نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
شَكّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
شك در لغت مقابل علم است، اما در اصطلاح برابری دو طرف اندیشه است. به دیگر سخن جایی كه مسئلهای مطرح باشد، و ذهن بین دو یا چند احتمال قرار گیرد، به گونهای كه ذهن به طرف یكی از احتمالات گرایش پیدا نكند، میگویند شك دارد. پس شك به این معنی در مقابل قطع و ظنّ (علم و گمان) است، زیرا قطع در موردی است كه احتمال خلاف در آن منتفی باشد، به خلاف ظنّ كه احتمال خلاف در آن منتفی نیست بلكه گرایش و رجحان به یك طرف است. شك موضوع «اصول عملیه» است.
برای شك تقسیماتی ذكر شده است: الف. شك ساری- شك طاری؛ ب.شك بدوی- شك مقرون به علم اجمالی؛ ج.شك سببی- شك مسببّی؛ د.شك در مقتضی- شك در رافع؛ هر یك از این اقسام را به ترتیب الفبا بیابید.
شك در تحقّق سبب
سبب عبارت است از چیزی كه هرگاه مانعی در كار نباشد باعث به وجود آمدن چیزی شود. چنانكه آتش سبب سوختن است. هرگاه در تحقق سبب تردید باشد مسبّب بر آن مترتّب نخواهد شد. مادهی 876 قانون مدنی میگوید: «با شك در حیات حین ولادت حكم به وراثت نمیشود». ازآنجایی كه شرط ارث بردن وارث از مورّث زنده بودن وارث، زمان فوت مورّث است، در حالی كه در تحقق سبب وراثت شك وجود دارد، چون حیات او مورد تردید است پس ارث نیز منتفی است.
شك در رافع
شك در پیدایش امری كه آن امر در صورت بروز میتواند چیزی را كه قبلاً موجود بوده از بین ببرد «شك در رافع» نام دارد. همان گونه كه به شك در رافع بودن چیزی كه فعلاً موجود شده نسبت به چیزی كه قبلاً موجود بوده نیز اطلاق میگردد. بعضی این قسم را شك در رافعیت موجود هم نام دادهاند.
شك در مُقْتَضی
شك در بقاء مستصحب را در مسیر زمان شك در مقتضی گویند.
شك ساری
به شكی كه در مجرای قاعده یقین اخذ شده «شك ساری» گویند. به بیان دیگر وقتی علم به چیزی داریم، سپس شك میكنیم آیا علم ما مطابق با واقع بوده یا خیر؟ این گونه شك را «شك ساری» گویند.
مثال1. علم به عادل بودن فردی داشتم و هم اكنون شك می كنم آیا آن علم من مطابق واقع بوده یا خیر؟ یعنی آیا واقعاً آن فرد عادل بوده یا من بیجهت چنین علمی پیدا كردهام؟
مثال2. امروز معتقد و مطمئنم كه متهم پرونده واقعاً مجرم است، و جرم هم یك سال پیش اتفاق افتاده است (زمان متیقن یك سال پیش) و فردا به قرائن و اماراتی دست یافتم كه در صحت اعتقاد قبلی خود شك كردم كه آیا متهّم این جرم را مرتكب شده یا خیر؟ (زمان مشكوك هم یك سال پیش است). این شك و تردید یقین سابق را متزلزل میكند، این گونه شك و تردید كه به عقب برگردد و یقین سابق را از بین ببرد «شك ساری» نام دارد. (1)
شك طاری
به شك در بقایی كه در استصحاب اخذ شده «شك طاری» گویند.
مثال: در گذشته یقین به امری داشتم، هم اكنون شك در بقای آن دارم، با اجرای استصحاب «بقای ماكان» میكنم. به شك در بقا در زمان حال «شك طاری» اطلاق میشود.
پینوشت:
1.مبانی استنباط حقوق اسلامی، ص328.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم