوم گره خورده و زیبایی خاصی به وی داده است. او نه تنها در برابر زیاده خواهی ها و خودکامگی های حاکمان بنی عباس که علویان را سخت در فشار قرار داده بودند هراسی به دل راه نداد بلکه با درایت و هوشمندی فراوانی که داشت در صدد احیاء و ترویج احکام دین خدا در ظل توجهات امامان معصوم عصر خویش برآمد و جایگاهی بس رفیع در میان شیعیان پیدا نمود.
احمد در نگاه برخی دانشمندان
احمد بن محمد بن خالد برقی از علمای قرن سوم می گوید: احمد بن اسحاق در زمره ی اصحاب امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام)قرار گرفته، در اصحاب امام جواد (ع)از او به عنوان احمد بن اسحاق بن سعد الاشعری القمی و در اصحاب امام حسن عسکری (ع)از کنیه ی او نیز یاد کرده ولی در اصحاب امام هادی به عنوان احمد بن اسحاق اکتفا نموده است. (برقی، 1383، ص59و 60)
محدث نوری نیز درباره ی او می گوید: احمد بن اسحاق اشعری از بزرگان اصحاب ائمه (ص)و صاحب مراتب عالی در نزد ایشان و از وکلای معروفین بود و کیفیت وفات او به نحو دیگر نیز ذکر شده… و حضرت… کافور خادم را برای او فرستاد، در حلوان و غسل و کفن او به دست کافور یا مانند او شد بی اطلاع کسانی که با او بودند. و حلوان همین ذهاب معروف است که در راه کرمانشاهان است به بغداد و قبر آن معظم در نزدیک رودخانه ی آن قریه است به فاصله ی تقریباً هزار قدم از طرف جنوب و بر آن قبر بنای محقری است… و قبرش را مزار معتبری باید قرار داد که از برکت صاحب قبر و به توسط او به فیض های الهیه برسند. (طبرسی نوری، 1382، باب 6، ص355 و 356)
شیخ عباس قمی مؤلف گرانقدر مفاتیح الجنان، در مورد احمد این گونه می نویسد: شیخ اجل ابوعلی احمد بن اسحاق… ثقه ی رفیع القدر از اجلاء اهل قم است و خانواده و خویشان او از اصحاب ائمه (ع)و از محدثین کبارند. (عباس قمی، 1376، ج2، ص737)و نیز شیخ طوسی می گوید: در زمان سفرای امام زمان (عج)، افراد مورد اطمینانی وجود داشتند که همواره توقیعاتی مبنی بر ثقه بودن آنان از طریق این سفرا و از جانب ولی عصر (عج)برای آن ها صادر می گردید که از جمله ی آن ها، احمد بن اسحاق است.
(طوسی، 1411 ه.ق، ج1ص258)
نقل است دو تن از علمای عصر ایشان به نام های «محمد بن ابی العلاء همدانی و یحیی بن محمد جریح بغدادی» می گویند:در بحثی که با یکدیگر داشتیم، بر یک مبدأ تاریخی، اختلاف نظر پیدا کردیم، هیچ کدام نتوانستیم دیگری را متقاعد سازیم، بنا گذاشتیم برای حل این مشکل به احمد بن اسحاق قمی مراجعه کنیم و آن مطلب را از نظر تاریخی روشن سازیم، این دو سپس ماجرای سفرشان به قم و ملاقات با احمد بن اسحاق را توضیح دادند. (باقری، 1376، ص71)
به هر تقدیر بخش عظیمی از علماء قرون متعدد، موقوف به جایگاه ارزشمند و توان علمی احمد بوده و هر یک با ادبیات خاص خویش، او را به زیبایی تعریف و به توده ی مردم، به ویژه اهل فضل معرفی نموده اند، که مجال ذکر همه ی آن ها در این وجیزه نمی گنجد حال به اجمال به برخی زوایای علمی و اخلاقی ایشان در دوران سه امام معصوم می پردازیم:
عصر امام هادی (ع)
مفاد نامه های مختلفی که احمد بن اسحاق نوشته، دلالت بر این امر دارد که وی در میان شیعیان، به عنوان وکیل متعهد و مورد اعتماد حضرت امام هادی (ع)شهرت یافته است. در روایتی احمدبن محمد چنین نوشت: (دره دختر مقاتل، از دنیا رفته و قطعه زمینی را از خود باقی گذاشته، بیش از یک سوم آن را برای امام خود وصیت نموده. و ما نیز وصی او هستیم. دوست داریم فرمان شما را در این رابطه بدانیم. اگر اجازه فرمایید آن چنان که او وصیت کرده، عمل می کنیم و اگر فرمان دیگری صادر بفرمایید به آن عمل می نماییم، ان شاءالله. امام هادی (ع)در پاسخ به نامه ی احمد بن اسحاق با خط مبارک خود چنین نوشتند: آن چه بر او بوده، این است که به اندازه ی یک سوم از اموال خود را وصیت کند، اگر شما وارثان او هستید و بیش از یک سوم را اجازه می دهید، جایز است که در موردی که وصیت کرده مصرف کنید.)(صدوق، 1413ه.ق، ج4، ص137).
بنابراین از این روایت پیام مهمی حاصل می گردد که در زمان این امام همام، شیعیان، احمد بن اسحاق را به عنوان وکیلی امین و نماینده ای مطمئن برگزیده بودند و بدون هیچ تردیدی اموال خویش را به او می سپردند. مع الوصف احمد بن اسحاق علاوه بر مسؤلیت خطیر نمایندگی امام (ع)، دارای منصب مهم در دستگاه حکم فرمایی آن حضرت بوده است.
و نیز حدیث ماجرای (از دنیا رفتن فرزند احمدبن اسحاق هنگام معالجه.)(کافی، 1365، ج6، ص53). (و پرسش از حکم نماز با لباسی که از پوست حیوان حرام گوشت تهیه شده.)(عاملی، 1365، ج6، ص53)از جمله روایاتی است که دلالت بر ارتباط مکتوب احمدبن اسحاق با امام هادی (ع)داشته است.
عصر امام حسن عسکری (ع)
پس از شهادت امام هادی (ع)، احمد بن اسحاق با تمام و کمال در خدمت امام حسن عسکری (ع)قرارگرفت و با عنایت به پختگی و تجربه ی فوق العاده ی ایشان، حضرت او را به عنوان وکیل خود در شهر مقدس قم منصوب نمودند.در تاریخ منقول است که (احمد بن اسحاق علاوه بر کسوت وکالت، مسؤلیت رتق و فتق امور مربوط به شیعیان را نیز به عهده داشته است). (محدث نوری، 1408ه.ق، ج12، ص37). و شاید به خاطر همین خدمات مخلصانه و مدبرانه ی وی بوده که به(صاحب مولانا ابا محمد (ع)؛ یعنی: یار ویژه و همراه امام عسکری (ع)مشهور گشته است). (طبرسی، 1403ه.ق، ج2، ص46).
احمد بن اسحاق گوید: بر امام حسن عسکری (ع)وارد شدم و می خواستم از امام بعد از او سؤال کنم. امام(ع)قبل از سؤال من فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند زمین را از خلقت آدم تا روز قیامت از وجود حجت خالی نمی گذارد و به وسیله ی اوست که بلا را از اهل زمین دور می گرداند، باران می بارد و برکات زمین ظاهر می شود.
عرض کردم: یابن رسول الله امام بعد از شما کیست؟
امام (ع)با عجله برخاست و داخل اتاق دیگر شد و در حالی که بچه ی سه ساله ای که همانند ماه شب چهارده زیبا بود را بر دوش داشت بازگشت و فرمود: ای احمد اگر نزد خداوند و ما دارای ارزش و مقامی نبودی فرزندم را به تو نشان نمی دادم، او همنام رسول الله است که زمین را پر از قسط و عدل می کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد. ای احمد! مَثَل او در این امت مَثَل حضرت خضر و ذوالقرنین است. به خدا قسم غیبتی خواهد داشت که هر کس جز آن که خداوند او را بر امامتش ثابت و استوار نگاه داشته است و توفیق دعا برای تعجیل در فرج او داده است از اعتقاد به او منحرف می گردد.
عرض کردم: مولای من! آیا نشانه ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ در این هنگام کودک سه ساله با زبان فصیح عربی گفت: «أنا بقیه الله فی ارضه والمنتقم من اعدائه» من بقیه الله در زمین و انتقام گیرنده از دشمنان هستم.
احمد بن اسحاق گوید: من در حالی که بسیار خوشحال بودم از محضر امام (ع)خارج شدم و روز بعد خدمت او رسیدم و عرض کردم: از لطفی که دیروز به من کردید بسیار مسرور شدم، اما بفرمایید سنتی که از خضر و ذوالقرنین در اوست چیست؟ امام فرمود: طولانی شدن غیبت اوست.
عرض کردم: یابن رسول الله غیبت او طولانی می شود؟
فرمود: قسم به پروردگارم اکثر معتقدین به او از امامتش برمی گردند و کسی جز آن که در عهد ولایت ما پا برجاست و ایمان در قلب او نوشته شده است و با روح الاهی تأیید شده است ثابت قدم نمی ماند.
ای احمد!آن چه به تو گفتم سری از اسرار الاهی است، از دیگران مخفی بدار و از شکرگزاران باش که با ما در علیین بهشت خواهی بود. (علی بن عیسی، 1381، ج2، ص526)
این ملاقات و مباحث سری می تواند گویای این مسئله ی مهم باشد که امام عسکری (ع)، احمد بن اسحاق را کاملاً توثیق و به تعبیری او را جزیی از خانواده ی خویش محسوب فرمودند و با این نگاه جایگاه و اعتبار احمد بن اسحاق در میان شیعیان جلوه ای خاص به خود گرفت.
منبع: نشریه فکر و نظر، شماره 5-4.