عوامل مختلفي در پيدايش پديده هاي اجتماعي وجود دارد، بعضي از اين عوامل ناشي از روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي است و بعضي ناشي از طبيعت نفس و درونِ خود افراد است و بعضي از هر دو. مسئله ي رشوه نيز از بقيه ي مسائل قابل استثناء نيست، البته بررسي هر كدام از عواملِ پيدايش رشوه پاسخ خاص خودش را مي طلبد. در اين پاسخ ضمن اين كه دخالت عوامل اجتماعي، اقتصادي، سياسي و … را در پيدايش رشوه، انكار نمي كنيم كه البته جاي بحث دارد، ولي در اينجا به عاملِ شخصي و دروني افراد مي پردازيم:
شايد يكي از عوامل مؤثر در اين رابطه، حرص و زياده خواهي نفس انساني باشد مطابق حديث شريف، «الحرص مطيةٌ لايكبوا»؛ حرص، مركب راهواري است كه قابل كنترل و مهار شدن نيست. هرچه به دنبال آن برود، او را بيشتر به دنبال خود مي كشاند، تا جايي كه انسان را به قعر ذلّت و پستي و بدبختي مي كشاند، هم چنان كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «اَلْمَذلَّةُ والمَهانةُ والشَّقاءُ في الطّمع والحرص»، ذلت، پستي و بدبختي، در خوي ناپسند حرص و آز نهفته است.
وقتي بحث منافع مادي براي انسان پيش بيايد، حالت انسان از دو صورت خارج نيست، يا انساني است كه عقيده به مبدأ و معاد (خدا و پيامبر، امام و قبر و قيامت) دارد و به اعتقادش عشق ميورزد و حاضر است در راه آن فداكاري كند، در اين صورت به نداي وجدان و قانون شرعي مذهبش پاسخ مثبت مي دهد و پايبند عقيده اش مي شود. و اگر مسلمان باشد، عقيده به مبداء و معاد دارد، ولي در هنگام رسيدن به دو راهي انتخاب بين عقيده و منافع مادي، منافع مادي را ترجيح ميدهد؛ در اين صورت، عقيده ي خود را فراموش مي كند و خداي ناكرده تا انكار اعتقادات خودش يعني انكار خدا، و پيامبر و قبر و قيامت، پيش مي رود، و اين مطلب بعيدي نيست و خطري است كه در كمين همه ي انسان هاست، مگر نبودند علماء و دانشمندان اهل كتاب (يهود و نصارا) كه با اينكه پيامبر -صلي الله عليه وآله- را با نشانه هايي كه از كتاب هاي خود در مورد پيامبر خاتم داشتند ولي پيامبري او را انكار كردند؟ به تعبير قرآن كريم: «الذين آتينهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابناءهم وان فريقاً منهم ليكتمون الحق وهم يعلمون»[1]؛ آنها (صاحبان كتاب) پيامبر -صلي الله عليه وآله- را همانند فرزندان خود مي شناختند ولي حق را كتمان كردند و خود مي دانستند.
بسياري از انحرافات از عدم كنترل نفس ناشي مي شود، و انسان بايد مواظب باشد بر سر دو راهي كدام يك را انتخاب كند، عقيده اش يا منافع مادي را؟ با كمي دقت روشن مي شود كه بسياري از گناهان روزمره از جمله دروغ، تهمت، رشوه و … از همين مسئله ناشي مي شود، در پايان به سه حديث در مورد رشوه اشاره مي كنيم:
1 – پيامبر -صلي الله عليه وآله- فرمودند: «اياكم والرشوه فأنها محض الكفر و لايشمّ صاحب الرشوه ريح الجنة»؛ از رشوه اجتناب كنيد چرا كه آن كفر محض و خالص است و رشوه گيرنده بوي بهشت را نمي فهمد.
2 ـ از پيامبر -صلي الله عليه وآله-: «لعن الله الراشي و المرتشي الذي يمشي بينهما»، خداوند، لعنت كرده است، رشوه گيرنده، رشوه دهنده و واسطه ي بين آن دو را.
3 ـ از پيامبر -صلي الله عليه وآله-: «الراشي و المرتشي في النار»، رشوه گيرنده و رشوه دهنده هر دو در آتش هستند.[2]
روشه در ادارات
روشوهاي كه در ادارات مرسوم است معمولاً به اسم هديه صورت ميپذيرد كه هدف هديه دهنده اين است كه گيرندة هديه، كار او را انجام دهد. مثل بسياري از هدايا كه به رؤسا و مسئولين داده مي شود كه اگر در آن مقام نبود چنين هديهاي به او داده نميشد. اگر كار شخص كه هديه ميدهد كاري حرام باشد و اين هديه را براي انجام آن كار حرام مي دهد يا انجام آن كار بر آن مسئول واجب باشد چنين هديهاي ملحق به رشوه و حرام است؛ ولي اگر كار مباح باشد آن هديه حلال؛ ولي مكروه است.
پي نوشت ها:
[1]. بقره/146.
[2] . احاديث از ميزان الحكمه، ج 2، باب رشوه نقل شده است، منقول از كنزالعمال.