طراحی و بافت شهری سرپل زهاب با محوریت آرامگاه احمد بن اسحاق
امیر امیری نژاد(1)
صلاح الدین معروفی(2)
چکیده
احمدبن اسحاق قمی، محدث بزرگوار، نماینده و مورد اعتماد ویژه امام عسکری در قرن سوم-ه.ق بود که در حدود سال های263-260ه.ق در سرپل زهاب درگذشت. آرامگاه احمد بن -اسحاق در شهرستان سرپل زهاب از توابع استان کرمانشاه و در 30 کیلومتر مرز عراق واقع شده است. این آرامگاه، در زمان پهلوی اول بنا شده است که به صورت چهار ضلعی بوده، بر روی آن گنبدی مدور قرار داشت. در سال های اخیر توسط اداره اوقاف این آرامگاه مورد مرمت قرار گرفت.
طرح کالبدی و نمای هر شهر انعکاس دهنده محتوی حیاتی آن شهر بوده است که موجبات القای حس مکان، درک فضا و معنی دار کردن فضا را به همراه دارد. نمای شهری به عنوان یکی از موضوعات و مفاهیم دخیل در فرآینده درک شناخت، تجزیه و تحلیل و طراحی فضاهای شهری، مبنای نظریه پردازی فراوانی است.
این نوشتار با استفاده از روش تحلیل ساختاری در سطح معماری شهری تلاش دارد تا تأثیر اماکن مذهبی به خصوص آرامگاه احمدبن اسحاق را در طراحی و بافت شهری سرپل زهاب ارئه نماید. در این روش جنبه های مختلف معماری شهریِ اماکن مذهبی و متبرکه شامل شکل کالبدی، موقعیت قرارگیری و روش ساخت و تزینأت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می-گیرد و حاصل تحقیق، تاثیر مستقیم آرامگاه بر طراحی و بافت شهری سرپل زهاب را هویدا می سازد.
کلیدواژه ها: بافت شهری، معماری شهری، سرپل زهاب، آرامگاه
مقدمه
شهرستان سرپل زهاب بی شک یکی از مهمترین شهرستان های استان کرمانشاه است که در گذشته اهمیتی فراوان داشته است چرا که مهمترین مسیر ارتباطی حج و عتبات عالیات از تهران به عربستان و عراق بوده است. این شهر اگرچه از نظر بافت شهری مانند شهرهای بزرگ ایران مطرح نیست اما شکل گیری آن در چهاچوب نظریه دولابلاش(1918م) قابل طرح است.
چنانکه گفته شد این شهر به دلیل قرار گرفتن در مسیر عتبات عالیات پذیرای زائرین بزرگواری از جمله احمدبن اسحاق قمی بوده است؛ ایشان به دلیل کهولت سن و بیماری در حدود سال 260ه.ق رحلت کردند. این بزرگوار در گورستان شهر به خاک سپرده شد و در دوره پهلوی اول آرامگاهی برای مقبره ایشان تعبیه گردید که بعد از جنگ ایران و عراق و در نتیجه خسارت های وارده به آن، تعمیر و مرمت گردید.
آنچه در این مقاله بدان اشاره می شود، تاثیر این مکان مقدس در طراحی بافت شهری سرپل زهاب و گسترش و توسعه آن در امتداد مسیر ارتباطی ایران و عراق و حول این مکان مقدس است. آنچه از این رهیافت حاصل می شود آن است که عمده ترین عوامل توسعه و پایداری شهر در نتیجه راه ارتباطی و زیارتی این شهر که همان مسیر حج، عتبات عالیات و آرامگاه احمدبن اسحاق شده است.
پیشینه پیدایش و شکل گیری سرپل زهاب
شهرستان سرپل زهاب در غرب استان کرمانشاه با مساحتی در حدود 879کیلومتر مربع بین 52/45 طول شرقی و 24/34 عرض جغرافیایی قرار داد( سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1386: 3). این شهر به صورت روشن ادامه حیات دو شهر معروف حلوان و زهاب است. حلوان از شهرهای مهم دوره ساسانی است و توسط قباد ساسانی تجدید بنا گردید( کمبریج، 1377: 423) که در اواسط سده هشتم متروک شده و زهاب در نتیجه روند ویرانی حلوان در فاصله نزدیکی از این شهر ساخته شد( قنبری، 1391: 34)؛ تا قبل از دوره مظفری این شهر در تاریخ سیاسی ایران مطرح بوده و از این دوره به بعد اسمی از شهر زهاب در منابع ذکر نشده است.
گفته شده که ابوعماره حمزه بن حبیب بن عماره بن اسماعیل کوفی، قاری مشهور قرآن، در سال 156 ه. ق در حلوان درگذشته است و همانجا مدفون است. از دیگر مشاهیر حلوان در دوره اسلامی میتوان به احمد بن علی بدران بن ابوبکر حلوانی، یحیی بن علی بن بزار، احمد بن محمد عاصم حلوانی، ابوسهل حلوانی، خانای قبادی، مفتی زه هاوی و جمیل زه هاوی اشاره کرد (سلطانی:1374، روخانی: 1371). در سال 1317ه.ق زهاب به عنوان یک دهکده در نیم فرسنگی سرپل (قنبری،1391: 57) در نسخ خطی معرفی شده است. در اوایل دوره قاجار و به سبب دو عامل تقویت نهاد روحانیت و جاده حج و عتبات عالیات، این مسیر مورد توجه دولت های قاجار و بعد از آن قرار گرفت. شهر سرپل زهاب به دلیل قرارگیری در این مسیر از این تأثیر دور نماند و به مرور زمان رو به توسعه نهاد. معروفترین جاده زائران ایرانی به زیارت عتبات، جاده تهران-کرمانشاه بوده است. این جاده در دوره قاجار جاده اصلی عتبات بود؛ چنانکه آقامحمدخان و احمدشاه قاجار از این مسیر برای تدفین به عتبات برده شدند( ساروی،1371: 310). در طول این مسیر مهمترین و آخرین منازل کاروان های زیارتی و حتی تجاری در خاک ایران، منطقه سرپل زهاب بود( مشیر الدوله، 1348: 124) که شامل سه منزل کاروانی یعنی سرخه دیزه، سرپل و قرابلاغ است( مهاجرانی، 27-26). در قبضه سرپل، کاروانسرای شاه عباسی و بیدستان، پست خانه و حمام زائران را خشنود می کرد( راولینسون،1362: 316؛ سدید السلطنه مینایی،1362: 317).
ترکیب جمعیتی امروزه سرپل زهاب را بیشتر سه گروه کُرد یعنی جاف، کلهر و گوران تشکیل میدهند. جافها به کُردی جافی (سورانی) و مردم کلهر و گوران با کُردی کلهری (کرمانشاهی) صحبت میکنند. مردمان ایل جاف اهل سنت و شافعی مذهباند و کلهرها شیعه و گوران بیشتر اهل حق (یارستان) هستند. شیعیان مراسم مذهبی خود را در مصلی و بقعه جناب احمد بن اسحاق انجام میدهند و اهل سنت معمولاً در مسجد قادری الحسینی (آن را سید محمدطاهر حسینی هاشمی در سال 1350 ش ساخته است) اجتماع میکنند و اهل حق نیز در جمخانه مراسم خود را برگزار میکنند (یعقوبی، 1408: 292). از مهمترین نظریات درباره شکل گیری شهرها می توان شکل گیری شهر سرپل زهاب را در چارچوب نظریه دولابلاش یعنی اختیار و امکان گرایی، در نظر گرفت( فرید، 1384: 8-10) که طبق این نظریه شکل گیری و توسعه سرپل زهاب را نه جبر طبیعی و تاریخی بلکه ناشی از تصمیم و اراده مردمان منطقه است.
بافت شهری سرپل زهاب
بافت هایی که بدون مجوز و خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعۀ شهری در درون یا خارج از محدودة قانونی شهرها به وجود آمده اند، بافت پیرامونی را تشکیل می دهند(شورای عالی شهرسازی و معماری ایران:1388) این نوع بافت ها معمولاً از طریق ساخت و ساز غیرقانونی و بی قاعده در حاشیه شهرها و در اطراف کارگاه های ساختمانی شکل می گیرند. در این نوع ساخت و ساز توسط ارگان هایی با عنوان مسکن ارزان قیمت، مجموعه هایی شکل می گیرد که از همان ابتدا فرسوده و ناکارآمد هستند و به صرف تعاونی بودن و ارزان قیمت بودن به فروش می رسند. این بافت ها به علت کمبود فضاهای خدماتی و فضاهای سبز عمومی دچار مشکلاتی هستند و چاره ای جز دخالت مستقیم در بافت و یافتن راه هایی برای باززنده سازی و احیای مجدد فضا و پیوند آن ها با ساختار و استخوان بندی شهر وجود ندارد (درمان: 1384). این نوع بافت شهری نیز در جنوب سرپل زهاب به وجود آمده است(تصویر2).
پیشینه آرامگاه سازی
از آنجا که بافت شهر سرپل زهاب نشان می دهد این شهر جزء شهرهای دوره اسلامی است و نمودهای معماری دوره اسلامی را در خود به نمایش می گذارد. از مهمترین نمودهای معماری دوره اسلامی ساخت آرامگاه است. بی شک آرامگاه بعد از مسجد، مهمترین بنای دوره اسلامی است که در بیشتر شهرهای ایران اسلامی دیده می شود( کیانی، 1386: 53). در مطالعات معماری اسلامی ایران از آرامگاه ها با اصلاحات مانند روضه، گنبد، مرقد، آستانه، قدمگاه و… استفاده می شد(هیل براند، 1377: 66). که از دو منظر می توان برای آرامگاه ها جایگاه ویژه قائل شد، نخست فروانی قابل توجه آثار و دیگر اهمیت داشتن این بناها است( نیستانی،1382: 2). ساخت مقابر ارتباط مستقمی با متوفی داشته است چنانکه افراد عادی را در مقابر معمولی و ساده و افراد مطرح و صاحب منصب در مقابر شاخص مدفن شده اند( برزگر، 1380: 75). در ساخت مقابر افراد شاخص که شخصیتی مذهبی، سیاسی دارند و یا به گونه ای مقدس هستند، گاه حمایت های مالی دولتی نیز رخ می نمایاند(موسوی حاجی، 1387: 238).
پروفسور هیلن براند در پیشینه آرامگاه سازی می گوید: آرامگاه بخشی از یک بنای عمومی می گردید، با این کار آرامگاه به شکلی موثر رنگ تقدس می گرفت و این پاکی دقیقاً متعلق به مسجد، مدرسه و دیگر بناهای مذهبی بود که در مجاورت آرامگاه قرار داشت. چنین بناهای عمومی نخست به تعداد زیاد در دوره سلجوقی به ثبت رسیده است(هیلن براند، 1377: 319). ساخت بناهای آرامگاهی مخصوصاً برای امامزادگان و علما از سده چهارم هجری به بعد و همزمان با خفای عباسی در شرق و شمال ایران رواج یافت( گرابار، 1375: 16). از آنجا که ریشه یابی نخستین آرامگاه، کاری بس دشوار است اما بناهای چهارطاقی ساسانی را می-تواند الگوی آرامگاه سازی در ایران باشد چنانکه این الگو را می توان در ساخت آرامگاه امیر اسماعیل سامانی در بخار به سال 331ه.ق نیز مشاهده نمود. از طرفی در سده هفتم و با ورود مغول به ایران ساخت آرامگاه نیز تغییر یافت. این تغییرات در بام های مخروطی شکل آرامگاه ها همانند چادر شاهان ترک و بکارگیری نقوش تزینات آجری با نقوش چادرهای ترکان قابل قیاس است و نمونه اعلای آن برج های خرقان است.
آرامگاه احمدبن اسحاق
محدث عالیمقام میرزا حسین نوری طبرسی (م 1320 ه. ق) در نجم الثاقب از این حرم یاد کرده است و لزوم تعمیر و آبادی آن را متذکر شده است: «حُلوان، همین زهاب معروف است که در راه کرمانشاه است به بغداد، و قبر آن معظم (احمد بن اسحاق) در نزدیک رودخانه آن قریه است به فاصلة تقریباً هزار قدم از طرف جنوب؛ و بر آن قبر بنای محقری است خراب و از بیهمتی و بیمعرفتی اهل ثروت آن اهالی، بلکه اهل کرمانشاه و متردّدین، چنین بینام و نشان مانده و از هزار نفر زوّار یکی به زیارت آن بزرگوار نمیرود، با آنکه کسی که امام (علیه السلام)خادم خود را به طیّ الارض با کفن برای تجهیز او بفرستد و مسجد معروف قم را به امر آن جناب بنا کند و سالها وکیل در آن نواحی باشد، بیشتر و بهتر از این باید با او رفتار کرد و قبرش را مزار معتبری باید قرار داد که از برکت صاحب قبر و به توسط او، به فیضهای الهیه برسند (طبرسی، بی تا: 273).
جناب آقای احمد توکلی کرمانی در گزارشی مفصل از ساختمان قدیمی مقبره در گذشتههای دور آورده است: … مقبره وی قبل از بنای فعلی دارای سه اتاق کوچک بود که در عمق 50/1 متری زمین قرار داشته و زائرین با گذشتن از سه پله وارد مقبره میشدند. آن گودی، موقعیت قبلی سطح زمین را در دوازده قرن قبل نمایان میساخت ولی متأسفانه آن موقعیت از دست رفت و سطح فعلی مقبره یک متر و نیم الی دو متر از سطح اولی مرتفعتر شده است(توکلی کرمانی،1346: 140-139). در حدود سال 1335 ه.ش حجه الاسلام آقای ابوالمعالی از ائمة جماعات سرپل زهاب برای احداث بنای آبرومندی اقدام کردند و ضمن نقشهای مفصل کار را شروع کردند. چون هزینه سنگین بود و کار بزرگ و کمکهای مالی نرسید، کار نیمه کاره رها شد و چند سال معطل ماند. پس از مدتی با کمک افراد خیّر و نیکاندیش، عملیات ساختمانی دوباره آغاز شد و بنای مناسبی ساخته شد. مشخصات ساختمان احداثی در این دوره چنین است: این ساختمان از دو قسمت پهلوی یکدیگر تشکیل شده است: قسمت اول عبارت است از یک ایوان در طرف شمال که درب ورودی در آن قرار گرفته است، وارد رواقی میشود که در چهار طرف مقبره ساخته شده است. در وسط رواق، مقبره قرار گرفته است که اطاق هشت گوشهای است با قطر 80/4 متر و سقف گردپوشی شبیه گنبد روی آن به ارتفاع 9 متر دارد. در وسط این مقبره ضریحی فلزی به ارتفاع یک متر و طول یک و نیم متر روی قبر نصب شده است. در چهار طرف این مقبره درهایی به خارج باز شده است. قسمت دوم این ساختمان عبارت است از یک سالن که در طرف قبلة مقبره قرار گرفته است و در طرف مشرق و مغرب آن در هر طرف سه عمارت تو در تو ساخته شده است (توکلی کرمانی، 1346: 145-140).
بنای جدید مرقد از سال 1368 به همت جمعی از نیکوکاران و علاقهمندان و با همکاری ادارة کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه، با فعالیتهای زیادی برای ترمیم، بازسازی و نوسازی ساختمان مرقد و حرم مطهر جناب احمد بن اسحاق قمی آغاز شد. در طول چند سال این ساختمان در مساحتی حدود 2200 متر مربع بنا و در عرصهای در حدود 100 هزار متر احداث و ترمیم گردید. این بنا دارای زائرسرا جهت توقف و استراحت علاقهمندان نیز هست(مسعودی، 1386: 115).
این بنای مذهبی- تاریخی تقریبا در مرکز شهر و در کنار جاده اصلی کربلا معلی قرار دارد. محل این بنا از روزگاران قدیم به عنوان گورستان مورد استفاده بوده است. ساختمان یا آرامگاه احمدبن اسحاق از نوع مقابر با نقشه چند ضلعی(8ضلعی) گنبدار است. وردی اصلی بنا در قسمت غرب قرار دارد و… عمده مصالح بکار رفته در بنا، آجر و کاشی است(نجاری سهل آبادی،1390: 388). نمای بیرونی بنا از قسمت هایی از جمله بدنه چند ضلعی بنا، ایوان و گنبد تشکیل شده است. نمای بیرونی بنا با مصالح جدید به صورت کامل بازسازی شده است. نمای داخلی بنا را می توان در دو قسمت خلاصه کرد: 1- قسمت هشتی که بعد از داخل شدن به فضای بنا از درب اصلی قرار دارد در این قسمت تزینات خاصی وجود ندارد استفاده از کاشی های لعابدار و ایجاد تصاویر هندسی و اسلیمی و کتیبه ها جلوه خاصی به این قسمت بخشیده است و بعد آن با وارد شدن به صحن اصلی بنا همین آرایه ها را می توان به صورت گسترده تر دید. 2- شاهنشین بنا که ضریح نیز در آن قرار دارد، فضای فوقانی نورگیر و تهویه اطراف شاه نشین با به کارگیری شیوه بسیار زیبای کاربندی و رسمی بندی و ایجاد فیلپوش، طرح هشت ضلعی را به 16 تبدیل کرده است و مقدمات ایجاد گنبد مدور داخلی فراهم آورده است که درست در زیر گنبد ضریح قرار دارد.
نتیجه
آرامگاه منسوب به احمدبن اسحاق قمی از محدثین و صحابه ائمه و وکیل خاص امام حسن عسگری (ع) و ملاقات کننده امام زمان (عج) و سفیر خاص آن امام همام (ع) در قم است. همانطوری که گفته شد، نخستین اشاره به این منطقه از دوران قبل از ساسانی بوده است و با پذیرفتن شکل گیری شهرستان سرپل زهاب، بعد از متروک و کم رنگ شدن شهرهای حلوان و زهاب این مکان مورد توجه زوار و سیاستمداران وقت و عام مردم بوده که به دلیل قرار گرفتن در مسیر عتبات عالیات، روند توسعه و گسترش را پیموده است. نکته ارزنده در این رابطه، وجود گورستان کهن شهر است که بقعه احمدبن اسحاق قمی نیز در این مکان سر بر آسمان نهاده و ساخته شده است. در این نوشتار تلاش شد تا با استفاده از روش تحلیل ساختاری در سطح شهری، مفهوم طراحی شهری مکان های مذهبی و دینی در مکتب شهرسازی و تاثیر این مکان های مقدس بر توسعه و گسترش بافت شهری بیان کند. در این روش جنبه های مختلف معماری شهری از جمله مقیاس، موقعیت قرار گیری و روش ساخت بیان شد. ارتباط بین آرامگاه در شهر سرپل زهاب و نمای شهری، کیفیت محیطی را در حوزه نظری طراحی شهری غنا بخشیده است و حیات، سرزندگی و معنی داری کالبدی شهری را در جامعه اسلامی شهر تقویت و تحکیم بخشیده است. این ارتباط بین شهر و اماکن مذهبی و دینی آن نشان داد که بافت شهری سرپل زهاب دارای سبک و سیاق شهرهای اسلامی است که دلیل عمده گسترش و توسعه خود را چنانکه هدف اصلی این مقاله بود، مدیون و مرهون مسیر ارتباطی حج و عتبات عالیات و مرکزیت آرامگاه احمدبن اسحاق نسبت به شهرسرپل زهاب دانست.
پینوشتها:
1- دانش آموخته کارشناسی ارشد
2- دانشجوی کارشناسی ارشد
منابع
– تاریخ کمبریج.(1377). گرداورنده احسان یار شاطر، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیر کبیر، جلدسوم قسمت دوم.
– سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح(فرهنگ آبادیهای کشور).(1386). تهران: انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح.
– برزگر، علی.(1380). مقابر اسلامی شهر ری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
– تعریف مصوبات شورا.(1383). شورای عالی شهرسازی و معماری ایران.
– توکلی کرمانی، احمد.(1346). احمد بن اسحاق قمی سفیر حضرت امام زمان (علیه السلام)، بی جا.
– جبارنیا و همکاران.(1371). طرح تفصیلی بافت قدیم شهر یزد، انتشارات وزارت مسکن و شهرسازی.
– حمیدی، م.(1373). نقش فرم، الگو و اندازه سکونتگاه ها در کاهش خطرات ناشی از وقوع زلزله، طرح بسیج توان فنی کشور برای مقابله با زلزله: جلداول، مفاهیم، دیدگاه ها و روش برخورد.
– درمان، ه .(1384).«نگاهی به آنچه باید در شهرها دوباره ساخته شود: چرا بافت های شهری فرسوده می-شوند؟»: روزنامۀ همشهری، شماره3769.
– راولینسون، سرهنری.(1362).سفرنامه عتبات، ترجمه اسکندر امان اللهی بهاروند، تهران: آگاه.
– روخانی، بابا مردوخ.(1371). تاریخ مشاهیر کرد، تهران: سروش.
– ساروی، محمدفتح الله بن محمد.(1371). تاریخ محمدی( احسن التواریخ)، تهران: امیرکبیر.
– سدید السلطنه مینایی، محمد علی خان.(1362).سفرنامه، تصحیح احمد اقتداری، تهران: بهنشر.
– سلطانی، محمّد علی.(1374). جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، با مقدمه عبد الحسین نوایی، تهران: سها.
– طبرسی، میرزا حسین نوری.(بی تا). نجم الثاقب، تهران.
– طوسی، محمد بن حسن.(1362). اختیار معرفة الرجال رجال الکشّی، سیّد مهدی الرجائی، قم: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام).
– فرید، یدالله.(1384). جغرافیا و شهرشناسی، تبریز: انتشارات دانشگاه تبریز.
– قنبری، صباح، خسروی زاده، صباح.(1391).پژوهشی در تاریخ سرپل زهاب، تهران: انتشارات تمدن پارس.
– کیانی، محمد یوسف.(1386).معماری ایران دوره اسلامی، تهران: سمت.
– گرابار، الگ.(1375).«اولین بناهای یادبود اسلامی» ترجمه کلود کرباسی، فصلنامه اثر، شماره 27-26: 59-16.
– مسعودی، مجید.(1386). پس از دیدار، قم: دلیل ما.
– مشیر الدوله، میرزا سید جعفرخان مهندس باشی.(1348).رساله تحقیقات سرحدیه، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
– مهاجرانی همدانی، حسین.(نسخه خطی).سفرنامه عتبات، تهران: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه خطی شماره 4791.
– موسوی حاجی، سید رسول . دیگران.(1387).« یک سازه معماری در بسترسیاسی و اجتماعی خود» مجله مطالعات ایرانی، سال7 شماره13: 245- 229.
– نجاری سهل آبادی،محمد.(1390).امامزادگان ایران و بقاع متبرکه، تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی خاتم.
– نیسانی، جواد .(1382). پژوهشی در بناهای آرامگاهی مازندران مرکزی در قرن 9هجری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
– هیل براند، رابرت.(1377). معماری اسلامی، فرم عملکرد و معنی، ترجمه ایرج اعتصام، تهران: انتشارات پردازش و برنامه ریزی شهری وابسته به شهرداری تهران.
– یعقوبی، احمد بن ابی واضح.(1408ه.ق). البلدان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، الطبعه الاول.
/ج