شطح در لغت به معناى سرریز دیگ (مقدارى از محتواى آن که هنگام جوشیدن از لبه آن مى ریزد) و کلمه اى که با آن بزغاله یک ساله را مى رانند و دور مى کنند و همچنین به معناى خارج شدن از احکام جارى و مقرر است.ر.ک: به فرهنگ فارسى، تألیف دکتر محمد معین و نیز به لغت نامه دهخدا.در اصطلاح عرفان و تصوّف، کلمات و سخنانى که ظاهرى کفرآمیز و خلاف مبانى شرع دارند و بر زبان بعضى از اهل عرفان در حال وَجد و ذوق و مستى و غلبه حال و بى خودى جارى مى گردد، شطحیات خوانده مى شود. آن ها هنگام گفتن این سخنان به کلى از خود و احوال خود غافل و به طور کامل در ذات خداوند محو و فانى اند.
این نوع کلمات ظاهرى ناپسند و کفرآلود دارند – به طورى که انسان هاى معتقد و بندگان خاکسار هنگام توجه و هوشیارى از تصور آن ها نیز دورى مى جویند – ولى در عین حال توجیهات و تأویلات قابل قبولى براى آن ها بیان کرده اند.
نکته قابل توجه این است که از زبان اولیاى معصوم الاهى(ع) که به اوج قله بندگى خداوند رسیده اند؛ بالاترین مرتبه معرفت از آنِ آنان است؛ در عشق به خداوند و فناى در اسما و صفات و ذاتِ پاک او گوى سبقت از همه ربوده اند و درجه یقینشان به حدى است که به فرموده امیرمؤمنان(ع): «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً؛ اگر پرده از روى حقایق کنار رود بر میزان یقین من افزوده نمى گردد». هرگز کلمات ناموزون و سخنان خارج از چارچوب مقرر در شرع شنیده نشده است و شطحیات در قاموس کلمات و صحیفه سخنان نورانى آنان جایى ندارد. این نشان دهنده مقام بلند و اوج معرفت و شناخت و گستردگى ظرفیت آن ها است که حتى در حال فناى کامل در حق و جذبه روحانى جانب ادب را نگاه مى دارند و در هر حال، کمال عبودیت و اوج بندگى را به نمایش مى گذارند.
این نوع کلمات ظاهرى ناپسند و کفرآلود دارند – به طورى که انسان هاى معتقد و بندگان خاکسار هنگام توجه و هوشیارى از تصور آن ها نیز دورى مى جویند – ولى در عین حال توجیهات و تأویلات قابل قبولى براى آن ها بیان کرده اند.
نکته قابل توجه این است که از زبان اولیاى معصوم الاهى(ع) که به اوج قله بندگى خداوند رسیده اند؛ بالاترین مرتبه معرفت از آنِ آنان است؛ در عشق به خداوند و فناى در اسما و صفات و ذاتِ پاک او گوى سبقت از همه ربوده اند و درجه یقینشان به حدى است که به فرموده امیرمؤمنان(ع): «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً؛ اگر پرده از روى حقایق کنار رود بر میزان یقین من افزوده نمى گردد». هرگز کلمات ناموزون و سخنان خارج از چارچوب مقرر در شرع شنیده نشده است و شطحیات در قاموس کلمات و صحیفه سخنان نورانى آنان جایى ندارد. این نشان دهنده مقام بلند و اوج معرفت و شناخت و گستردگى ظرفیت آن ها است که حتى در حال فناى کامل در حق و جذبه روحانى جانب ادب را نگاه مى دارند و در هر حال، کمال عبودیت و اوج بندگى را به نمایش مى گذارند.