عالمی که تا چهل کیلومتری نجف به استقبال امام(ره) آمد
شيخ محمد رضا طبسي از جمله عالماني بود که براي خنثي کردن حرکت کور دشمنان اسلام در تاييد و حمايت از امام خميني(ره) اعلاميه نوشت و خطاب به عَلَم نخست وزير رژيم شاهنشاهي مي نويسد؛ کاري نکن که عَلَم بر تو سنگين گردد.
شيخ محمد رضا طبسي از جمله عالماني بود که براي خنثي کردن حرکت کور دشمنان اسلام در تاييد و حمايت از امام خميني(ره) اعلاميه نوشت و خطاب به عَلَم نخست وزير رژيم شاهنشاهي مي نويسد؛ کاري نکن که عَلَم بر تو سنگين گردد.
در هجدهم شعبان سال 1322هجري قمري آنگاه كه پدر و مادرش به زيارت ثامن الحجج مشرف شده بودند، پا به عرصه حيات نهاد. پدرش كه از صالحان و تقواپيشگان و ارادتمندان امام هشتم عليه السلام بود، نامش را محمد رضا گذاشت. دوران كودكي و نوجواني را در طبس گذرانيد و مبادي علوم را نزد پدر و سيد محمد علي معروف به ميرزا جعفر فرا گرفت. در سال 1327ق. به فرمان پدر به مشهد مهاجرت كرد. در آن هنگام، او پانزده بهار را پشت سر نهاده و با شور و شوقي زايد الوصف براي ادامه تحصيل در حوزه علميه مشهد رحل اقامت افكنده بود. مقدمات و بخشي از مرحله سطح را نزد اساتيد معروف حوزه مشهد آموخت؛ ادبيات عرب را نزد اديب نيشابوري، اصول را نزد شيخ كاظم دامغاني، قوانين را نزد ميرزا محمد حسين شهرستاني و شرح لمعه را نزد سيد محمد باقر مدرس.
اما حوزه مشهد نمي توانست عطش او را براي فراگيري علوم مختلف اسلامي فرونشاند. از اين رو به حوزه علميه قم هجرت كرد. در آغاز به تكميل مرحله سطح پرداخت؛ مكاسب شيخ انصاري و كفاية الاصول آخوند خراساني را نزد عالم فرهيخته، آيت حق، سيد علي يثربي كاشاني، رسائل شيخ انصاري را نزد آيت الله العظمي مرحوم سيد محمد تقي خوانساري و رياض المسائل را نزد جمال السالكين، عارف و فقيه نامور آيت الله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي فرا گرفت. سپس به درس خارج فقه و اصول را يافت. در اين مرحله هفت سال از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم بهره مند شد. فلسفه و علوم عقلي را از محضر فيلسوفان فرزانه ميرزا علي اكبر يزدي و سيد ابوالحسن رفيعي قزويني و فصوص الحكم محيي الدين عربي را نزد عارف و عالم بلند آوازه حضرت آيت الله العظمي محمدعلي شاه آبادي فرا گرفت. وي در مدت اقامت خود در قم همواره ملازم استاد و مراد و محبوب خود ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي (ره) بود و از آن استاد الهي اخلاق و سير و سلوك مي آموخت.
هجرت به نجف
محقق جوان در حالي كه مجتهدي توانا و به دريافت چندين اجازه اجتهاد نائل آمده بود، باز هم از طلب علم علوم باز نايستاد و پس از چند سال اقامت در قم به نجف اشرف مهاجرت كرد. در حوزه نجف در دروس فقه و اصول أعلام و بزرگاني چون: ميرزا محمد حسين نائيني، آقا ضياءالدين عراقي، شيخ محمدحسين اصفهاني معروف به كمپاني، ميرزا علي ايرواني و سيدابوالحسن اصفهاني شركت و بهره ها گرفت. او از اصحاب مورد اعتماد و از اعضاي دفتر استفتائات آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني بود و حدود پانزده سال از محضر پر فيض او استفاده نمود. وي در همين زمان از مباحث كلامي و تفسيري عالم عامل و محقق مشهور آيت الله شيخ محمد جواد بلاغي نيز کسب فيض نمود.
محقق بزرگوار به تواضع، سعه صدر، خلق نيك، علو همت، بلندي انديشه، ورع، تقوا، عفت و حياء آراسته بود؛ چنانكه سيماي ظاهري او نيز پرجاذبه بود. او به بزرگان تعظيم مي كرد و با خردسالان با مهر و عطوفت برخورد مي نمود. تا پايان عمر در خانه اي قديمي و محقر زيست و از دنيا جز به قدر ضرورت برنگرفت و قناعت را همواره پيشه خود ساخت.
مرحوم طبسي از ديدگاه علما و بزرگان
1- مرحوم محقق ناييني
«جناب عالم عامل، فاضل كامل، تكيه گاه عالمان تقواپيشه و فضلا، ثقة الاسلام حاج شيخ محمدرضا طبسي – كه همواره خدا او را تأييد كند – از جمله كساني است كه تمام توان خود را در طلب علم و عمل به كار گرفته تا به درجه والاي اجتهاد نائل آمده و به صلاح و ارشاد قرين گرديده است. او مي تواند به احكامي كه به شيوه متداول ميان مجتهدان بزرگ استنباط مي كند، عمل مي كند.» ( ماه صفر سال 1349)
2- آقا ضياء عراقي
«عالم عامل و فاضل كامل، تكيه گاه و پشتيبان فقهاي راشدين و عماد فضلا و مجتهدين، شيخ بزرگوار و پاك سرشت، ركن مورد اعتماد، غوّاص درياي دانش و محور تقوا و حلم، افتخار اعلام، شخصيت مورد وثوق و سربلند و ستوده همگان، كنز عرفان و نحرير زمان، دانشور راه يافته (به قله كمال)، شيخ محمد رضا طبسي كه از وطن خود به نجف مهاجرت كرد و با جدّيت و كوشش فراوان در محضر بزرگان و بهره گيري از عنصر زمان چنان كوشيد كه به مقصود نائل آمد و مجتهدي عادل گرديد، پس او را سزد كه به آنچه استنباط كند، عمل نمايد و در مسائلي كه اجتهاد كند، تقليد بر او حرام است و او از همان اختياراتي برخوردار است كه مجتهدان در زمان غيبت امام عصر(عج) از آن برخوردارند و او را به تقواي الهي توصيه مي كنم كه بهترين زاد راه آدمي است.» (سال 1349ق)
3- سيد ابوالحسن اصفهاني
«… جناب عالم وعامل و فاضل كامل، صاحب انديشه قوي و سليقه مستقيم، صفيّ و زكيّ (دوست صميمي و برگزيده و نيكوكار) مورد اطمينان، ثقة الاسلام شيخ محمدرضا طبسي – دامت تأييداته – از كساني است كه عمر خود را در تحصيل علوم شرعي و تنقيح مباني نظري آن صرف كرده و در محضر جمعي از بزرگان و بر اين حقير، مدت زيادي افاده و استفاده و تحقيق و تدقيق و جدّ و جهد پرداخته تا آنكه از عالمان برجسته گرديده، از آنان كه مشاراليه بالبنان (آنكه همگان او را با انگشتان به يكديگر نشان مي دهند و زبانزد خاص و عام است) گرديده است؛ پس او را سزد كه به احكامي كه به روش متداول ميان اعلام استنباط مي كند، عمل كند، و به او اجازه دادم كه آنچه را روايت آن از طريق من به صحت پيوسته است، روايت كند…» ( سال 1348ق)
4- شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزه علميه قم
(آية الله طبسي) مدتي طولاني در درس من حاضر شده و با جديت و كوشش فراوان به تنقيح مسائل شرعي از مباني نظري آن به انسان كه در ميان عالمان عامل متداول است، پرداخته است، پس خداي را بر اين نعمت عظمي و عطيّه كبري (نعمت و بخشش بزرگ) شكر كند و سپاس گويد…»
5- مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني، صاحب كتاب الذريعة
«چون در روز مبعث خاتم پيامبران (ص)از سامراء به نجف اشرف براي زيارت سرور اوصياء اميرالمؤمنين (ع)شرفياب گشتم، از حسن اتفاق برخورد كردم به دانشور مورد اعتماد بزرگان و دست پرورده مجتهدان بزرگوار، عالم عامل و فاضل كامل، داراي مزاياي ارجمند و آثار زيبا و ارزشمند، محقق مدقق، صاحب تأليفات ممتع و آثار كم نظير، فخر شيعه و مايه قوام شريعت، علامه پارساي تقواپيشه، مولانا حاج شيخ محمدرضا مشهور به مروّج طبسي قمي – كه خداي امثال وي را فراوان كند و شريعت محمدي را به وجود او تأييد نمايد…» ( سال 1351ق)
6- مرحوم آيت الله سيد محسن جبل عاملي صاحب اعيان الشيعه
«… برادر الهي، عالم عامل، فاضل كامل، زبدة العلماء و عمدة الفضلاء، مولانا الشيخ محمدرضا مشهور به مروّج طبسي…» ( سال 1352ق)
7- محمدباقر بيرجندي خراساني، صاحب كبريت الاحمر
«جناب مؤيد يگانه، عالم كامل فرزانه، پيشتاز فضلاي متبحّر و زبده عالمان مكرّم محترم، فخر اعلام و مروّج احكام، شيخ جليل نبيل (استاد بزرگ شريف) …» ( سال 1349ق)
8- حكيم متأله و عارف بي بديل، شيخ محمدعلي شاه آبادي
«و از جمله كساني كه در خلوت و جلوت، و در شب و روز به كشف حقايق و دقايق دانش دين پرداخته و مسائل ديني را بر بنيادهاي آن استوار ساخته و حلال و حرام دين را از آن استنباط كرده تا آنكه مدال افتخار «انتم افقه الناس اذا عرفتم معاني كلامنا» را دريافت كرد. آنكه در راه صدق و صفا و سلوك كرده و مراتب قرب و كمال را نور ديده و به آسمان دانش و تقوا عروج كرده، همنام مولاي ما و اميد ما حضر رضا (عليه آلاف التحية و الثناء)، حاج شيخ محمدرضا طبسي است…»
آثار و كتب محقق طبسي
مرحوم آيت الله طبسي از جمله دانشمنداني بود كه در سنگر دين با حربه قلم، دلسوزانه به دفاع از دين مي پرداخت. حاصل اين مرزباني، سي و پنج كتاب و رساله است كه به بعضي از آنها اشاره مي گردد:
1- كتاب منية الراغب في ايمان ابي طالب تحت عنوان «ابوطالب يگانه مدافع اسلام» ترجمه شده است.
2- مصباح الهدي في الرد علي القاديانية. 3- الصوفية المبتدعة. 4- الاعتقادات. 5-دروس في العقيدة و العقائد. 6-تبصرة المتعلمين في عقائد المؤمنين. 7- عقد الفرائد في اصول العقائد. 8-القول الفصيح في اصول الدين الصحيح. 9- الشيعة و الرجعة. 10-اثبات الرجعة. 11-الامام الغائب. 12-ذخيرة العباد في ما يتعلق بالمعاد و…
گاه خود دامن همت به كمر مي زد و براي افزايش بصيرت دانشجويان و متعلمان يا براي راهنمايي بندگان خداي سبحان، قلم مي زد:
1- ذخيرةالصالحين في شرح تبصرة المتعلمين ( دوره فقه استدلالي)
2- رسالة في الحج
3- رسالة في المعاطاة
4- مباحث في علم الاصول
5- طريق النجاة( رساله عمليه ايشان)
گاه به قرآن روي مي آورد و به تفسير آن مي پرداخت
1-جامع البيان في تفسير القرآن
2- تفسير سوره عمّ
و در پايان به سوي مشعل هدايت و سفينه نجات روي آورد
1- مقتل الامام الحسين (ع)
2- النهضة الحسينية و الدعوة الالهية
همراه با امام، همگام با انقلاب
1-يكي از اهداف شوم رژيم مستبد شاهنشاهي از تبعيد امام خميني (ره) از تركيه به نجف اشرف، كوچك كردن امام و محو كردن شخصيت ايشان در پرتو شخصيت هاي بزرگ علمي حوزه نجف بود. محقق طبسي از جمله كساني بود كه براي تعظيم و تكريم هر چه بيشتر امام و ناكام گذاشتن دشمنان اسلام، تا چهل كيلومتري نجف اشرف به استقبال امام شتافت و با آگاهي و بصيرت مي گفت: بايد از زحمات اين مرد (يعني امام خميني) تقدير به عمل آورد.
2- وي در حركت زيباي ديگر پس از ورود امام به نجف اشرف و تشكيل نماز جماعت ايشان در مسجد شيخ انصاري (ره) به منظور تأييد و تجليل و تثبيت موقعيت امام، نماز جماعت خود را در حرم مطهر اميرمؤمنان عليه السلام تعطيل كرد و در نماز جماعت امام شركت مي نمود.
3- همچنين وي از جمله عالمان آگاه و بزرگواري بودند كه براي خنثي كردن حركت كور دشمنان اسلام، در تأييد و حمايت از امام خميني اعلاميه صادر كرده و تلگرام فرستادند.
4- اين رجل الهي و شير بيشه علم و تقوا و كياست در دفاع از اسلام و امام در ضمن تلگرافي كه حاكي از قوت ايمان و فراستي مؤمنانه است خطاب به عَلَم نخست وزير وقت رژيم شاهنشاهي مي نويسد: «كاري نكن كه عَلَم بر تو سنگين گردد.»
5- ايشان حمايت از امام خميني (ره) را حمايت از امام زمان عليه السلام مي دانستند.
6- در جريان دفاع مقدس، ديگران را به شركت فعال در جبهه تشويق مي كرد و همواره آرزو مي كرد كه اي كاش پيري و ضعف قوا مانع ايشان از رفتن به جبهه نبود و مي توانست دوشادوش رزمندگان اسلام از حريم كشور امام زمان – ارواحناه فداه – دفاع كند.
7- وي به اين اكتفا نكرد و فرزند رشيدش آقا محمدصادق را در جريان دفاع مقدس، تقديم انقلاب كرد و افتخار پدرِ شهيد بودن را نيز به دست آورد.
عروج به سوي معبود
مرحوم آيت الله طبسي پس از سال ها رنج و زحمت طاقت فرسا در راه اعتلاي دين در سال 1399ق. به بيماري سختي كه از كثرت اشتغال به تأليف و اهتمام در امر دين پديد آمده بود، مبتلا گرديد و سرانجام در بيست و پنجم ربيع الاول سال 1405 نداي حق را لبيك گفت و رخ در نقاب خاك كشيد. پيكر پاك و مطهر اين عالم رباني در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها در حجره 38 صحن بزرگ به خاك سپرده شد.
منبع مقاله :
ستارگان حرم، ج 2، حسين روحاني نژاد
مشرق نیوز
در هجدهم شعبان سال 1322هجري قمري آنگاه كه پدر و مادرش به زيارت ثامن الحجج مشرف شده بودند، پا به عرصه حيات نهاد. پدرش كه از صالحان و تقواپيشگان و ارادتمندان امام هشتم عليه السلام بود، نامش را محمد رضا گذاشت. دوران كودكي و نوجواني را در طبس گذرانيد و مبادي علوم را نزد پدر و سيد محمد علي معروف به ميرزا جعفر فرا گرفت. در سال 1327ق. به فرمان پدر به مشهد مهاجرت كرد. در آن هنگام، او پانزده بهار را پشت سر نهاده و با شور و شوقي زايد الوصف براي ادامه تحصيل در حوزه علميه مشهد رحل اقامت افكنده بود. مقدمات و بخشي از مرحله سطح را نزد اساتيد معروف حوزه مشهد آموخت؛ ادبيات عرب را نزد اديب نيشابوري، اصول را نزد شيخ كاظم دامغاني، قوانين را نزد ميرزا محمد حسين شهرستاني و شرح لمعه را نزد سيد محمد باقر مدرس.
اما حوزه مشهد نمي توانست عطش او را براي فراگيري علوم مختلف اسلامي فرونشاند. از اين رو به حوزه علميه قم هجرت كرد. در آغاز به تكميل مرحله سطح پرداخت؛ مكاسب شيخ انصاري و كفاية الاصول آخوند خراساني را نزد عالم فرهيخته، آيت حق، سيد علي يثربي كاشاني، رسائل شيخ انصاري را نزد آيت الله العظمي مرحوم سيد محمد تقي خوانساري و رياض المسائل را نزد جمال السالكين، عارف و فقيه نامور آيت الله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي فرا گرفت. سپس به درس خارج فقه و اصول را يافت. در اين مرحله هفت سال از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم بهره مند شد. فلسفه و علوم عقلي را از محضر فيلسوفان فرزانه ميرزا علي اكبر يزدي و سيد ابوالحسن رفيعي قزويني و فصوص الحكم محيي الدين عربي را نزد عارف و عالم بلند آوازه حضرت آيت الله العظمي محمدعلي شاه آبادي فرا گرفت. وي در مدت اقامت خود در قم همواره ملازم استاد و مراد و محبوب خود ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي (ره) بود و از آن استاد الهي اخلاق و سير و سلوك مي آموخت.
هجرت به نجف
محقق جوان در حالي كه مجتهدي توانا و به دريافت چندين اجازه اجتهاد نائل آمده بود، باز هم از طلب علم علوم باز نايستاد و پس از چند سال اقامت در قم به نجف اشرف مهاجرت كرد. در حوزه نجف در دروس فقه و اصول أعلام و بزرگاني چون: ميرزا محمد حسين نائيني، آقا ضياءالدين عراقي، شيخ محمدحسين اصفهاني معروف به كمپاني، ميرزا علي ايرواني و سيدابوالحسن اصفهاني شركت و بهره ها گرفت. او از اصحاب مورد اعتماد و از اعضاي دفتر استفتائات آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني بود و حدود پانزده سال از محضر پر فيض او استفاده نمود. وي در همين زمان از مباحث كلامي و تفسيري عالم عامل و محقق مشهور آيت الله شيخ محمد جواد بلاغي نيز کسب فيض نمود.
محقق بزرگوار به تواضع، سعه صدر، خلق نيك، علو همت، بلندي انديشه، ورع، تقوا، عفت و حياء آراسته بود؛ چنانكه سيماي ظاهري او نيز پرجاذبه بود. او به بزرگان تعظيم مي كرد و با خردسالان با مهر و عطوفت برخورد مي نمود. تا پايان عمر در خانه اي قديمي و محقر زيست و از دنيا جز به قدر ضرورت برنگرفت و قناعت را همواره پيشه خود ساخت.
مرحوم طبسي از ديدگاه علما و بزرگان
1- مرحوم محقق ناييني
«جناب عالم عامل، فاضل كامل، تكيه گاه عالمان تقواپيشه و فضلا، ثقة الاسلام حاج شيخ محمدرضا طبسي – كه همواره خدا او را تأييد كند – از جمله كساني است كه تمام توان خود را در طلب علم و عمل به كار گرفته تا به درجه والاي اجتهاد نائل آمده و به صلاح و ارشاد قرين گرديده است. او مي تواند به احكامي كه به شيوه متداول ميان مجتهدان بزرگ استنباط مي كند، عمل مي كند.» ( ماه صفر سال 1349)
2- آقا ضياء عراقي
«عالم عامل و فاضل كامل، تكيه گاه و پشتيبان فقهاي راشدين و عماد فضلا و مجتهدين، شيخ بزرگوار و پاك سرشت، ركن مورد اعتماد، غوّاص درياي دانش و محور تقوا و حلم، افتخار اعلام، شخصيت مورد وثوق و سربلند و ستوده همگان، كنز عرفان و نحرير زمان، دانشور راه يافته (به قله كمال)، شيخ محمد رضا طبسي كه از وطن خود به نجف مهاجرت كرد و با جدّيت و كوشش فراوان در محضر بزرگان و بهره گيري از عنصر زمان چنان كوشيد كه به مقصود نائل آمد و مجتهدي عادل گرديد، پس او را سزد كه به آنچه استنباط كند، عمل نمايد و در مسائلي كه اجتهاد كند، تقليد بر او حرام است و او از همان اختياراتي برخوردار است كه مجتهدان در زمان غيبت امام عصر(عج) از آن برخوردارند و او را به تقواي الهي توصيه مي كنم كه بهترين زاد راه آدمي است.» (سال 1349ق)
3- سيد ابوالحسن اصفهاني
«… جناب عالم وعامل و فاضل كامل، صاحب انديشه قوي و سليقه مستقيم، صفيّ و زكيّ (دوست صميمي و برگزيده و نيكوكار) مورد اطمينان، ثقة الاسلام شيخ محمدرضا طبسي – دامت تأييداته – از كساني است كه عمر خود را در تحصيل علوم شرعي و تنقيح مباني نظري آن صرف كرده و در محضر جمعي از بزرگان و بر اين حقير، مدت زيادي افاده و استفاده و تحقيق و تدقيق و جدّ و جهد پرداخته تا آنكه از عالمان برجسته گرديده، از آنان كه مشاراليه بالبنان (آنكه همگان او را با انگشتان به يكديگر نشان مي دهند و زبانزد خاص و عام است) گرديده است؛ پس او را سزد كه به احكامي كه به روش متداول ميان اعلام استنباط مي كند، عمل كند، و به او اجازه دادم كه آنچه را روايت آن از طريق من به صحت پيوسته است، روايت كند…» ( سال 1348ق)
4- شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزه علميه قم
(آية الله طبسي) مدتي طولاني در درس من حاضر شده و با جديت و كوشش فراوان به تنقيح مسائل شرعي از مباني نظري آن به انسان كه در ميان عالمان عامل متداول است، پرداخته است، پس خداي را بر اين نعمت عظمي و عطيّه كبري (نعمت و بخشش بزرگ) شكر كند و سپاس گويد…»
5- مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني، صاحب كتاب الذريعة
«چون در روز مبعث خاتم پيامبران (ص)از سامراء به نجف اشرف براي زيارت سرور اوصياء اميرالمؤمنين (ع)شرفياب گشتم، از حسن اتفاق برخورد كردم به دانشور مورد اعتماد بزرگان و دست پرورده مجتهدان بزرگوار، عالم عامل و فاضل كامل، داراي مزاياي ارجمند و آثار زيبا و ارزشمند، محقق مدقق، صاحب تأليفات ممتع و آثار كم نظير، فخر شيعه و مايه قوام شريعت، علامه پارساي تقواپيشه، مولانا حاج شيخ محمدرضا مشهور به مروّج طبسي قمي – كه خداي امثال وي را فراوان كند و شريعت محمدي را به وجود او تأييد نمايد…» ( سال 1351ق)
6- مرحوم آيت الله سيد محسن جبل عاملي صاحب اعيان الشيعه
«… برادر الهي، عالم عامل، فاضل كامل، زبدة العلماء و عمدة الفضلاء، مولانا الشيخ محمدرضا مشهور به مروّج طبسي…» ( سال 1352ق)
7- محمدباقر بيرجندي خراساني، صاحب كبريت الاحمر
«جناب مؤيد يگانه، عالم كامل فرزانه، پيشتاز فضلاي متبحّر و زبده عالمان مكرّم محترم، فخر اعلام و مروّج احكام، شيخ جليل نبيل (استاد بزرگ شريف) …» ( سال 1349ق)
8- حكيم متأله و عارف بي بديل، شيخ محمدعلي شاه آبادي
«و از جمله كساني كه در خلوت و جلوت، و در شب و روز به كشف حقايق و دقايق دانش دين پرداخته و مسائل ديني را بر بنيادهاي آن استوار ساخته و حلال و حرام دين را از آن استنباط كرده تا آنكه مدال افتخار «انتم افقه الناس اذا عرفتم معاني كلامنا» را دريافت كرد. آنكه در راه صدق و صفا و سلوك كرده و مراتب قرب و كمال را نور ديده و به آسمان دانش و تقوا عروج كرده، همنام مولاي ما و اميد ما حضر رضا (عليه آلاف التحية و الثناء)، حاج شيخ محمدرضا طبسي است…»
آثار و كتب محقق طبسي
مرحوم آيت الله طبسي از جمله دانشمنداني بود كه در سنگر دين با حربه قلم، دلسوزانه به دفاع از دين مي پرداخت. حاصل اين مرزباني، سي و پنج كتاب و رساله است كه به بعضي از آنها اشاره مي گردد:
1- كتاب منية الراغب في ايمان ابي طالب تحت عنوان «ابوطالب يگانه مدافع اسلام» ترجمه شده است.
2- مصباح الهدي في الرد علي القاديانية. 3- الصوفية المبتدعة. 4- الاعتقادات. 5-دروس في العقيدة و العقائد. 6-تبصرة المتعلمين في عقائد المؤمنين. 7- عقد الفرائد في اصول العقائد. 8-القول الفصيح في اصول الدين الصحيح. 9- الشيعة و الرجعة. 10-اثبات الرجعة. 11-الامام الغائب. 12-ذخيرة العباد في ما يتعلق بالمعاد و…
گاه خود دامن همت به كمر مي زد و براي افزايش بصيرت دانشجويان و متعلمان يا براي راهنمايي بندگان خداي سبحان، قلم مي زد:
1- ذخيرةالصالحين في شرح تبصرة المتعلمين ( دوره فقه استدلالي)
2- رسالة في الحج
3- رسالة في المعاطاة
4- مباحث في علم الاصول
5- طريق النجاة( رساله عمليه ايشان)
گاه به قرآن روي مي آورد و به تفسير آن مي پرداخت
1-جامع البيان في تفسير القرآن
2- تفسير سوره عمّ
و در پايان به سوي مشعل هدايت و سفينه نجات روي آورد
1- مقتل الامام الحسين (ع)
2- النهضة الحسينية و الدعوة الالهية
همراه با امام، همگام با انقلاب
1-يكي از اهداف شوم رژيم مستبد شاهنشاهي از تبعيد امام خميني (ره) از تركيه به نجف اشرف، كوچك كردن امام و محو كردن شخصيت ايشان در پرتو شخصيت هاي بزرگ علمي حوزه نجف بود. محقق طبسي از جمله كساني بود كه براي تعظيم و تكريم هر چه بيشتر امام و ناكام گذاشتن دشمنان اسلام، تا چهل كيلومتري نجف اشرف به استقبال امام شتافت و با آگاهي و بصيرت مي گفت: بايد از زحمات اين مرد (يعني امام خميني) تقدير به عمل آورد.
2- وي در حركت زيباي ديگر پس از ورود امام به نجف اشرف و تشكيل نماز جماعت ايشان در مسجد شيخ انصاري (ره) به منظور تأييد و تجليل و تثبيت موقعيت امام، نماز جماعت خود را در حرم مطهر اميرمؤمنان عليه السلام تعطيل كرد و در نماز جماعت امام شركت مي نمود.
3- همچنين وي از جمله عالمان آگاه و بزرگواري بودند كه براي خنثي كردن حركت كور دشمنان اسلام، در تأييد و حمايت از امام خميني اعلاميه صادر كرده و تلگرام فرستادند.
4- اين رجل الهي و شير بيشه علم و تقوا و كياست در دفاع از اسلام و امام در ضمن تلگرافي كه حاكي از قوت ايمان و فراستي مؤمنانه است خطاب به عَلَم نخست وزير وقت رژيم شاهنشاهي مي نويسد: «كاري نكن كه عَلَم بر تو سنگين گردد.»
5- ايشان حمايت از امام خميني (ره) را حمايت از امام زمان عليه السلام مي دانستند.
6- در جريان دفاع مقدس، ديگران را به شركت فعال در جبهه تشويق مي كرد و همواره آرزو مي كرد كه اي كاش پيري و ضعف قوا مانع ايشان از رفتن به جبهه نبود و مي توانست دوشادوش رزمندگان اسلام از حريم كشور امام زمان – ارواحناه فداه – دفاع كند.
7- وي به اين اكتفا نكرد و فرزند رشيدش آقا محمدصادق را در جريان دفاع مقدس، تقديم انقلاب كرد و افتخار پدرِ شهيد بودن را نيز به دست آورد.
عروج به سوي معبود
مرحوم آيت الله طبسي پس از سال ها رنج و زحمت طاقت فرسا در راه اعتلاي دين در سال 1399ق. به بيماري سختي كه از كثرت اشتغال به تأليف و اهتمام در امر دين پديد آمده بود، مبتلا گرديد و سرانجام در بيست و پنجم ربيع الاول سال 1405 نداي حق را لبيك گفت و رخ در نقاب خاك كشيد. پيكر پاك و مطهر اين عالم رباني در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها در حجره 38 صحن بزرگ به خاك سپرده شد.
منبع مقاله :
ستارگان حرم، ج 2، حسين روحاني نژاد
مشرق نیوز
/ج