عاشورا فرارروي ملل و نحل
عاشورا فرارروي ملل و نحل
در اين جا، به برخي از جنبههاي اثرگذاري نهضت عاشورا در پهنة گيتي نگاهي كوتاه ميافكنيم .
*1. عاشورا و امام حسين(علیه السلام) از ديدگاه انديشمندان بزرگ جهان
عظمت قيام، اوج فداكاري و ويژگيهاي ديگر امام حسين(علیه السلام) و يارانش، سبب شده كه نويسندگان و انديشمندان بزرگ جهان، در بارة اين نهضت و حماسهآفرينان عاشورا اظهار نظرهاي بسياري داشته، حتي برخي از نويسندگان غيرمسلمان دربارة اين واقعه كتاب بنويسند. اكنون به برخي از اين ديدگاهها اشاره ميكنيم
* جرج جرداق (دانشمند و اديب مسيحي)
وقتي يزيد، مردم را تشويق به قتل امام حسين(علیه السلام) و مأمور به خونريزي تشويق ميكرد، آنها ميگفتند: چه مبلغي به ما ميدهي؟ امّا انصارحسين(علیه السلام) به او گفتند: ما با تو هستيم و اگر هفتاد بار كشته شويم، باز ميخواهيم در ركابت جنگ كنيم و كشته شويم .
*آنطون بارا (انديشمند مسيحي)
اگر حسين از آنِ ما بود، در هر سرزميني براي او بيرقي بر ميافراشتيم و در هر روستايي، براي او منبري برپا ميكرديم و مردم را با نام حسين به مسيحيّت فرا ميخوانديم .
*تاملاس توندون (رئيس سابق كنگرة ملّي هندوستان )
اين فداكاريهاي عالي از قبيل شهادت امام حسين(علیه السلام) ، سطح فكر آدمي را ارتقاء بخشيده، و شايسته است خاطرة آن هميشه باقي بماند و يادآوري شود .
*فردريك جِمس
درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگري اين است كه در دنيا، اصول ابدي عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد كه تغييرناپذيرند و همچنين ميرساند كه هر گاه كسي براي اين صفات مقاومت كند و در راه آن پافشاري كند، آن اصول هميشه در دنيا باقي و پايدار خواهد ماند
* بنت الشاطي (نويسندة معروف مصري)
زينب، خواهر حسينبن علي، لذّت پيروزي را در كام ابن زياد و بنياميّه خراب كرد و در جام پيروزي آنان قطرات زهر ريخت. در همة حوادث سياسي پس از عاشورا همچون قيام مختار و عبدالله بن زبير و سقوط دولت امويّان و برپايي حكومت عباسيّان و ريشه دواندن مذهب تشيّع، زينب ـ قهرمان كربلا ـ نقش برانگيزاننده داشت .
*عباس محمود عقّاد (نويسنده و اديب مصري )
جنبش حسين، يكي از بينظيرترين جنبشهاي تاريخي است كه تاكنون در زمينة دعوتهاي ديني يا نهضتهاي سياسي پايدار گشته است… دولت اموي پس از اين جنبش، به قدر عمر يك انسان طبيعي، دوام نياورد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندي سال نگذشت .
*چارلز ديكنز (نويسندة معروف انگليسي)
اگر منظور حسين، جنگ در راه خواستههاي دنيايي بود، من نميفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنين حكم ميكند كه او فقط به خاطر اسلام فداكاري خويش را انجام داد .
*محمد علي جناح (رهبر بزرگ پاكستان )
هيچ نمونهاي از شجاعت بهتر از اين كه حسين از لحاظ فداكاري و شهامت نشان داد، در عالم پيدا نميشود. به عقيدة من، تمام مسلمانان بايد از اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قرباني كرد، پيروي كنند .
*ل. م. بويد
در طول قرون، افراد بشر هميشه جرئت و پردلي، عظمت روح و بزرگي قلب و شهامت رواني را دوست داشتهاند و به خاطر همينهاست كه آزادي و عدالت هرگز به نيروي ظلم و فساد تسليم نميشود. شهامت و اين بود عظمت امام حسين و من مسرورم كه با كساني كه اين فداكاري عظيم را از جان و دل ثنا ميگويند، شركت كردهام، هر چند كه 1300 سال از آن تاريخ گذشته است .
من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه كافي به صفحات كربلا كردهام بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد، بايد از امام حسين پيروي كند
*توماس كارلايل (دانشمند انگليسي)
بهترين درسي كه از تراژدي كربلا ميگيريم، اين است كه حسين و يارانش به خدا ايمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوّق عددي در جايي كه حق و باطل روبهرو ميشوند، اهميّت ندارد و پيروزي حسين با وجود اقليّتي كه داشت، باعث شگفتي من است.
*توماس ماساريك :
اگر چه كشيشان ما هم از ذكر مصايب حضرت مسيح، مردم را متأثّر ميسازند، ولي آن شور و هيجاني كه در پيروان حسين يافت ميشود، در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب، اين باشد كه مصايب مسيح در برابر مصايب حسين، پر كاهي است در مقابل يك كوه عظيم پيكر
*ادوارد براون (پروفسور)
حتي غير مسلمانان نيز نميتوانند پاكي روحي را كه اين جنگ اسلامي تحت لواي آن انجام گرفت، انكار كنند.
*واشنگتن ايرونيگ (تاريخنگار امريكايي)
در زير آفتاب سوان سرزمين خشك و در روي ريگهاي تفتيدة عراق، روح حسين فنا ناپذير است. اي پهلوان و اي نمونة شجاعت و اي شهسوار من، اي حسين.
*موريس دوكبرا :
اگر مورّخان ما حقيقت روز (عاشورا) را ميدانستند و درك ميكردند كه عاشورا چه روزي است، اين عزاداري را مجنونانه نميپنداشتند، زيرا پيروان حسين به واسطة عزاداري حسين ميدانند كه پستي و زير دستي و استعمار و استثمار را نبايد قبول كنند و شعار پيشرو و آقاي آنها، تن به ظلم و ستم ندادن بود.
*بروكلمان كارل (خاورشناس و پژوهشگر آلماني)
شهادت حسين علاوه بر نتايج و اثرات سياسي، موجب تحكيم و اشاعة مذهب8 شيعه گرديد و اين مذهب، مركز و مظهر تمايلات ضدّ غرب شد .
*2. اثر گذاري قيام عاشورا بر جنبشهاي آزاديبخش جهان
قيام كربلا به صورت يك حادثه هر چند جانكاه در دل تاريخ مدفون نگشت و ديري نپائيد كه به يك حماسة جاويدان تبديل شد. قيام حسيني به صورت قيام و انقلابي الگو آفرين و تاريخ ساز درآمد و الهام بخش جنبشهاي گوناگون در تاريخ گرديد . يكي از دستاوردهاي مهمّ قيام كربلا، تبيين شيوهاي اصولي و بسيار مؤثّر در مبارزه با حكومتهاي سلطهگر و زورمدار بوده است. حادثة كربلا، يك قيام اسوه و يك سيرة عام براي تئوري انقلاب و يك پيام انقلابي ـ تاريخي است كه براي هر عصري، پيام ويژهاي دارد. بر اساس ويژگيهاي شاخص نهضت امام حسين(علیه السلام)، ميان جنبشهاي اسلامي در سراسر جهان اسلام، پيوند به وجود آمد و موج بيداري و انقلاب، مناطق وسيعي از جهان اسلام مانند مصر، سوريه، لبنان، عراق، تركيه، افغانستان، پاكستان، الجزاير، تونس، مراكش، حجاز، اندونزي، هندوستان و ايران را در بر گرفت . در بيشتر كشورهاي اسلامي، ويژگي مردمي بودن روحانيّت، رسالت رهبري حركتها و جنبشها را بر دوش رهبران ديني نهاد. «شاه وليالله دهلوي» و فرزندش، «سيّد احمد خان هندي»، «سيّد جمال الدّين اسدآبادي»، «اقبال لاهوري»، «محمّد علي جناح»، «شيخ محمد عبده»، «شيخ عبدالرّحمان كواكبي»، «حسن البنا» و امام خميني(ره)، نمونههايي برجستة مبارزه بر ضدّ استكبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسين بودند . برخي از جنبشها عبارتند از :
1. جنبش اسلامي شبه قارة هند
2. جنبش اسلامي در شمال آفريقا و كشورهاي عربي (به ويژه مصر)
الف) جنبش سيّد جمالالدّين اسدآبادي در مصر
ب)جنبش شيخ محمّد عبده
ج) جنبش شيخ عبدالرّحمان كواكبي
د) جنبش حسن البنا
3. جنبشهاي اسلامي ايران
الف) جنبش تنباكو
ب) جنبش مشروطيّت
ج) جنبش سردار جنگل
ه) قيام شيخ محمّد خياباني
و) جنبش آيتالله كاشاني
ز) جنبش فدائيان اسلام
ح) جنبش آزادي ايران
ط) جنبش امام خميني (ره)
3. برداشت نمادين هاليوود از عاشورا
عاشورا و حماسة پر شكوه آن پديدهاي است كه همواره رمز و راز نيروي پنهان و آشكار شيعيان و آزادي خواهان بوده است. قدرت اين رمز و راز آن چنان است كه دشمنان اسلام را هميشه در حيرت و شگفتي و سردرگمي فرو برده است. از همين رو، دشمنان، به ويژه صهيونيسم جهاني بر آنند تا با شبيهسازي و بهرهگيري از اين واقعه، براي دنياي پوشالي و خيالي خود، جلوههاي مقدّس و آسماني بيافرينند. براي مثال، در سه كنفرانس جهاني تورنتو، واشينگتن و اورشليم، «فرانسيس فوكوياما» كتاب پايان تاريخ خود را ارائه كرد. اين كتاب در برابر كتاب برخورد تمدّنها اثر «ساموئل هانتينگتون» است. فوكوياما مدّعي است كه خرده تمدنها و فرهنگهاي جزئي به دست فرهنگ غالب بلعيده ميشوند و رسانهها، دنيا را به سمت دهكدة واحد پيش ميبرند و به ناچار دنيا درگير جنگي خانمانسوز خواهد شد. بنابراين، براي پيشگيري از اين جنگ بايد يكي را به عنوان كدخدايي بپذيريم و در ادامه ثابت ميكند كه كدخدا، امريكا است. فوكوياما ميگويد: اين نبرد حتمي است، ولي برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارك ثابت ميكند كه برندة نبردِ آخرالزّمان، شيعيان هستند . فوكوياما در كنفرانس اورشليم با عنوان «بازشناسي هويّت شيعه » ميگويد :
شيعه، پرندهاي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست . پرندهاي كه دو بال دارد: يك بال سبز و يك بال سرخ . او بال سبز اين پرنده را مهدويّت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادتطلبي كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فنا ناپذير كرده است، معرفي ميكند . فوكوياما معتقد است شيعه بُعد سومي هم دارد كه اهميّتش بسيار است. او ميگويد : اين پرنده، زرهي به نام ولايت پذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان ميشود. شيعه، عنصري است كه هر چه او را از بين ميبرند، بيشتر ميشود . وي جنگ عراق و ايران را مثال ميزند و ميگويد : اينها فاو را تسخير كردهاند، ميروند كربلا را هم بگيرند و اين، يعني فتح قدس، اگر كربلا را بگيرند، اينجا را هم قطعاً ميگيرند .
او براي دفع اين خطر پيشنهاد ميكند با امتياز دادن به ايران، جنگ را متوقّف كنيد .
فوكوياما، مهندسي معكوسي را براي شيعه و مهندسي صحيحي را براي خودشان طراحي ميكند و مينويسد : مهندسي معكوس براي شيعيان اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد . تا اين را خط نزنيد، نميتوانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويّت تجاوز كنيد… براي پيروزي بر يك ملّت بايد ميل مردم را تغيير داد… ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، در گام بعد، شهادت طلبي اينها را به رفاهطلبي تبديل كنيد. اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشههاي امام زماني از جامعة شيعه رخت ميبندد… شما بياييد براي غرب هم امام زمان و كربلا و ولي فقيه بتراشيد . فوكوياما براي اين كار، مكتب جديدي به نام اونجليس عرضه كرد. مكتبي كه قدمتش به 1987 ميلادي بر ميگردد . طرفداران اين مكتب معتقدند عيساي ناصري خواهد آمد. فوكوياما به آنها توصيه ميكند در فيلمهايشان هر چه را شيعيان دربارة امام زمان ميگويند، بر شخصيّت عيساي ناصري تطبيق بدهند. بر اساس دستور فوكوياما، فيلمهايي بر اساس مدل «روايت فتح» شهيد آويني، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به كارگيري مؤلّفههاي احساسي برنامههاي شهيد آويني، با همان تيپها و همان ديالوگها كه شهيد آويني ميگفت . فيلم نجات سرباز رايان با محتواي تجليل از مادر سه شهيد؛ فيلم نبرد پرل هاربر با محتواي جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛ فيلم زماني سرباز بوديم با تئوري بازسازي كربلا و بر اساس الگوي عمليّات كربلاي 5؛ فيلم سقوط شاهين سياه، بازسازي صحنةكربلا، فيلم جنگير كه در آن از نمادهاي اسلامي شيعه استفاده شده بود .
*نكته :
در تمامي اين فيلمها، بر اساس نظرية فوكوياما، امام حسين(علیه السلام) و كربلا، يك طرف و سوي ديگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوي شيعي انتخاب شده است. لباس سربازان امريكايي، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است. در بعضي از اين فيلمها خون سربازان آمريكايي سبز است؛ آن هم به دليل تقدّس اين رنگ در آرمانهاي شيعي. هنر پيشهها تا پايان فيلم ناشناختهاند و همچنين تا آخر فيلم فقط نقشهاي قدسي بازي ميكنند .
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :ebrahimmahmoodzadeh