در پاسخ به اين سؤال توجه به چند نكته لازم است.
نكته اول اينكه دلايل محكم بر فرستادن صلوات و درود بر امامان (ع) روايات زيادي است كه در تفسير آيه شريفه پنجاه و شش أحزاب (ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليماً) از رسول خدا (ص) به ما رسيده است و اين احاديث از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده و در همه آنها تأكيد شده است كه بايد «آل محمد» به هنگام فرستادن صلوات ذكر شوند: و حتي در بعضي از اين احاديث تصريح شده كه اگر در صلوات «آل محمد» ذكر نشود، آن صلوات ناقص و نا تمام است و رسول خدااز آن نهي كرده است از جمله:
ابن حجر كه يكي از دانشمندان بزرگ أهل سنت است، در كتاب «الصواعق المحرقة» نقل مي كند كه پيامبر (ص) فرمود: هرگز صلوات ناقص و ناتمام بر من نفرستيد! عرض كردند صلوات ناقص و نا تمام چيست؟ حضرت فرمود:صلوات ناقص اين است که فقط بگوييد «اللهم صل علي محمد» و سپس امساك كنيد (و آل محمد را بر آن اضافه نكنيد) بلكه بگوييد «اللهم صل علي محمد و علي آل محمد»[1] و نيز ابن حجر از رسول خدا نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: هيچ دعايي مستجاب نمي شود مگر اينكه بر محمد و اهلبيتش صلوات فرستاده شود «اللهم صل علي محمد وآل محمد»[2] و در اين حديث حتي واژه «علي» ميان « محمد و آل محمد» فاصله نشده است.
طبق آيه 44 سوره نحل، اولين مفسر و مبين قرآن شخص پيامبر اكرم (ص) مي باشد، قرآن در اين باره مي فرمايد: «و انزلنا اليك الذكر لتبيّن للناس ما نزّل اليهم».[3] همانگونه كه آن حضرت آيات زكاة و حج و صوم و…را تفسير كرده شرايط ودستورات اسلام را بيان فرموده اند همين طور در تفسير آيه 56 سوره احزاب روايات متعددي از آن حضرت رسيده است كه موقع صلوات «آل محمد» يعني امامان و پيشوايان معصوم هم ذكر شوند.
و لذا ابن حجر پس از نقل اين حديث از كعب بن عجره که گفت:
بعد از نزول آيه 56 سوره احزاب «ان الله و ملائكته يصلّون علي النبي…» بعضي از اصحاب عرض كرد: يا رسول الله چگونه بر تو صلوات بفرستيم؟ پيامبر فرمود: «قولوا اللهم صل علي محمد و علي آل محمد»، چنين مي گويد:
سؤال صحابه و پاسخ آن حضرت بدينگونه كه «اللهم صل علي محمد و علي آل محمد» دليل روشن و واضح است بر اينكه (آيه مخصوص پيامبر نيست بلكه علاوه بر آن حضرت) اهل بيت و آل محمد (ص)نيز داخل در آيه است و مراد خداوند هم آن حضرت و هم آل او مي باشد زيرا اگر تنها مراد آن حضرت بود احتياج به سؤال نداشت و لازم نبود كه پيامبر آنگونه پاسخ بدهد بنابراين صلوات بر آل محمد از جمله چيزهايي است كه در آيه به آن امر شده و پيامبر نيز آن را بيان نموده است.[4]اين مطلب هم روشن است طبق آيه قرآن «و ما ينطق عن الهوي ان هو الا و حي يوحي»[5] يا در آيه ي ديگر مي خوانيم «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»[6] حديث صحيح پيامبر اكرم (ص) به منزله وحي آسماني است.
با توجه به آنچه گفته شد اينک به أحاديثي كه در تفسير آيه 56 سوره احزاب در منابع معتبره اهل سنت آمده است اشاره مي شود:
1ـ در صحيح بخاري از كعب بن عجره (يكي از صحابه معروف) نقل مي كند كه به رسول خدا عرض كردند: چگونگي سلام بر توا را دانسته ايم، اما صلوات بر تو چگونه بايد باشد؟ فرمود: بگوييد: خداوندا درود فرست بر محمد و بر آل محمد همان گونه كه درودفرستادي بر ابراهيم و آل ابراهيم ، و بركت فرست بر محمد وآل محمد، آن گونه كه بركت فرستادي برابراهم و آل ابراهيم…[7]2ـ در حديث ديگر.
عبدالرحمن مي گويد: «كعب بن عجرة با من ملاقات كرد و گفت: آيا نمي خواهي به تو هديه اي عطا كنم كه از رسول خدا (ص) آن را شنيده ام؟ گفتم: چرا، مي خواهم، گفت: از رسول خدا (ص) سؤال كرديم، چگونه بر شما اهل بيت صلوات بفرستيم همانا خداوند سلام دادن بر شما را به ما تعليم كرده است؟ پيامبر فرمود: بگوييد: خداوندا بر محمد و آلش درود و صلوات فرست همانگونه كه بر ابراهيم و آل او درود فرستادي….[8]و شبيه اين احاديث در صحيح مسلم ـ كتاب صلاة مبحث تشهد و فرستادن صلوات موقع تشهد نقل شده است.
3ـ نويسنده كتاب معروف «التاج الجامع للأصول» شيخ منصور علي ناصف مطلب را اين گونه توضيح مي دهد:
وقتي آيه «ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما»[9] نازل شد از رسول خدا (ص) سؤال شد، اما كيفيت سلام بر تو را شناختيم آنگونه كه در تشهد نماز به ما تعليم داديد كه ما بگوييم: «السلام عليك ايها النبي و رحمة الله و بركاته» اما صلوات بر تو چگونه است؟
پيامبر اسلام (ص) فرمود: بگوييد: خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست همانگونه كه بر ابراهيم و آل ابراهيم درود فرستادي….[10]بايد به اين نكته هم توجه كرد كه صلوات و درود بر پيامبر و آلش واجب است است زيرا در آيه شريفه 56 احزاب «ان الله و ملائكته يصلون علي النبي….» امر ظاهر در وجوب است مگر اينكه قرينه اي بر خلاف آن قائم شود و لذا جمعي از فقهاء اهل سنت معتقد به وجوب صلوات در تشهد نماز هستند، ابن قدامه فقيه معروف اهل سنت در كتاب خود «المغني» مي گويد:
در تشهد، اول بايد بر پيامبر صلوات فرستاده و گفته شود «اللهم صل علي محمد و علي آل محمد كما صليت علي ابراهيم…» و صلوات فرستادن بر پيامبر و آلش در فتواي صحيح واجب است و شافعي و اسحاق نيز بر همين عقيده اند.
سپس از ابن راهويه كه يكي ديگر از فقهاء اهل سنت است سخني نقل مي كند كه اگر كسي صلوات بر پيامبر را در تشهد ترك كند نمازش باطل است (سپس مي افزايد) ظاهر مذهب احمد (يکي از پيشوايان معروف اهل سنت) نيز وجوب است.[11]نويسنده كتاب فوق، تصريح مي كند كه ظاهر آيه اين است كه صلوات و سلام بر پيامبر (ص) واجب است و اين مطلب مورد اتفاق علماء مي باشد.[12]4ـ فخر رازي نيز در تفسير خود در ذيل آيه 56 سوره احزاب بعد از اينكه وجوب صلوات را از شافعي نقل مي كند مي افزايد: آية شريف دلالت بر فتواي شافعي دارد، زيرا امر «صلّوا» ظاهر در وجوب است پس در تشهد، صلوات واجب است.
بعد مي گويد از رسول خدا (ص) سؤال شد كه چگونه بر تو صلوات بفرستيم؟ پيامبر فرمود: بگوييد: خداوندا بر محمد و آلش درود فرست همانگونه كه بر ابراهيم و آل او صلوات فرستادي….[13]5ـ جلال الدين سيوطي در تفسير معروف خود از صحيح بخاري و مسلم و ابو داود و ترمذي و نسائي و ابن ماجه و ابن مردويه و گروه ديگر، افزون بر حديث ابن عجره، 18 حديث ديگر را نقل كرده كه در همه آن ها تصريح شده كه «آل محمد» را بايد به هنگام صلوات ذكر كرد.[14] احاديث فوق كه همه آنها از كتب معتبره برادران اهل سنت نقل شد، نه تنهامجوز و دليل مستحکم براي جواز بلكه وجوب فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد، مي باشند.
نكته دوم اينكه بعضي از ناآگاهان مي گويند: صلوات و درود بر پيامبر و آل او در مقام و منزلت آنها هيچ أثري ندار.
ولي سستي اين سخن با توجه به اين كه سير تكاملي انسان هيچ حد و مرزي ندارد و به سوي نامتناهي پيش مي رود، آشكار مي گردد و لذا در بعضي از دعاها كه در تشهد و غير آن خوانده مي شود با صراحت عرضه مي داريم «و ارفع درجته» درجه پيامبر اكرم (ص) رااز آنچه هست بالا تر ببر.
و لذا قرآن مجيد نيز با صراحت مي گويد: «ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليماً»[15] خداوند و فرشتگانش بر پيامبر اكرم (ص) درود و رحمت مي فرستند اي كساني كه ايمان آورده ايد بر او درود بفرستيد و سلام گوييد و تسليم (فرمان او) باشيد.
جالب توجه اينكه واژه «يصلون» كه فعل مضارع است دليل بر ادامه اين رحمت است و به يقين هر مسلماني كه سخن از توحيد و اسلام مي گويد، رحمت تازه اي براي بنيانگذار اين آئين نوشته مي شود.
نكته سوم اينكه در بخشي از سؤال آمده است كه «ميان امامان با سائر اموات فرق وجود نداشته و سلام و صلوات بر اموات هيچ اثري ندارد». اين شبهه با توجه و دقت به مباني دين مبين اسلام خود به خود مرتفع مي گردد زيرا قرآن مي فرمايد:
«و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء عند ربهم يرزقون»[16] آنان كه در راه خدا كشته مي شوند به آنان مردگان نگوييد آنها زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند. و نيز با ادله قطعي ثابت شده كه اهل بيت پيامبر و امامان (ع) با سائر مردگان مساوي نيستند، و كتابهايي كه دانشمندان اهل سنت درباره فضائل و مناقب آنها نوشته اند در اين باره كفايت مي كند و فقط يك نمونه ازين احاديث را اينجا مي آوريم:
در حديثي كه بين شيعه و اهل تسنن مورد اتفاق بوده و همه قبول دارند پيامبر فرمود: «مثل اهل بيت من مثل كشتي نوح است هر كس بر آن سوار شود نجات يافته و هر كسي از آن تخلف كند غرق مي شود»[17] ابن حجر هيتمي بعد از نقل اين حديث مي گويد: مراد از «اهل بيت» فرزندان فاطمه است، هنگامي كه خداوند دنيا را به خاطر پيامبر (ص) آفريد دوام و بقاء دنيا را به خاطر دوام و بقاء اهل بيت آن حضرت قرار داد (از اين كلام ايشان استفاده مي شود كه در هر زماني مادامي كه دنيا هست يكي از فرزندان فاطمه هم بايد باشد و اين همان مطلبي است كه در منابع حديثي آمده است لولا الحجة لساخت الارض باهلها) زيرا كه اهل بيت پيامبر با آن حضرت از چند جهت مساوي مي باشند… و پيامبر درباره آنها فرمود: خداوندا اينها از من و من از آنها هستم، و باز اهل بيت پاره تن رسول خدا (ص) هستند، زيرا مادر آنان فاطمه است كه پاره تن پيامبر بود پس اهل بيت جانشينان پيامبر و امان و پناهگاه امت مي باشند و اينكه پيامبر آنها را به كشتي نوح تشبيه كرده است بخاطر اين است كه هر كسي آنها را دوست دارد و به خاطر جدشان آنها را تعظيم نمايد و از آنها پيروي نمايد، از تاريكي مخالفت آنان نجات مي يابد، هر كسي از آنها تخلف كند، در درياي كفران نعمت غرق مي شود و در بيابان طغيان و سركشي هلاك مي گردد.[18]دقت و تدبر در تشبيه اهل بيت به كشتي نوح حقائق زيادي را مي تواند به ما بياموزد از جمله:
1ـ بعد از پيامبر اسلام طوفانهاي امت اسلامي را فرا مي گيرد و بسياري را با خود مي برد و در ميان امواج خود غرق مي كند.
2ـ براي نجات از چنگال خطرات و حوادثي كه دين و ايمان و روح و جان مردم را تهديد مي كند تنها كشتي نجات اهل بيت (ع) است و جدائي از آن به يقين مايه هلاكت است.
3ـ آنچه مايه نجات است تنها محبت و دوستي اهل بيت (ع) نيست كه بعضي از دانشمندان اسلامي آن را مطرح كرده اند و مي گويند همه مسلمين اهل بيت را دوست مي دارند و بزرگ مي شمرند، بنابراين همه اهل نجاتند. بلكه جمله «من تخلف» سخن از تبعيت و پيروي أهل بيت است. مگر فرزند نوح به پدرش محبت نداشت؟ محبت بدون پيروي مايه نجات نيست!
اين بحث را با يك حديث نوراني و پر معني كه جماعتي از دانشمندان و مفسران معروف اهل تسنن، در كتابهاي تفسيري و حديثي نقل كرده اند پايان مي دهيم. مفسر معروف اهل سنت فخر رازي در «تفسير كبير» خود از زمخشري در كشاف از پيامبر اكرم (ص) نقل مي كند كه فرمود:
هر كس با محبت آل محمد بميرد شهيد است.
آگاه باشيد هر كه بر محبت آل محمد بميرد آمرزيده است.
آگاه باشيد هر كه بر محبت آل محمد بميرد توبه اش پذيرفته است.
آگاه باشيد هر كه بر محبت آل محمد بميرد با ايمان كامل مرده است.
آگاه باشيد هر كه بر محبت آل محمد بميرد فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مي دهد.
آگاه باشيد هر كه بر عداوت آل محمد بميرد روز قيامت در حالي به محشر وارد مي شود كه بر پيشاني او نوشته شده است: «مأيوس از رحمت خدا»[19]با توجه به اين احاديث صحيح نيست که گفته شود امامان كه آل محمد (ص) مي باشند با ديگران فرقي ندارند؟!
پي نوشت ها:
[1] . هيتمي، ابن حجر، الصواعق المحرقة، انتشارات مكتبة قاهرة، چاپ دوم، 1385 ـ 1965م، ص146.
[2] . الصواعق المحرقة، ص148.
[3] . نحل/44.
[4] . الصواعق المحرقة، ص146.
[5] . نجم/3ـ4.
[6] . حشر/7.
[7]. بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، كتاب التفسير، تفسير سوره احزاب، بيروت، چاپ دارالجيل، ج6، ص151.
[8]. صحيح بخاري، ج4، كتاب بدء الخلق.
[9] . احزاب/56.
[10] . منصور علي ناصف، التاج الجامع للأصول، احياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1406 هـ ، ج4، ص211 و 212.
[11] . ابن قدامة، مغني، بيروت، دارالفكر، چاپ اول، 1404. ج1، ص614ـ615.
[12] . التاج الجامع للأصول، ج5، ص143.
[13] . فخر رازي، تفسير كبير، تهران، دار الكتب العلمية، چاپ دوم، ج25، ص227، ذيل آيه پنجاه و شش سوره احزاب.
[14] .جلال الدين سيوطي، الدرالمنثور، ج5، ص216 به بعد ذيل آيه 56 سوره احزاب.
[15] . احزاب/56.
[16] . بقره/154.
[17] . مناقب ابن مغازلي، ص132، فرائد السمطين ج2، ص246 باب 48، مجمع الزوائد ج9، ص169، مستدرك، حاكم ج2، ص343.
[18] . الصواعق المحرقة، ص152ـ153، باب 11، از ابواب فضائل اهل بيت.
[19] . تفسير فخر رازي، تهران، انتشارات دار الكتب العلمية، چاپ دوم، ج27، ص165، ذيل آيه 23 سوره شوري؛ تفسير كشاف، بيروت، انتشارات دار الكتاب العربي، ج4، ص220.