قرآن كريم در سه آيه (سوره بقره، آيه 62؛ سوره مائده، آيه 69؛ و سوره حج، آيه 17) از صابئين و يا صابئون سخن به ميان مى آورد كه در دو مورد اول، مؤمنين و يهود و نصارى در كنار صابئين قرار گرفته اند، و در مورد سوم (سوره حج) علاوه بر آن سه طايفه، مجوس هم در كنار صابئين ذكر شده است. آنچه مسلم است ذكر صابئين، در كنار سه گروه ديگر اهل كتابهاى آسمانى يعنى اسلام و يهود و نصارى حكايت از اين دارد كه اينان نيز، حداقل در ابتداى كار و پيش از آنكه اين دين دستخوش تبديل و تحريف شود، در زمره اديان الهى و آسمانى بوده اند. در اين زمينه، در آيه 62 سوره بقره (2)، مى خوانيم: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ، مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً، فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»، يعنى اينكه مؤمنين (مسلمانان)، يهوديان، نصرانيها، و صابئان، آنهايى كه ايمان به خدا و روز آخر (قيامت) بياورند و عمل شايسته انجام دهند، پس پاداش آنها نزد پروردگارشان خواهد بود و آنان را ترس و اندوهى نخواهد بود. (آيه 69 سوره مائده هم دقيقا به همين عبارت است، جز اينكه در آن نام صابئون قبل از نصارى ذكر شده است كه از نظر ترتّب تاريخى هم درستتر است، يعنى اينكه مذهب صبّى ها قبل از دين مسيح وجود داشته و شناخته شده بوده است، هر چند كه بعد از آن هم تا مدتى ادامه يافته است).
اما اينكه صبى ها دقيقا چه مرام و اعتقادى داشته اند براى ما چندان شناخته شده نيست و اقوال علما و مورخين ملل و نحل نيز در اين باره متفاوت است كه علاقه مندان مى توانند براى اطلاع از كم و كيف آنها به بحث علّامه طباطبايى در جلد 1 الميزان (ذيل آيه 62 سوره بقره) مراجعه فرمايند. آنچه به هر حال از مجموعه اين بحث و اشارات تاريخى مستفاد مى شود اين است كه آنها هم مذهبى مانند ساير مذاهب (اهل كتاب) بوده اند كه در طول زمان و به تدريج به پرستش كواكب و ستارگان روى آورده اند، همانند دين زرتشت كه به تدريج به تقدس و پرستش آتش مقدّس روى آوردند و بكلّى صورت توحيدى اوليه خود را كنار گذاشتند.[1]
صابئان امروزه با توجّه به اعتقادات خاصّ خود، پيروان اندكى دارند و اهل تبليغ از دين خودشان نيستند. آنها بيشتر در كنار رودخانه ها و درياها زندگى مى كنند و گوشه گير و منزوى هستند. اين افراد،غسلهاى متعدّدى دارند كه در تابستان و زمستان بايد در رودخانه و آب جارى انجام دهند. هم اكنون تعداد نزديك به پنج هزار نفر از آنان در خوزستان در كنار رود كارون و شهرهاى ديگر آن استان زندگى مى كنند و قريب به هشت هزار نفر نيز در عراق در كنار دجله و شهرهاى ديگر عراق سكونت دارند.[2]
پي نوشت:
[1].در آمدى بر تاريخ اديان در قرآن، عبد الرحيم گواهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،تهران،1379، ص: 308-307
[2].تفسير نور، ج1، ص127