صدقه و أجل
در این حدیث دو مطلب ذکر شد که بسیار با اهمیّت است.
مطلب اوّل صدقه و انفاق است. دربارهی صدقه و انفاق از جهات مختلفی میشود بحث کرد که اوّل عناوین بحث را ذکر میکنیم و بعد مختصری دربارهی هر کدام توضیح میدهیم:
1. فضیلت انفاق و صدقه.2. انفاق یک قانون کلّی و طبیعی 3. مفهوم وسیع انفاق 4. اثرات انفاق 5. شرایط انفاق.
1.فضیلت انفاق و صدقه
خداوند در قرآن میفرماید: «(خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَةً تُطَهّرُهُم وَ تُزکّیهِم بِها)؛ از اموال آنها صدقهای (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیلهی آن، آنها را پاکسازی و پرورش دهی». (2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «أرضُ القِیامَةِ نارُ، ما خَلا ظِلَّ المؤمِنِ فإنَّ صَدَقَتَهُ تُظِلُّه؛ زمین قیامت یک پارچه آتش است؛ به جز سایهی مؤمن زیرا صدقهاش بر او سایه میافکند». (3)
و همان حضرت فرموده است: «کُلُّ أمرِیء فی ظِلِّ صَدَقَتِهِ حَتّی یُقضی بَینَ النّاسِ؛ روز قیامت هر کسی در سایهی صدقهی خود است، تا آن که میان مردم داوری شود». (4)
و باز از همان حضرت روایت شده است که: «إنّ الصَّدَقَةَ لَتُطفِیءُ غَضَب الرَّبِّ؛ صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند». (5)
و در جایی دیگر میفرمایند: «الصَّدَقَهُ جُنَّةُ منَ النّارِ؛ صدقه سپری است در برابر آتش». (6)
و فرمودهاند: «الصَّدَقَةُ تَدفَعُ سَبعینَ نَوعاً مِن أَنواعِ البَلاءِ أهوَنُها الجُذَامُ والبَرَصُ؛ صدقه، هفتاد نوع بلا را دفع میکند که سادهترین آنها جذام و پیسی است». (7)
و از آن حضرت روایت کردهاند که: «الصَّدَقَةُ تَدفَعُ مِیتَةَ السُّوءِ؛ صدقه از مردن بد و دلخراش جلوگیری میکند». (8)
و همچنین میفرمایند: «تَصَدَّقُوا و دَاوُوا مَرضاکُم بالصَّدَقةِ فإنّ الصَّدَقَةَ تَدفَعُ عن الأعراضِ و الأمراضِ و هِیَ زِیادَةُ فی أعمارِکُم و حَسَناتِکُم؛ صدقه بدهید و بیماران خود را با صدقه درمان کنید، زیرا صدقه از پیشامدهای ناگوار و بیماریها جلوگیری میکند و عمر و حسنات شما را میافزاید». (9)
امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند: «إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی یَقُول: مَا مِن شَیءٍ إلاّ وَ قَد وکلت مَن یَقبضه غیری اِلاّ الصَّدقة فَإنِّی اتلقفها بیدی تلقفاً؛ خداوند تبارک وتعالی میفرماید: هیچ چیزی نیست مگر این که کسی را مأمور گرفتن آن کردهام، به جز صدقه، که آن را با دست خودم به شتاب میگیرم». (10)
صدقه باعث زیاد شدن روزی میشود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه میفرمایند: «أکثِرُوا مِنَ الصَّدَقَةِ تُرزَقُوا؛ زیاد صدقه بدهید، تا روزی داده شوید.» (11)
همچنین امام علی (علیه السلام) فرموده است: «اِستَنزِلُو الرِّزقَ بالصَّدَقَةِ؛ روزی را با صدقه فرود آورید». (12)
امام علی و امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند: «إنّی لأملَقُ أحیاناً فَاُتاجِرُ اللهَ بالصَّدَقَةِ هرگاه نادار و تنگدست میشویم به وسیلهی صدقه با خدا معامله میکنیم». (13)
2. انفاق یک قانون کلّی طبیعی است
در جهان آفرینش انفاق یک قانون عمومی است؛ آفتاب به طور دائم در حال انفاق کردن است و به ما نور و انرژی میدهد؛ همچنین زمین مرتب به ما مواد غذایی میدهد. حیوانات هم در حال انفاق به انسانها هستند. در سازمان بدن هر موجود زندهای این قانون عمومی وجود دارد، قلب انسان تنها برای خود کار نمیکند، بلکه از آنچه دارد به تمام سلولها انفاق میکند، مغز و ریه و سایر دستگاههای بدن انسان، همه در حال انفاق هستند، و اصولاً زندگی دستهجمعی بدون انفاق مفهومی ندارد. لذا انسان هم باید هماهنگ با این مجموعه باشد و آنچه دارد، انفاق کند.
3. انفاق مفهوم وسیعی دارد که تنها شامل انفاق مالی نمیشود
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «کُلُّ مَعروفٍ صَدَقةُ» (14) هر کار نیکی به هر صورت باشد صدقه و انفاق در راه خدا محسوب میشود، و هر چه انسان برای حوایج زندگی خود و خانواده خود صرف میکند صدقه نوشته میشود، و آنچه را که انسان آبروی خود را با آن حفظ میکند صدقه محسوب میگردد.
باز هم رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودهاند: «إنّ علی کُلِّ مُسلِمٍ فی کُلِّ یَومٍ صَدَقَةً، قیل: مَن یُطِیقُ ذلِکَ! قال (صلی الله علیه و آله و سلم): إمَاطَتُکَ الأَذی عن الطّریقِ صَدَقَةُ، و إرشادُکَ الرَّجُلَ إلی الطّرِیقِ صَدَقَةُ و عِیَادَتُکَ المَرِیضَ صَدَقَةُ و أمرُکَ بالمَعروفِ صَدَقَةُ نَهیُکَ عَنِ المُنکَرِ صَدَقَة وَرَدُّکَ السَّلام صَدَقَةُ؛ بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد، عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ فرمود: برداشتن چیزهای آسیبرسان از سر راه، صدقه است، نشان دادن راه به دیگری، صدقه است، عیادت از بیمار صدقه است، امر به معروف، صدقه است، نهی از منکر، صدقه است و جواب سلام را دادن، صدقه است». (15)
و همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند: «أمسِک لِسانَکَ فإنّها صَدَقَةُ تَصَّدَق بِها عَلی نَفسِکَ؛ زبانت را نگهدار، زیرا این کار صدقهای است که برای خود میدهی». (16)
و فرموده است: «تَرکُ الشَّرِّ صَدَقَةُ؛ خودداری از بدی صدقه است». (17)
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «صَدَقةُ یُحِبُّها اللهُ: إصلاحُ بَینَ النّاسِ إذا تَفَاسَدوا و تَقَارُبُ بَینَهُم إذا تباعَدُوا؛ صدقهای که خدا آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم، هرگاه رابطهشان تیره شد، و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند.» (18)
4. اثرات انفاق
انفاق عمر انسان را طولانی و رزق را زیاد میکند و از مرگ بد جلوگیری و دفع بلا میکند. خداوند برای آنها که انفاق میکنند عوض قرار میدهد، چرا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودهاند: «مَن أَیقَنَ بِالخُلفِ سَخَت نَفسُه بالنَّفَقَةِ؛ کسی که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود». (19)
5. شرایط انفاق
در آیات و روایات، شرایطی برای انفاق کردن عنوان شده است که مهمترین آنها را ذکر میکنیم.
اوّل:
آنکه از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش؛
«(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبتُم وَ مِمَّا أَخرَجنَا لَکُم مِنَ الأَرضِ وَ لَا تَیَمَّمُوا الخَبِیثَ مِنهُ تُنفِقُونَ وَ لَستُم بِآخِذِیهِ إلاَّ أَن تُغمِضُوا فِیهِ وَ اعلَمُوا أَنَّ اللهَ غَنِیُّ حَمِیدُ)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از اموال پاکیزهای که به دست آوردهاید! و از آنچه از زمین برای شما خارج ساختهایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان)، انفاق کنید، و برای انفاق، به سراغ اموال بیارزش نروید درحالی که خودِ شما، (به هنگام پذیرش اموال) حاضر نیستید آنها را بپذیرید، مگر از روی اغماض و کراهت، و بدانید خداوند، بینیاز و ستوده است». (20)
دوم:
از اموالی که مورد نیاز شماست انفاق کنید؛ «(وَیُؤثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِم وَ لَو کَانَ بِهِم خَصَاصَةُ)؛ آنها دیگران را بر خود مقدم میدارند هر چند خودشان به شدّت نیازمند باشند». (21)
سوم:
به کسانی انفاق کنید که سخت به آن نیازمندند.
چهارم:
انفاق باید از اموال حلال باشد چون خداوند فقط آنها را میپذیرد؛ «(إنَّمَا یَتَقبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقِین)؛ خداوند تنها از پرهیزکاران میپذیرد». (22)
در حدیثی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودهاند: «لا یَقبَلُ اللهُ صَدَقَةً مِن غُلولٍ؛ خداوند هیچگاه انفاقی را که از طریق خیانت است، نمیپذیرد». (23)
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم که شخصی خدمت حضرت عرض کرد: دو آیه در قرآن است که من هر چه به آنها عمل میکنم نتیجه نمیگیرم. امام فرمود: کدام آیه است. عرض کرد: یکی آیهی «(ادعُونِی أَستَجِب لَکُم)؛ مرا بخوانید تا (دعای) شما را اجابت کنم». (24) من خدا را میخوانم اما دعایم مستجاب نمیشود. (امام جواب داد) آیهی دوم اینکه خداوند میفرماید: (وَ مَا أَنفَقتُم مِن شَیءٍ فَهوَ یُخلِفُهُ) (25) اما من در راه خدا انفاق میکنم ولی چیزی که جای آن را پر کند عاید من نمیشود. امام فرمود: آیا فکر میکنی خداوند از وعدهی خود تخلّف کرده؟ عرض کرد: نه. فرمود: پس چرا چنین است؟ عرض کرد نمیدانم. امام (علیه السلام) فرمود: «لَو أنَّ أحَدَکُم اکتَسَبَ المَالَ مِن حِلِّهِ، وَ أنفَقَهُ فی حِلِّهِ، لِم یُنفِق دِرهَماً إلاّ اُخلِفَ عَلیهِ؛ اگر کسی از شما مال حلالی به دست آورد و در راه حلال انفاق کند هیچ درهمی را انفاق نمیکند مگر اینکه خدا عوضش را به او میدهد». (26)
حدیثی به همین مضمون از رسول خدا وارد شده که فرمودهاند: «ما تَصَدّقَ أحَدُکُم بِصَدَقةٍ مِن کَسبِ حَلالٍ – وَ لَا یَقبَلُ الله إلاّ الطیِّبَ- إلاّ أخَذَها الرّحمنُ بِیَمینِه و إن کانَت تَمرَةً فتَربُو فی کفِّ الرّحمنِ حتّی تکونَ أعظَمَ مِن الجَبَلِ؛ هیچ کس از شما صدقهای از درآمد حلالی نمیپردازد – و البته خداوند جز حلال قبول نمیکند – مگر اینکه خداوند با دست راست خود آن را میگیرد حتی اگر یک دانه خرما باشد، سپس در دست خدا رشد میکند تا بزرگتر از کوه شود». (27)
پنجم:
این که انفاق نباید همراه با منّت و آزار باشد؛ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبطِلُوا صَدَقَاتِکُم بِالمَنِّ وَ الأَذَی)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدقات خود را با منّت و آزار باطل نسازید». (28)
ششم:
انفاق اگر پنهان باشد بهتر است؛ «وَ إن تُخفُوهَا وَتُؤتُوهَا الفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیرُ لَکُم)؛ و اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است». (29)
امام باقر (علیه السلام) میفرمایند: «البِرُّ وَ صَدَقةُ السِّرِّ یَنفِیانِ الفَقرَ وَ یَزِید فی العُمرِ و یَدفَعانِ عَن سَبعِین مِیتَةِ سُوءٍ؛ نیکوکاری و انفاق پنهانی فقر را برطرف ساخته، عمر را زیاد و از هفتاد گونه مرگ و میر بد جلوگیری میکند». (30)
امام علی (علیه السلام) فرموده است: «وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فأنَّهَا تُکَفِّرُ الخَطیئَةَ؛ صدقهی نهانی است که گناه را پاک میکند.» (31)
در حدیثی امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند: جلوی چشم مردم صدقه نده، تا تو را ستایش کنند. زیرا اگر چنین کنی، هر آینه پاداش خود را گرفتهای، بلکه اگر با دست راستت صدقه دادی دست چپت خبردار نشود؛ زیرا آن کس که به خاطر او پنهانی صدقه میدهی، پاداش تو را آشکارا خواهد داد. (32)
همچنین میفرمایند: «إنّ صَدَقَةَ اللیلِ تُطِفیءُ غَضَبَ الرَّبّ، وَ تَمحُو الذَّنبَ العظیم؛ صدقه شبانه، خشم پروردگار را فرو مینشاند و گناه بزرگ را پاک میکند». (33)
هفتم:
انفاق باید همراه با اخلاص باشد؛ «(یُنفِقُونَ أَموَالَهُم ابتِغَاءَ مَرضَاتِ اللهِ)؛ کسانی که اموال خود را برای خشنودی خداوند انفاق میکنند». (34)
هشتم:
آنچه را که انفاق میکند کوچک و کم اهمیّت بشمرد؛ «(وَ لاَ تَمنُن تَستَکثِرُ)؛ و منّت مگذار و عملت را بزرگ مشمار». (35)
مطلب دوم: امام میفرمایند: هنگامی که انسان اجلش فرا میرسد تمام اعمالش در مقابل چشمش مجسّم میشود.
در این زمینه دو بحث را که مربوط به این قسمت حدیث است به طور مختصر توضیح میدهیم:
1. تجسّم اعمال
انسان در واپسین لحظهی عمرش وقتی که چشم برزخی او باز میشود آنچه که در طول عمرش انجام داده است مانند یک فیلم در مقابل چشمش میگذرد که برای مؤمنان بشارت و برای کافران و افرادی که کار بد انجام دادهاند ندامت است؛ اما ندامتی که توانایی برای جبران آن ندارند. تا زمانی که چشم برزخی انسان باز نشده در توبه به رویش باز است، اما هنگامی که چشم برزخی او باز شد و عالم بزرخ را دید، دیگر توبه فایدهای ندارد و پروندهاش بسته میشود. چه خوب است تا زمانی که در این دنیا هست با قطره اشکی گناهان را پاک کند، چرا که در موقع مرگ یک دریا اشک هم نمیتواند گناه را پاک کند.
اعمال انسان در روز قیامت به صورتهای مناسبی مجسم میشود و در برابر شخص ظاهر میشود و از دیدن اعمال خود اگر بد باشد در وحشت و حسرت فرو میرود، و اگر اعمال حسنه باشد، شاد و مسرور میگردد. خداوند میفرماید: «(وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً)؛ و (این در حالی است که همه) اعمال خود را حاضر میبینند». (36)
و در سورهی زلزال آیهی 7 و 8 میفرماید: (فَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ خیراً یَرَهُ* وَ مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرّةٍ شَرّاً یَرَهُ).
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یکی از کسانی که تقاضای موعظه کرده بود فرمودند: ناگزیر، همنشینی داری که پس از مرگ، همراه تو دفن میشود، ولی او زنده است و تو مردهای، اگر او نیک و گرامی باشد، تو را گرامی میدارد و هرگاه او پست باشد تو را تسلیم حوادث میکند، سپس او با کسی جز تو محشور نمیشود و تو هم با کسی جز او به صحنه رستاخیز نمیآیی، از تو دربارهی غیر آن سؤال نمیشود، بنابراین، سعی کن آن را به صورت شایسته انجام دهی، زیرا اگر آن شایسته باشد، با او انس میگیری و گرنه از هیچ کس جز او وحشت نداری و آن «عمل» تو است. (37)
و همان حضرت میفرمایند: «إنّ المُؤمِنَ إذا خَرَج مِن قَبرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فی صُورَةٍ حَسَنَةٍ فیقولُ لَهُ: ما أنتَ؟ فواللهِ إنّی لأَراکَ امرِءَ الصِّدقِ، فیقولُ لَهُ: أنا عَمَلُکَ، فیکون له نورُ أو قائِدُ إلیَ الجنّةِ، و إنّ الکافِرَ إذا خرج مِن قبرِهِ صُوِّرَ له عَمَلُه فی صُورَةٍ سَیِّئةٍ وَ بِشارَةٍ سَیِّئةٍ فیقولُ: مَن أنتَ؟ فَواللهِ إنّی لأَراکَ امرِءَ السَّوءِ، فیقولُ: أنا عَمَلُک، فَیَنطَلِقُ بِه حتّی یدخُلَ النّارَ؛ مؤمن هرگاه از قبر خود بیرون میآید، عملش به صورت زیبایی در برابرش مجسم میشود. مؤمن به او میگوید: تو کیستی؟ به خدا قسم که تو را شخصی خوب و درستی میبینم. او میگوید: من عمل تو هستم. پس برای او نوری میشود یا راهبری به سوی بهشت. و کافر چون از گورش بیرون میآید کردارش به صورتی زشت و بدی در برابرش مجسم میشود. او میگوید: تو کیستی؟ به خدا قسم که تو را بد شخصی میبینم، او میگوید: من عمل تو هستم. پس او را میبرد و به آتش میافکند». (38)
علی (علیه السلام) فرموده است: «إنّ ابنَ آدَمَ إذا کانَ فی آخِرِ یَومٍ مِن أیّامِ الدُّنیا و أوَّلِ یَومٍ مِن أیّامِ الآخِرَةِ مُثِّلَ لَهُ مَالُهُ وَ عَمَلُهُ فَیَلتَفِتُ إلی عَمَلِه فیَقولُ: واللهَ إنّی کُنتُ فِیکَ لَزَاهِدُ و إنّ کُنتَ عَلَیَّ ثَقِیلاً فَماذا عِندَکَ؟ فیقولُ: أنا قَرِینُکَ فی قَبرِکَ وَ یَومَ نَشرِکَ حَتّی اُعرَضَ أنا و أنتَ علی رَبِّکَ، قال: فإن کانَ للهِ وَلیّاً أتاهُ أطیَبَ النّاسِ ریحاً وَ أحسَنَهُم مَنظَراً و أحسنَهُم رِیاشاً، فیَقولُ: أبشِر بِرَوحٍ وَ رَیحانٍ وَ جَنَّةِ نَعیمٍ و مَقدَمُکَ خَیرُ مَقدَمٍ، فَیَقولُ لَهُ: مَن أنتَ؟ فیقولُ: أنَا عَمَلُکَ الصّالِحُ، إرتَحِل مِنَ الدُّنیا إلیَ الجَنَّةِ؛ هنگامی که انسان در آخرین روز از ایام دنیا و اوّلین روز از ایام آخرت قرار میگیرد اموال و فرزندان و اعمال او در برابرش مجسم میشوند، او نگاهی به اعمالش میاندازد، میگوید: من نسبت به شما بیاعتنا بودم هر چند بر دوش من سنگین بودید، الآن چه خبری برای من دارید؟ عملش میگوید: من همنشین تو در قبر و روز رستاخیزت هستم تا من وتو در پیشگاه پروردگارت حضور یابیم، سپس امام (علیه السلام) افزود: اگر دوست خدا باشد عملش به صورت خوشبوترین انسان با زیباترین چهره و جالبترین لباس ظاهر میشود، و میگوید: بشارت باد بر تو به آرامش و نعمت و بهشت پر برکت و قدمت خیر مقدم است، سؤال میکند تو کیستی؟ او در جوابش میگوید: من عمل صالح تو هستم که از دنیا همراه تو به سوی بهشت میروم». (39)
در نقلی آمده که شخص در حال مرگ به اموال خود میگوید: یک عمر زحمت کشیدم و از حلال و حرام شما را جمع کردم، الان چه کاری از شما برای من ساخته است؟ اموال در جواب میگویند: وقتی ازدنیا رفتی به ورثه اجازه میدهیم که به اندازهی کفن از ما بردارند. و همچنین شخص در حال مرگ به فرزندان خود میگوید: زحمت کشیدم شما را بزرگ کردم و الآن میخواهم از دنیا بروم از شما برای من چه کاری ساخته است؟ آنها میگویند: وقتی شما از دنیا رفتید ما شما را غسل داده کفن میکنیم و تا قبرستان میبریم.
2. مرگ
حقیقت مرگ، علت ترس از مرگ، سکرات مرگ، لحظهی دردناک مرگ، مرگ و باز شدن چشم برزخی، دیدنیها هنگام مرگ، بشارت هنگام مرگ.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، حکمت 7.
2. سورهی توبه، آیهی 103.
3. اصول کافی، ج4، ص 3.
4. میزان الحکمه، ج5، ص 318.
5. همان مدرک.
6. همان مدرک.
7. همان مدرک، ص 321.
8. همان مدرک.
9. میزان الحکمه، ج5، ص 318.
10. بحارالانوار، ج96، ص 134.
11. اعلام الدین، ص 333.
12. بحارالانوار، ج78، ص 68.
13. میزانالحکمه، ج5، ص 321.
14. تفسیر قرطبی، ج6، ص 5389.
15. بحارالانوار، ج75، ص 50.
16. اصول کافی، ج2، ص 114.
17. بحارالانوار، ج77، ص 160.
18. اصول کافی، ج2، ص 209.
19. نورالثقلین، ج4، ص 340.
20. سورهی بقره، آیهی 267.
21. سورهی حشر، آیهی 9.
22. سورهی مائده، آیهی 27.
23. تفسیر نمونه، ج23، ذیل آیات 7-11 سوره حدید.
24.سورهی بقره، آیه 267.
25. سورهی سبأ، آیهی 39.
26. تفسیر برهان، ج3، ص 353.
27. تفسیر نمونه، ج8، ذیل آیات 103-105 سورهی توبه.
28. سورهی بقره، آیه 264.
29. سورهی بقره، آیه 271.
30. سفینة البحار، مادهی «صدقة»
31. نهجالبلاغه، خطبهی 110.
32. بحارالانوار، ج78، ص 284.
33. بحارالانوار، ج97، ص 125.
34. سورهی بقره، آیه 265.
35. سورهی مدثر، آیه 6.
36. سوره کهف، آیه 49.
37. تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیهی 282 سورهی بقره.
38. میزان الحکمه، ج7، ص 40.
39. نورالثقلین، ج5، ص 228.
منبع مقاله :
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.