عموم آیات و روایاتی که عذاب جهنم را توصیف کردهاند، با بیانی شدید هستند که میتواند به دو دلیل باشد:
1. تطابق با واقع؛ قطعاً جهنم جایگاه سختی خواهد بود. بنابر این، لازم است تعبیری که از آن میشود نیز با واقعیت همخوانی داشته باشد و به صورت تند و شدید ادا شود.
2. برای تأثیر در مخاطب و اینکه اِنذار بتواند در او اثر کند؛ لازم است به صورت تند و شدید گفته شود.
در اینجا برای نمونه به دو آیه که عذاب را برای دوزخیان بیان میکند، اشاره میشود:
«روزى که آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند، و پیشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] این است آنچه براى خود اندوختید، پس [کیفر] آنچه را میاندوختید بچشید».[1]
«…و کسانى که کفر ورزیدند، جامههایى از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ریخته میشود».[2]
اما در اینکه شدیدترین عذاب در جهنم چیست و به چه عذابی سختترین عذاب گفته میشود؛ نمیتوان بیان دقیقی ارائه کرد؛ زیرا عذاب هر گروهی به اندازه گناهانشان بوده و هر کدام سخت و دردناک است و حتی شاید بتوان سخت و شدید بودن در این مراحل را امری نسبی دانست. حتی در برخی از روایات، ناامیدی که برای برخی از دوزخیان به وجود میآید، سخت و دردناک توصیف شده است، امام علی(ع) در اینباره میفرماید: «اى کمیل! ما به خدا سوگند حقى هستیم که خداى عزّ و جلّ فرموده: “اگر حق از هوسهاى آنها پیروى میکرد، قطعاً آسمانها و زمین و هر که در آنها هست تباه میشد”.[3] اى کمیل! بعد از آنکه مدتهاى طولانى نگه داشته میشوند، خدای تبارک و تعالی را صدا میزنند که ما را در آسایش قرار بده، پس خداوند به ایشان جواب میدهد که؛ “خاموش باشید و سخن مگوئید”.[4] اى کمیل! در این هنگام از آزاد شدن ناامید میشوند و بر حسرتشان افزوده میشود و یقین به نابودى و درنگ کردن پیدا میکنند پاداش کردارشان عذاب است».[5]
علاوه بر این، بسیاری از این گفتهها براساس فهم و دانستههای ما انسانها میباشد و شاید ماهیت اینها در آخرت با آنچه در این دنیا میگذرد متفاوت باشد.
1. تطابق با واقع؛ قطعاً جهنم جایگاه سختی خواهد بود. بنابر این، لازم است تعبیری که از آن میشود نیز با واقعیت همخوانی داشته باشد و به صورت تند و شدید ادا شود.
2. برای تأثیر در مخاطب و اینکه اِنذار بتواند در او اثر کند؛ لازم است به صورت تند و شدید گفته شود.
در اینجا برای نمونه به دو آیه که عذاب را برای دوزخیان بیان میکند، اشاره میشود:
«روزى که آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند، و پیشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند:] این است آنچه براى خود اندوختید، پس [کیفر] آنچه را میاندوختید بچشید».[1]
«…و کسانى که کفر ورزیدند، جامههایى از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ریخته میشود».[2]
اما در اینکه شدیدترین عذاب در جهنم چیست و به چه عذابی سختترین عذاب گفته میشود؛ نمیتوان بیان دقیقی ارائه کرد؛ زیرا عذاب هر گروهی به اندازه گناهانشان بوده و هر کدام سخت و دردناک است و حتی شاید بتوان سخت و شدید بودن در این مراحل را امری نسبی دانست. حتی در برخی از روایات، ناامیدی که برای برخی از دوزخیان به وجود میآید، سخت و دردناک توصیف شده است، امام علی(ع) در اینباره میفرماید: «اى کمیل! ما به خدا سوگند حقى هستیم که خداى عزّ و جلّ فرموده: “اگر حق از هوسهاى آنها پیروى میکرد، قطعاً آسمانها و زمین و هر که در آنها هست تباه میشد”.[3] اى کمیل! بعد از آنکه مدتهاى طولانى نگه داشته میشوند، خدای تبارک و تعالی را صدا میزنند که ما را در آسایش قرار بده، پس خداوند به ایشان جواب میدهد که؛ “خاموش باشید و سخن مگوئید”.[4] اى کمیل! در این هنگام از آزاد شدن ناامید میشوند و بر حسرتشان افزوده میشود و یقین به نابودى و درنگ کردن پیدا میکنند پاداش کردارشان عذاب است».[5]
علاوه بر این، بسیاری از این گفتهها براساس فهم و دانستههای ما انسانها میباشد و شاید ماهیت اینها در آخرت با آنچه در این دنیا میگذرد متفاوت باشد.
[1]. توبه، 35. «یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ».
[2]. حج، 19. «فَالَّذینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمیمُ».
[3]. مؤمنون، 71. «وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ».
[4]. مؤمنون، 108. «قالَ اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُون».
[5]. «یَا کُمَیْلُ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْحَقُّ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَ یَا کُمَیْلُ ثُمَّ یُنَادُونَ اللَّهَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ بَعْدَ أَنْ یَمْکُثُوا أَحْقَاباً اجْعَلْنَا عَلَى الرَّخَاءِ فَیُجِیبُهُمْ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ یَا کُمَیْلُ فَعِنْدَهَا یَیْأَسُونَ مِنَ الْکَرَّةِ وَ اشْتَدَّتِ الْحَسْرَةُ وَ أَیْقَنُوا بِالْهَلَکَةِ وَ الْمَکْثِ جَزَاءً بِمَا کَسَبُوا عُذِّبُوا»؛ طبری آملی، عماد الدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 30، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 276، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.