شركهاي مـا
شركهاي مـا
نهي شرك توسط خداوند
—————————-
خداوند متعال نهي فرموده است كه برايش شريك قائل شويم. شريك اين است كه غير خدا را موثر مستقل بدانيم . در آيه 22سوره اسرا چنين آمده است كه: “لا تجعل مع الله الها آخر فتقعد مذموما مخذولا ” با خدا معبود ديگري را شريك قرار مده پس اگر چنان كني درحالي كه نكوهيده و خوار شده اي زمين گير مي شوي.
خود لا اله الاالله از دو جمله نفي و اثبات تشكيل شده است “لا اله ” نفي ميكند و “الا الله ” اثبات ميكند. نفي مقدم بر اثبات است. “لا اله ” يعني خالي كن هر چه غير خداست. تخليه كن. “الا الله ” هم يعني فقط بعد از اين تخليه خدا بماند. و خدا را موثر مستقل بداند.
رابطه نفي شرك با اعمال انسان
————————————–
اگر نفي شرك نباشد، توحيد نيست. و ما اكثرا گرفتار همين شرك هستيم. شرك اين نيست كه بياييم و يك بت را بتراشيم و بپرستيم. ما بايد بترسيم از اينكه اعمالي كه انجام ميدهيم ، و اثر ندارد، به خاطر اين است كه در آن شرك راه يافته است. هم عمل بي اثر است و هم خسران نيز كرده ايم .
لحظه هاي عمرتان را ميدهيد چه ميگيريد؟! اين نگاهتان؛ افكارتان؛ همه سرمايه است، اينها را ميدهيد چه ميگيريد؟ ما انسانها بايد كمي دقت داشته باشيم ،خيال ميكنيم داريم خيلي كار ميكنيمف در صورتي كه نتوانسته ايم رضاي خدا را به دست بياوريم. كار كرده، نفس زده، و مردم هم احسن احسن گفته اند، ولي رضاي خدا نبوده است. چون غير خدا را موثر دانسته ايم.
رابطه توحيد و اعمال انسان
——————————-
بايد براستي بگوييم لا اله الا الله. من خودم هيچم. فقط خداست. نبايد دنبال اين منيتها برويم. اما اكثرا آنهايي كه شريك قايل هستند توحيدشان درست نيست در باطن جانشان غير خدا اثر گذار است .
اگر در يك شب تاريك و ظلماني روي يك سنگ سياهي، يك مورچه راه برود، آيا ميشود آن مورچه را ديد؟ شرك هم همين جور است، همين طور وارد افكار ما مي شود. به نظر خودش آدم خوبي است و دستورات الهي را انجام داده، اما خبر ندارد همان كار مقدسش اشكال داشته است؛ مراقب باشيد اگر اعمالتان خالص نشد و غير خدا را موثر دانستيد بدانيد كه شرك است.
رابطه اعتقاد به اهلبيت(ع) و اعمال انسان
——————————–
در اينجا ما اهل بيت (ع) را موثر مستقل نميدانيم اما خالق به ما گفته است ميخواهي با من رفيق بشي بايد از در مولا علي (ع) و آل علي (ع) بيايي آنها باب الله هستند ؛ ( اشتباه ) آقايان اهل تسنن (اين است كه) خيال ميكنند ماشفا را مستقلا از اهلبيت(ع) ميخواهيم؟! نخير ما آنها را وسيله ميدانيم. اما كسي كه از در خانه علي (ع) و آل علي (ع) وارد نميشود آن كس دزد است. ما خالق را ميپرستيم و او گفته از اين در بياييد و ما هم از اين در آمده ايم .
(قل هو الله احد، الله الصمد) يعني تنها كسي كه مقصد است، الله است و بس . كعبه هم كه ميرويم آن كعبه سنگ است اما چون خدا گفته بيت من است ما آنجا مي رويم. بعد گفته برويد مدينه، بقيع، كربلا. ما هم مي رويم. خود خدا از رگ گردن به ما نزديكتر است. آب در كوزه است ما تشنه لبان ميگرديم. اما خودش گفته آز آن در بياييد؛ ما مشرك نيستيم، خدا پرستيم. اما چون خدا گفته با وسيله بيا ما هم با وسيله رفته ايم .
“من ” واقعي خود خداست غير خدا نبايد بگويد “من ” .هرگز نگوييد من فردا اين كار را ميكنيم ،بگوييد انشا الله . اگر ما دنبال علي (ع) و آل علي (ع) رفتيم خود خدا دستور داده است.
اعمال انسان؛ لقاالله و صعود انسان
—————————————-
“اي هيچ براي هيچ بر هيچ مپيچ ” غير خدا همه هيچ است. قرآن هر وقت سخن از قدرت نمايي ميخواهد بكند ميگويد “ما ” اما وقتي سخن از توحيد است ميگويد “من ” . در دنياي امروز هم تمام اين جنگها و آدم كشي ها براي اين “من ” است، كه من قدرتمند هستم ،تو نيستي. و سر اين “من ” جنگهاست. اما مخلوق از خود هيچ است بايد به خالق بچسبيم و گرنه بيچاره و نابود ميشويم.
در دعاي كميل ميخوانيم “الهي و ربي من لي غيرك ” اي خداي من چه كسي جز تو دارم كه بداند من چه مي خواهم و بتواند انجام دهد و چقدر مي خواهم و كي مي خواهم. فقط تويي كه ميداني. آري من كه تو رو دارم، چه كم دارم؟ آخر سوره توبه را بخوانيد، چقدر زيبا دلگرمي ميدهد. ميگويد اگر همه مردم رفتند بگو بروند بگو من خدا دارم.
ما متاسفانه تا چشم باز كرديم خورشيد و ماه رو ديديم. كم كم بزرگتر شديم پول و جاه و مقام را ديده ايم . كي صحبت از جمال خدا كرده ايم؟ بهترين لذتها لقا الله است ،اما ما نميفهميم لقا الله يعني چه! در جهل مركب قرار گرفته ايم و آن هايي هم كه جمال خدا را ديده اند ما آنها را باور نداريم. اين انسان خيلي عظيم است خيلي استعداد دارد اگر در ديگ انبيا بجوشد صعود مي كند بالا مي رود.
منبع: كتاب درس هاي تفسير آيه الله سيد محمد ضياءآبادي به كوشش اميرمحسن سلطان احمدي
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج