نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
ضِدّ
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
منطقیین و فلاسفه دو عرض (1) (بر وزن غرض) را نسبت به یك موضوع بر شش قسم تقسیم كردهاند: 1.مثلین: دو عرضی كه از یكنوع باشند مثلین نام دارند. مثل سفیدی كاغذ و سفیدی برف. 2.خلافین: به دو عرضی كه از دو نوع بوده، و تصوّر یكی به تصوّر دیگری بستگی نداشته باشد (گرچه در یك جا جمع شده باشند) خلافین گویند. مثل سفیدی و شیرینی. 3.ضدّین: به دو عرض وجودی كه ضدّ و معاند هم باشند، و تصور یكی به تصوّر دیگری بستگی نداشته باشد، و امكان اجتماع در محلّ واحد نیز نباشد، ضدّین گویند. مثل سفیدی و سیاهی. 4.متضایفین: دو عرضی هستند كه تصوّر یكی به تصور دیگری بسته است. اما امكان اجتماع بین آنها نیست. مثل پدر بودن و فرزند بودن (ابوّت و بنوّت). 5.عدم و ملكه: دو عرضی هستند كه یكی وجودی و دیگری عدمی است، و آن كه متّصف به عدم است شایستگی داشته كه متّصف به وجود شود. مثل كوری و بینایی. 6.نقیضین (یا ایجاد و سلب) به دو چیزی گویند كه یكی وجودی و دیگری عدمی باشد، و شایستگی كه در عدم و ملكه مطرح است، در آن مطرح نباشد.
به نظر اصولیین ضدّ گاهی به همان معنای منطقی و فلسفی است، و گاهی به مطلق منافی چیزی گویند. بنابراین ضدّ در اصطلاح اصول اعمّ از امر وجودی و عدمی است، وجودی را «ضدّ خاصّ» و عدمی را «ضدّ عامّ» گویند. (2) در مبحث «امر» مباحثی مطرح است از جمله این كه آیا امر به شیء مقتضی نهی از ضدّ هست یا خیر؟
پینوشتها:
1.عرض در مقابل جوهر است. جوهر یعنی چیزی كه قائم به ذات بوده، و وابسته به غیر نباشد. مثل سنگ. اما عرض چیزی است كه در وجود متكی به غیر است. مثل سیاهی و سفیدی كه در جسم بروز میكند، و مستقلاً وجود خارجی ندارد.
2.اصول الفقه، ج2، ص 294.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم