حضرت زهرا سلام الله عليها از ديدگاه روايات فريقين، داراي نامها و القاب متعدد است.
با دقت در روايات، به دست مي آيد كه انتخاب نامها و القاب آن حضرت بر اساس حكمت ها و مناسبت هايي است كه در فضائل وجودي آن حضرت، ريشه دارد.
يكي از نامهاي آن حضرت، «زهراء» است كه در روايات شيعه و اهل سنت براي ايشان ذكر شده است.
از ديدگاه لغت، واژه «زهراء» از ريشه «زهر» مؤنث كلمه «ازهر» است.
ابن اثير مي نويسد:
الْأَزْهَرُ: الأبيض المستنير، و الزَّهْرُ و الزَّهْرَةُ: البياض النيّر، و هو أحسن الألوان.
«ازهر» سفيدي روشن كننده، « زهر و زهرة» سفيدي نوراني است و رنك سفيد، بهترين رنگها است.
ابن أثير الجزري، ابوالسعادات المبارك بن محمد (متوفاي۶۰۶هـ)، النهاية في غريب الحديث والأثر، ج ۲، ص۳۲۱، تحقيق طاهر أحمد الزاوي – محمود محمد الطناحي، ناشر: المكتبة العلمية – بيروت – ۱۳۹۹هـ – ۱۹۷۹م.
ابن منظور نيز مي نويسد:
و الزَّاهِرُ و الأَزْهَرُ: الحسن الأَبيض من الرجال، … و رجل أَزْهَرُ أَي أَبيض مُشْرِقُ الوجه. و الأَزهر: الأَبيض المستنير. و الزُّهْرَةُ: البياض النَّيِّرُ، و هو أَحسن الأَلوان.
واحدتهما زَهْرَاءُ.
و المرأَة زَهْرَاءُ؛ و كل لون أَبيض كالدُّرَّةِ الزَّهْراءِ،..
«زاهر و ازهر» به معناي مردي است كه صورت نيكو و چهره سفيدي دارد. «رجل ازهر» ؛ يعني مردي كه صورت او همانند سفيدي مشرق مي درخشد. «ازهر» به معناي سفيدي درخشنده و «زهره» سفيدي نوراني است و اين بهترين رنگهاست.
مؤنث آن، «زهراء» است.
به زن «زهراء» مي گويند. و هر رنگي سفيدي همانند در، زهراء است.
الأفريقي المصري، جمال الدين محمد بن مكرم بن منظور (متوفاي۷۱۱هـ)، لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۲، ناشر: دار صادر – بيروت، الطبعة: الأولي.
در روايات شيعه، دليل و حكمت نامگذاري حضرت فاطمه سلام الله عليها به «زهراء» به صورت مفصل بيان شده است كه نقل اين روايات مجال ديگري مي طلبد.
در اين مختصر به روايتي از عايشه، همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله در اين باره اشاره مي كنيم.
احمد بن سنان قرماني دمشقي، در كتاب «الاخبار الدول وآثار الاول في التاريخ» گوشه اي از فضائل حضرت زهرا سلام الله عليها را بيان كرده و از جمله اين سخن عايشه را در باره حكمت نامگذاري آن حضرت به «زهراء» نقل كرده است:
ذكر فضائل فاطمة الزهراء البتول رضي الله عنها
بنت رسول الله صلي الله عليه وآله، كان صلي الله عليه وسلم يحبها، لانها كانت عابدة زاهدة ، وكانت تذكرة له من خديجة، وكانت لها اسماء لها تدعي بها: احدها البتول، والثاني زهراء، والثالث طاهرة، والرابع مطهرة، والخامس فاطمة.
قالت عائشة : كنا نخيط ونغزل وننظم الإبرة بالليل في ضوء وجه فاطمة وقالت : إذا أقبلت فاطمة كانت مشيتها مشية رسول الله صلي الله عليه وسلم وكانت لا تحيض قط لأنها خلقت من تفاحة الجنة ، ولقد وضعت الحسن والحسين بعد العصر ، وطهرت من نفاسها فاغتسلت وصلت المغرب ولذلك سميت الزهراء .
بيان فضائل فاطمه زهرا، بتول كه خداوند از او راضي باد.
وي دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله است، رسول خدا او را دوست مي داشت؛ زيرا او يك انسان عابد و زاهد بود. او ياد آور مادرش خديجه بود.
حضرت زهرا نامهايي داشت كه به آن ها خوانده مي شد:
اول: بتول؛
دوم؛ زهرا؛
سوم؛ طاهره،؛
چهارم: مطهره؛
پنجم: فاطمه.
عايشه مي گويد: ما در شعاع نور صورت فاطمه، در شب تاريك خياطي ، پشم ريسي و سوزن نخ مي كرديم.
عايشه گفته است: هنگامي كه فاطمه به سوي ما مي آمد، راه رفتن او همانند راه رفتن رسول خدا صلي الله عليه وسلم بود. فاطمه هرگز حيض نمي شد؛ زيرا او از سيب بهشتي آفريده شده بود.
فاطمه، فرزندانش حسن و حسين را بعد از نماز عصر به دنيا آورد، و از نفاس پاك شد و غسل نمود و نماز مغرب را پاك انجام داد؛ از اين جهت است كه فاطمه ، «زهرا» ناميده شده است.
القرماني، احمد بن يوسف، (متوفاي ۱۰۱۹هـ)، الاخبار الدول وآثار الاول في التاريخ، ج۱، ص۲۵۶، تحقيق : الدكتور فهمي سعد و الدكتور احمد حطيط، عالم الكتب.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات