خانه » همه » مذهبی » ظواهر الفاظ

ظواهر الفاظ

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

ظواهر الفاظ

در میان احتمالات از معانی یك لفظ، آن معنایی كه زودتر به ذهن آید. ظاهر آن لفظ خواهد بود. در ظواهر الفاظ دو بحث مطرح است: الف. بحث در اصل ظهور كه آیا فلان لفظ ظاهر در چه معنایی است؟ ب.بحث در حجیّت، پس از اثبات

14145 - ظواهر الفاظ
14145 - ظواهر الفاظ

 

نویسنده: عیسی ولائی

 

 نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

در میان احتمالات از معانی یك لفظ، آن معنایی كه زودتر به ذهن آید. ظاهر آن لفظ خواهد بود. در ظواهر الفاظ دو بحث مطرح است: الف. بحث در اصل ظهور كه آیا فلان لفظ ظاهر در چه معنایی است؟ ب.بحث در حجیّت، پس از اثبات ظهور لفظی در معنایی آیا آن لفظ در آن معنی حجت است یا خیر؟
درباره‌ی قسمت الف، و تشخیص اصل ظهور راه هایی ذكر شده است: 1.وضع الفاظ: هرگاه انسان دریابد كه فلان لفظ برای فلان معنی وضع شده است، در نتیجه لفظ ظاهر در همان معنی است. مثلاً احراز گردد كه صیغه «افعل» برای «وجوب» وضع شده است، طبعاً هر زمانی كه صیغه‌ی مزبور بدون قرینه استعمال گردد مفید وجوب خواهد بود. 2.قرینه‌ی عام یا خاص اقامه شود مبنی بر اراده فلان معنی از فلان لفظ (البته احتیاج به اقامه قرینه در جایی است كه لفظ در غیر معنایی كه بر آن وضع شده استعمال گردد. و یا لفظ مشترك در بیشتر از یك معنی باشد). 3.به وسیله‌ی تبادر یا «عدم صحت سلب و صحّت حمل» و یا «اطرّاد» ظهور تشخیص داده شود. 4.با رجوع به «اصولی» همانند اصالة عدم الاشتراك، اصالة الحقیقه، اصالة الظهور و… كشف ظاهر كند.
درباره‌ی قسمت ب، باید گفت: بحث از حجیت ظواهر از فروعات مباحث «كتاب» و «سنت» است. به بیان دیگر بحث از حجیت ظواهر برای آن است كه اگر حجیت اثبات شود ظاهر قرآن و سنت قابل تمسّك و استدلال است، و الّا خیر. چون علی الاصول عمل به «ظنّ» حرام است. مگر دلیل قطعی اقامه شود، و ظواهر نیز از ظنون است، پس باید دلیل یقینی بر حجیّت ظواهر پیدا كنیم تا تمسّك به ظواهر آیات و روایات روا باشد.
به چه دلیل ظواهر حجت هستند؟ بعضی معتقدند (1) دلیل منحصر به «بنای عقلاء» است، زیرا مردم در زندگی روزمره خود گفته‌های یكدیگر را حجّت دانسته و به آنچه از گفته‌های یكدیگر می‌فهمند عمل می‌كنند، و به احتمال خلاف اعتنایی نمی‌كنند، و شارع مقدس كه رئیس عقلاست نه تنها از این روش عقلاء انتقاد نكرده، بلكه خود نیز در تفهیم مقاصدش از آن پیروی كرده است. برخی (2) دیگر می‌گویند دلیل حجیّت ظواهر اصل عدم قرینه است. توضیح اینكه اصالة الحقیقه، اصالة العموم، اصالة الاطلاق و… همگی از انواع اصالة الظهور می‌باشند كه برگشت آنها به اصالة عدم القرینه است. یعنی برگشت اصالة الحقیقه به اصل عدم قرینه مجاز و اصالة العموم به اصل عدم مخصّص است. پس اصالة الظهور به دلیل اصالة عدم القرینه حجت است. بعضی (3) دیگر برخلاف نظریه‌ی قبل معتقدند كه برگشت اصل عدم قرینه به اصل ظهور است و می‌گویند:به دلیل سیره عقلاء و عدم ردع شارع ظواهر حجت هستند.
صاحب دیدگاه اول (4) در مقام جمع و ارجاع دو نظر دیگر نسبت به دیدگاه خود می‌گوید: عقلاء منحصراً به یك اصل و بنا اعتقاد دارند، و ان «اصالة الظهور» است. یعنی بنای آنها الغاء احتمال خلاف ظاهر است، و اعتنایی به احتمال غفلت، خطا، نصب قرینه برخلاف نمی‌كنند و معنای چنین الغایی حجیّت ظهور است و احتمالاً صاحبان چنین اندیشه‌هایی از روی مسامحه از الغاء احتمال غفلت یا احتمال قرینه، به اصالة الغفله یا «اصالة عدم القرینه» تعبیر كرده‌اند.

آیا ظاهر قرآن حجت است؟

در حجیّت و عدم حجیّت آیا بین ظاهر قرآن و ظاهر سنت تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ صاحب كفایةالاصول (5) می‌گوید: هیچ فرقی بین قرآن و سنت نیست.

آیا ظواهر الفاظ فقط نسبت به كسانی كه روی سخن با آنان است، حجت است یا خیر؟

میرزای قمی (6) می‌گوید: ظاهر قرآن و روایات فقط نسبت به كسانی كه روی سخن با آنان بوده حجّت است، نه برای مردم زمان ما. زیرا قرآن و سنت همانند كتاب‌های دیگر نویسندگان نیست كه هر خواننده را طرف خطاب خود بشناسد، بلكه خطاب آن به كسانی است كه در زمان خطاب موجود بوده‌اند. تفصیل این سخن و ادله‌ی مخالفین را در كتاب اصول الفقه، ج3، ص 154 بیابید.
اما اندیشمندانی مانند شیخ انصاری، آخوند خراسانی و میرزای نائینی می‌گویند: ظاهر قرآن و روایات برای همه حجت است. زیرا قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) تنها موجودین زمان خود را مورد خطاب قرار نداده‌اند. بلكه روی سخن و خطاب آنها عمومیت داشته و نسبت به همه‌ی مسلمانان در تمام ادوار خواهد بود. لذا قرآن همه‌ی مردم را به «تحدّی» و مبارزه طلبیده و هماوردجویی وقتی درست است كه قرآن برای همه قابل فهم و استناد باشد، و معصومین هم برای هدایت جامعه بشری آمده‌اند و عدل قرآن و مفسّر آن هستند. (7) و آن مشعل داران هدایت تنها برای نجات و هدایت مردم زمان خود نبوده‌اند.

اخباری‌ها و ظاهر قرآن

عده‌ای از اخباریین می‌گویند: ظاهر قرآن حجت نیست مگر زمانی كه اهل بیت آیه‌ای را تفسیر و معنی كرده باشند. (8)

پی‌نوشت‌ها:

1.اصول الفقه، ج3، ص 147.
2.فرائد الاصول، ص34.
3.كفایة الاصول، ج2، ص 58.
4.اصول الفقه، ج3، ص 153.
5.كفایةالاصول، ج2، ص 59.
6.قوانین الاصول، ج1، ص 403.
7.كفایة الاصول، ج2، ص 59؛ فرائد الاصول، ص43.
8.اصول الفقه، ج3، ص 156.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد