ميعادگاه ظهور
ميعادگاه ظهور
كعبه اوّلين خانهاي است كه براي مردم و به دستان حضرت آدم(علیه السلام) ساخته شد.1 سالها پس از آن، حضرت ابراهيم(علیه السلام) به همراهي فرزندش اسماعيل آن را تجديد بنا نمود. سكونت حضرت اسماعيل و هاجر در منطقة حوالي كعبه و زمزم باعث شد كه آرام آرام قبايل عرب به اين منطقه روي آورند تا جايي كه در آستانة ولادت پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) كعبه از چنان جايگاهي برخوردار شده بود كه ابرهه سپاهي با عظمت را براي انهدام و تخريب اين بنا از يمن روانة مكّه نمود و با انتقام قاطع الهي روبهرو شد. پيامبر خدا(صلی الله علیه وآله) در کعبه به دنيا آمد و جانشين بر حقّ ايشان در خانة كعبه. پس از گذشت 13 سال از آغاز بعثت در كنار خانة خدا، هر دو به مدينه مهاجرت نمودند و حدود يك دهة بعد در نهايت اقتدار و با سپاهي آكنده از ايمان و قدرت، مؤمنانه به مكّه بازگشتند.
در طول قرنها اين مسجد چند مرتبه تخريب و بازسازي شده و در مقاطع مختلف تاريخي نيز بر وسعت مسجدالحرام كه كعبه را در بر گرفته افزوده شده است. اين مسجد و خانة خدا نسبتهاي ويژهاي با خاندان پيامبر(صلی الله علیه وآله) و خصوصاً حضرت مهدي(علیه السلام) دارد كه در اين مطلب به اختصار به برخي از ابعاد اين موضوع، در رابطه با امام عصر(علیه السلام) ميپردازيم.
حج میعاد تشرف
حضور سبز حضرت بقيـ[الله، حجـ[بن الحسن(علیه السلام) در مراسم حج، به ويژه در عرفات و مني، سبب شده كه تعداد قابل توجهی از عاشقان آن حضرت، در ايام حج، گل رويش را مشاهده كنند و به آرزوي خود برسند.
علي بن مهزيار اهوازي ميگويد: «من، بيست مرتبه به زيارت خانة خدا مشرف شدم، در حالي كه در تمام اين سفرها، قصدم، ديدن امام زمان(علیه السلام) بود؛ چون شنيده بودم، هر سال، در ايام حج، آن حضرت، براي زيارت خانة خدا به مكه ميرود».2
آيتالله سيد محسن امين عاملي (رحمت الله علیه) صاحب كتاب ارزشمند «اعيان الشيع» ميگويد: «… اين جانب، به مكه مشرف شدم و در همه جا، از طواف گرفته تا عرفات، مني و مشعر، دل در شور و عشق حضرت وليعصر(علیه السلام) داشتم؛ چون با الهام از روايات و استفاده از اخبار، يقين داشتم كه آن بزرگوار، همه ساله، در موسم حج، تشريف دارند و مناسك را به جاي ميآورد».3
سرانجام اين هر دو تن، اوّلي پس از بيست سال و دومي پس از هفت سال شرف ديدار مييابند و جان خستهشان را رمقي هميشگي ميبخشند.
ابن قولويه به سند خود از ابي عبدالله بن صالح روايت كرده است كه آن حضرت را در برابر حجرالاسود، زماني كه مردم براي بوسيدن آن كشمكش ميكردند، ديده است. آن حضرت(علیه السلام) فرمودند: «به اين نحو، مأمور نشدهاند».4
ظهور امام مهدی(علیه السلام)
بنابر روایات، ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) در مکه و در کنار کعبه رخ خواهد داد. امام صادق(علیه السلام) در اين رابطه به مفضلبن عمر، فرمودند:
«ايشان به تنهايي ظهور ميكنند و به تنهايي به سوي كعبه رفته، وارد آن ميشوند و به تنهايي شب را سپري ميكنند. پاسي از شب كه گذشت و چشمها را خواب در ربود، جبرئيل، ميكائيل و ديگر ملائكه در حالي كه به صف ايستادهاند، بر ايشان نازل ميشوند. جبرئيل به آن حضرت(علیه السلام) عرضه ميدارد:
« سرور من گفتهات مقبول و امرت نافذ است».
حضرت هم دستشان را به چهره او كشيده و [اين آيه را تلاوت] ميفرمايند:
«حمد و سپاس از آن خداوندي است كه وعدهاش را در مورد ما محقق و ما را وارث زمين كرد كه در هر كجاي بهشت كه خواستيم مسكن گزينيم؛ آه كه چه اجر عملكنندگان، خوب [و زيبا] است5».6
صبح شنبه عاشوراي موعود ـ هنگام قيام ـ امام(علیه السلام) وارد مسجدالحرام ميشوند و دو ركعت نماز رو به كعبه و پشت به مقام به جا ميآورند و پس از دعا به درگاه الهي به نزديك كعبه رفته، با تكيه بر حجرالاسود رو به جهانيان نموده، اولين خطبه تاريخي خويش را ايراد ميكنند.7
اصلاحات مهدوی در مکه
منحرف شدن اسلام از مسير اصلياش بعد از پيامبر(صلی الله علیه وآله)، و شدت فتنهها در عصر غيبت، تا آنجا پيش ميرود كه برخي، حج را دستماية تجارت و تفريح و نام و نان قرار داده، برخي از كشورهاي اسلامي، از حج منع شده و به سبب ناامني راهها، برخي حجاج، غارت ميشوند،8 امّا روزي كه حضرت بقيـت الله(علیه السلام) ظهور كنند، به جهت رشد تربيتي و اخلاقي تمام اين مشكلات حل ميشود و همة زمانها، مكانها و افراد، طعم شيرين عدالت را ميچشند.
امام صادق(علیه السلام) در اين خصوص ميفرمايند: «نخستين چيزي كه از عدالت قائم ظاهر ميشود، اين است كه منادي اعلام ميكند: آنان كه طواف مستحبي ميكنند، مطاف (محل طواف) و حجر الاسود را براي كسانيكه طواف واجب ميكنند، خالي كنند».9
امام صادق(علیه السلام) در اين رابطه ميفرمايد:
«حضرت قائم(علیه السلام) ساختمان مسجد الحرام را ويران ميكند و آن را به ساختمان نخستين و اندازة اصلياش باز ميگرداند. مسجد پيامبر(صلی الله علیه وآله) را نيز پس از ويران كردن به اندازة اصلياش باز ميگرداند و كعبه را در جايگاه اصلياش ميسازد».10
مسجدالحرام پس از رحلت پيامبر(صلی الله علیه وآله) تا كنون بارها گسترش داده شده و از هر سو، بر آن افزوده شده است، اما با همة اينها باز هم به وضعيت اصلي خويش و نقطهاي كه ابراهيم(علیه السلام) براي آن خطكشي كرد، نرسيده است، زيرا پايهها و حدود اصلي آن در «حزوره» ـ نقطهاي ميان صفا و مروه ـ است. امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فردي كه از حدود مسجدالحرا پرسيد که: «آيا آنچه را به مسجدالحرام افزودهاند، جزو آن است يا نه؟»
فرمودند: «آري! همه جزو مسجدالحرام است و با همة اين افزودنها، مساحت آن هنوز به نقشهاي كه ابراهيم و اسماعيل براي مسجد ترسيم كردند، نرسيده است».11
يكي ديگر از بهرهمنديهاي كعبه كه در خاتمة اين روايات آمده، تسويه حساب با سارقان كعبه است. در حقيقت، امام زمان(علیه السلام) به هنگام ظهور، كعبه را از لوث آنان پاك ميفرمايد.
توليت اين حرم الهي، درگذر زمان، به دست افراد نالايقي سپرده شد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «دستان طايفه بني شيبـه را كه از دزدان كعبه هستند، قطع ميكند و بر كعبه ميآويزد».12
يكي ديگر از بهرههاي حرم، امنيتي است كه در دولت كريمة امام زمان(علیه السلام) بر آن سايه ميافكند. امام صادق(علیه السلام) پس از توبيخ و مؤاخذة ابوحنيفه به خاطر انحراف علمي و برداشتهاي ناقصش، از او پرسيدند: «منظور از «سيروا فيها ليالي و ايّاماً آمنين» چيست؟». ابوحنيفه گفت: گويا مراد، پيمودن فاصلة ميان مكه و مدينه باشد.
امام(علیه السلام) در پاسخي نقض به او، فرمودند: «پس راهزنيهايي كه ميان مكه و مدينه صورت ميگيرد، چيست؟» ابوحنيفه، عاجزانه ساكت شد.
آنگاه امام(علیه السلام) فرمود: «مراد خداوند از «ومن دخله كان آمنا» كدام نقطه از زمين است؟» ابوحنيفه گفت: مراد، كعبه است.
امام(علیه السلام) فرمودند: «پس چگونه براي ابن زبير كه در كعبه متحصن شده بود، آنگاه كه حجاج كعبه را به منجنيق بست و ويران كرد و او را گرفت و كشت، امن نبود؟» او ساكت مانده بود.
آنگاه ابوبكر حضرمي به امام صادق(علیه السلام) عرض كرد: جواب اين دو سوال چيست؟ آن حضرت فرمودند: «هنگامي كه قائم آل محمد(علیه السلام) ظهور كند، همة اين راهها امن خواهد شد و هر كس با او بيعت كند و در جمع سپاهيان او در آيد، در امان خواهد بود».13
کلام آخر
مرحوم آيتالله سيد محمدتقي موسوي اصفهاني، در بيان وظايف انسانها نسبت به امام زمان(علیه السلام) مينويسد:
«حج رفتن به نيابت از آن حضرت، فرستادن نائبي كه از طرف آن جناب حج انجام بدهد، طواف بيت الله الحرام به نيابت از او و نائب ساختن ديگري تا از طرف آن حضرت طواف كند، در روزگار قديم، ميان شيعيان متداول و مرسوم بود، و چندين روايت در استحباب اين امر وارد شده است. نيز زيارت مشاهد رسول خدا و ائمة معصوم(علیه السلام) به نيابت از مولايمان صاحب الزمان(علیه السلام) و گرفتن نائب به اين جهت، علاوه بر استحباب، از وظايف منتظران است».14
پي نوشت ها:
1. اشاره به آية «إنّ اوّل بيتٍ وضع للنّاس للّذي ببكـ[ مباركاً». سورة آل عمران (3)، آية 96.
2. دلائل الامام، ص 296؛ بحارالانوار، ج 52، ص 9.
3. ديدار با امام زمان(علیه السلام) در مكّه و مدينه، ص 98.
4. ارشاد، ص680؛ بحارالانوار، ج 52، ص 60.
5. سورة زمر (39)، آية 74.
6. الزام الناصب، ج2، ص256؛ بشارالاسلام، ص268.
7. الغيبـ[ نعماني، ص 121؛ بحارالانوار، ج 52، ص 223.
8. در اين باره ر.ک: روزگار رهايي، ج 2، فتنههاي آخرالزمان؛ بحارالانوار، ج 52، ص 374.
9. کافي، ج 4، ص 427؛ بحارالانوار، ج 52، ص 374.
10. ارشاد، ص 705؛ الغيب طوسي، ص 297.
11. كافي، ج 4، ص 210، باب فضل الصلا في المسجد الحرام.
12. علل الشرايع، ج 1، ص 219؛ عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 273.
13. بحارالانوار، ج 2، ص 292.
14. مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم(علیه السلام)، ج 2، صص 310 ـ 318 (با تلخيص).
منبع: ماهنامه موعود
/خ