خانه » همه » مذهبی » طريقه خواندن نماز ميت در تحرير الوسيله را توضيح بفرماييد.

طريقه خواندن نماز ميت در تحرير الوسيله را توضيح بفرماييد.

گفتار در نماز بر ميت:
واجب است بر مکلفين (البته وجوب کفائي) که بر هر ميت مسلمان نماز بخوانند هرچند که مخالف مذهب حق باشد؛ و اما نماز خواندن بر جنازه کافر، هر قسم کافر که باشد حتي مسلماني که از دين برگشته و يا حکم به کفرش شده، هرچند که منتسب به اسلام باشد مانند نواصب و خوارج جائز نيست؛ و ميتي که در سرزمين مسلمين پيدا شود و معلوم نباشد که کافر است يا مسلمان حکم مسلمان را دارد؛ و همچنين کسي که در دار اسلام پيدا شود و در آنجا بميرد و اما طفلي که در دارالکفر پيدا شود اگر در آن جا هيچ مسلماني سکونت ندارد که هيچ و اگر مسلماناني در آنجا باشند و احتمال رود که اين يافت شده از آن ها باشد، حکم کردن باينکه مسلمان است يا کافر مشکل است.
اطفال مسلمانان هرچند ولد زناي آنان، حکم آنان را دارند. يعني اگر بسن شش سال رسيده اند بايد بر جنازه آنها نماز خوانده شود و استحباب نماز خواندن بر طفلي که به اين حد نرسيده باشد، محل تأمل است. البته اين تأمل در استحباب نماز بر طفلي است که زنده به دنيا آمده باشد و اما آنکه مرده بدنيا آمده نماز خواندن بر او بدون تأمل مستحب نيست، هرچند که قبل از ولادت روح در او دميده شده باشد. در سابق گفتيم که بعضي از اعضاء بدن انسان اگر سينه باشد و يا مشتمل بر قسمت سينه و يا قسمتي از سينه باشد که قلب در آن قرار دارد هرچند که فعلا قلب در آن نباشد، حکم تمام بدن را دارد که بايد بر آن نماز خواند.
مسأله 1 – وقت نماز خواندن بر ميت بعد از غسل دادن و کفن کردن او است. پس قبل از اين دو عمل نماز خواندن بر او کافي نيست و چنانچه غسل و کفن ميت متعذر بود نماز ساقط نمي شود، همچنانکه با تعذر دفن نيز نماز ساقط نمي گردد. پس واجب است بر ميتي که در بيابان پيدا شده که نه غسل دادن او ممکن است و نه کفن کردن و نه دفن کردن، نماز خوانده شود و بحال خود واگذار گردد. و حاصل کلام اينکه از واجبات هر مقداريش که غير ممکن است، ساقط مي شود و هر مقداريش که ممکن است ثابت مي ماند.
مسأله 2 – معتبر است در نماز گذار بر ميت اينکه مؤمن باشد، پس نماز خواندن مخالف مذهب بر ميت شيعه کافي نيست تا چه رسد به نماز خواندن کافر و اقوي؛ اين است که در نماز گذار داشتن حد بلوغ معتبر نيست و بنابراين نماز خواندن کودکي مميز بر جنازه صحيح است. لکن در اينکه کافي از نماز مکلفين بالغ هست يا نه تأمل است و در اين، نماز گذار معتبر نيست که حتما مرد باشد بلکه نماز خواندن زن بر جنازه ميت هرچند که ميت مرد باشد صحيح است و اين صحت مشروط به نبودن مردان نيست و لکن سزاوار آنست که با وجود مردان آنان مقدم بر زنان باشند، بلکه اين به احتياط نزديکتر است.
مسأله 3 – نماز خواندن بر ميت هرچند واجب کفائي است الا اينکه مانند ساير اعمال تجهيز ميت، سزاوارتر از همه مردم به اين کار نزديکترين خويشاوند ميت است که از او ارث مي برد؛ پس اگر چنين کسي خواست خودش بر جنازه ميتش نماز کند و يا شخصي را براي اين کار معين نمايد جائز نيست مزاحم او شوند بلکه اشتراط اذن او در صحت نمازي که غير او مي خواند اقوي است. و اگر ميت وصيت کرده باشد که فلان شخص معين بر من نماز بگذارد احتياط واجب آنست که ولي اذن بدهد و وصي نيز از او اجازه بگيرد.
مسأله 4 – مستحب است در نماز ميت که بجماعت برگذار شود و نزديک تر به احتياط آنست که در اين جماعت نيز همه اموري که در امام جماعت معتبر است رعايت شود. يعني امام در نماز ميت عادل و چه و چه بوده باشد بلکه نزديکتر به احتياط آنست که شرائط جماعت از قبيل نبودن حائل و امثال آن در اين نماز نيز رعايت شود؛ هرچند که مشروط نبودن نماز ميت به شرائط امامت و شرائط جماعت بعيد نيست مگر آن مقداري که در صدق جماعت دخالت دارد. پس با فاصله زياد و وجود حائل کلفت چون ديوار بين نمارگذاران، جماعت صحيح نيست و در نماز ميت امام در هيچ ذکري جور مأموم را نمي کشد پس مأموم نيز خودش بايد تکبيرات و دنباله هاي آنها را بگويد.
مسأله 5 – جائز است که بر يک ميت و در يک زمان اشخاصي متعدد نماز فرادي بخوانند بلکه بجماعت نيز جائز است چند نوبت بر او نماز خوانده شود و مادام که کسي از نماز بر او فراغ نشده هر يک از نماز گذاران مي توانند قصد وجوب کنند و اما اگر يکي فارغ شد (و تکليف واجب کفائي انجام گرديد) ديگران بايد نيت استحباب و يا قربت کنند و همچنين است در نمازگذاران متعدد در جماعتي واحد.
مسأله 6 – براي مأموم جائز است که در بين نماز ميت قصد فرادي کند لکن بشرطي که از جنازه بقدري دور نباشد که مضر به نمازش باشد و نيز از محاذات با ميت که در اين نماز در حال فرادي معتبر است خارج نگردد.
گفتار در کيفيت نماز ميت:
نماز ميت پنج تکبير است بعد از تکبير اول شهادتين گفته مي شود و بعد از تکبير دوم بر پيغمبر و آل گرام او صلوات الله عليهم صلوات مي فرستد و بعد از تکبير سوم مردان و زنان مؤمن را دعا مي کند و بعد از تکبير چهارم ميت را دعا مي کند، آنگاه تکبير پنجم را گفته از نماز خارج مي شود و کمتر از پنج تکبير جائز نيست مگر در حال تقيه و در اين نماز اذان و اقامه اي و قرائتي و رکوع و سجودي و تشهد و سلامي نيست و در دعاهاي چهارگانه مسماي آن کافي است، پس کافي است که بعد از تکبير اول بگويد:
«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله»
و بعد از تکبير دوم بگويد:
«اللهم صلي علي محمد و آل محمد»
و بعد از تکبير سوم بگويد:
«اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات»
و بعداز تکبير چهارم بگويد:
«اللهم اغفر لهذا الميت»
و سپس تکبير پنجم را بگويد و منصرف شود.
و اما بهترش آنستکه بعد از تکبير اول بگويد:
«اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشريک له الها واحدا احدا صمدا فردا حيا قيوما دائما ابدا لم يتخذ صاحبة و لاولدا و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ارسله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون»
و بعد از تکبير دوم بگويد:
«اللهم صل علي محمد و آل محمد و بارک علي محمد و آل وارحم محمدا و آل محمد افصل ما صليت و بارکت و ترحمت علي ابراهيم و آل ابراهيم انک حميد مجيد و صل علي جميع الانبياء و المرسلين.»
و بعد از تکبير سوم بگويد:
«اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات الاحياء منهم و الاموات تابع اللهم بيننا و بينهم بالخيرات انک علي کل شي ء قدير.»
و بعد از تکبير چهارم بگويد:
«اللهم ان هذا المسجي قد امنا عبدک و ابن عبدک و ابن امتک نزل بک و انت خير منزول به اللهم انک قبضت روحه اليک و قد احتاج الي رحمتک و انت غني عن عذابه اللهم انا لاتعلم منه الاخيرا و انت اعلم به منا اللهم ان کان محسنا فزد في احسانه و ان کان مسيئا فتجاوز عن سيئائه و اغفرلنا و له اللهم احشره مع من يتولاه و يحبه و ابعده ممن يتبرا منه و يبغصه اللهم الحقه به نبيک و عرف بينه و ارحمنا اذا توفيتنا يا اله العالمين اللهم اکتبه عندک في اعلي عليين و اخلف علي عقبه في الغابرين و اجعله من رفقاء محمد و آله الطاهرين و ارحمه و ايانا برحمتک يا ارحم الراحمين اللهم عفوک عفوک عفوک.»
و اگر ميت زن باشد بايد بجاي کلمه «هذا المسجي» بگويد: «هذه المسجاة» و بجاي کلمات «عبدک و ابن عبدک و ابن امتک» بگويد: «امتک و ابنة عبدک و ابنة امتک» و همه ضميرهائي که در اين دعاها مذکر آمده بود بضمير مؤنت تبديل کند و اگر ميت طفل است در تکبير چهارم به پدر و مادر او نيز دعا کند باينکه بگويد: «اللهم اجعله لابويه ولنا سلفا و فرطا و اجرا.»
مسأله 1 – در هر يک از مرد و زن هم مي تواند ضميرهاي مذکر بياورد و هم مؤنث اما مذکر باعتبار اينکه مرجع آن ضمائر کلمه (ميت) و يا کلمه (شخص) است و اما مؤنث باعتبار اينکه مرجع آنها کلمه: (جنازه) است پس در جائي که معلوم نيست ميت مرد است و يا زن تکليف آسان مي شود و ديگر لازم نيست دو بار دعاء خوانده شود؛ يک بار با ضمائر مذکر و بار ديگر با ضمائر مؤنث.
مسأله 2 – اگر در عدد تکبير است شک کند بين کمتر و بيشتر احتياط واجب آنستکه هم وظيفه اقل را بياورد و هم اکثر را و دعاها را بعنوان رجاء بخواند. مثلا اگر شک کند اين تکبيريکه گفتم دومي است يا سومي است صلوات بر پيغمبر و آل او عليهم الصلاة و السلام را بخواند و به مؤمنين و مؤمنات نيز دعا کند، آنگاه تکبير بگويد و مجددا مؤمنين و مؤمنات را دعا کند و ميت را نيز دعا کند و تکبير ديگر بگويد و ميت را دعا کند، آنگاه تکبير آخر را بگويد و منصرف شود.
گفتار در شرايط نماز ميت:
واجب است نماز ميت با قصد قربت انجام شود و ميت را در نيت بطوري مشخص کند که مبهم نباشد؛ يعني معلوم باشد به چه کسي نماز مي خواند هرچند به اينکه قصد کند حاضر را و يا ميتي را که امام جماعت به او نماز مي خواند و نيز واجب است اينکه نماز گذار رو به قبله ايستاده باشد و ميت جلوي او به پشت خوابيده باشد؛ البته اين وظيفه مربوط به امام جماعت و يا کسي است که فرادي و به تنهائي بر ميت نماز مي خواند و اما مأموميني که در دو طرف صف باشند و ميت روبروي آنها نمي تواند باشد تنها کافي است آن مأمومين متصل باشند به کسانيکه روبروي ميت ايستاده اند.
شرط ديگر اين که سر ميت در سمت راست نماز گذار و پاي او در سمت چپ قرار گيرد.
و اينکه بين ميت و نمازگذار حائلي از قبيل پرده و ديوار نباشد بطوريکه عرفا صدق نکند که نماز بر آن ميت است بنابراين نماز خواندن بر ميتي که در داخل تابوت است عيب ندارد چون تابوت در برابر نمازگذار قرار مي گيرد.
شرط ديگر اينکه بين ميت و نماز گذار فاصله زياد نباشد بطوريکه عرفا بگويند اين شخص بر بالاي سر آن ميت نايستاده مگر مأموميکه در صفوف آخر نماز ايستاده و فاصله اش با ميت بسيار است که در صورت اتصال صفوف عيبي ندارد.
شرط ديگر اينکه محل نمازگذار زياد بلندتر و پائين تر از محلي که جنازه قرار گرفته نباشد و يکي در بلندي و ديگري در گودي قرار نگرفته باشد و اما بلندي و پستي مختصر عيبي ندارد.
شرط ديگر اينکه نماز ميت بعد از غسل دادن و کفن کردن و حنوط وي باشد. مگر آن ميتي که غسل و کفن از او ساقط است؛ مانند شهيد و يا کسيکه غسل دادن و کفن کردنش ممکن نيست که بدون غسل و کفن بر او نماز خوانده مي شود.
شرط ديگر اينکه ميت مستورالعورة باشد و اگر اصلا کفن ندارد اگر ممکن باشد بايد عورتش را قبل از نهادنش در قبر بپوشانند و آن گاه بر او نماز بخوانند و اگر ممکن نباشد قبر او را بکنند و او را در لحدش به پشت بخوابانند و عورتش را با خشت و يا سنگ يا خاک بپوشانند و نماز را بر او بخوانند و بعد از نماز روي او را بطرف قبله نموده قبرش را پر کنند.
مسأله 1 – در نماز ميت طهارت از حدث و خبث و نيز سائر شروط و ترک موانعي که در نمازهاي داراي رکوع و سجود معتبر است، معتبر نيست؛ بجز قهقهه و سخن گفتن که بايد احتياط در مورد آن دو ترک نشود؛ بلکه نزديک تر به احتياط آن است که آنچه مراعاتش در سائر نمازها واجب است در اين نماز نيز رعايت شود.
مسأله 2 – اگر به هيچ وجه ممکن نيست رو به قبله بر ميت نماز خوانده شود قبله ساقط مي شود و اگر جهت قبله مشتبه بوده و راهي به تحصيل علم به قبله نبوده و نيز حتي نشانه هايي که در صورت فقدان علم به آنها مراجعه مي شود در کار نبود، بطرفي نماز خوانده مي شود که قبله بودنش مظنون است و اگر اين نيز ممکن نبود بايد چهار نماز در چهار طرف بر ميت خوانده شود.
مسأله 3 – اگر نمازگذار بر ميت نتواند ايستاده نماز بخواند و کسي هم که قادر بر نماز خواندن ايستاده باشد وجود نداشته باشد، بايد نشسته بر ميت نماز خوانده شود و اگر چنين کسي هست نماز خواندن بر آن ميت بر او واجب عيني مي شود و در اين صورت نماز شخص عاجز از قيام کافي نيست لکن اگر شخصي متمکن از قيام عصيان کند و وظيفه عيني خود را انجام ندهد آن وقت عاجز بايد به وظيفه خود قيام نموده نشسته بر ميت نماز بخواند و اما اگر متمکن نبوده باشد و عاجز نماز شکسته بخواند پس از آن و قبل از دفن متمکني پيدا شود احتياط آن است که متمکن دوباره نماز را بر ميت بخواند هر چند که کفايت همان نمازيکه عاجز خوانده بود خالي از وجه نيست بلکه در صورتيکه عاجز معتقد بوده که هيچ متمکني وجود ندارد بعد معلوم مي شود که چنين نبوده و در همان لحظه اي که عاجز نماز مي خواند متمکن وجود داشته کافي نبودن نماز عاجز اقوي است.
مسأله 4 – کسيکه از راه مي رسد و مي بيند که امام در حال خواندن نماز ميت است مي تواند داخل نماز شده و تکبيرات او را متابعت کن و اول نماز خود را اولين تکبير خود قرار داده شهادتين را مي گويد و وقتي امام سومين تکبير خود را مي گويد او با وي تکبير مي گويد و آن را تکبير دوم خود قرار داده بر پيغمبر و آل او عليهم السلام صلوات مي فرستد و چون امام از نماز خود فارغ مي شود او خود بقيه تکبيرات را مي گويد و اگر توانست دعاهايش را نيز مي خواند هرچند مخفف آن را و اگر مردم او را مهلت ندادند که نمازش را با دعا تمام کند در همان جا که ايستاده بگفتن پنج تکبير پشت سر هم و بدون دعا اکتفاء مي کند.
مسأله 5 – نماز ميت مادام که انجام نشده از مکلفين ساقط نمي شود مگر اين که بعضي از آنان بطور صحيح انجامش دهند در اين صورت از بقيه ساقط مي شود و اگر مکلف شک کند که آيا مسلمانان بر اين ميت نماز خوانده اند يا نه بنا را مي گذارد بر اينکه نماز خوانده نشده و نماز به او مي خواند و اگر علم دارد به اينکه نماز به او خوانده اند ولي شک دارد که صحيح خوانده اند يا نه عمل آنها را حمل بر صحت مي کند و اگر يقين دارد که نماز آنان باطل بوده واجب است که نماز بر او را بخواند هر چند که نمازگذار اول يقين داشته باشد به اينکه نمازش صحيح بوده؛ بله اگر نمازگذار اول با مکلف مورد بحث بحسب اجتهاد مختلف باشد و يا اولي از کسي تقليد مي کند که نمازي را که او خوانده صحيح مي داند و مکلف مورد بحث از کسي ديگر تقليد مي کند که آن نماز را باطل مي داند در اينجا اکتفا به نماز اولي خالي از اشکال نيست و بهمين جهت احتياط به خواندن نماز بر او ترک نشود.
مسأله 6 – واجب است نماز ميت قبل از دفن او انجام شود نه بعد از دفن بله اگر فراموش شود يا به خاطر عذري نماز بر او خوانده نشده باشد و يا اگر خوانده اند بعد از دفن معلوم شود که فاسد بوده ناگزير بايد بر قبر او نماز گذارده شود و نبش قبر او جائز نيست. در نماز خواندن بر قبر او بايد شرائط آن يعني رو به قبله بودن و غيره مراعات شود و اين نماز تا زمانيکه ميت متلاشي نشده و هنوز اسم ميت بر او صادق است وقت دارد بلکه نماز خواندن بر قبر براي هر کسي نماز ميت را قبل از دفن او درک نکرده تا يک شبانه روزي جائز است و بعد از گذشتن يک شبانه روز احتياط ترک آن است.
مسأله 7 – تکرار نماز بر يک ميت جائز است ولي با کراهت مگر اينکه ميت شخصي شريف و داراي فضائل و مناقب باشد.
مسأله 8 – اگر در وقت نماز جنازه اي را بياورند در صورتيکه نماز واجب مزاحم نماز بر جنازه نباشد به اين معنا که وقت نماز ميت وسيع باشد و ترس عفونت يافتن در بين نباشد مکلف مخير است هر يک را خواست جلوتر بخواند؛ البته در اين فرض مقدم داشتن نماز ميت بهتر است و اگر مزاحم با وقت فضيلت باشد در ترجيح يکي بر ديگري اشکال و تأمل است و در وسعت وقت نماز يوميه و در فرضيکه در تأخير نماز ميت بيم فساد و تعفن مي رود واجب است اول بر ميت نماز بخواند هم چنانکه در تنگي وقت نماز يوميه و ايمني از فساد جنازه واجب است اول نماز يوميه خوانده شود.
و اما در فرضيکه هم بيم فساد جنازه است و هم وقت نماز تنگ است اگر ممکن است بوجهي از فساد آن جلوگيري شود و لو باينکه قبل از نماز دفنش کنند و نماز يوميه را در وقت بخوانند و سپس نماز ميت را بر قبر او بخوانند، بايد حتما اين کار را بکنند و اگر ممکن نيست و مثلا تا بخواهند او را دفن کنند نماز قضاء مي شود در اينجا اقوي نيز تقدم نماز يوميه و اکتفاء به اقل واجب آن است.
مسأله 9 – اگر چند جنازه حاضر شود بهتر آن است که بهر يک از آن ها نمازي مستقل خوانده شود. البته اين در وقتي است که بيم فساد يکي از آنها در اثر تأخير نمازش در بين نباشد ولي جائز هم هست که يک نماز بر همه آن ها خوانده شود به اين طريق که همه را در پيش روي نماز گذار قرار مي دهند به نحويکه همم محاذي او باشند؛ آنگاه در دعاي براي آنها در تکبير چهارم عبارتي مي آورند که مناسب آنها باشد اگر سه و بيشتر از سه جنازه باشد عبارت را بصيغه جمع و اگر دو نفر باشند به صيغه تثنيه مي آورند. اگر همه مرد باشند بصيغه مذکر و اگر زن باشند به صيغه مؤنث اداء مي کنند و اگر هم مرد باشد و هم زن ضمائر را به اعتبار جنازه مؤنث و به اعتبار جنازه مذکر مي آورند.
مسأله 10 – اگر در اثناء نماز بر يک ميت مثلا بعد از تکبير اول ميتي ديگر بياورند جائز است در تکبير دوم و سوم و چهارم بر جنازه اول، جنازه دوم را نيز شرکت دهند و در نتيجه تکبير دوم جنازه اول تکبير اول جنازه دوم مي شود و تکبير سوم جنازه اول تکبير دوم جنازه دوم و بهمين قياس آنگاه وقتي تکبيرات جنازه اول تمام شد بقيه تکبيرات جنازه دوم را مي آورند و بعد از هر تکبيري ذکر مختص به آن تکبير را مي خواند و بعد از تکبير مشترک بين هردو، دعاي جمع مي کند؛ به اين معنا که در فرضيکه کرديم بعد از تکبير دوم جنازه اول هم شهادتين تکبير اول جنازه دوم را مي خواند و هم صلوات بر پيامبر و آل او عليهم السلام را که ذکر تکبير دوم جنازه او است و به همين طريق تا به آخر.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد