نصر حامد ابو زيد، يكي از دانشمندان معاصر مصري و داراي دكتري در رشته زبان و ادبيات عرب از دانشكده ادبيات دانشگاه قاهره است. عنوان رساله ي وي در اين مقطع “تاويل قرآن در نزد ابن عربي” بود.
وي در سال هاي (8_1977م) در دانشگاه پنسيلوانيا در آمريكا به تدريس پرداخت، در اين مدّت با هرمونتيك آشنا شد، در سال هاي (9_1985م) استاد مهمان دانشگاه “اوراگا” در ژاپن بود، در آن جا تحت تأثير افكار پرفسور “توشي هيكو ايزوتسو” قرار گرفت. ابو زيد در نظريه اش درباره ي وحي به اين مطلب اشاره كرده است. وي هم اكنون در دانشگاه “ليدن” در كشور “هلند” مشغول است.
او از ناحيه ي دو نفر از دانشمندان مصري (محمد بلتاجي حسن و اسماعيل سالم عبدالعادل) تكفير شد. علّت تكفير او، دشمني شديد با نصوص قرآن کريم، سنّت و دعوت به كنار گذاشتن آن ها، و دشمني همواره او با شافعي و ديدگاه هاي اسلامي و قائل بودن او به اين كه اسلام دين عربي است و … بود.
از آن جا كه بيان و تحليل همه ي آرا و انديشه هاي “ابو زيد” درباره ي قرآن کريم از حوصله اين پاسخ خارج است، تنها به برخي از آراي او اشاره مي شود:
1. او معتقد است قرآن كريم يك متن است، لذا شناخت و مفهوم آن، تابع ويژگي هاي نصوص بشري است. خداوند اراده كرده از زبان فرشتگان، از طرف آدميان، سخن بگوييد. چنين متني تابع قوانين بشر است و نمي توان پاره اي از اين قواعد را از روي سليقه شخصي يا به دليل تقدس قرآن ناديده گرفت!
2. قرآن يك اثر ادبي و هنري است، لذا پيش از آن كه به دنبال ابعاد اجتماعي، فقهي، كلامي و عرفاني قرآن برويم، بايد در پي جنبه ادبي و هنري قرآن باشيم.
3. قرآن حادث است نه قديم، تعبير “لوح محفوظ” در آيات قرآن نشان از قدم و ازليّت نصّ قرآني ندارد، بنابراين، مفهوم ازليّت قرآن جز اعتقادات اسلامي نيست و بايد “لوح محفوظ” كه در قرآن ذكر شده، همانند كرسي، عرش و امثال آن، به معناي مجازي تفسير كرد نه تفسير ظاهري.
4. در وحي بر پيامبر اكرم _ صلي الله عليه وآله _ ، جبرئيل كلمات را بر پيامبر ابلاغ نكرده، لذا قرآن در عين اين كه وحي است كلام ملفوظ آن از جانب پيامبر است و الفاظ قرآن عين كلام الهي نيست.
5. به كارگيري اصول هرمونتيك در فهم و تفسير قرآن كريم! و …
در پاسخ به نظرات ياد شده، توجّه به چند نكته لازم است.
1. مفهوم به محتوا و كلمات قرآن کريم از جانب خداوند متعال است.
2. قرآن كريم _ هيچ گاه عقيده ي باطل و خرافي كه فرهنگ زمان نزول بوده، نپذيرفته و اگر نقل كند، حتما بطلان آن را تذكر داده است و اصولا قرآن کريم_ هيچ سخن باطلي را نقل نمي كند، مگر بطلان آن را يادآور مي شود.[1]3. گرچه الفاظي هم چون “لوح محفوظ”، “كرسي”، “عرش”، “قلم” و … كه در قرآن کريم ذكر شده، به معناي مادّي نيست، ولي نمي توان آن ها را به گونه اي معنا كرد كه لازمه ي آن، واقعيّت نداشتن اين مفاهيم باشد.
4. گرچه خداوند به زبان انسان ها سخن گفته، ولي در فهم آن تنها رعايت قواعد بشري كافي نيست، بلكه بايد به گوينده آن( خداوند) صفات او مانند حكيم بودن و احكام ضروري عقل هم توجّه نمود.
5. قرآن کريم يك كتاب جامع است، نبايد تنها به يك جهت آن توجّه نمود و از ديگر ابعاد آن غافل بود، لذا قرآن کريم از همه جهات معجزه است.
6. موضوع حادث يا قديم بودن قرآن کريم در زمان خلفاي بني عباس مطرح بوده است. اشاعره طرفدار قديم بودن قرآن کريم بودند، و معتزله طرفدار حدوث آن، اگر منظور از كلام الله محتوا و مضمون آن است، به طور قطع قديم است، يعني هميشه در علم خدا بوده و علم بي انتهاي پروردگار هميشه به آن احاطه داشته است و اگر منظور، اين الفاظ و كلمات است كه بر پيامبر اكرم _ صلي الله عليه وآله _ نازل شده، بدون شك حادث است![2] در حقيقت او يك روش التقاطي را در روش تفسيري خود بكار بسته است كه اين روش در عرصه ي تفسيري بسيار خطر آفرين است و كارشناسان ماهري لازم است تا بتوانند با روش التقاطي هم نورد شوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ر. ك: بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن كريم، مجله بينات، سال دوم، ش1، بهار 74، ص90، موسسه امام رضا.
2. ر.ك: عباسعلي عميد زنجاني، مباني و روش هاي تفسير قرآن، فصل هفتم، سازمان چاپ انشارات فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ چهارم، 1379س.
3. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، الطبقه الثانيه، 1414 ق، ج6، ص177.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ک: كريمي نيا، مرتضي، آراء و انديشه هاي دكتر نصر حامد ابو زيد، ص94، و نصر حامد ابو زيد، نقد الخطاب الديني، ص206، و نصر ابو حامد زيد، مفهوم النص، ص10، و مجله كيان، سال10، مهر و آبان 79، ش54، ص8 به بعد.
[2] . ر.ک: عميد زنجاني، عباسعلي، مباني و روش هاي تفسير قرآن، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، چاپ چهارم، 1379ش. ايازي، سيد محمد علي، قرآن و فرهنگ زمانه، تهران، انتشارات كتاب مبين، چاپ اول، 1378ش.