خانه » همه » مذهبی » صدر اسلام و شیوه عزاداری

صدر اسلام و شیوه عزاداری

یکم. باید توجه کرد که شیوه هاى عزادارى، غیر از ماهیت عزادارى است. در واقع عزادارى یک اصلى است که به گونه هاى متفاوت و در شکل هاى مختلف، ظهور مى کند؛ بنابراین آنها صرفاً یک ابزارند نه بیشتر. دوم. ابزار و اظهار ماهیت باید با محتواى عزادارى و مغز پیام متناسب باشد؛ به صورتى که بتواند با بهترین، شیواترین، نافذترین و نافع ترین وجهى، پیام و درس و آموزه را به دیگران منتقل کند. به بیان دیگر، باید لباسى باشد که به قامت آن راست آید؛ نه کوچک تر و نه بزرگتر. اگر کوچک باشد، که همه پیام را پوشش نمى دهد و اگر بزرگ تر باشد، ذهن مخاطب را منحرف مى کند و او را از اصل فهم حقیقت باز مى دارد.
سوّم. مى توان براى ابلاغ محتواى پیام، از ابزارهایى که در فرهنگ و تمدن ملل گوناگون وجود دارد سود جست و آنها را به خدمت گرفت؛ چنان که اسلام زبان اردو را در هند به خدمت گرفت و آن را ابزارى براى صدور اسلام به شبه قاره قرار داد. یا فلسفه را از یونان گرفت و آن را در خدمت آموزه هاى وحیانى گذاشت و … .
چهارم. اسلام به آداب و رسوم ملل تا زمانى که با آموزه هاى اصلى و گوهر اسلام در تضاد و تهافت نباشد، احترام گذاشته و هیچ منعى نسبت به آنها روا نمى دارد؛ مثلاً اسلام هیچ گاه براى زبان و رنگ لباس و کیفیت غذاى ملل مختلف، فنون، صنایع و علوم – مادامى که با روح اسلام منافات نداشته باشد – محدودیتى قائل نیست.
با توجه به آنچه گفته شد، از دیدگاه اسلام «عزادارى و سوگوارى» اهل بیت(ع)، مى تواند در قالب ها، فرم ها و ابزارى که در میان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شیوه هاى گوناگون تجلّى یابد.این تا زمانى است که قالب ها؛ شکل ها، شیوه ها و گونه ها، به اصل پیام و محتوا لطمه وارد نسازد؛ بلکه به بهترین نحو پیام را در ذهن و جان مخاطب جاى دهد. ازاین رو استفاده از شیوه هاى عزادارى که در زمان صدر اسلام نبوده (مانند زنجیرزنى، سینه زنى، تعزیه و …) نه تنها بدعت در دین نیست؛ بلکه مددکار اسلام بوده و مى تواند در حد خود، شعارهاى عاشورا و اهل بیت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
در هر حال تأکید مى کنیم که این ها تنها ابزارند نه بیشتر و باید همواره جنبه ابزارى آنها حفظ شود؛ نه آن که خداى ناکرده ابزار بر جان مسأله فائق آید! ابزار تنها پلى براى گذشتن و رسیدن به بن و مایه مطلب است و هیچ گاه هدف اولى نمى باشد. آنچه گاهى مشاهده مى شود، متأسفانه همین قصه تلخ است که عده اى از روى نادانى، به ظاهر بیش از باطن اهمیت مى دهند و اصل موضوع را مغفول مى گذارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد